1_3366486512.mp3
زمان:
حجم:
4.81M
"گینه جمعه یتیشدی گلمدون سن یابن الزهرا
گیجه صبحه کیمین یالوارمیشام من یابن الزهرا
اوزاخ قالماقلیقون عاشیقلرون یاندیردی مولا
نیه گلمیرسن ای شاه دوعالم یابن الزهرا
فدایم سنه گدایم سنه گوزوم قربانی مهدی(2)
گل ای عاشیق لرین دارونداری یابن الزهرا
سالان تحت الشعایه مهروماهی یابن الزهرا
فدایم سنه گدایم سنه گوزوم قربانی مهدی(2)
چوگیسوی تومن در پیچ وتابم یابن الزهرا
چرایک شب نمی ایی به خوابم یابن الزهرا
امیرم تویی عزیزم تویی اباصالح کجایی
اباصالح کجایی .........
۞۞۞۞۞۞۞۞
چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا
چرا یک شب نمیآیی به خوابم یابن زهرا
تویی ماه منیرم به گیسویت اسیرم
از آن ترسم که آخر ز هجرانت بمیرم
حبیب منی، طبیب منی، بیا درمان دردم
کجا جویمت، چو گل بویمت بیا دورت بگردم
دل من بر سر زلفِ تو دارد آشیانه
نمیدانم چرا از من نمیگیری نشانه
بگو با من کجایی، چرا از من جدایی
گمانم یابن زهرا نجف یا کربلای
به رویت قسم، به مویت قسم، گرفتار تو هستم
که با نقد جان، من بینشان، خریدار تو هستم#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
#امام_زمان_مناجات
گنجینه ی اسرارم و آیینه ای رازم
حق دارم اگر اینهمه در سوز و گدازم
آوارهی دیدار توام چاره ندارم
با اشک مگر دور خودم خانه بسازم
لبخند تو دل از من دلباخته بردهست
بردست که در بازی عشق تو ببازم
سربازم و بر عرصهی هجران تو باید
با مرکب شعرم دو سه تا بیت بتازم
آن مطلب حقّم که اگر لب بگشایم
از من بگریزند همه... روضهی بازم
از فلسفهی فقه به این حکم رسیدم
گر سر بدهم پای دو چشم تو مجازم
در فکر تو بودم که اذان گفت مؤذن
افسوس نفهمید که مشغول نمازم
قنبر به علی؛ جون به سالار شهیدان
"هر کس به کسی نازد و من هم به تو نازم"
#حامد_تجری. #کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
#امام_زمان_ولادت
#امام_زمان_مناجات
شعر پیش روی شما
دوازده بند ترکیب بند مهدوی
اثر طبع استاد #غلامرضاسازگار است
که در دو بخش تقدیم حضور شما میشود
بخش اول
بند اول
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
در دل این کویر تفیده
بهر جوشید و آب پیدا شد
چشم ِچشمانتظارها روشن
روی حق بینقاب پیدا شد
در جمال منورِ یک ماه
چارده آفتاب پیدا شد
بامدادان ز نکهت یک گل
یک گلستان گلاب پیدا شد
انقلاب جهانیِ دین را
رهبر انقلاب پیدا شد
همه عالم تراب مقدم او
هیبت بوتراب پیدا شد
چشمتان روشن ای مسلمانان
روح اسلام ناب پیدا شد
سامره شهر مکه گشت و در آن
احمدی با کتاب پیدا شد
طلعت غیب را که میگفتند
صبحدم بینقاب پیدا شد
بر فراز سر ستمکاران
آیههای عذاب پیدا شد
اهل ایمان امانتان آمد
که امام زمانتان آمد
بند دوم
این همان وجه ذات ذوالمنن است
عالمی را چراغ انجمن است
این همان کعبه وصال خداست
که وجودش مطاف مرد و زن است
در زبانش کلام وحی خدا
بر لبش جای بوسۀ حسن است
نه به بتخانه چون خلیل خدا
این به هر جا بت است، بتشکن است
