eitaa logo
ویکی فقه؛ دانشنامه علوم اسلامی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
65 فایل
📣 کانال رسمی سایت ویکی‌فقه مدیر سایت ویکی‌فقه: @zolale_andisheh مدیر کانال: @ahmad110 🔴تبادل نظر eitaayar.ir/anonymous/a59m.BM9SY 👈راهنما: eitaa.com/wikifeqh/7128 💮سایت‌های مرتبط: 🌐wikifeqh.ir 🌐eshia.ir 🌐lib.eshia.ir 🌐wikiporse.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 | اهانت یزید به سر مقدس امام حسین (علیه‌السلام) 🍂یکی از رنجها و مصائب خاندان حضرت سیدالشهدا (علیهم السّلام) پس از ورود به شام، اهانت یزید بن معاویه نسبت به سر مطهر امام حسین (علیه‌السلام) بود. 🔻با ورود اسرای کربلا به شهر شام، یزید مجلسی تشکیل داده و اسرای کربلا را با وضعیتی رقت‌بار وارد مجلس کرد و در آن مجلس او با نهايتِ قساوت و بى رحمى به سر مطهر امام حسین (علیه‌السلام) جسارت کرد. 🌹مصیبت این فاجعه تا به حدی بود که بنا به گواهی تاریخ، زنان خاندان یزید به حال خاندان آل الله و شیون زنان و دختران اهل بیت (علیهم‌السلام)، شیون و گریه سر دادند و شماری از صحابه پیامبر و مهمانان غیر مسلمان که در مجلس حضور داشتند؛ به او اعتراض کردند. جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/اهانت_یزید_به_سر_مقدس_امام_حسین 🆔 @wikifeqh
🚩 | حکایت دختر خردسال امام حسین در دمشق 🍂در جریان واقعه عاشورا و اسرای اهل بیت امام حسین (علیه‌السّلام) در شام، برخی از مقاتل و منابع، درباره شهادت دختری خردسال از امام حسین (علیه‌السّلام) بدون ذکر نامی از او، در مدت اقامت اهل بیت در دمشق، گزارش کرده‌اند که قدیمی‌ترین گزارش مربوط به حسن بن علی طبری است. 🔻وی چنین نقل کرده است: در حاویه آمد که زنان خاندان نبوت در حالت اسیری، حال مردانی را که در کربلا شهید شده بودند، بر پسران و دختران ایشان پوشیده می‌داشتند و هر کودکی را وعده‌ها می‌دادند که پدر تو به فلان سفر رفته است، باز می‌آید؛ تا ایشان را به خانه یزید آوردند. دخترکی بود چهارساله، شبی از خـواب بیدار شد و گفت: پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را بـه خـواب دیدم [که] سخت پریشان بود. زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست. یزید خفته بود. از خواب بیدار شد و حال تفحص کرد. خبر بردند که حال چنین است. آن لعین در حال گفت که بروند و سر پدر او را بیاورند و در کنار او نهند. ملاعین سر بیاوردند و در کنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسید: این چیست؟ ملاعین [گفتند]: سر پدر تو است. آن دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز، جان به حق تسلیم کرد. جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/حکایت_دختر_خردسال_امام_حسین_در_دمشق 🆔 @wikifeqh
🚩 | گفت‌وگوی تند حضرت زینب با یزید 🍂بعد از واقعه عاشورا و در جریان اسارت اهل بیت امام حسین (علیه‌السلام)، و انتقال اسرا به شام، یزید بن معاویه مجلسی تشکیل داده و اسرای کربلا را با وضعیتی رقت‌بار وارد مجلس کرد. در آن مجلس حادثه ناگواری رخ داد که زمینه‌ساز گفت‌و‌گوی تند میان حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) و یزید شد. 🍁فاطمه دختر امام حسین (علیه‌السلام) می‌گوید: چون ما پیش روی یزید نشستیم، مردی سرخ‌رو از مردم شام برخاست و گفت: «ای امیرمؤمنان، این دخترک را به من ببخش»، و مقصودش من بودم که سیمای زیبایی داشتم، پس به خود لرزیدم و گمان کردم خواسته او محقق خواهد شد، پس جامه عمه‌ام زینب را گرفتم و او که می‌دانست چنین امری عملی نیست، به آن مرد شامی گفت: «به خدا دروغ گفتی و خود را خوار کردی! به خدا این کار نه در توان توست و نه در توان او (یعنی یزید)». 