چشمانداز ریسمانی بسیاری کشف شود و هنوز اذعان دارد که بر پایهی شواهد موجود، این حدس میتواند درست باشد. کلبن گفت:
این مسئله در نظریه ریسمان میتواند درست باشد، ولی ممکن است نظریه ریسمان نتواند جهان را توضیح دهد، (شاید) انرژی تاریک آن را نقض نماید که در آن صورت، داستان بسیار جالب و هیجانانگیز خواهد بود.
👇
@wittj2
🔮🎷نگاشت باتلاق جهانهای ممنوعه
اگرچه حدس باتلاقی دوسیته و آزمایشهای آینده، واقعا قدرت نقض اثرات باقی ماندهی نظریه ریسمانی دیده شده را دارد، اما نظریه ریسمان در اوایل دههی ۲۰۰۰ نشان داد که چیزی نزدیک به ۱۰ به توان ۵۰۰ راهحل دارد. این کشف ممکن است به ناچار رویای پیشبینی خواص تکجهانی ما را بکُشد؛ اما به نظر میرسد این نظریه دوست دارد، تقریبا هر مشاهدهای را تایید کرده و آنها را از نظر تجربی، به سختی آزمایش و اثبات کند.
در سال ۲۰۰۵، وفا به همراه گروهی از همکارانش دست به تفکر دربارهی این مسئله زدند که چطور احتمالات را با نگاشت خواص بنیادین طبیعت که یقینا باید درست باشند، از هم بگسلند. به عنوان مثال، «حدس گرانش ضعیف» ادعا میکند که گرانش باید همیشه ضعیفترین نیرو در هر جهان منطقی باشد. جهانهای فرضی که چنین شروطی را برآورده نمیکنند، از چشمانداز به باتلاق پرتاب میشوند. هیراسی اوگوری فیزیکدان نظری در مرکز تکنولوژی کالیفرنیا و از اولین همکاران وفا در حدس باتلاق گفت:
بسیاری از این حدس های باتلاقی، با قدرت در برابر حملات ایستادهاند و برخی بر پایههای نظری بسیار محکمی، استوار شدهاند، مثلا حدس گرانش ضعیف، شواهد زیادی دارد که اکنون در مورد درنظر گرفتن آنها، تردید وجود دارد، مستقل از اینکه نظریه ریسمان، نظریه گرانش کوانتومیِ صحیحی است یا خیر.
بینش دربارهی اینکه چشمانداز کجا تمام شده و باتلاق کجا شروع شده است، نتیجهی دههها تلاش برای ساخت مدلهای ریسمانی جهانهاست. سردستهی چالش این پروژه، آن نظریه ریسمانی است که وجود ۱۰ بعد فضا-زمان را پیشبینی میکند. چشمانداز از تمام روشهای متنوع پیکربندی این ابعاد اضافه سرچشمه میگیرد. با این حال، اگرچه احتمالات بسیار زیاد است، محققانی مانند وفا دریافتهاند که اصولی کلی، اصولی هستندکه از دل پیچیدگیها ظهور میکنند. مثلا ابعاد اضافی حلقه شده معمولا به صورت گرانشی به درون منقبض میشوند؛ در حالی که میدانهایی شبیه میدانهای الکترومغناطیسی تمایل دارند همه چیز را به اطراف هل دهند. در پیکربندیهای ساده و پایدار، این اثرات با انرژی خلا منفی متوازن شده و جهانهای پاد دوسیته را تولید میکنند. تبدیل انرژی خلا به مثبت، مشکل است. وفا میگوید:
معمولا در فیزیک مثالهای سادهای از پدیدههای عمومی داریم، اما دوسیته چیزی شبیه آنها نیست!
👇
@wittj2
اگر تو روی بزرگواری ازمن بگردانی ، یا فضل گرانت را از من دریغ نمایی، یا روزی ات را از من بازداری ، و یا دستاویزت را از من منقطع سازی ، جز تو راهی برای رسیدن به هیچ یک از آرزوهایم نیابم.