این همان آرزوی خون خداست
بلکه خون خداش در بدن است
این همان ذوالفقار دست خدا
بلکه دست خدای ذوالمنن است
این همان قلب سیدالشهداست
این همان جان عاشقان به تن است
هم نگاه علی بوَد در چشم
هم کلام خداش در دهن است
بر لبش دم به دم کلام خداست
با خدا لحظه لظحه همسخن است
گر چه ما دورش از وطن دیدیم
ماه مصر است و یوسف وطن است
هم به دستش زمام ملک وجود
هم امام تو، هم امام من است
آفرینش بود به فرمانش
پدر و مادرم به قربانش
بند سوم
آرد این نغمۀ مبارک، باد:
شهدا عیدتان مبارک باد
ای همه انبیا بپا خیزید
که خداتان امام مهدی داد
عیدها داشتیم در عالم
این چنین عید کس ندارد یاد
همۀ عیدهاست در این عید
این بوَد عید چارده میلاد
آفتاب جمال حق تابید
سایهاش بر سر وجود افتاد
با ظهور امام مهدی ما
پر شود عالم از عدالت و داد
پای مستکبرین فتاد به دام
دست مستضعفین ز بند آزاد
آسمان گفت یا امام حسن
نرجس امشب حسین دیگر زاد
آرزوی محمّد و آلش
پای در عالم وجود نهاد
چشم زهرا به مهدیش روشن
باغ نرجس به نرگسش آباد
پرچم سرخ کربلا امشب
تا سحرگاه میزند فریاد
کاین پسر دست انتقام خداست
طالب خون سیدالشهداست
بند چهارم
چشم عالم به ماه منظر او
به هوای ظهور دیگر او
ذوالفقار علی بوَد در دست
ز ره مصطفی به پیکر او
پیش رویش نبی به استقبال
همره او دعای مادر او
هم سر دست چادر زهرا
هم لباس حسین در بر او
سیصد و سیزده خدایی مرد
بسته صف جان به کف برابر او
ذکر پیوستۀ «حسین حسین»
در نفسهای روحپرور او
گوئیا با دو چشم میبینم
گشته عباس میرِ لشکر او
پایگاه حکومتش کوفه
همه عالم بوَد به محضر او
آفتاب امیدِ فاطمه اوست
سایۀ کبریاست بر سر او
پیشتر از قیامت کبرا
همه گردند مست کوثر او
نه حجاز و عراق، نه ایران
همه عالم شود مسخّر او
شب وجد و سرور تبریک است
فـرج اهـلبیت نـزدیک است
بند پنجم
ای خزان را بهار- ادرکنی
ابر رحمت ببار- ادرکنی
اسداللهِ بیشۀ هستی
دستِ پروردگار- ادرکنی
تا به کی سیل اشکها جاری؟
تا به کی انتظار؟ ادرکنی
شیعه را بیتو انتظار بوَد
بدتر از احتضار، ادرکنی
پسر مرتضی علی- الغوث
وارث ذوالفقار- ادرکنی
آخرین تیر ترکش توحید!
از کمان سر برآر- ادرکنی
چارده قرن مادرت زهراست
به تو امیدوار- ادرکنی
آفتابا ببین که بیتو شده
روز ما شام تار، ادرکنی
ذوالجناح حسین بار دگر
چون تو خواهد سوار، ادرکنی
تو خداوندگار را دستی
دست از ما مدار- ادرکنی
تو که خورشید عالم جانی
تا به کی پشت ابر پنهانی
بند ششم
نه زمین باد نه زمان بیتو
وه چه زشت است آسمان بیتو
آخرین سهم من مرامالله
قامت عدل شد کمان بیتو
چشم یاران تو چو زخم شهید
گشته پیوسته خونفشان بیتو
ذکر ما در هجوم ظلم و ستم
گشته «الغوث الامان» بیتو
شعلۀ «الفراق» جای نفس
خیزد از سینه جهان بیتو
گفتم آیی که جان فدات کنم
در وجودم نمانده جان بیتو
نه به گل هست چشمِ دیدارم
نه به دل شوقِ بوستان بیتو
دور هم صبح جمعهها تا کی
جمع گردند دوستان بیتو؟
نه دگر پیر طاقت صبرش
نه نشاط است در جوان بیتو؟
گرچه باشد چراغ بسیارش
