eitaa logo
زن، خانواده و سبک زندگی
1.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
192 فایل
به کانال علمی_تخصصی موقوفه مجازی زن، خانواده و سبک زندگی خوش آمدید در این کانال مطالبی پیرامون مباحث زن و خانواده، فرزندپروری، مهارت زناشویی، نقد فمینیسم و... قرار خواهد گرفت. آیدی مستقیم ادمین کانال زهرا محسن زاده: @mohsenz224 کانال دکترنیلچی زاده نیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
💞 ، آن‌گونه که من شناخته‌ام تجربه زيسته دانشجویی از شهر قم به بهانه زادروز (سلام الله علیها) 🔸 تجربه‌ زيستن چندساله‌ام در قم، به من آموخت که قم هم شهری مثل ديگر شهرهاست؛ شهری پر از مردمانِ نيك و بد، شهری نه يكدست مذهبی و نه يكدست دور از آن. تجربه‌ دانشجویی من در قم، ترسم را از این شهر ریخت. دیگر آن را تنها به آب شور و هوای گرمش معرّفی نمی‌کنم، دیگر مثل اوّل‌ها که به قم آمدم، تحصیل در این شهر را پنهان نمی‌کنم. 🔸 آن اوّل‌ها که دانشجوی این شهر شده بودم زورم می‌‌آمد که بگویم قم درس می‌خوانم، چون گمان می‌کردم دیگران هم مثل من از قم تصویر ناخوشی دارند. به من خُرده نگیرید، خیلی را می‌شناسم که قمی بودنشان را به‌همین دلیل پنهان می‌کنند، برخی‌ها بهتر می‌دانند [که] پلاک ماشین‌شان ایران ۲۲ و ایران ۶۶ و ۵۵ و... باشد تا ایران ۱۶. خلاصه، چیزی شبیه ترس یا دل‌زدگی و از "قمی خطاب شدن" در ميان مردمان اين شهر ديده‌ می‌شود. برخی در همان آغاز گفت‌وگو می‌گویند که قمی نیستند و از سرِ ناچاری در اين شهر مانده‌اند و از جفای زمانه شاکی‌اند. 🔸 با افراد بسياری در طول اين سه سال در مكانهای عمومی چون بوتيك و اسنپ گپ زدم كه بابت دانشجوشدن در اين شهر برايم ابراز تأسف و همدردی كردند و تشويقم می‌كردند هرچه زودتر به شهر خودم بازگردم؛ اما این سه سالی که من در قم هستم کلّی نظرم تغییر کرده است. چیزهایی دیده‌ام که برای ناهموندان قمی باورش سخت است. این درست که حرم و جمکران قم باصفاست ولی این همه‌ی ماجرا نیست؛ قم سالن سینما، کتاب‌فروشی‌، كافه‌های دل‌نشين و دنج، فست‌فودهای مدرن، خانه‌های سنتی، بازار قدیمی و مراکز خرید مدرن، فلكه بستنی، پارکِ آبی، سالن تئاتر و سالن اسپا و بوستان‌های بزرگی هم دارد؛ اما جذّابیّت قم برای شخصِ من اين است كه اين شهر، شهر علم است. شهر كتابخانه و کتاب‌خوان است. شهر گعده‌های علمی و دانشگاهی است، شهر همنشينی اهلِ فكر است. شهر گشاده‌نظری است. استادهای من با هم دوستی سی‌ساله دارند و تفاوت‌های همدیگر را محترم شمرده‌اند. در این شهر تازه‌ترین حرف‌ها، مدرن‌ترین نظریه‌های علمی را شنیده‌ام. الآن دیگر تردیدی ندارم که علمی‌ترین ادبیات را می‌توان یافت. اینجا اختلاف‌های علمی را محترم‌اند. 🔸 گرچه بيشتر جماعتی كه در اين سالها با آنها معاشرت داشته و دارم، زاده‌ی قم نيستند و سالهاست در اين‌جا به دلايلی نظير طلبگی، دانشجويی، كار يا كوچ خانوادگی، یا به دليل اشتغال و سرپرستی خانوار در این‌جا ساکن‌اند؛ اما آن‌ها هستند و بودند که قم را برای من معنا کردند و من این شهر را از طریق آن‌ها شناخته‌ام. به همین دلیل این شهر را چندفرهنگه یا "مرکّب‌فرهنگی" یافته‌ام. 