20101208154845-366.pdf
217.2K
❤️"عشق"
در رمان 📗" در جستجوی زمان از دست رفته"
✍مارسل پروست
نشر مرکز_ مترجم ؛ مهدی سحابی
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷معرفی کتاب
رمان ادواری 📗«در جستجوی زمان از دست رفته» که توسط مارسل پروست در هفت مجلد، بین سال های 1913 و 1927، به رشته تحریر در آمده است، نه تنها داستان یک دوره خاص است، بلکه نگرشی نوین در شیوه پرداخت و ساختار رمان و گونه ای نوآوری در درون نگری و تجزیه و تحلیل مسائل اجتماعی است. پروست در این رمان به تحلیل مفصل عشق و جنبه های بحث انگیز آن پرداخته است. در «جستجو»، تنها پیامدهای مثبت عشق خیالی، آتشین و مطلق نیست که مورد مطالعه و بحث قرار می گیرد، بلکه ناکامی های عاشقانه که همانا وسوسه، حسادت، نا امیدی و بیماری است، نیز مطرح شده اند. پروست به زیبایی نشان می دهد که انسان در مقابل پیامدهای تلخ عشق، یعنی تیره روزی و شوربختی، کاملاً مسئول نبوده بلکه تقدیر در ایجاد آن نقش بسزایی ایفاء می کند. کلیه جنبه های مطرح شده عشق، شکل های کاملا خودخواهانه عاشق بوده که گواهی بر خود شیفتگی وی اند.
علمی عرفانی 👇
@wittj2
زین خوشتَرت کجا
خبری در زَند که دوست
سر بی خبر بِه ما زد
و اَز ما خبر گرفت...
شهریار🌻
@wittj2
حریم عشق را دَرگه
بسی بالاتر از عقل است
کسی آن استان بوسد
که جان در آستین دارد!
حافظ🌻
@wittj2
دیالکتیک علم و عرفان ناب
ادامه تفسیر بیت🖕 🌻رخ بر رخ من نهی بگذرم کز بهر چه شاه کرد ماتت🌻 پس بنابراین عجله نکن که یک فرمولی
🔮🎷ادامه تفسیر 👆
پس در این جهان استاد یک نفر است از درون به گوش خودش می گوید. پس همه مان شاگردیم، همه مان استادیم، پس اینطور چیزی وجود ندارد که یک استادی وجود دارد، استاد از طریق درون من صحبت می کند، از طریق درون شما صحبت می کند، از درون شما به درون من می گوید، از درون من به درون شما می گوید، توجه می کنید؟ پس شما دنبال آدم نگردید که به شما بگوید جریان چیست، شما فهمیدید مات شدید، و ما را هم از ماتی خود زندگی در می آورد. شما تسلیم را یاد گرفته اید، این لحظه در مقابل اتفاق این لحظه فضاگشایی می کنید، فضای گشوده شده تو هستی، خدا هست، از درون به گوشت می دهد. درست مثل اینکه یک کسی به آدم می گوید چکار بکن، این لحظه چکار باید بکنی، از درون، به شرط اینکه رخت را به رخ زندگی بگذاری، رخت را بر رخ یک عارف بگذاری، ما نمی توانیم حرف مولانا را بفهمیم مگر اینکه به زندگی در این لحظه مرتعش بشویم. برای اینکه به زندگی مرتعش بشویم مقاومتمان در مقابل اتفاق این لحظه باید به صفر برسد، قضاوت مان به صفر برسد، درست است؟
در خرمنت آتشی درانداخت
کز خرمنِ خود دهد زَکاتت
می گوید به این علت آتش زده به خرمنت که از خرمن خودش، یعنی خدا از خرمن خودش به تو ببخشد، ایثار کند، زکات بدهد، خرمن ما چیست؟ خرمن ما همین انباشتگی هم هویت شدگی ها است. همین الان توضیح دادم دیگر، انسان که رشد می کند در چهار بعد رشد می کند، یواش یواش به بدنش نگاه می کند، به به به، عجب بدنی دارم، عجب خوشگل هستم، و عجب جوان هستم، و چه فکرهای خوبی دارم، دانشم دارد زیاد می شود، و در هر جنبهای که آدم رشد می کند من ذهنی می پرد وسط و به حساب خودش می گذارد، در حالتی که زندگی ما را شکوفا می کند، من ذهنی به حساب خودش می گذارد و باهاش پز می دهد، و من می سازد.
