eitaa logo
** مطالعات اسلامی زنان **
22.9هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
20.2هزار ویدیو
404 فایل
𝐈𝐬𝐥𝐚𝐦𝐢𝐜 𝐰𝐨𝐦𝐞𝐧 𝐬𝐭𝐮𝐝𝐢𝐞𝐬 📍فرصتی‌ویژه‌برای‌ارتقاوتعالی‌اندیشه‌وباورها 📍در حوزه تخصصی زنان 📍خانواده 📍سبک زندگی با مدیریت دکتر میرجعفری هماهنگی کارگاه‌ها،دوره‌های آموزشی،مشاوره تبلیغات: @ZAhmadi85 🖇استفاده ازمطالب کانال با ذکرلینک
مشاهده در ایتا
دانلود
*جمهوری اسلامی نیازی به فعال سیاسی زن ندارد* 🖋️کبری آسوپار 🔻من در فضای عمومی، تقریباً هیچ‌وقت فعالیت زنانه نداشته‌ام. در حوزه زنان مطالعه و کار خاصی نکرده‌ام و اغراق نیست اگر بگویم فقط جنسیتم زن بوده که آن را هم طبعاً دخیل در کارم نکرده‌ام. حوزه‌ی کار من در رسانه، تحلیل سیاسی‌ست و نگاه منطقی این است که چه فرقی می‌کند نویسنده تحلیل، زن است یا مرد، قرار است فکرش شنیده و خوانده شود دیگر. برای خودم هم واقعاً فرقی نمی‌کرد. 🔻با این همه، وقتی رهبر با بانوان دیدار دارد، هیجان دارم، منتظر می‌مانم ببینم کجای این دیدار به شغل من ارتباطی می‌یابد و کجا رهبر از فعالیت سیاسی زنان برای دفاع از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی می‌گوید. جمله جمله‌ی دیدار برایم مهم‌تر می‌شود انگار. منتظر می‌مانم جملات آقا کم‌کم بیاید و ببینم در مورد ما چه گفته‌اند. کارمان را دیده‌اند؟ نقدی و نکته‌ای دارند و کجای کار را باید همان‌طور که بوده و کجا را با اصلاح پیش ببریم و ... همه دیدارها البته همین است؛ اما دیدار با بانوان برای من که زنم حساس‌تر می‌شود، هر قدر هم کارم ربطی به جنسیتم نداشته باشد. 🔻چهارشنبه‌ای هم که گذشت (۱۴ دی)، اوضاع من همین بود. نشستم منتظر؛ از تک جمله‌هایی که می‌آمد تا فیلم و متن کامل دیدار. خواندم و دیدم و شنیدم و استفاده کردم. اما هیچ جای این دیدار زنان با ولی‌فقیه، حرفی از فعالیت سیاسی زنان نشد. حس سرخوردگی داشتم! 🔻خیلی فکر کردم، به خودم، به همه‌ی مطالب سیاسی‌ام، به همه کسانی که آن اوایل کارم، از سیاسی نویسی یک زن تعجب می‌کردند. می‌دانید، بدون تعارف اینکه اول و آخر فکرهایم رسیدم به اینکه جمهوری اسلامی نیازی به فعال سیاسی زن در رسانه ندارد، امثال من خودمان را ناخوانده به این ضیافت دعوت کردیم. ضیافت که البته چه عرض کنم، جنگ و دعوا! معرکه‌ی دفاع مقدس از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی. 🔻فقط نه اینکه مهمانان ناخوانده‌ی این میدان شدیم، بلکه خودمان را تا جایی که زورمان رسید، تحمیل کردیم و خب، زورمان زیاد نبود! خدا رحمت کند مرضیه دباغ را، الگوی ما -بی آنکه حتی انگشت کوچک او شده باشیم- شاید همچون اویی بود که خودش را به جمهوری اسلامی تحمیل کرد، نه اینکه کسی او را خواسته باشد. وگرنه که در مخیله‌ی هیچ یک از مردان جمهوری اسلامی، محافظ زن یا فرمانده سپاه زن نمی‌گنجید و هنوز هم نمی‌گنجد. او همه جوره یک استثناء بود. 