👇
@wittj2
#خلاصه_شرح_داستان_اول_مثنوی
#مقدمه_قسمت_ششم
علامه مروجی سبزواری🌻
گاهی و البته به ندرت اتفاق میافتد که بر فقیری که در اول راه است و مدام نواهای غریبانه ساز میکند و از غربت و دور افتادن از اصلش مینالد، میزان جذبه افزایش پیدا کرده و او را برای مدت کوتاهی به آخر خط و آخر سیرش میبرند و در فنایش میاندازند. ولی به زودی دوباره او را از این عالم بهدرآورده و بر سر جای اول خود میبرند. در این جا میگوییم فنا برای او در حد «حال» است. زیرا حال آن است که سالکی را که هنوز استعدادش برای ورود به منزل والاتر به حد فعلیت نرسیده، برای لحظاتی یا ساعاتی و یا ایامی به آن منزل میبرند ولی باز میگردانند. این جا میگوییم آن منزل (مثلا رضا یا تفویض یا تسلیم ...) برای او در حد حال است.
اما اگر کسی استعدادش برای ورود به آن منزل تام باشد، این جا وقتی وارد آن منزل شد برای همیشه در آن میماند و این جاست که میگوییم آن منزل برای او «مقام» است.
برای همین است که در مثنوی گاه شاهد این هستیم که مولانا یک مطلب علمی را درست تجزیه و تحلیل علمی میکند و عاقلانه آن را به سرانجام میرساند.
اما گاه هم چنان بیخود میشود که عنان قلم از دستش بهدرمیرود. به همین دلیل متاسفانه بعضی کسانی که قدم راسخی در عرفان ندارند آن را تناقض میخوانند. مثل بحث مفصلی که در مورد اختیار انسان در دفتر پنجم آورده و انسان را موجودی مختار و دارای اختیار میداند.
گفت توبه کردم از جبر ای عیار
اختیار است اختیار است اختیار
اما در دفتر اول، انسان را به کلی از اختیار خود مسلوب ساخته و افعال عباد را به کلی به خدا اسناد می دهد.
ما چو چنگیم و تو زخمه میزنی
زاری از ما نی تو زاری میکنی
ما چو شطرنجیم اندر برد و مات
برد و مات ما ز توست ای خوش صفات
اما باید دانست که فقیر در سیر فقری خود در صعود و نزول است. چون در حد نازل فقر خویش است پس خودش را میبیند و افعال خودش را میبیند منتها آن ها را بالحق و بالله میبیند. اما چون به اوج مراتب فقری و عبودی خود میرسد دیگر خودش را نمیبیند و افعالش را نمیبیند و همه را خدا و از خدا میبیند.
مطلب دیگری که در مورد مقام فقر لازم است بیاورم این که انسان تا به مقام فقر نرسد، محبت خدا را پیدا نمیکند، و مجذوب خدا نمیگردد. (در قسمت بعدی شرح این مطلب را خواهیم آورد.)
علمی عرفانی👇
@wittj2
دست عشق از دامن دل دور باد!
میتوان آیا به دل دستور داد؟
میتوان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بیگزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستی نمیبایست داد
قیصر_امین_پور🌻
👇
@wittj2
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
حافظ جان🌻
@wittj2
🔮🎷تعریف انسان
👈انسان در علم منطق ،
حیوان ناطق تعریف شده است ،
یعنی جانوری گویا است.
👈تعریف انسان در عرفان
عبارت است از آن کسی که به فعلیت رسیده است.
➖یعنی متصف به صفات الهی و ربانی است.
🎯خلیفة الله است به صفات الله.
➖یعنی: انسان، خلیفه به صفات مستخلف خود ،
➖ یعنی باری تعالی است .
🎯اگر به فعلیت نرسیده باشد.....
همان حیوان ناطق است ،
➖یعنی صورت انسان و باطن حیوان.
✍امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می فرمایند🌻
فالصورة صورة انسانٍ، والقلب قلب ُ حیوان.
➖ در تفسیر انفسی "اذا الوحوش حشرت " در سوره تکویر ،
➖حیوانات صور و تمثلات اخلاق انسانهای اند.
➖حشر حیوانات ناطق در مابعدالطبیعه مطابق ملکات آنهاست.
استاد ضیایی🌻
👇
@wittj2