🔸 پيش از دانشجويی تنها يكبار، آن‌هم براي زيارت به اینجا آمده بودم امّا امروز به‌عنوان يك قموند، این شهر را توصیف می‌کنم. من دیگر فوبیای قم ندارم، آن را تافته جدا بافته‌ای نمی‌دانم. اینجا هم شهری است مثل جای جای ایران. پر از چیزهای معمولی و زندگی عادی. دیگر دانشجوی قم بودنم را کتمان نمی‌کنم. من دانشجوی دکترای دانشگاه ادیان و مذاهب قم هستم. با آب و هوای علم و دین، با مسئولانی همدل، کتابخانه‌ای بی‌نمونه و استادهایی که نصاب تدریس را برای من بالا برده‌اند. ✍ حميده [ساره] اميريزداني دانشجوی دکترای ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب قم @Iraneemrooz 💞 🍃 Mohsenzade.com/zm 💞 Womanfamily.ir ♥️ https://www.aparat.com/woman_family 💞 @woman_family 🍃 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
32.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم کلی حالتون عوض میشه هم در عرض سه دقیقه ببینید لایحه موسوم به عفاف و حجاب چیه دیگه دوربین داریم 🤣🤣🤣🤣 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/3839295507Cfd2d3a9740
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تقدیر ویژه پوتین از همسر مسلمان رئیس جمهور ساسانستان با ۱۳ فرزند پوتین با یک دسته گل، نشان «مادر قهرمان» را به همسر رئیس جمهور ساسانستان (چچنستان) اهدا کرد. همسر قدیروف یک بانوی مسلمان و مادر 13 فرزند است که شرکتی با نام «سیمرغ» دارد و برای پوشش اسلامی بانوان لباس میدوزد. این بانوی مسلمان با همسر و فرزندانش در یک خانه ۴۰ متری زندگی می کنند و در ساعاتی که همسرش در خانه نیست، ۸ کارگر شرکت سیمرغ که بانوان همسایه هستند، با چرخ خیاطیهای خود در همین خانه ۴۰ متری کار می کنند. سیمرغ از شرکتهای فعال برای ترویج لباس و پوشش اسلامی در جشنواره‌های بین‌المللی است. 🧕 🧕 Mohsenzade.com/zm 🧕 Womanfamily.ir 🧕 https://www.aparat.com/woman_family 🧕 @woman_family 🧕 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
هدایت شده از 🌸بزرگترین مسابقه ایتا🌸
🌱هدیه رو خودتون انتخاب کنید🌱 🔻این مسابقه هم سخت نیست 🔻هم لازم نیست به سوالی جواب بدید 🔻هم یه کار فرهنگیه 🔥 فقط کافیه وارد کانال بشید و برای دریافت بنر به یکی از مدیران پیام بدید📩😊 تشریف بیارید ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/823197997Cf5c11cf017
دانلود+مداحی+استودیویی+با+صدای+حسین+طاهری+ویژه+اربعین.mp3
3.91M
🌴 شب زیارتی امام حسین(علیه السلام) دلشوره‌ها رو میبینی انت امامی و دینی اسم ما رو بنویس تو زائرای اربعینی 🎙 حسین طاهری 🌷 🌷 🌷 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 💫 🍃🌸🍃 @woman_family 💫🍃🌸🍃💫🍃 ✨💫🍃🌸🍃💫🍃🌸