🔻حالا هم توصیه‌ام به خواهرانی که شاید کلام من نزدشان اندک اعتباری داشته باشد، همین است که دنبال کار سیاسی نروید یا آنقدر قوی باشید که سرخورده نشوید و منتظر تقدیر و تحسین نمانید و آنقدر قوی‌تر که نتوانند نادیده‌تان بگیرند و بتوانید خودتان را تحمیل کنید. وگرنه جمهوری اسلامی به خودی خود نیازی به زن فعال سیاسی احساس نمی‌کند. ما اما دوستش داریم و پای آن می‌مانیم... ✅لینک کانال: @women92 https://ble.ir/zan_e_farda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌• ببینید شور دختران و بانوان‌مان را . . ‌ 📷 . از تکاپو و تلاش‌شــان در جھـت جشنـی ســاده در آستانۀ میـلاد اسوۀ جھانیان.. 📸 . تا پرچم متبـرك و دل‌هایی کہ تا بین‌الحرمین پرواز کرد.. 📝 . و حرف‌هایی کہ از دل آمد و بر کاغذ حک‌شد، تا رسید به مقصدشان، ضریح مولای‌مان، علی‌ابن‌ابی‌طالب؏ تا واسطہ‌ای شوند برای گوشہ‌چشمے از مادرمان فاطمہ‌ۜ. 🎞🎥__ _ کاری از گـروه فرهنــگیِ ؛ تقدیم نگاه‌تان.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🔴 👆👆 ❓تا کی و تا کجا باید برای دین هزینه بدهیم؟ ⁉️در دعایی که امام سجاد هر روز می‌خواندند از خدا چه می‌خواستند؟ 🎙حجةالاسلام سیدمرتضی نقیب‌پور
2.39M
🔴 جالب و مهم نفوذیان چه کرده اند .... نفوذ دشمن - بهم ریختگی اذهان و ضد انقلاب سازی نشر حداکثری ... جهاد تبیین 🇮🇷✌
سرمایه هایی که شاه هنگام خروج از کشور به سرقت برد
برنامه به عشق مادر - ۲۶ دی ۱۴۰۱ را در تلوبیون ببینید http://www.telewebion.com/episode/0x5417b3b
. جمعیت امام علی ع را فردی به نام شارمین میمندی نژاد و همسرش تأسیس کرد. ظاهرا این جمعیت ، یک سمن با فعالیت خیرخواهانه بود. اما این جمعیت وارد مسائل سیاسی ضد انقلابی گردید که نهایتا منجر به دستگیری شارمین و انحلال جمعیت گردید. اخیرا در گروهی سندی از ساواک منتشر شد که نشان میداد پدر میمندی نژاد یک فرد بهائی بوده است. پس هیچ بعید نیست که جمعیت مذکور در راستای اهداف جاسوسی بهائیت فعالیت می کرده اند. . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرود بسیار زیبا با اجرای یک‌ دختربچه با آهنگ مختارنامه در مدح سپهبد شهید حاج‌ قاسم سلیمانی یاعلی.مدد 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حرکت جالب و متفاوت دخترانه ♨️ اینجا ایستگاه مترو تهران و این ویژه برنامه سومین سالگرد آسمانی شدن از طرف پویش دخترانه است ✅ اینجا تاکید کردیم روی احساسات مشترکمان مثل دخترانه هایمان، ظرافت ها، زیبایی های ذاتی و یک بودنمان 🌱🌸 🚝 تهران | ایستگاه مترو چیتگر 🗓 ۱۲ و ۱۳ دی ماه ۱۴۰۱ 🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازدواج دختران پیشرفت زنان اولین دورهمی زنانه پس از زن زندگی آزادی که به دغدغه واقعی زنان پرداخته
🍃 📓 نام : " دختر بیست " ✍ نویسنده : " مجید ملامحمدی " ناشر : " نشر معارف " 📖 توضیحات : این کتاب تلاش دارد در کنار نشان دادن روابط خانوادگی در نظام خانواده ایرانی، مفاهیم دینی و اعتقادی را نیز در خلال این داستان روایت کند. 📘 کتاب با نثری شیرین و خواندنی نامه‌نگاری یک نوه با مادربزرگش را روایت می‌کند که از هم دور افتاده و مجبورند این فاصله را با فرستادن پیام بگذرانند. هرچند می‌توانند در فضای مجازی به یکدیگر پیام دهند، اما نامه نوشتن را انتخاب می‌کنند.  📕 هر نامه‌ای که در این کتاب آمده است، یک خاطره از ماجراهایی است که مادربزرگ و نوه با موضوع خاصی مثل حجاب، ارتباط با نامحرم، فرهنگ کتابخوانی، تساوی زن و مرد و ... در برخوردهایشان با ناهنجاری‌ها و ضد ارزش‌ها داشته‌اند و برای هم روایت می‌کنند. 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگفت تنهایی‌مون رو بد نفروشیم! خیلی‌ها ارزش ورود به حریمِ قلبِ ما رو ندارن این قلب هرچقدر هم گناه بگیره، حرمِ خداست!✅ 🌴💎🕯💎🌴
