🔮🎷مژده ای برای مردم آخرالزمان
🌻 از امام صادق (ع) نقل شده است که پیامبر به حضرت علی (ع) فرمودند :« یا علی بدان که استوارترین #ایمان ها از آن مردمی است که در آخرالزمان هستند چون آنها به #پیامبر ملحق نشدند و در زمان او نبودند و در واقع خیلی از حقیقت ها را که در زمان پیامبر رخ داد آنها نبودند که ببینند و بر آنها #حجت بود ولی آن مردم این حجت ها را ندیدند و تنها به نوشته هایی که در سفیدی کاغذ ها نوشته شده ایمان می پذیرند با این حال ایمان آنها به مراتب قوی تر از ایمان مردم زمان پیامبر است»
📗( بحارالانوار جلد 125 )
[ در جای دیگر پیامبر برترین مردم امت خود را افرادی که در صدر اسلام ایمان آوردند و مسلمانان واقعی در آخرالزمان معرفی می کنند ]
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷کتاب آیات شیطانی
#سلمان_رشدی در سن 41 سالگی رمان #آیات_شیطانی را به نگارش درآورد. کتابی که با الهام از یک روایت مجعول شدیدترین توهینها به رسول اکرم (ص) انجام داد. آیات شیطانی (ترجمه عبارت انگلیسی Satanic Verses) رمانی است در 547 صفحه (نسخه انگلیسی در چاپ اول) که در تاریخ 26 سپتامبر 1988) توسط انتشارات «وایکینگ» (جزو گروه انتشاراتی «پنگوئن») منتشر شد.
نویسنده این کتاب، « سلمان رشدی » مسلمان هندی تباری بود که تبعه « #بریتانیای_کبیر» محسوب می شد و «آیات شیطانی» پنجمین رمان این نویسنده بود. « سلمان رشدی » کتاب مذکور را به سفارش «گیلون ریتکن» (رئیس #یهودی انتشارات وایکینگ) با دستمزد بی سابقه 580 هزار پوند به رشته تحریر در آورد. حمایت گسترده رسانهای از این کتاب و انتشار آن با تیراژ وسیع در کشورهای مختلف از همان ابتدا حمایت محافل پشت پرده را از انتشار این کتاب را نشان داد.
اين کتاب که در سبکي شبيه به سبک #رئاليسم_جادويی نوشته شده به دليل مطرح کردن بحث غرانيق که در #قرآنشناسي به عنوان يک مساله کذب مطرح است، به عنوان يک ايده داستاني و بدليل مطرح کردن جوانبي از زندگي شخصيتي داستاني که شبيه #پيامبر مسلمانان است، از سوي روحانيون و مسوولين کشورهاي اسلامي توهين آميز و خلاف دين و شرع معرفي شد. کتاب حالتي داستان گونه دارد که در آن مقدسات اسلام را به سخره گرفته و با نگاهي طنز آلود از #خرافات اسلام انتقاد میکند.
#آشنایی_با_عرفان_های_نوظهور
@wittj2
🔮🎷نگاه عرفا به پیامبر اکرم (ص) ،بینش برخی از مخالفان عرفان درباره عرفا و عبارت مهم علامه حسن زاده آملی👈قابل تامل
آیت الله استاد حسن رمضانی میفرمود:
درجه حساسيت علامه حسن زاده آملی با همه تخصص های فلسفی، عرفانی و علوم مربوطه ای كه دارند نسبت به وحی و تعالیم وحی بسیار بالاست 👌✨و این را بيشتر برای افرادی عرض میكنم كه گمان میکنند كسانی كه به طرف فلسفه و عرفان و تخصص های مربوطه رفتند ديگر مسائل مربوط به وحب و شرع و مكتب ولايت و نبوت و امامت و اين موارد در اينگونه افراد كمرنگ جلوه میکند.