می گوید توی این خرمن آتش آن انداختم هر کسی که سنش یک خورده رفته بالا حتی سی سالش است، می داند که تو خرمنی که جمع کرده بوده، خدا به بعضی قسمتهایش آتش زده.
توجه کنید خرمن را هم از آنجا می آورد که روستایی ها، کشاورزان گندم را می آورند در یک جایی جمع می کنند، که بتوانند بکوبند، و گندم را از کاه جدا کنند، و اسمش را می گذارند خرمن، پس انباشتگی محصول است.
محصول ما هم محصولات چهار بعد ماست، گفتم جسم مان است، فکرمان است، و هیجانات مان است. از یک چیزهایی خوشمان می آید، و این ها را جمع کردیم، به تدریج ما متوجه می شویم که برخی از اینها از بین می روند، یعنی بعبارت دیگر ما با هر چه هم هویت بشویم، خدا به آن آتش می زند، خیر نمی بینیم ازش، تصورات ذهنی ما که من با این خانم یا آقا ازدواج می کنم و این را زیر سلطه می آورم مال من می شود، تصاحب می کنم، اینها همه باطل است،
همچون چیزی وجود ندارد در جهان، به زودی رابطه تلخ می شود، ترش می شود و نمی شود ازش استفاده کرد.
#استاد_پرویز_شهبازی🌻
#غزل_شماره_۳۶۸
#دیوان_شمس
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷ادامه ی تفسیر👆
خیلی از جوانان فکر نمی کنند که باید عاشق بشوند، از یکی خوششان بیاید، همهاش توی توصیفات هستند، هیکلش اینطوری است، بلند قد است، اتومبیل دارد، خانه دارد، سواد دارد، اصلاً دوست داشتن مطرح نیست، می خواهند خرمن را زیاد کنند. این مال من است، ذهناً باهاش هم هویت شدم به خرمنم اضافه کردم، زندگی آتش می زند، زندگی یک دل از جنس خودش می خواهد، یعنی شما باید این هم هویت شدگی ها را پاک کنید، و برای پاک کردن اول باید شناسایی کنید، بنابراین دنبال راه حل کوتاه مدت که یک چیزی به من بگویید من بروم، نداریم ما همچون چیزی، فکر نکنید با خواندن چند تا کتاب روانشناسی می توانید خودتان را نجات بدهید، نمی توانید شما مرکز هم هویت شده را نگه دارید و خوشبخت بشوید.
ولی دارد می گوید می دانی چرا آتش می زند به خرمن تو؟ برای اینکه از خرمن خودش می خواهد ایثار کند، خرمن ما براساس چیزهای بیرونی است، از چیزهایی بیرونی زندگی می خواهیم، جمع کرده ایم: این بچه ام است، دارد دکتر می شود، این همسرم است، این هم مقامم است، این هم سوادم است، این هم خانه ام است، این هم قالی های هست که خریده ام و این هم طلاهایم است، اینها خرمن های من است، منتها مفهوم ذهنی اینها است که جمع کردم اینجا، اینها جزو تصویر ذهنی من است، هر چیزی که جزو من ذهنی من است مرکزم هم هست. می گوید توی اینها آتش می زند که بتواند از خرمن خودش به شما برکت بدهد.خرمن خودش فضای یکتایی است، خرمن او شادی بی سبب است، آرامش بی سبب است، خرمن او خرد است، برکت است، عشق است، لطافت است، زیبایی است، می خواهد از خرمن خودش ببخشد، انرژی بدهد به شما. ما هم خرمن بیرونی را رها نمی کنیم، مرتب آتش می زند به هم هویت شدگی های ما، به ما نشان بدهد که از این خیر نخواهی دید، ما نمی فهمیم، ما هی شکایت می کنیم، می گوییم خدا توجه ندارد به من. ما بد می فهمیم یا بد فهمیدیم. شما نمیتوانید یک چیزی را محکم بگیرید خدا هم زورش بیشتر از ما است در بیاورد، تا آخر عمرتان شما بنشیند ناله کنید، که چرا از چنگ من درآورد، عجب بی رحم است. نه، سیستم کار اصلاً یک جور دیگر است. شما تا به آنها چسبیدید و آن خرمن را درست کردید، و از تک تک آنها برکت می خواهید خوشبختی می خواهید، هویت می خواهید، نمی توانید از آنور چیزی بگیرید.پس مجبور می شود زندگی مجبور می شود آتش بزند، به خرمن ما. عاقلترین شخص و خردمندترین شخص در جهان کیست؟ بفهمد که مرکزش را نباید مادی نگه دارد، نباید با چیزی هم هویت بشود. شما هر موقع به چیزی به کسی نگاه کردید، دیدید که دارد توجه شما را جذب می کند، توجه تان را بکشید بیرون، بگویید من نمی گذارم برود، این خطرناک است، می خواهد پول باشد، می خواهد مقام باشد، می خواهد جنس مخالف باشد هر چی، برای اینکه آن جزو خرمن شما خواهد شد، و خدا به آن آتش خواهد زد.بهترین کار عشق است معنی اش این نیست که ما کسی را دوست نداشته باشیم، فرق داریم به اینکه بچسبیم به یکی می گوییم این مال من، یا نه آزاد باشیم، او را هم آزاد بگذاریم، و هر چه خوبی داریم به او بکنیم، کمک بکنیم، همکاری بکنیم، دوست داشته باشیم، ولی آزاد هم بگذاریم، سلطه رویش نداشته باشیم. و او در مرکز ما نباشد، مرکز ما زندگی باشد، همهاش عشق جاری بشود، لطف جاری بشود، همکاری، مساعدت، حمایت، جاری بشود. ولی به محض اینکه می گوییم این مال من شد، کسی دیگر دست نزند به این، وای به حالت، درد هم شروع شد.
#استاد_پرویز_شهبازی🌻
#غزل_شماره_۳۶۸
#دیوان_شمس
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷توجه کنید
در برنامههای قبل گفتیم که یکی بیمار می شود، و حضرت رسول می رود به عیادتش و تمثیل بیماری من ذهنی بود و حضرت رسول نماد خدا است. درست است که ما گفتیم خدا ما را مات کرده و این خرمن را جمع کردیم و این خرمن در واقع به ما بیماری داده، یعنی خلاصه ما من ذهنی درست کردیم. مولانا می خواهد بگوید که این من ذهنی یک موقعیت است، یک فرصت است برای انسان که به حضور برسد. بعبارت دیگر این که ما آمدیم بصورت هوشیاری وارد ذهن شدیم و یک من ذهنی درست کردیم چیز بدی نیست اصلاً بلکه چیز بسیار خوبی است،
چرا که هوشیاری می آید می رود به ذهن هم هویت می شود هوشیارانه بیدار می شود، به نظر می آید زندگی یا خدا موقعی که ما آنجا هستیم، توی ذهن هستیم روی ما کار می کند، هوشیاری وقتی آزادانه و هوشیارانه بیدار می شود، خیلی فرق کرده، آن درست است که آن هوشیاری اولیه است، ولی الان مثل یک میوه ای است رسیده، الان می تواند دسترسی به زندگی داشته باشد، و هوشیارانه بداند کی هست.ما وقتی بصورت هوشیاری خام می آییم به این جهان نمی دانیم کی هستیم، وقتی می رویم ذهن و آگاهانه با شناسایی هم هویت شدگی ها بیدار می شویم، و پس از بیداری هوشیاری روی هوشیاری منطبق می شود، این هوشیاری جدید درست است که همان است، ولی خیلی فرق کرده، فرقش هم این است که می داند کی است، هوشیارانه می داند کی است، می داند که از جنس خدا است، از جنس بینهایت است، و زندگی این محصول را از ما می خواهد، بنابراین این بیماری من ذهنی بیماری خوبی است به شرط این که ما ازش استفاده کنیم،
وقتی ما درد می کشیم اگر بدانیم به این علت درد می کشیم که باید بیدار بشویم، به عالی ترین چیز داریم بیدار می شویم. ولی اگر ندانیم ناشیانه زندگی کنیم، کورکورانه زندگی کنیم، درد می کشیم.دو راه دارد یا شما بدانید که چرا درد می کشید، درد می کشید که بیدار بشوید؟ یا نه، درد می کشید برای اینکه خدا ما را گرفته خوشش نمی آمده، آمده به ما درد داده،ما همینطوری باید درد بکشیم، بدبختیم دیگر! همچنین چیزی وجود ندارد، پس بنابراین درون قصه توجه کنید می گوید حضورت رسول می رود به عیادت یکی از یاران خودش و می گوید
مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۲۲۵۳
زنده شد او چون پیمبر را بدید
گوییا آن دَم مر او را آفرید
درست است که تمثیل پیغمبر است، می گوید: پیغمبر رفت پیش دوستش و او از دیدن حضرت رسول زنده شد، درست مثل اینکه حضرت رسول او را آفرید. یعنی چی؟ یعنی من ذهنی، این ذهن تنها جایی است که خدا می آید سراغ آدم، اگر ما هوشیار به این موضوع باشیم، مثل اینکه خدا دوباره ما دارد را می آفریند. توجه می کنید، بعدش مولانا ادامه می دهد...