هدایت شده از عموهای فغانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔 زوم کنم ؟؟؟؟؟ 🇮🇷 @amoufaghani ‌┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅ https://eitaa.com/joinchat/765919357C24fa421e33 ‌┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این برج یه ساعته هوشمنده ۲۴ تا ستون داره و سازوکارش اینجوریه که اگه مثلا ساعت ۱۰ صبح بهش نگاه کنی، روی ۱۰ تا از ستون‌هاش نور خورشید افتاده و بقیه ستون‌هاش کاملا توی سایه است. وقتی دنیا داشت یه قل دو قل بازی می‌کرد در دوران سلجوقیان در سده دوازدهم میلادی برج طغرل توسط اس الله مراغه‌ای ساخته شد که ساعت و تقویم مردم اون زمان بود👌 🏛 این برج در نزدیکی آرامگاه ابن بابویه در شهرری قرار دارد. https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 💫 🍃🇮🇷🍃 @woman_family 💫🍃🇮🇷🍃💫🍃 ✨💫🍃🇮🇷🍃💫🍃🇮🇷
هدایت شده از کافه ناشتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه زیباست به یادآوردن شما میان شلوغی و خستگیهایمان ..... یامسیح الزمان یا بقیه الله(عج) رستورانی برای خانوادهای مذهبی (اسلامی ایرانی) با ما باشید👇 https://eitaa.com/joinchat/1970798798C725ff631b8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کمی عشق ببینید💞 غافلگیری همسر دریانورد ‌ناوگروه ۸۶ ‌ 🌹 همسر رحمت باطولی شب قبل از پهلوگیری ناوگروه پر افتخار ۸۶ نداجا، در منزلش با یک حس خوب و به یاد ماندنی سورپرایز شد‌. 🌹 فرزند ناو استوار رحمت باطولی در غیاب ایشان به دنیا آمده و در حال حاضر سه ماهه است. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم♥️ 💞 🍃 Mohsenzade.com/zm 💞 Womanfamily.ir ♥️ https://www.aparat.com/woman_family 💞 @woman_family 🍃 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
🔴 چند نکته از متن و چند نکته در فرامتن لایحه عفاف و حجاب لایحه اخیر عفاف و حجاب قرار بود! به مجلس تحویل شود و پس از آن تبدیل به قانون شود. اما امروز سخنگوی محترم دولت گفتند این لایحه در حال کارشناسی و تغییر است! اما چند نکته درباره‌ی قانون ... 1️⃣ آنچه که قانون می‌شود بسیار اهمیت دارد. به نوعی تا زمان تغییر مجدد، آن قانون؛ متن مقدس محسوب می‌شود. قانون فارغ از اینکه چقدر در کشور درست اجرا می‌شود، فصل مشترکی است که می‌توان به واسطه آن جریان عمومی جامعه را متحد کرد، لذا آنچه در قانون می‌آید باید علاوه بر رعایت اصول، منافع اکثریت جامعه را تأمین کند. 2️⃣ قانون فصل‌الخطاب و زیربنای طراحی و اجرای هر فکر و فعل بعدی است. دقت کنیم رهبری در همین دیدار دیروز با نمایندگان مجلس چه فرمودند: «قانون شما غیر از گفتن ماست، گفتن ما مثل حالت نصیحت پیدا می‌کند؛ قانونِ شما اجرایی و الزامی است.» و بعد هم ویژگی‌هایی برای قانون برشمردند: «قانون باید صریح باشد ... یکی از خصوصیات قانون خوب قابل اجرا بودن است. [قانون نباید بین تعارضات معطل باشد و اجازه سوء استفاده به قانوندانانِ قانون‌شکن بدهد] خب طبیعی است وقتی قانونی نوشته می‌شود که نقض غرض خودش باشد و به صورت طبیعی در مسیر عرفی‌سازی آنچه با آن مخالف است باشد، خودش را دارد از اثر می‌اندازد. ضمن اینکه باید صریح باشد و البته قابل اجرا ... 