👈علامه میفرمود اگر ما فرض كنيم تمام بنی نوع انسان بشوند فارابی، تمام بنی نوع انسان بشوند بوعلب سینا، تمام بنی نوع انسان بشوند ملاصدرا و ميرداماد و اینشتين و افلاطون و سقراط، و همه از نوابغ باشند. در اين فضا اگر پيامبر بيايد و مبعوث شود اين آيه باز صادق است كه «هو الذي بعث في الأميين رسولاً.»🌻
💥همه هر چه هستند و هر كه هستند در برابر آن كسی كه وحی میآورد امی و بی سواد هستند.
👌⭐️اين چه ارزيابی دقیق و حسّاس نسبت به وحی است که یک فيلسوف و یک عارف دارد؟!
🎯اتفاقاً حکیم و عارف بهتر این مقام را ادراک میکند چون حقایق برای چنین کسی روشن تر میشود . حقايق را كه بر اساس حق و صدق بهدست ما رسيده است بهتر میگيرند و بهتر میفهمند.
🎯اصلاً اينگونه علوم برای تقويت هاضمه من و شما است. برای توسعه دين من و شما است. هر چه دين ما توسعه اش بيشتر شود و هاضمه ما قوی تر شود اين لقمه های وحيانی را بهتر میگيريم و بهتر هضم میكنيم و بهتر میفهميم.
#عرفان.
#انقلاب.
#ولایت.
#فلسفه.
#فلسفه_اسلامی.
#پیامبر.
#حسن_زاده_آملی.
علمی عرفانی👇
@wittj2
#آیات_برگزیده_قرآن(جزء۱۰ )
🚨دفاع خدا از پیامبرش
وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَّكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ﻭ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ، ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺷﺨﺺ ﺯﻭﺩ ﺑﺎﻭﺭ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﺍﻳﻦ ﻭ ﺁﻥ ﺳﺮﺍﭘﺎ ﮔﻮﺵ ﺍﺳﺖ . ﺑﮕﻮ : ﺍﻭ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺷﻤﺎ ﺳﺮﺍﭘﺎ ﮔﻮﺵ ﻭ ﺯﻭﺩ ﺑﺎﻭﺭ ﺧﻮﺑﻰ ﺍﺳﺖ ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻣﻰ ﻭﺭﺯﺩ ، ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺭﺣﻤﺖ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﺎﻧﻜﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ، ﻋﺬﺍﺑﻰ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺍﺳﺖ .(توبه /۶۱)
🔮نکاتی پیرامون آیه
در این آیه سخن از فرد یا افرادی در میان است که پیامبر را با گفته های خود آزار میدادند و میگفتند او(خوش باور)است. آنها در حقیقت یکی از نقاط قوت پیامبر را که وجود آن در یک رهبر کاملا لازم است را به عنوان نقطه ضعف نشان میدادند.
⭐️خداوند از پیامبرش دفاع کرده میفرماید:
"قل اذن خیرلکم" این به نفع شماست
👌منظور این که از این طریق آبروی شما را حفظ کرده؛ و شخصیتتان را خرد نمی کند؛ و برای🎯 حفظ محبت و اتحاد و وحدت شما از این طریق کوشش میکند؛درحالی که اگر او فورا پرده ها را بالا میزد؛ و دروغگویان را رسوا میکرد؛دردسر فراوانی برای شما فراهم می آمد؛
👌سپس در ادامه آیه برای اینکه عیب جویان از این سخن سوء استفاده نکنند و آن را دستاویز قرار ندهند اضافه میکند (یومن باالله و یومن للمومنین)
🔮یعنی در واقع پیامبر دو گونه برنامه دارد:
🔑یکی برنامه حفظ ظاهر و جلوگیری ازپرده دری؛ ودیگری در مرحله عمل؛
در مرحله اول به سخنان همه گوش میدهد و ظاهرا انکار نمیکند؛
🔑ولی در مقام عمل تنها توجه او به فرمانهای خدا و پیشنهادهاو سخنان مومنان راستین است؛ و یک رهبر واقع دین باید چنین باشد؛ و تامین منافع جامعه جز از این راه ممکن نیست.