🔻یزید (بعد از سخنان حضرت زینب) برآشفت و به زینب گفت: «تو دروغ گفتی. اختیار این کار به دست من است و اگر بخواهم می‌توانم». زینب گفت: «هرگز! به خدا این کار را خدا به دست تو نداده است، مگر اینکه از دین ما بیرون روی و به آیین دیگری در آیی». یزید از شدت خشم، به جوش آمده، گفت: «با من چنین سخن می‌گویی؟ پدر و برادر تو بودند که از دین بیرون رفتند». زینب فرمود: «تو و پدرت و جدت، اگر مسلمان باشید، به دین خدا و آیین پدر و برادر من هدایت شده‌اید». یزید گفت: «دروغ گفتی‌ ای دشمن خدا». زینب فرمود: «تو اکنون امیر و فرمانروایی هرچه بخواهی می‌گویی و هرچه بخواهی می‌کنی، به ستم دشنام می‌دهی، و با سلطنت چیره می‌شوی». یزید گویا [از سخنان حضرت] شرمنده و خاموش شد. آن مرد بار دیگر گفت: این دخترک را به من ببخش، یزید به او گفت: «دور شو! خدا مرگت دهد!» جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/گفت‌وگوی_تند_حضرت_زینب_با_یزید 🆔 @wikifeqh
🚩 | احتجاج امام سجاد با یزید 🍂در مجلس کاخ یزید بعد از گفت‌و‌گوی تند میان حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) و یزید، امام سجاد (علیه‌السلام) از فرصت استفاده نموده، به احتجاج با یزید پرداخت و ماهیت خاندان بنی امیه را برملا نمود. 🔻در این هنگام امام سجاد (علیه‌السلام) فرصت را برای برملا کردن ماهیت خاندان بنی امیه غنیمت شمرد و با بی‌توجهی به رعب و وحشتی که بر مجلس سایه افکنده بود، با صلابت از جا برخاست و پیش روی یزید قرار گرفت و در شعری، خطاب به یزید گفت: ➖لا تَطمَعوا أن تُهينونا فَنكُرِمَكُم‌ ••• وأن نَكُفَّ الأَذى‌ عَنكُم وتُؤذونا ➖فاللّه يعلم إنا لا نحبكم ••• ولا نَلومُكُمُ أن لا تُحِبّونا ▫️«انتظار نداشته باشید که وقتی شما ما را خوار می‌کنید، ما شما را گرامی بداریم، هنگامی که شما آزارمان می‌دهید، ما از آزار شما خودداری ورزیم. خدا می‌داند که ما شما را دوست نداریم و از اینکه شما نیز ما را دوست نمی‌دارید، سرزنشتان نمی‌کنیم». جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/احتجاج_امام_سجاد_با_یزید 🆔 @wikifeqh
🚩 | اعتراض عالم یهودی در مجلس یزید 🍂جسارت بی‌رحمانه یزید بن معاویه نسبت به سر مقدس حضرت سیدالشهدا (ع)، در پیش چشم زنان و دختران اهل بیت، آن چنان مصیبت بار بود که بنا به گواهی تاریخ، شماری از صحابه پیامبر و مهمانان غیر مسلمان که در مجلس حضور داشتند؛ به یزید اعتراض کردند. 🔻نقل شده که پس از سخنرانی امام سجاد (ع) در مجلس یزید، یکی از عالمان بزرگ یهود که در مجلس حاضر بود؛ به شدت تحت تاثیر گفت‌وگوی امام سجاد (ع) با یزید قرار گرفت و از یزید پرسید: «ای امیرالمؤمنین این جوان کیست؟» یزید به او گفت: «صاحب این سر پدر اوست.» ➖گفت: «صاحب سر کیست؟» گفت: «حسین بن علی بن ابیطالب (ع)» ➖گفت: «مادرش کیست؟» گفت: «فاطمه (س) دختر محمد (ص).» ➖آن مرد گفت: «سبحان الله؛ این پسر دختر پیامبرتان است که او را کشته‌اید؛ رفتار شما پس از او با فرزندانش چه بد است به خدا قسم اگر پیامبر (ص) ما موسی بن عمران فرزندی از خود در میان ما به یادگار می‌گذاشت گمان دارم که پس از خداوند او را می‌پرستیدیم پیامبر (ص) شما دیروز از میان شما رفت و شما امروز به فرزندش حمله بردید و او را کشتید؛ شما چه بد امتی هستید.» 🌹نقل شده که یزید دستور مجازات او را صادر کرد. در این هنگام آن مرد یهودی برخاست و با صدای بلند فریاد زد: «هر چه می‌خواهید درباره من انجام دهید می‌خواهید بکشید و اگر می‌خواهید مرا زنده بگذارید من در کتاب تورات چنین خوانده‌ام که هر کس ذریه پیامبری را بکشد مورد لعن ابدی خواهد بود و هر گاه بمیرد خداوند او را به آتش جهنم خواهد سوزاند.» جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/اعتراض_عالم_یهودی_در_مجلس_یزید 🆔 @wikifeqh