3️⃣ قانون باید ساختار ایجاد کند، انضباط ایجاد کند، از هرج و مرج جلوگیری کند اما نباید دست ضابط و مجری خود را ببندد!! طبیعی است چنین قانونی کارآمد نخواهد بود. قانونی که نیروی انتظامی را از هر گونه مداخله منع می‌کند عملاً دست ضابط را بسته است. موردی که شاید در تمام دنیا نظیر نداشته باشد. (طبیعتاً اینکه اجازه هر گون مداخله میدانی از پلیس گرفته شود، راهش نیست بلکه باید برای آفات احتمالی و پیرامونی این موضوع تدبیر کرد.) 4️⃣ ذات جرایم قانونی بر دو چیز استوار است: الف. تَنَبُه فرد خاطی ب. بازدارندگی از تکرار خطا/ جرم توسط خاطی/ مجرم و دیگران حال اگر قانونی چنین ویژگی‌هایی نداشت، اصلاً می‌تواند اثرگذار باشد؟! 5️⃣ وقتی در قانون می‌خواهیم متناسب با شرایط روز تصمیم بگیریم و از فناوری استفاده کنیم (دوربین‌های هوشمند)، پیش از آن باید بررسی کنیم که فناوری مورد استفاده در صحنه میدان کارآمد بوده یا خیر؟! طبیعی است وقتی چیزی با سی و چند روز استفاده، ناکارآمدی/ کم‌کارکردی خودش را نشان داده، بنا کردن کاخ روی آن از اساس اشتباه است. سوال ساده است تصویر بازار تهران، امروز با ۳۰ روز گذشته چقدر فرق کرده و فناوری مورد استفاده چقدر کارآمد بوده؟! 6️⃣ قانون باید ناظر به تمام کشور باشد و نه لزوماً چند خیابان تهران! سوال این است که آیا وقتی صحبت از فناوری در قانون می‌شود، آیا فناوری (دوربین‌ها) در جای جای جزیره هرمز، محله آبشاری یزد، محله باجک قم، محله سرچشمه خوانسار و ... هم حضور دارد یا صرفاً سعادت‌آباد و میدان تجریش تهران مورد نظر ما بوده‌اند؟! (فارغ از اینکه همانجا هم کارکرد مثبت داشته یا خیر!) 7️⃣ سوال بعدی اینجاست که آیا جرم کسی که صرفاً یک خیابان و مردم همانجا را درگیر می‌کند با جرم کسی که ظرفیت این را دارد که کل کشور را درگیر کند، باید نزدیک به هم تلقی شود و جرایم‌شان نزدیک باشد؟! طبیعی است که باید فرسنگ‌ها فاصله داشته باشد و قانون برای افراد دسته دوم (سلبریتی‌ها و رسانه‌داران) بازدارندگی بزرگ‌تری داشته باشد، نه اینکه خودش راه فرار هم نشان بدهد. (اگر فردی رسانه‌اش را تحویل ندهد، جریمه مالی خواهد شد!) پی‌نوشت: طبیعتاً همه‌ی کار در حوزه حجاب و عفاف معطوف به قانون‌گذاری نیست، اما قانون یک زیربنای بسیار مهم است. طبیعی است که دستگاه‌های مختلف و گروه‌های مردمی برای حل این موضوع باید فعال شوند اما آنچه محور عملکرد همه قرار می‌گیرد، قانون است. لذا اینجا، جایی نیست که به سادگی و با إن‌شاءالله که گربه است، از کنارش رد شویم. ✍ حمید کثیری @hamidkasiri_ir https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 🧕 🍃🧕🌸 @woman_family 🌸🍃🧕🌸🍃🧕 ✨🌸🍃🧕🌸🍃🧕🌸🧕
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ پاسخ کربلایی به حواشی اخیر پس از سکوت چندروزه 👤 کربلایی حسین طاهری پس از سکوتی چند روزه درباره حواشی مراسم سالن حیدریون برای روز دختر در حضور بانوان قم، فوق را با عنوان «لحظاتی که هیچ‌کس ندید ولی خدای من شاهد بود» منتشر کرد... 📥 دانلود با کیفیت بالا @AhleBeytMedia Www.AhleBeytMedia.ir https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 🧕 🍃🧕🌸 @woman_family 🌸🍃🧕🌸🍃🧕 ✨🌸🍃🧕🌸🍃🧕🌸🧕