مانده تاریک، جمکران بیتو
قبر پنهان مادرت زهرا
همچنان مانده بینشان بیتو
ای شفابخش زخم سینه بیا
پـاسخ نالــۀ مدینــه بیا
#غلامرضا_سازگار. #کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
#امام_زمان_مناجات
#بخش_دوم
بند هفتم
روزی آید که جانِ جان آید
جان نو در تن جهان آید
روزی آید که این جهان بر ما
خوشتر از گلشن جنان آید
تیرگیها همه کنار روند
شاهد نور در میان آید
همه احرام نور میبندند
که حرم در حرم عیان آید
روزی آید که بهر یاری او
پور مریم از آسمان آید
روزی آید که عالم هستی
بر همه کعبۀ امان آید
روزی آید که منجی عالم
بر نجات جهانیان آید
روزی آید کز آتش نمرود
لاله بیرون چو بوستان آید
گرگهای درنده را گویید
آخر این گله را شبان آید
همه گلها به خنده میگویند
باز در باغ، باغبان آید
به خدا شیعه صاحبی دارد
به خدا صاحبالزمان آید
جان به کف ای تمام منتظران
کـز ره آیـد امـام منتظران
بند هشتم
نه فقط چشم ماست منتظرت
ملک بیانتهاست منتظرت
از همان شب که وحی نازل شد
خاتمالانبیاست منتظرت
چار ارکان کعبه، حجر و مقام
مروه، زمزم، صفاست منتظرت
از شب رحلت رسولالله
علیِ مرتضاست منتظرت
کوچههای مدینه میگویند
حسن مجتباست منتظرت
از زمانی که گوشواره شکست
چشم خیرالنساست منتظرت
به خداوند میخورم سوگند
خون خون خداست منتظرت
بر سر قبۀ مزار حسین
پرچم کربلاست منتظرت
علم و مشک و دست چشم به راه
ساقی نینواست منتظرت
نوک نی پای خطبۀ زینب
سر از تن جداست منتظرت
صوت قرآن سیدالشهدا
سرِ از تن جداست منتظرت
اگـر آتش از آسمـان بارد
شیعه تنها تو را تو را دارد
بند نهم
ای به پیغمبران امید بیا
ای خداوند را نوید بیا
طالب خون سیدالشهدا
مرهم زخم هر شهید بیا
قامت راست قامتان بیتو
چون قد فاطمه خمید بیا
یوسفا همچو دیدۀ یعقوب
موی اسلام شد سفید بیا
صبر اسلام شد تمام ببین
جان شیعه به لب رسید بیا
تو به هر جمعه اشک ما دیدی
دیدۀ ما تو را ندید بیا
به همان نالهای که در پس در
فاطمه از جگر کشید بیا
همه در انتظار روز ظهور
همه در هالۀ امید بیا
به خدا که خدا تو را ز آغاز
بر چنین روز آفرید بیا
به سرشکی که در عزای حسین
دائم از دیدهات چکید بیا
به سری کز قفا بریده شده
به دلی کز سنان درید بیا
همه چشمند تـا تـو بـاز آیی
همچو خورشید دیده بگشایی
بند دهم
تو یگانه امام منتظری
تو نویدِ نجاتِ هر بشری
آشکار همیشه پنهانی
آفتاب همیشه جلوهگری
تو فروغ دو دیدۀ زهرا
تو امید دل پیامبری
تو به اسلام و دین یگانه پدر
تو تمام ائمه را پسری
ثانی احمد و نظیر علی
فاتح بدر و خیبر دگری
تو فروغ چهارده خورشید
تو تجلای چارده قمری
تو دُرِ ناب یازده دریا
تو حسن را ستارۀ سحری
تو به سینای آرزو موسی
تو به طور امیدها شجری
کربلا سامره نجف مشهد،
یا به سوی مدینه ره سپری؟
ما ز تو غافلیم و بیخبریم
تو ز ما لحظه لحظه باخبری
آن که مولای عالم است تویی
آن که در جمع ما کم است تویی
بند یازدهم
ای دو عالم ز مقدمت گلزار
قدمی هم به چشم ما بگذار
ما همه تیرگی و تو خورشید