🚩 | اعتراض سفیر روم در مجلس یزید 🍂پس از ورود اسرای کربلا به شام، به دستور یزید شامیان مجلس بزرگی که در آن بسیاری از اشراف واعیان و شخصیت‌های برجسته شام حضور داشتند ترتیب دادند، آن گاه یزید در این مجلس نشست و همه بزرگان شام را فرا خواند و پیرامون خود نشاند. 🍁سپس دستور داد تا اسرا را وارد مجلس کنند. سپس خدمتگزاران یزید سر امام حسین (ع) را در تشتی از طلا قرار دادند، و یزید در نهایت قساوت با چوب دستی به دندان‌های پیشین امام می‌زد و سر و صورت او را وارسی می‌کرد و اشعاری را خواند. 🔻رفتار یزید با سر امام حسین (ع) چنان زشت و با نهایت قساوت بود که موجب اعتراض شماری از صحابه پیامبر که در مجلس بودند؛ گردید و حتی اعتراض برخی از افراد خاندان بنی امیه و مهمانان غیر مسلمان را برانگیخت. 🌹بر اساس روایتی از امام سجاد (ع) یکی دیگر از کسانی که به یزید اعتراض کرد، سفیر روم بود. البته روشن نیست که این اعتراض در همان مجلس نخستی که در ابتدای ورود اهل بیت برگزار شد صورت گرفته است، یا در مجلس دیگری. جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/اعتراض_سفیر_روم_در_مجلس_یزید 🆔 @wikifeqh
🚩 | شکوه امام سجاد در گفت‌وگو با منهال 🍂در یکی از روزهای اقامت اهل بیت در دمشق، امام سجاد (ع) از خانه بیرون رفت و در بازارهای دمشق قدم می‌زد، شخصی به نام مِنهال بن عمرو از امام سجاد (ع) سوالی پرسید که امام هم جواب او را دادند و از وقایعی که برایشان پیش آمده شکوه کردند. 🍁منهال پیش آمد و گفت: «كَيفَ أمسَيتَ يَابنَ رَسولِ اللَّهِ؟» ‌ای پسر پیغمبر، شب را چگونه گذراندی؟ 🔻امام سجاد (ع) فرمود: شب را آن‌گونه پشت سر نهادیم که بنی اسرائیل در میان قوم فرعون صـبح می‌کردند که پسران آنان را می‌کشتند و دختران را زنده می‌گذاشتند. ‌ای منهال، جماعت عرب بر عجم افتخار می‌کنند که محمد (ص) از آنـان اسـت و قریش بر تمام عرب افتخار می‌کند که محمـد (ص) از طایفه آنهاست؛ در حالی‌که ما اهل بیت او هستیم، ولی حق ما را غصب کردند و ما را کشتند و پراکنده ساختند. پس‌ ای منهال، انا لله وانا الیه راجعون از آنچه ما شب را با آن به صبح رساندیم (یعنی شب را با مصیبتی بزرگ به صبح رساندیم) که آن‌را به حساب خداوند می‌گذاریم. جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/شکوه_امام_سجاد_در_گفت‌وگو_با_منهال 🆔 @wikifeqh
🚩 | مدت اقامت اهل بیت در دمشق 🍂یکی از مصائب رنج‌آور در جریان حادثه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش در روز عاشورا، اسارت اهل بیت امام حسین (ع) است. 🍁اسرای کربلا را بعد از بردن به کوفه، به دستور یزید بن معاویه به دمشق فرستادند. 🔻گزارش‌های تاریخی درباره مدت اقامت اهل بیت در دمشق، چندان هماهنگ نیست. برخی با ابهام ذکر کرده‌اند، اما برخی دیگر به مدت اقامت یا عزاداری اهل بیت در دمشق تصریح کرده‌اند. بیشتر مورخان مدت عزاداری اهل بیت را در این شهر سه روز دانسته‌اند. از جمع‌بندی گزارشات مقاتل به دست می‌آید در مجموع اهل بیت از آغـاز ورود بـه شام بیش از ده روز در شام اقامت نداشته‌اند. جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/مدت_اقامت_اهل_بیت_در_دمشق 🆔 @wikifeqh