👓 از مدلینگ و پاساژگردی تا طلبگی! 🔹 بدون مقدمه چینی می روم سراصل مطلب! خواهر وبرادری نداشتم؛ یکی یه دونه خونه بودم. با حجاب مخالف شدید بودم با نظام و انقلاب شدیدا خانوادگی زاویه داشتیم در حدی که پدر بزرگ و مادر بزرگم جز همان ۲درصدی بودند که سال ۵۷ به جمهوری اسلامی رای نداده بودند! 🔹 روزهایم با دورهمی و رستوران رفتن به شب می رسید. عقربه های ساعت هم از دستم خسته بودن؛ آخه هی نگاه به ساعت می کردم وزیر لب می گفتم: حوصله هیچ کاری ندارم. نمی دانستم دنبال چی باشم؟ پدر و مادرم نقششان در زندگیم، کم رنگ بود شاید با رفتارهایم، به آن ها اطمینان خاطر داده بودم که بزرگ شده ام و می توانم انتخاب کنم! جلو بروم، زمین بخورم ... بلند شوم اما اینطور نبود و نشد. سردرگم بودم و برای فرار از این سردرگمی ها و فرار از اندیشیدن، روزهایم را با دوستان، دورهمی ها و مراکز خرید به شب می رساندم و شب را خالی تر و درمانده تر از شب قبلش به صبح می رساندم! ❗️ روزها همه مثل هم می گذشت؛ نقطه ی آغازم برای حرکت در تاریکی، تنهایی بود ... برای همین در دوره های طراحی لباس و شرکت کردم. خوب بود! با اشتیاق پیگیری می کردم. رسیدم به این که گفتم: اینم از انتخاب من! تصمیم گرفتم از ایران بروم، یا بازیگر بشم یا در صنعت مدلینگ فعالیت داشته باشم، این یعنی من حتی خانواده مذهبی هم نداشتم که با این مدل کارها مشکل داشته باشن، یعنی در قید و بند حجاب و مذهب هم نبودم، تا دلتان بخواهد هم گشت ارشاد بهم گیر داده بود! همه ی کارهایم را انجام داده بودم از یادگیری زبان تا انتخاب کشور وگرفتن پاسپورت یعنی تا یک قدمی رفتن از ایران پیش رفتم ... 🌹 یادم نمی رود روز سه شنبه ای بود که یکی از دوستانم که او هم مذهبی نبود بخاطر نذر پدر مرحومش باید می رفت شهرستان و می خواست تنها نباشد، فقط به من گفت می آیی و من قبول کردم!... وقتی رسیدیم آنجا گفت: امروز با هم اینجاییم! این جمله را گفت و از پیش من دور می شد. من در همان نقطه باقی ماندم! زیبایی گنبد آبی نیلگون در برابر چشمانم، صدای غرق شدن در حس آرامش را با تمام وجودم می شنیدم! از حال عجیبی که تا ان لحظه تجربه اش نکرده بودم... همه و همه، توان راه رفتن را ازم گرفتند... در حیاط نشستم! رایحه گل عجیبی می آمد! به آنی حسی از دلم گذشت و فقط می دانم که تولد دوباره ام همان لحظه و همان دم بود! خیلی ساده ... یکسال تنها به مسجد جمکران می رفتم ودر حیاط می نشستم! چادری را روی سرم نگه می داشتم اما دلم قرص نبود، با نگاهم مردم را دنبال می کردم! ✅ همانجا دختری کوچک کاغذی را به دستم داد... با چشمانم نوشته ها را می خواندم! حجاب تو... به بهای شکسته شدن پهلوی » مادر« ماندگار شد! چادر همان حجابی که پشت در سوخت اما نیفتاد! حجاب تو! تلافی غروبی است که در آن روز چادر از سر زنان حرم کشیدند.! چادر تو! میراث خون دل های خیمه نشینان ظهر عاشوراست... چادر تو! به همین سادگی انتقام کربلاست! دیگه هیچ شدم قطرات اشک همچون باران بهاری بر صورتم می بارید... به صورت معجزه با حجاب شدم. حجاب، نوری از انوار الهی، اول مرا از نگاه نامحرمان پوشاند! 🔹 اگرچه دایره ی رهایی وسیع بود و اندیشه را از من ربوده بود ولی حلقه اش محدود شد و دایره ی »که هستم ...از کجا آمده ام... به کجا می روم« مرا آماده حس خوب بندگی کرد. برای رسیدن به جواب سوال ها و از همه مهمتر برای ثابت قدم ماندن در این مسیر و روشن تر شدن راهی که آغاز شروع بود، وارد حوزه شدم... شروع شیدایی! چرا میگم شروع شیدایی؟ چون برای کسب نمرات عالی و رقابت با همکلاسی هایم روی صندلی ها نمی نشستم! هدفم کامل مشخص بود! وقتی کتاب ها را می خواندم در سطر به سطرشان دنبال جواب بودم! گاهی برای رسیدن به جوابی، سردرگم میشدم! انگار روی پل معلق هستم نه می توانم جلو بروم نه میتوانم به عقب برگردم! برای رد شدن از این حس در تفاسیر قرآن و نهج البلاغه ، غرق می شدم... ساعت ها بی وقفه می خواندم و اندیشه می کردم! سوال پشت سوال، ردیف می شد در دفترچه یادداشت می کردم واز اساتید کمک می گرفتم! روزها و شب هایم به سرعت باد در حال گذر بودند و با قاطعیت می توانم بگویم بهترین لحظات عمرم را می گذرانم...آرامشی در جانم شعله وراست. معبودا به عظمت وجلالت شکر ... خانواده ای که اهل نماز و... نبودند با طلبه شدن دختر و به برکت تحصیل در حوزه، خانواده ام هم شیدا شدند. و سبب قوت قلبم در رسیدن به آخرین سال تحصیل در حوزه هستند... اما راه من ادامه دارد... آرامش معنوی در سایه سار کسب علوم دینی و زانو زدن در آستانه مکتب اهل بیت علیهم السالم یافتنی است!
بعد از آخرین امتحان مثل همیشه رفتیم سمت تابلو اعلانات تا نمرات جدید را ببینیم، از زمزمه بچه‌ها متوجه شدم نمره درس هندسه آمده، خیالم راحت بود، مطمین بودم نمره کامل را گرفته ام، منتظر ماندم خلوت شود، چشمم روی نمره ۱۷.۵ قفل شد!، یک دور تمام سوالات و پاسخ ها را در ذهنم مرور کردم، هیچ نقطه ابهامی نبود پس چرا ۱۷.۵؟! با صدای پر از تعجب منصوره از جا پریدم ، زهرهه؟؟ ۷ و نیم شدی؟؟؟ به خودم آمدم، ۱۷.۵ نیست و ۷و نیم هست! دنیا روی سرم خراب شد. هیچ جوابی برای چرایی به قامت کل مدرسه نداشتم. اشکم ریخت. همینطور که با خستگی، نگاهم را از تابلو اعلانات برمیداشتم، از پشت سیلاب اشک چشمم به برگه کوچکی افتاد که با فونت ریز نوشته بود، حوزه علمیه خراسان برای سال تحصیلی ۸۱ طلبه میپذیرد، نقطه روشنی بود ولی هیچ ذهنیتی نداشتم. مگر خواهران هم آخوند میشوند؟! یعنی خواهران هم لباس آخوندها را میپوشند؟! خواهران ایمانی چطور میخواهند روضه بخوانند؟! نتوانستم از سوالات مسخره ای که از ذهنم می‌گذشت لبخند بزنم. ‌ تمام مسیر برگشت به خانه ذهنم درگیر رابطه نمره ۷.۵ و اطلاعیه پذیرش حوزه خواهران بود. اشک و ناراحتی تبدیل به ذوقی مبهم شده بود که شاید گم شده ام را پیدا کرده ام،در بسته ای که عبور از آن غیر ممکن بود شاید بنا هست از نمره ۷.۵ من بگذرد. آرزویم برای تنفس در هوایی که عطر دین داشته باشد، بهانه برای فرار از آمال و آرزوهای خانواده نسبت به آینده ای رنگین و پوچ در فلان دانشگاه داخل یا خارج از کشور. تصورش حتی برای خودم مشکل بود اما میخواستم با تصویرش دیگران را توجیه کنم. کاری سختی بود اما با هزار سختی رقم خورد آنچه در خیالم هم نمیگنحید. نمره ۷.۵ی که بعد ها معلوم شد یک برگه از پاسخنامه امتحان هندسه من به طرز غیر عادی گم شده ، وسیله شد تا در دامن علوم اهل بیت زیباترین لحظات عمرم تقدیر شود. گام به گام هموار میشد هموار نمیشد، هموار میکردند خانواده به شدت مخالفم با حوزه و حوزویان، در فرصت کوتاهی بزرگترین حامی من شدند در این مسیر... ✍ ز. ابراهیمی، سایه.