#استاد_پرویز_شهبازی🌻
#غزل_شماره_۳۶۸
#دیوان_شمس
علمی عرفانی👇
@wittj2
دیالکتیک علم و عرفان ناب
🔮🎷با سلام امروز را با غزل شماره ۳۶۸ از دیوان شمس مولانا شروع می کنم: 🌻گویم سخنِ شِکَرنَباتت؟ یا قِص
🍂مولوی، دیوان شمس، غزل شماره ۳۶۸🍂
گویم سخنِ شِکَرنَباتت؟
یا قِصّه چشمه حَیاتت ؟
رُخ بر رُخ من نهی بگویم
کز بهرِ چه شاه کرد ماتت
در خرمنت آتشی درانداخت
کز خرمنِ خود دهد زَکاتت
سرسبز کند چو تَرِّه زارَت
تا بازخَرَد زِ تُرَّهاتَت
در آتشِ عشق چون خَلیلی
خوش باش که میدهد نجاتت
عَقلت شبِ قَدر دید و صد عید
کَز عشق دَریده شد بَراتَت
سوگند به سایه لطیفت
سوگند نمیخورم به ذاتَت
در ذاتِ تو کِی رسند جانها؟
چون غَرقه شدند در صِفاتت
چون جوی روان و ساجِدت کرد
تا پاک کند ز سَیِّئاتَت
از هر جهتی تو را بَلا داد
تا بازکِشد به بیجَهاتَت
گفتی که خَمُش کُنم، نکردی
میخندد عشق بر ثُباتَت
علمی عرفانی👇
@wittj2
کمی با من بنشین تا
در آن نقشهی جغرافیایی عشق،
تجدید نظر کنیم.
بنشین تا ببینیم
تا کجاها مرزِ چشمانِ توست،
تا کجاها مرز غمهای من!
کمی با من بنشین
تا بر سر شیوه ای از عشق
به توافق برسیم...
#نزار_قبانی🌻
👇
@wittj2
هرچه آیینه به توصیف تو جان کند نشد
آه، تصویر تو هرگز به تو مانند نشد
گفتم از قصه عشقت گرهى باز کنم
به پریشانى گیسوى تو سوگند، نشد
#فاضل_نظری🌻
👇
@wittj2
ایمان خلق و صبرِ مرا امتحان مکن
بی آنکه دلبری کنی از این و آن بیا
«قلب» مرا هنوز به یغما نبرده ای!