بعد خداوند میفرماید: (ورحمه للذین آمنوامنکم: #پیامبر #مایه_رحمت_برای #مومنین_است )
📗منبع:تفسیرنمونه برگزیده آیت الله مکارم شیرازی
✨خدایا به حق" رحمت للعالمین" لذت انس با قرآن و انس با پیامبر و اهل بیت ایشان را در این ماه رمضان به ما بچشان.
علمی عرفانی👇
@wittj2
برگی از معرفت 🍂
🔔؛؛دریغ كه الگوهاي راستین از يادها رفتند ؛؛
شاید ارسطو نخستین فیلسوفی بود که برای تعیین معنی خوبی و بدی معیار معین کرد و گفت : وقتی رفتاری در حد اعتدال باشد خوبی شکل می گیرد و فضیلت از راه می رسد و هنگامی که مرز اعتدال شکسته شده و آدمی از مراعات حدود عقلانی خارج شود ؛ بدی سر بلند کرده و رذیلت ها میدان داری می کنند ۰
مثلا بی باکی و گستاخی نوعی زیاده روی و اعتدال شکنی و در نتیجه ورود در حوزه افعال بد و ناپسند است و این سو ؛ بزدلی و ترس نیز فرو ریختن مرز اعتدال بوده و مذموم و بد است ۰
پس فضیلت و خوبی را کجا باید یافت ؟
ارسطو می گوید : فضیلت در مرز بین افراط گری و تفریط خواهی است ؛ مثل شجاعت که حد تعادل بین بی باکی و ترسویی است ۰
اما پرسش بعدی اینجاست که :
چگونه می توان تشخیص داد که ؛ چه کسی واقعا به اعتدال دست یافته و لباس فضیلت را بر تن کرده ؟
ارسطو می گوید:
از طریق نگریستن به انسانهای محبوب و نیک سیرت ؛ کسانی که در عمل ؛ معقول و متعادل زندگی می کنند و می توان آنها را سرمشق فضیلت و زیستن اخلاقی دانست ۰
انسانهای فرزانه ای که نه اهل جنجال و رفتار هیجانی هستند و نه اهل محافظه کاری و ترس ۰
آنجا که لازم باشد و خرد تشخیص دهد سکوت می کنند و آنجا که باید خشم بورزند فریاد می زنند.
به این ترتیب ارسطو موضوعی را مطرح کرد بنام الگوها و سرمشق ها که می توانند در فهم درست خوبی و بدی نقش مهمی ایفا کنند ۰
بنظر می رسد پیش از ارسطو ؛ موسسان ادیان زنده جهان بودند که برای محافظت از گوهر تعالیم خود موضوع الگوها را بیان کردند تا هم به پیروان خود انگیزه زندگی معنوی ببخشند و هم معانی عمیق تجربه های معنوی و عرفانی خود را از گزند دستبرد اهل سوء استفاده در امان نگه دارند.
اما صد دریغ که با چنین درد و دغدغه مهمی ؛ در عمل الگوهای اصلی از یاد رفته و الگوهای قلابی جانشین آنها شدند و به این ترتیب نه انگیزه های معنوی و اخلاقی در میان پیروان ادیان رشد قابل ملاحظه ای پیدا کرد و نه دست سوء استفاده کنندگان بسته شد ۰
و به این ترتیب ؛ پیامبران معنوی با گذشت زمان تنها تر شدند و پیام اصلی آنها تا حدودی تحریف شد ۰
به عنوان مثال ؛ آیین اخلاقی و عقلانی زرتشت به دست مغان و موبدان سنگدل بی رحم افتاد ؛ آیين یهود گرفتار تلقی های نژاد پرستانه برخی خاخامان متعصب شد و آیین پر از لطافت و محبت عیسوی در چنگال پاپ ها وکشیشان محبت ستیز قرون وسطا گرفتار آمد ۰
در اسلام و قرآن نیز خداوند برای رهایی انسانها از شر ظلمت و ناهنجاری ؛ ابراهیم را بعنوان سر مشق مسلمانی معرفی فرمود تا راه گم نشود و مردم با خوی والای ابراهیم گرم و روشن شوند و به صفانی همچون حقیقت جویی ؛ ظلم ستیزی و عدالت خواهی ؛ شفقت بر انسانها و مهربانی و ایمان و زندگی عاشقانه با خدا روی آورند و از لذت فربهی باطن و شکوفایی نفس بر خوردار شوند.