ما همه تشنه و تو ابر بهار
چند «عجل علی ظهور» به لب
چند چشم انتظار دولت یار
وعدۀ ما و تو کنار حرم
روز اوّل گذاشتیم قرار
به محمّد قسم تو میآیی
میگشایی نقاب از رخسار
میرسد نغمۀ انا المهدیت
به همه خلق از یمین و یسار
تو بیا روضۀ حسین بخوان
تو بیا از دو دیده اشک ببار
تو بیا قاتلین فاطمه را
پسر فاطمه ز قبر در آر
داد زهرا از آن گروه بگیر
بار غم از دل علی بردار
همه گویند بهر روز ظهور
صبر باید «و نِعم عقبی الدار»
چه کنم دادهام ز دست شکیب
چه کنم در دلم نمانده قرار
ترسم آن دم که چهره بگشایی
در کنــار جنــازهام آیــی
بند دوازدهم
نقل هر بزم صحبت مهدی است
دولت عدل دولت مهدی است
ما همه در حضور او هستیم
گرچه دوران غیبت مهدی است
وسعت بیحدود ملک خدا
پایگاه حکومت مهدی است
گو همه شرق و غرب حمله کنند
شیعه در ظلّ رایت مهدی است
شوکت و قدرت ستمکاران
همه پامال قدرت مهدی است
خال و خط محمّدی پیدا
در تماشای صورت مهدی است
هیچکس نیست مصلح عالم
این قبا وقف قامت مهدی است
به تمام موالیان گویید
که ولایت، ولایت مهدی است
آسمان و زمین و لیل و نهار
در پناه حکومت مهدی است
بگذارید کافران بکشند
جرم شیعه، محبت مهدی است
عدل و آزادی و حقوق بشر
در نظام عدالت مهدی است
دست «میثم» بوَد به دامانش
پـدر و مــادرم بـه قربانش
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
#غلامرضا_سازگار
#امام_زمان_ولادت
#بحر_طویل
کشتی برده فروشان، ز ره دور عیان است که برعرشه ی آن بانوی مُلک دو جهان است، بگو فخر زنان است، بگو مادر مولای زمان است، بود منتظر مقدم او بُشر سلیمان که به عنوان کنیزش بخرد، تا ببرد بر ولی قادر منّان، حسن عسکری آن یازدهم اختر تابان ولایت، به کف بُشر یکی نامه از آن شمس هدایت ،که ز اسرار خدا داشت حکایت، نگه دخت یشوعا چو بر آن نامه بیفتاد، قرار از کف خود داد و ببوسید و روی چشم نهاد و گـُل لبخند به لب گفت که: این نامه ی یاراست، خطش را خبر از وصل نگاراست، سپس گفت که ای بُشر مپندار کنیزم که زده فاطمه گل بوسه به پیشانی و خوانده است عزیزم، شرفم بس که عروس علی و فاطمه ام، داده خداوند به من این شرف و قدر و بها را.
من از نسل یشوعا که همان دختر شاهنشه رومم، چه بسا ماه وشانی که ز عزت همه بودند کنیزم، چه بسا سرو قدانی که به محفل همه بودند غلامم، دو پسر عم که مرا شیفته بودند و ز من خواستگاری بنمودند، کشیشان همه انجیل گشودند، یکی را به سر تخت نشاندند، گـُل و لاله فشاندند که دامادِ نگون بخت به کام اجل خویش نگون شد، ز سر تخت، شب آمد، به سر دست و قضا چشم مرا بست که در عالم رویا نگه اُفتاد مرا بر رخ زیبا پسری، نخل شرف را ثمری، صُنع خدا را اثری، دیده به ماه رخ زیباش گشودم، ز کفم رفت همه بود و نبودم، که ندا داد رسول مدنی احمد خاتم که: اَلا عیـــــــــــسی مریم، چه شود دخت یشوعای تو را بر پسرم عقد ببندم، لب جان بخش گشودند، یکی خطبه سرودند و مرا عقد نمودند بر آن شمس ولایت، که عیان دیدم از آن طلعت نورانی او روی خدا را.