ای راهزن! دوباره به این کاروان بیا
#فاضل_نظری🌻
👇
@wittj2
👌 الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَـئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ
کسانی که ایمان آورده اند و ایمان را به شرک نمی آلایند، ایمنی از آنِ ایشان است و آنان هدایت یافتگانند
انعام، ۸۲🌻
#ایمان_ایمنی_شرک_هدایت
👇
@wittj2
درود بر دوستان تازه پیوسته
مباحث مهم کانال را در این هشتک ها سرچ بفرمایید.👇👇👇
#عرفان_عملی_اسلامی(#مهدی_طیب)
#ضرورت_دین_نبوت_امامت
#حجاب
#دولت_کریمه(استاد عبادی)
#محامین(استاد عبادی)
و من الله توفیق🌻
سپاس از همراهی شما بزرگ اندیشان گرامی🙏🌹
👇
@wittj2
4_5945116137967584363.mp3
4.08M
🎷سالار عقیلی
⭐️حال محال
👇
@wittj2
⭐️متن آهنگ سالار عقیلی حال محال
در خودم گم شده بودم تو صدایم کردی عاشقم کردی و کُشتی و رهایم کردی
عشق پیش از تو فقط دلهره ای زیبا بود حسه بیداری اگر بود ولی رویا بود
پَر من سوخت کنار تو و پرواز شدم عجز بودم تو مرا کشتی و اعجاز شدم
در هوایِ تو نفس تنگ شود باکی نیست آسمان گر چه زمینگیر شود خاکی نیست
زهر در جام بریزی به عطش مینوشم جامه ای را که به آتش بکشی میپوشم
آن که در راه تو رفته ست کجا برگشته عاشقی کرده اگر با تو چرا برگشته
چشم تو باده ترین جامِ حلالیست که هست در مقامی که همان حاله محالیست که هست
آسمان گر چه زمین گیر شود خاکی نیست
پَر من سوخت کنار تو و پرواز شدم عجز بودم تو مرا کشتی و اعجاز شدم
گفتنی نیست فنایی که سر آغاز بقاست دیدنی هست بقایی که سرانجام فناست
افشین یداللهی🌻
👇
@wittj2
مرغان قفس را المی باشد و شوقی
کان مرغ نداند که گرفتار نباشد
دل آینه صورت غیبست ولیکن
شرطست که بر آینه زنگار نباشد
سعدی🌻
👇
@wittj2
دیالکتیک علم و عرفان ناب
🔮🎷#سبک_زندگی ادامه مطلب فوق👆 🕯 مثالی بزنیم: ➖ اکثر ما واقعا فقیر نیستیم. احساس فقر میکنیم. در فل
🔮🎷#سبک_زندگی
یک کسی پیش امام صادق (ع) فخر فروشی کرد به شیعه بودنش.
امام صادق (ع) فرمودند؛ شما شیعه ی ما هستی؟
➖ گفت بله آقا
گفتند: (امالک تنفقوا علی نفسه احب الیک. علی اخوانک المومنین ) مالت را که به دیگران ببخشی ، برایت محبوب تر است یا اینکه خودت استفاده کنی؟ کدام برایت محبوب تر است؟
➖ گفت خب معلوم است آقا(تنفقوا علی نفسی) خودم استفاده کنم
👈 امام صادق (ع) فرمودند: پس تو از شیعیان ما نیستی.
فَاِنا ما شیعیان اینطوری هستیم .از اینکه به دیگران ببخشیم بیستر لذت میبریم. منتها اینکه خودمان استفاده کنیم.
👈 اگر میخواهید شیعه ما باشید . انفاق کنید .
اولش سخت است . بعد آسان میشود. حتی بعدها به جایی میرسید که از اینکه انفاق میکنید بیشتر لذت میبرید .
این کار را بکنیم حتی میتوانیم جزو شیعیان واقعی امام زمانمان باشیم.
استاد فتحی🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
#سبک_زندگی
ادامه مطلب فوق 👆
🎯یکی از مصداق های تقوا ، انفـــاق است.
شرایط انفاق :👇👇👇
⭐️از مالی که دوســـت دارید انفاق کنید .
⭐️انفاق احترام آمیـــز باشد .
⭐️انسان باید هم در زمانی که داراست و هم در زمانی که مالـــی ندارد انفاق کند .
⭐️انفاق باید هم در غـــم هم در شـــادی باشد.
👈امام صادق علیه السلام، در حدیث عنوان بصری به این نکته اشاره می کند که انسان برای این که بخواهد حقیـــقت عبـــودیت را به دست بیاورد باید سه چیز داشته باشد که یکی از این سه چیز این است ،
👌⭐️که انسان در آن چیزی که خدا به او داده مالکیـــت نبیند ، زمانی که انسان مالکیـــت نبیـــند ، به راحتــی میـــتواند انفاق کند.
استاد فتحی🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
#سبک_زندگی
#ادامه_مطلب_فوق_
🔮🎷چگونه می توان انسان خود را مالک نبیند؟
👈قدم به قدم انفاق کند، از مقدار کم باید شروع کرد .
🔑انفاق مثل ایمان و عمل می ماند. هرچه ایمان بالا برود عمل انسان درست می شود وهر چه عمل انسان بیشتر شود ایمان انسان بالاتر می رود .
🔑زمانیکه انسان خود را دیگر مالک ندید تازه اولین قدم تقوا را دارد.
🔑آیه ۷ سوره حدید :
"انفاق کنید از آن چیزی که خداوند شما را خلیفه وجانشین خود درآن قرار داده است."
استاد فتحی🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2