🚩 | خطبه‌های اهل بیت در کوفه 🍂خطبه‌های اهل بیت در کوفه یکی از وقایع بعد از حادثه عاشورا، در جریان اسارت اهل بیت امام حسین (ع) است که در شهر کوفه واقع شده است. 🍁طبق گزارش منابع تاریخی، بعد از ورود اسرای کربلا به شهر کوفه، حضرت زینب کبری (س)، حضرت فاطمه صغری (س)، ام کلثوم (س) دختر امام علی (ع) و امام سجاد (ع) برای مردم خطبه خواندند. ✅یکی از اقدامات خاندان امام حسین (ع) برای معرفی سیمای زشت امویان و بیدار کردن وجدان خفته کوفیان و تحریک احساسات آنان، ایراد خطبه‌هایی کوبنده و روشنگرانه بود. این سخنان، چنان تاثیری در کوفیان گذاشت که آنان در همان اجتماع، با اظهار پشیمانی از رفتار زشتشان، برای امام حسین (ع) و مظلومیت اهل بیت او، گریه و عزاداری کردند. جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/خطبه‌های_اهل_بیت_در_کوفه 🆔 @wikifeqh
🚩 | فرستادن اسرای کربلا و سرها به شام 🍂فرستادن اسرای کربلا و سرهای شهدا به شام یکی از مصائب اهل بیت امام حسین (علیه‌السلام) بعد از واقعه عاشورا بود. 🌹بنا بر گزارش تاریخ‌نگاران و مقاتل، عبیدالله بن زیاد سرهای شهدای کربلا با سر مطهر امام حسین (علیه‌السلام) را به شام فرستاد. 🔻برخی از گزارش‌گران فرستادن سرهای شهدا را به همراه فرستادن اسرای کربلا گزارش کرده‌اند، اما بنا بر رای مشهور، ابتدا سرها، و سپس اسرا به شام فرستاده شدند. جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/فرستادن_اسرای_کربلا_و_سرها_به_شام 🆔 @wikifeqh
🚩 | مسلمانان شدن راهب 🍂بنا بر گزارش برخی از مورخان و مقتل‌نویسان، ماموران عبیدالله بن زیاد هنگام بردن سرهای شهدای کربلا و اسرا به شام، در برخی از شهرها و آبادی‌ها، برای استراحت و تجدید قوا، توقف می‌کردند؛ در این توقفگاه‌ها، گاه امور خارق‌العاده‌ای رخ می‌داد. 🌹یکی از امور خارق‌العاده‌ای که برخی از مورخان، محدثان و مقتل‌نویسان در جریان بردن سر امام حسین (علیه‌السّلام) به شام، نقل کرده‌اند، ماجرای سخن گفتن سر امام حسین (علیه‌السّلام) با یک راهب و اسلام آوردن وی، و سپس دگرگونی سکه‌های طلا یا نقره‌ای است که راهب در قبال گرفتن سر امام به ماموران داده بود. جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/مسلمان_شدن_راهب_(واقعه_کربلا) 🆔 @wikifeqh
🚩 | ورود اسرای کربلا به شام 🍂ورود اهل بیت به شام یکی از مصائب رنج‌آور حادثه عاشورا بود که به امر یزید بن معاویه به عبیدالله بن زیاد و در جریان اسارت اهل بیت امام حسین (علیه‌السّلام) و در راس آن‌ها حضرت امام سجاد (علیه‌السّلام) و حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) روی داد. 🔻عبیدالله بن زیاد پس از کسب تکلیف از یزید بن معاویه در خصوص اسرای کربلا، دستور اعزام آن‌ها را به سوی شام صادر کرد که در مسیر حرکت و در شام اتفاقاتی روی داده که در منابع تاریخی و مقاتل به آنها اشاره شده است. 🌹با رسیدن کاروان اسرا به شام، دمشق غرق در شادی و سرور شد. ساکنان شهر به مانند اعیاد بر در و دیوار شهر پرده‌های دیبا آویخته بودند و به یکدیگر تبریک می‌گفتند و زنانشان دف می‌زدند و بر طبل می‌کوبیدند. ✍️سید بن طاوس در مورد این واقعه می‌نویسد: «وقتی اسرای کربلا نزدیک شهر دمشق رسیدند، ‌ام کلثوم نزد شمر بن ذی الجوشن رفت و گفت: ما را از دروازه‌ای ببر که تماشاچیان کمتر حضور داشته باشند و به سپاه بگو این سرها را از محل‌ها دورتر ببرند تا نگاه مردم کمتر به ما بیفتد. اما شمر در اثر خباثت و پلیدی که داشت دستور داد سرها را بالای نیزه‌ها زدند و در میان محمل‌ها قرار دادند و آنان را از میان تماشاچیان عبور دادند» جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/ورود_اسرای_کربلا_به_شام 🆔 @wikifeqh