چه مبارک شبی بود و چه فرخنده شبی بود، ولی حیف که بیدارشدم، سخت گرفتارشدم، شب همه شب در تب و در تاب شدم، شمع صفت آب شدم، تا که شبی فاطمه آمد ز ره لطف به خوابم، نگهی کرد به چشمان پر آبم، به ادب بوسه به دستش زدم و روی قدم هاش فتادم، ز فراق رخ جانان به شکایت دو لب خویش گشودم که: به دادم برس ای عصمت دادار ودودم، غم دوری یگانه پسرت کشت مرا، فاطمه فرمود: چگونه پسرم پیش تو آید، به تو این بخت نشاید، مگر آیین نصاری بگذاری و به اسلام روی بیاری سر تسلیم و رضا را.
من در آن عالم رویا لب جان بخش گشودم، به خدا و به رسول به علی بود درودم، چو شهادت به لب آوردم و اقرار نمودم، گـُل لبخند به گلزار رخ فاطمه دیدم، که گشود از کرم آغوش و مرا در بغل خویش گرفت و به رُخم بوسه زد وگفت: از امشب تو عروس منی ای پاکیزه سرشتم، گل باغ بهشتم، به تو تبریک که هرشب پسرم پیش تو آید، من از امشب همه شب لاله ز باغ رخ او چیدم و در خواب ورا دیدم، تا داد مرا وعده ی دیدار، که در سلک کنیزان ببرم روی به بیت الحرم یار، خوشا حال تو ای بُشـر، که مامور شدی از طرف حجت دادار، بر این کار، منم همسر آن نور دل احمد مختار، کز آن سید ابرار، بیارم به جهان منتقم خون شهدا را.
چارده شب چو گذشت از مه شعبان، مه عترت، مه قرآن، چه مبارک سحری بود، بگو نخل ولا را ثمری بود، بگو بحر کرامت گوهری داشت، بگوشمس ولایت قمری داشت، بگو نرگس زهرا پسری داشت، بگو مصلح کلِ بشری داشت، جهان دادگری داشت، خبر زآمدن حجت ثانی عشری داشت که شد دیده ی نرگس، دل شب باز ز رویا به دو صد ناز، وضو ساخت و اِستاد سحرگه به نمازشب و آیات خدایش به لب افتاد، به تاب و تب و از درد گـُل انداخت عذارش، ز کف افتاد قرارش، صلوات مـَلک از اوج فـَلک گشت نثارش، به رُخش جلوه ی بدر و به لبش سوره ی قدر و نفسش کرد معطـر همه امواج فضا را.
ناگهان دید حکیمه که شده حجره پر از شوق و شعف وشور، روان گشت حضور قمر برج ولایت، حسن عسکری آن مـــــــــــــــهر فروزان هدایت، به ادب گفت که: ای جان دو عالم به فدایت، شده در پرتو انوار نهان نرجس پاکیزه لقایت، گل لبخند حسن باز شد و گفت که: ای عمه پاکیزه سرشتم، گـُل خوشبوی بهشتم، به ادب رو به سوی حجره ی نرگس، گل زهرا ثمرم، همسر نیکو سِیَرم، سرزده قرص قمرم، یافت ولادت پسرم، آمده نور بصرم، رفت حکیمه به سوی حجره نرجس، نگه افکند به خورشید رخ حجت سرمد، گـُل نورسته ی احمد، مه اثنی عشر آل محمد، لب جان بخش گشوده، سخن از وحی سروده، به لبش نام خداوند و رسول و علی و حضرت زهرا و حسین و حسن و باز علی باز محمد پس از آن جعفر و موسی و رضا گفت، محمد و علی گفت، سپس نام ز خود بُرد، ندا داد به هرنسل و زمان اهل ولا را.