ولی صد دریغ وقتی پس از مرگ #پیامبر قدرت خواهی و سلطه گري با دیانت آمیخته شد ؛ هر خلیفه قدرت پرستی که از راه رسید ؛ برای حفظ موقعیت و خواهش های بی مهار و توجیه اعمال ناپسند خود ؛ خویش را جانشین پیغمبر و الگوی مسلمین قرار داد و با همه رنج و مشقتی که امام علی به جان خرید ؛بالاخره امثال مروان و معاویه و افرادی از جنس همین گروه ؛ الگوی مسلمانی شدند و در عمل #ابراهیم از یاد رفت.
اینگونه بود که ظاهری از اسلام ماند و گوهر معنوی و دل گشای آن به غارت رفت ۰
مسلمانان در آداب دانی مهارت یافتند ولی راه سوخته جانی و زندگی معنوی را نیاموختند ۰ اخلاق قربانی احکام شد و بر پایی مناسک و زنده کردن مراسم ؛ جای جاجت به عشق و شکوفایی را گرفت ۰
نتیجه آن شد که قرنها قرآن محمد (ص) بدون یاد آوری از ابراهیم تلاوت کردیم و در نار و رنج زندگی گرفتار آمدیم و بخود تلقین کردیم که در نور هستیم و طعم آن را نه در زندگی این جهانی که در آخرت خواهیم چشید ؛ زهی باور نادرست ؛؛؛؛؛
✍دکتر ناصر مهدوی
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🎓دریغ كه الگوهاي راستین از يادها رفتند ؛؛
شاید ارسطو نخستین فیلسوفی بود که برای تعیین معنی خوبی و بدی معیار معین کرد و گفت : وقتی رفتاری در حد اعتدال باشد خوبی شکل می گیرد و فضیلت از راه می رسد و هنگامی که مرز اعتدال شکسته شده و آدمی از مراعات حدود عقلانی خارج شود ؛ بدی سر بلند کرده و رذیلت ها میدان داری می کنند ۰
👌⚡️مثلا بی باکی و گستاخی نوعی زیاده روی و اعتدال شکنی و در نتیجه ورود در حوزه افعال بد و ناپسند است و این سو ؛ بزدلی و ترس نیز فرو ریختن مرز اعتدال بوده و مذموم و بد است ۰
پس فضیلت و خوبی را کجا باید یافت ؟
ارسطو می گوید :🌻 فضیلت 👌در مرز بین افراط گری و تفریط خواهی است ؛ مثل شجاعت که حد تعادل بین بی باکی و ترسویی است ۰
اما پرسش بعدی اینجاست که :
💫چگونه می توان تشخیص داد که ؛ چه کسی واقعا به اعتدال دست یافته و لباس فضیلت را بر تن کرده ؟
ارسطو می گوید: 🌻
از طریق نگریستن به انسانهای محبوب و نیک سیرت ؛ کسانی که در عمل ؛ معقول و متعادل زندگی می کنند و می توان آنها را سرمشق فضیلت و زیستن اخلاقی دانست ۰
⭐️انسانهای فرزانه ای که نه اهل جنجال و رفتار هیجانی هستند و نه اهل محافظه کاری و ترس ۰
آنجا که لازم باشد و خرد تشخیص دهد سکوت می کنند و آنجا که باید خشم بورزند فریاد می زنند.