✨🌹✨ از سختی تمامی دوران دلم گرفت از این همه گناه فراوان دلم گرفت از این همه دورویی وبی مهری و نفاق از قحطی نبودن ایمان دلم گرفت نوری که بی توجلوه کند تارمیشود حتی بهشت بی تو همان نار میشود ✨صبحت بخیر همه ی دنیای من ✨
♡ ‏«ما فاتَكَ لم يُخلق لكَ وما خُلِقَ لكَ لن يفوتكَ!» آنچه را از دست دادی برای تو آفریده نشده و آنچه برای تو آفریده شده است را هرگز از دست نخواهی داد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️صبح که می‌شود عزمت را بردار و با توکل به خدا بالهای عشق رابگشا و در آسمان زندگی پرواز کن🕊 ❄️ زیبـا ❄️ آزاد و رهـا امروز روز دیگری است☀️ خدایا شکرت 💕🙏 پیش به سوی یه روز عالی 🥰👌
💠 جوانی می گفت شاه که از ایران رفت ، نشان خوبی او بود !!!❗️❗️ 🔰 گفتم چطور؟؟؟ 💠 گفت وقتی دید مردم او را نمی خواهند ، رفت. بدون اینکه به زور بخواهد حکومت کند!!! 🔰 گفتم عجب ! پس چطور وقتی در 25 مرداد 1332 فرار اول را کرده بود ، دوباره برگشت ؟؟؟ چرا آن کودتا و آن بلا را سر دولت مردمی دکتر مصدق آورد و خودش را دوباره به زور وارد کشور کرد؟؟؟ 💠 گفت مگر شاه در آن سال کودتا ، فرار کرده بود؟!!!⁉️ 🔰 گفتم جوان عزیز ، تقصیر تو نیست. تقصیر من مثلا انقلابی است که نه به حرف رهبرم گوش می دهم و تاریخ می خوانم و نه تاریخ را برای تو بازگو می کنم تا از آن بدانی. 👈 وقتی مطلب درست از سوی خودی گفته نشود، مطالب بیخودی از سوی نخودی ها فراوان گفته می شود... 💠 ثریا همسر آن زمان شاه گفته بود، جوری سریع فرار کردیم که من اصلا فرصت نکردم جوراب به پایم کنم!!! ✍️ احسان عبادی 🔰انقلابی باید قوی شود🔰
خاطرات برفی الان دوروز است از سر صلات صبح تو رادیو، تا اخبار پس از شامگاهی تو تلویزیون، اعلام میکنه، آگاه باشید و هوشیار که هوا این هفته سرد خواهد شد!! حالا چی؟ چند درجه، فقط چند درجه ناقابل هوا قراره سرد بشه. مطمئنم که کل سیستم هواشناسی رو، این جدیدی ها اداره میکنند که اینقدر هول برشون داشته وگرنه قدیمی ترها یادشونه زمستون های سرد و بخاری های نفتی پِت پِتی رو!! برفهای سفید و چکمه های رنگی کفش ملی رو. از اول مهر هوا رو به خنکی میرفت،آبان دیگه سرد بود.مدرسه ها بخشنامه داشتند، از وسط آذر بخاری روشن میکردند، قبلش باید دیگ دیگ می لرزیدی تو کلاس. از همون اول پاییز لباس کاموایی ها از تو بقچه در میومد، کی با یه تا پیرهن میگشت تو خونه؟ دو لا، سه لا لباس میپوشیدی یه بافتنی مامان دوز هم روش، جوراب از پامون کنده نمیشد. اوایل آبان بخاری های نفتی و علاالدین های سبز و کرمی رنگ از تو انباری ها در میومد. تویست هم بود که ژاپنی بود و با کلاس.