ندا داد منم مهدی موعود، منم حجت معبود، منم مصلح عالم، منم منجی عالم، منم وارث پیغمبر خاتم، منم حجت سرمد، منم عبد موید، منم حیدر و احمد، منم نجل محمد، منم آن منتقم خون خدا، طالب خون شهدا، زاده مصباح هدی، صاحب عمامه ی پیغمبر و تیغ علی و چادر زهرا، جگر پاک حسن، جامه ی خونین حسین، دست ابالفضل علمدار، منم وارث پیشانی بشکسته ی زینب، شود آن روز که از پرده ی غیبت به در آیم به سوی کعبه بیایم، برسد بر همه خلق ندایم که :من ای منتظران، مهدی موعود شمایم، پس از آن ره به سوی شهر مدینه
بگشایم، حرم فاطمه را
17781_1617209788071.mp3
زمان:
حجم:
322.1K
#حضرت_رقیه__س__سرود
حاج رضا یعقوبیان
امشب دوباره سر زد گلی از بستان احمد
امشب به دنیا آمد رقیه جان محمد
جانم رقیه(۳)
امشب مدینه ازمقدم او گردیده گلشن
رقیه آمد حسین زهرا چشم تو روشن
جانم رقیه
امشب مدینه ازمقدم او شد وادی طور
بیت حسین شد با نور رویش نورالانور
جانم رقیه
عروس زهرا بوسه زند بر روی چو ماهش
بر روی دستش دل میبرد از حسین نگاهش
جانم رقیه
این گل عترت بر هاشمیات نور دو عین است
از نسل حیدر نوه ی زهرا بنت الحسین است
جانم رقیه
نجل پیمبر از نسل حیدر زهرا خصال است
نور دو چشم حسین زهرا زینب جلال است
جانم رقیه
شامل من شد عنایت تو رقیه جانم
در سینه دارم ولایت تو رقیه جانم
جانم رقیه
در شب میلاد تو رقیه بر تو پناهم
به حق زهرا از لطف و رحمت نما نگاهم
جانم رقیه
شب ولادت سوی تو آمد عبد فقیری
گردیده مهمان تا که ز رحمت دستم بگیری
رقیه جانم
حضرت رقیه (س)
سرود
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
#حضرت_رقیه__س__مدح
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
پس رو زده با کوه گناهی به رقیه
هروقت نشسته ست سر شانهی عباس
تقدیم شده منصب شاهی به رقیه
هر جا سخن از راه رسیدن به خدا شد
داده دل ما زود گواهی به رقیه
هرکس که امیدش شده از کل جهان قطع
انداخته با گریه نگاهی به رقیه
مدیون حسینیم که داده دل ما را
گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه
وا شد گره از مشکل ما تا که شب قدر
ده مرتبه گفتیم: الهی به رقیه
شاعر:
مجتبی خرسندی
حضرت رقیه (س)
مدح
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
Mohjat.NetNamahang Dast Balai Dast 1402 Hanif Taheri [Mohjat_Net].mp3
زمان:
حجم:
1.09M
#شور
.
#امیرالمؤمنین
در ازل دست با خدا دادی
دست بالای دست حیدر نیست
تیغ طوفان سوار میگوید
قبضه ی کهنه کار میگوید
فاتح کارزار میگوید
دم به دم ذوالفقار میگوید
دست بالای دست حیدر نیست
یدالله علی علی
****
باغ در چنگ خار و خص افتاد
برق تیغش پی هرس افتاد
سر به سر سر به پیش و پس افتاد
ملک الموت از نفس افتاد
دست بالای دست حیدر نیست
یدالله علی علی
****
خسته از فتنه ها نشد جنگید
فارغ از روح و کالبد جنگید
تا که جان داشت تا که شد جنگید
با نود زخم در احد جنگید
دست بالای دست حیدر نیست
یدالله علی علی
****
فارغ از قیل و قال میگویند
مستند با مثال میگویند
از بحار و خصال میگویند
نطفه های حلال میگویند
دست بالای دست حیدر نیست
یدالله علی علی
****
این مثل از زبان اغیار است
دست بالای دست بسیار است
شرح نقدش هزار طومار است
شک نکن عالمی خبردار است
دست بالای دست حیدر نیست
یدالله علی علی
#حنیف_طاهری
نماهنگ دست بالای دست حیدر نیست
ویژه روز پدر سال 1402
.#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
@Maddahionlinمداحی آنلاین - از قلب خورشید، نور اومد - کریمی.mp3