به این ترتیب ارسطو موضوعی را مطرح کرد بنام 🎯الگوها و سرمشق ها که می توانند در فهم درست خوبی و بدی نقش مهمی ایفا کنند ۰
بنظر می رسد پیش از ارسطو ؛ موسسان ادیان زنده جهان بودند که برای محافظت از گوهر تعالیم خود موضوع الگوها را بیان کردند تا هم به پیروان خود انگیزه زندگی معنوی ببخشند و هم معانی عمیق تجربه های معنوی و عرفانی خود را از گزند دستبرد اهل سوء استفاده در امان نگه دارند.
اما صد دریغ که با چنین درد و دغدغه مهمی ؛ در عمل الگوهای اصلی از یاد رفته و الگوهای قلابی جانشین آنها شدند و به این ترتیب نه انگیزه های معنوی و اخلاقی در میان پیروان ادیان رشد قابل ملاحظه ای پیدا کرد و نه دست سوء استفاده کنندگان بسته شد ۰
🚨و به این ترتیب ؛ پیامبران معنوی با گذشت زمان تنها تر شدند و پیام اصلی آنها تا حدودی تحریف شد ۰
👌⚡️به عنوان مثال ؛ آیین اخلاقی و عقلانی زرتشت به دست مغان و موبدان سنگدل بی رحم افتاد ؛ آیين یهود گرفتار تلقی های نژاد پرستانه برخی خاخامان متعصب شد و آیین پر از لطافت و محبت عیسوی در چنگال پاپ ها وکشیشان محبت ستیز قرون وسطا گرفتار آمد ۰
در اسلام و قرآن نیز خداوند برای رهایی انسانها از شر ظلمت و ناهنجاری ؛ ابراهیم را بعنوان سر مشق مسلمانی معرفی فرمود تا راه گم نشود و مردم با خوی والای ابراهیم گرم و روشن شوند و به صفاتی همچون حقیقت جویی ؛ ظلم ستیزی و عدالت خواهی ؛ شفقت بر انسانها و مهربانی و ایمان و زندگی عاشقانه با خدا روی آورند و از لذت فربهی باطن و شکوفایی نفس بر خوردار شوند.
👌⚡️ولی صد دریغ وقتی پس از مرگ #پیامبر قدرت خواهی و سلطه گري با دیانت آمیخته شد ؛ هر خلیفه قدرت پرستی که از راه رسید ؛ برای حفظ موقعیت و خواهش های بی مهار و توجیه اعمال ناپسند خود ؛ خویش را جانشین پیغمبر و الگوی مسلمین قرار داد و با همه رنج و مشقتی که امام علی به جان خرید ؛بالاخره امثال مروان و معاویه و افرادی از جنس همین گروه ؛ الگوی مسلمانی شدند و در عمل #ابراهیم از یاد رفت.
💓اینگونه بود که ظاهری از اسلام ماند و گوهر معنوی و دل گشای آن به غارت رفت ۰
مسلمانان در آداب دانی مهارت یافتند ولی راه سوخته جانی و زندگی معنوی را نیاموختند ۰ اخلاق قربانی احکام شد و بر پایی مناسک و زنده کردن مراسم ؛ جای حاجت به عشق و شکوفایی را گرفت ۰
نتیجه آن شد که قرنها قرآن محمد (ص) بدون یاد آوری از ابراهیم تلاوت کردیم و در نار و رنج زندگی گرفتار آمدیم و بخود تلقین کردیم که در نور هستیم و طعم آن را نه در زندگی این جهانی که در آخرت خواهیم چشید ؛ زهی باور نادرست ؛؛؛؛؛
دکتر ناصر مهدوی✍
علمی عرفانی 👇
@wittj2
خداوند به #پیامبر ندا میدهد:
تو دام رسالت خود را پهن کن آنکه صید من باشد خودش دام مرا میشناسد و به سویم میآید. به بیگانگان امیدی ندارم.
🕊چه خوش است از بیگانگی در آمدن و صید او شدن.
از زبان عین القضات:" تو دام رسالت و دعوت بنه، آن کس که صید ما باشد دام
ما خود داند و در بیگانگان مرا خود هیچ طمعی نیست.
#عین_القضات_همدانی
علمى عرفانى👇
@wittj2