بانوان برتر کاشان
🌷 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 🌷 قسمت #پنجم اولین پله های تنهایی مات و مبهوت ... پشت در خشکم زده بود ... ن
🌷 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 🌷
قسمت #ششم نمك زخم
نیم ساعت بعد از زنگ کلاس رسیدم مدرسه ... ناظم با ناراحتی بهم نگاه کرد ...
- فضلی ... این چه ساعت مدرسه اومدنه؟ ... از تو بعیده ... با شرمندگی سرم رو انداختم پایین ... چی می تونستم بگم؟ ... راستش رو می گفتم ... شخصیت پدرم خورد می شد ... دروغ می گفتم ... شخصیت خودم جلوی خدا ... جوابی جز سکوت نداشتم ... چند دقیقه بهم نگاه کرد ...
- هر کی جای تو بود ... الان یه پس گردنی ازم خورده بود ... زود برو سر کلاست ...
برگه ورود به کلاس نوشت و داد دستم ...
- دیگه تاخیر نکنی ها ...
- چشم آقا ... و دویدم سمت راه پله ها ...
اون روز توی مدرسه ... اصلا حالم دست خودم نبود ... با بداخلاقی ها و تندی های پدرم کنار اومده بودم ... دعوا و بدرفتاریش با مادرم و ما یک طرف ... این سوژه جدید رو باید چی کار می کردم؟ ...مدرسه که تعطیل شد ... پدرم سر کوچه، توی ماشین منتظر بود ... سعید رو جلوی چشم من سوار کرد ... اما من... وقتی رسیدم خونه ... پدر و سعید ... خیلی وقت بود رسیده بودن ... زنگ در رو که زدم ... مادرم با نگرانی اومد دم در ...
- تا حالا کجا بودی مهران؟ ... دلم هزار راه رفت ... نمی دونستم باید چه جوابی بدم ... اصلا پدرم برای اینکه من همراهش نبودم ... چی گفته و چه بهانه ای آورده ... سرم رو انداختم پایین ...
- شرمنده ... اومدم تو ... پدرم سر سفره نشسته بود ... سرش رو آورد بالا و نگاه معناداری بهم کرد ... به زحمت خودم رو کنترل کردم ...
- سلام بابا ... خسته نباشی ...
جواب سلامم رو نداد ... لباسم رو عوض کردم ... دستم رو شستم و نشستم سر سفره ... دوباره مادرم با نگرانی بهم نگاه کرد ...
- کجا بودی مهران؟ ... چرا با پدرت برنگشتی؟ ... از پدرت که هر چی می پرسم هیچی نمیگه ... فقط ساکت نگام می کنه ... چند لحظه بهش نگاه کردم ... دل خودم بدجور سوخته بود ... اما چی می تونستم بگم؟ ... روی زخم دلش نمک بپاشم ... یا یه زخم به درد و غصه هاش اضافه کنم؟ ... از حالت فتح الفتوح کرده پدرم مطمئن بودم این تازه شروع ماجراست ... و از این به بعد باید خودم برم و برگردم ...
- خدایا ... مهم نیست سر من چی میاد ... خودت هوای دل مادرم رو داشته باش ...
🌷نويسنده:سيدطاها ايماني🌷
@women_kashan
💢🌸روزه گرفتن از نظر #پزشکی🌸💢
⤵️⇦در #شش روز نخست ماه رمضان
حرارت بدن 5/1 درجه پائین میآید
که افرادی که دارای عفونت هستند
عفونت بدن کاهش پیدا میکند
⤵️⇦از روز #ششم ماه رمضان تا #دهم
عفونتهای بدن دفع پیدا میکنند
و همچنین کلسیم مازاد از بدن خارج میشود
معده شروع به پاکسازی میکند
و مواد زائد را خارج میکند
⤵️⇦از روز #دهم تا #چهاردهم
پاکسازی سیستم عصبی
و تقویت سیستم عصبی انجام میگیرد
⤵️⇦از روز #چهاردهم تا #بیستویکم
پاکسازی عروق و قلب انجام میگیرد
غلظت خون در این روزها پاکسازی
و تخلیه میشود
⤵️⇦از روز #بیستویکم تا #سیام
تمامی عفونتها و مواد زائد از بدن
بیرون میرود
⤵️⇦در #پایان ماه مبارک رمضان
با بدنی سالم و تصفیه شده از مواد زائد
روبرو هستیم به شرط تغذیهای صحیح
در مـاه رمضـان
#کانال_بانوان_برتر_کاشان
@women_kashan