💞 این روزها که ثبت نام حوزه‌های علمیه خواهران تمدید شده، پویش های زیبایی راه افتاده که بانوان طلبه دلنوشته هاشونو مینویسند و نشر میدن. چقدر این دلنوشته ها زیباست، هر کدام را که می خوانی لطف خداوند و اهل بیت علهم السلام رو به خوبی مشاهده می کنی، شمام اگه دلنوشته ای دارید، با کمال میل در کانال به اسم خودتون نشر میدم. @mohsenz224
از وقتی شروع شد، دلم می‌خواست حس خوبمو بیارم تو یه متن و به دیگران انتقال بدم، ولی از اونجایی که از بچگی ادبیاتم ضعیف بود😅🤦‍♀، فقط به خوندن مطالب دوستان اکتفا می‌کردم تا اینکه... تا اینکه دیروز دختر کوچیکم اومدو بهم گفت، مامان منم می‌خوام بشم. خیلی تعجب کردم. چون اصلا تو این عالَم نبود و منم بیشتر تمرکزم روی دختر نوجوونم بود... چون دختر اولم که الان سن انتخاب رشته و انتخاب راهشه، دلش می‌خواست پلیس بشه، پا به پاش دو سال اومدم و گذاشتم خوب تحقیقاتشو انجام بده و منم کنارش بودم...😍 دو سال با هم تو حلقه صالحینمون با دوستاش، در مورد فمینیسم و جایگاه زن در اسلامو اینا حرف زدیم، کم کم انگار علاقش به حوزه بیشتر شد و تقریبا میشه گفت راهشو پیدا کرد؛ ولی دختر کوچیکم که الان کلاس چهارمه، چیزی نمی‌گفت و مثل بقیه‌ی بچه‌ها فقط دوست داشت معلم بشه... دیروز که اومد بهم گفت می‌خوام طلبه بشم، تعجب کردم؛ گفتمش چرا؟ گفت آخه وقتی طلبه بشی جواب همه چیو می‌دونی، دوست ندارم وقتی بزرگ شدم مجبور باشم برای جواب سوالام هی به اینو اون مراجعه کنم؛ دوست دارم خودم جواب سوالامو بدونم و بدونم کدوم جواب درسته و کدوم غلط و... خلاصه دیروز بیشتر از همیشه به اینکه یه معصومیه‌ای بودم افتخار کردم و سجده‌ی شکر به جا آوردم... البته نمیخوام بگم خیلی بلدما، ولی همینکه دخترام دوست دارن راه منو برن در پوست خودم نمیگنجم💞 همه‌ی اینا رو مدیون این میدونم که 😍 و اینم بگم که... خیلی دلم برای و قدم زدن تو محیطش برای کسب علم، تنگ شده؛ از این راه دور، یعنی از کنار سواحل نیلگون خلیج فارس، دست تک تک اساتیدمو می‌بوسمو از همه‌ی دوستانم التماس دعا دارم😢 ✍️ ز.م