تازه بو هم نمیداد. بخاری نفتی ها اکثرا یا ارج بودند یا آزمایش، همشون هم سبز و سیاه. ملت یا بشکه دویست و بیست لیتری نفتی تو حیاط داشتند نفت آوردن نوبتی بود، پسر و دختر هم نداشت، اگه زرنگ بودی و یادت بود تا قبل از غروب بری و سهمت رو بیاری که هیچ، وگرنه تاریک و ظلمات باید میرفتی ته حیاط بشکه به دست، عینهو کوزت. برف که اکثراً بود رو زمین، شده دو سانت. برف هم اگه نبود، یخ زده بود زمین، باید تاتی تاتی میرفتی تا دم تانکر، گاهی مجبور بودی از تو بشکه های بیست و دو لیتری نفت رو منتقل کنی به بشکه های کوچولو، اون موقع یه وسیله ی کارآمد ی بود که هیچ اسم خاصی هم نداشت از قضای روزگار. یه لوله کرم رنگ با یه چی آکاردئون مانند نارنجی به سرش و شیلنگی که عین خرطوم فیل آویزون بود، خدایی اسم نداشت ولی کار راه بنداز بود. بخاری رو میذاشتن تو هال و بسته به شرایط جوی و گذر فصل، دکوراسیون خونه رو هی تغییر میدادند، یعنی سرد و سردتر که میشد، در اتاق ها یکی یکی بسته میشد و محترمانه منتقل میشدی به وسط هال، دی و بهمن عملا خونه یه هال داشت با دمای قابل تحمل و یه آشپزخونه ی گرم.اتاق ها در حد سیبری سرد بودند و اگه یه وقت قصد میکردی بری تو اتاقت و یه چیزی برداری باید یه نفس عمیق میکشیدی، درو باز میکردی، به دو میرفتی و به دو برمیگشتی. تو همون زمان، حداقل چهار نفر با هم داد میزدند... درو ببند!! سوز اومد!!! باد بردمون!!! گاهی که خسته میشدی و دلت میخواست بری تو اتاقت،یا امتحانی چیزی داشتی، یه بخاری برقی قرمز با دو تا لوله ی سفالی سیم پیچ شده میدادند زیر بغلت، بدیش به این بود که باید میرفتی تو بغلش مینشستی تا گرم بشی دو قدم دور میشدی نوک دماغت قندیل میبست. بخاری محل تجمع کل خانواده بود، موقع سریال همه از هم سبقت میگرفتند که نزدیکترین جا رو به بخاری پیدا کنند، حتی روایته شام هم نصفه ول میکردند از هول دور موندن از بخاری. پشت بخاری معمولاً مخفیگاه جورابهای شسته شده بود، که باید خشک میشد تا صبح به پا بکشی و بری مدرسه. و اما روی بخاری، آشپزخونه ی دوم مامان بود، همیشه یه چیزی بود برای خشک شدن.اگر هم نبود، پوست های پرتقالی بود که بابا شکل آدمک و ترازو و گربه ردیف میکرد رو بخاری تا بوی بد نفت زیر عطر پوست پرتقال های نیم سوز گم بشه. موقع خواب، دل شیر میخواست سرت رو بذاری رو بالش یخ و بالش رو پهن میکردیم رو بخاری، بعد هم جلدی تاش میکردیم که گرمیش نره، سرت رو که میذاشتی رو بالش گرم، انگار گرمی آفتاب وسط تابستون که آروم، لابه لای موهات نفوذ میکرد . پتوهای ببر و طاووس نشان و لحاف های پنبه ای ساتن دوز رو تا زیر چونه بالا میکشیدیم. بیرون سرد بود، خیلی سرد! ولی دلمون گرم بود. گرم به سادگی زندگیمون، به سادگی بچگیمون. دلمون گرم بود، به فرداهایی که میومد. فرداهایی که سردیش اثری نداشت تو شادیمون، شادی بچه هایی که با چکمه های رنگی کفش ملی،تو راه مدرسه، گوله برفی رو سمت هم پرتاب میکردند، بچه هایی که گرچه دست هاشون مثل لبو قرمزِ قرمز بود ولی دلهاشون گرمِ گرم بود🌹 @women92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازی ایران و آمریکا ⭕️ این‌بار رقابت بین تیم زنان دو کشوره🏌‍♀ https://eitaa.com/women92