زمان:
حجم:
4.81M
🌺 #میلاد_امام_زمان(عج)
💐از قلب خورشید، نور اومد
💐نور از نور فوق نور اومد
🎙 #محمود_کریمی
👏 #سرود
👌فوق زیبا
از قلب خورشید نور اومد
نور از نور فوق نور اومد
یار از اون بالا بالاها
از قلب نور کوه تور اومد
تو کوچه باغای خدا یه خبر پیچیده
یه سحر سپیده ی ظهوره
به خونه های دل ما یه نفر
یه نظر زده سر که وارث زبوره
که حرم حضوره نور فوق نوره
آماده باشید که نزدیک ظهوره
امشب از اون شبای پر ستاره است
وقت شراب و مستی دوباره است
غش کرده یه طرفِ آسمون ماه
تو کهکشون همه ی ستاره ها مست
****
نزدیکه صبحه وقتی که
دنیامون تا این حد تاریکه
دل میگه انگاری دیگه
لحظه ی موعود دیگه نزدیکه
تو کوچه باغای خدا یه خبر پیچیده
یه سحر سپیده ی ظهوره
به خونه های دل ما یه نفر
یه نظر زده سر که وارث زبوره
که حرم حضوره نور فوق نوره
آماده باشید که نزدیک ظهوره
شب شبه عشق و درک حضوره
شب شب شعر و شکوفه های نوره
لبریزه پیاله ی وِترمون از
دعایی که تمنای ظهوره
****
دلتنگی یعنی در واقع
قلبم غرق شور اشراقه
در واقع از دنیا دلتنگیِ تو
سهم عشاقه
دستِ دلم تو دست انتظاره
ابرای شوق چشمامون میباره
از وقتی شنیده دلم تو راهی
تا برسی آروم و قرار نداره
امشب از اون شبای پر ستاره است
وقت شراب و مستی دوباره است
غش کرده یه طرفِ آسمون ماه
تو کهکشون همه ی ستاره ها مست. #کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
.
|⇦•امشب مهمونتم...
#سرود #میلاد_امام_زمان سلام الله علیه اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ سید رضا نریمانی
●━━━━━━───────
«یاصاحب الزمان...»
امشب، مهمونتم مولا یابن الحسن
هستم سربازِ تو نذرِ، تو جانِ من
پر میگیرم ،تا به آسمون
شوری داره،دل هر جوون
دلبر اومد،عشق فاطمه صاحب الزمون
آقاجون!
تو روشنی بخشی توی دنیا به دل نوکر
آقاجون!
یه عمره گداتم، مبتلاتم چی از این بهتر
آقاجون!
تو این شبا از تو میخونم با مددِ حیدر
آقاجون..!آقاجون...!
روی لبهات،ذکرِ یا رَبِ،عشقت آقا،عمه زینبِ
نوکرت تا، آخرین نفس، پایِ مکتبِ
آقاجون!
تمومه کسم، ای نفسم من با تو آبادم
آقاجون!
اسیر تو هستم، نکن آقا منو آزادم
آقاجون!
میخوام بزارم اسم تو روی همه اولادم
«آقاجون..!آقاجون..!»
نورِ، ایمانمی ،آقا، درمانمی
مثلِ، بابات علی، آقا،سلطانمی
روز ظهور، روز حاصلِ، کفر و ظلمت،دیگه باطلِ
نقش پرچمِ روی دوش تو، ابوفاضلِ
آقا جون!
بیا تا ببینن همه دنیا یوسفِ زهرا
آقاجون!
با هیبتی که داری همه دنیا میشه غوغا
آقاجون!
بیا و بکن ریشه ی اسراییل و آمریکا
«آقاجون...!آقاجون..!»
وقتی، آقا بیای، لبها، غرق سرود
چون که، نابوده با، تیغتِ، آل سعود
«یا صاحب الزمان...»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#میلاد_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#سید_رضا_نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
@babolharam_net3177837151.mp3
زمان:
حجم:
17.75M
|⇦•امشب مهمونتم...
#سرود_امام_زمان سلام الله اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفسِ سید رضا نریمانی
.
|⇦•بر می گرده گلِ بهار....
#سرود #میلاد_امام_زمان سلام الله علیه اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
برمی گرده گل بهار سر میشه آخر انتظار
برمی گرده یه روز سر قرار
رسوا میشه دل خراب برمی گرده ابوتراب
بر می گرده با تیغ ذوالفقار
بیا بیا معجزه کن بگو أنَا المَهدی تا زنده بشم
بیا بیا دوری بسه بیا که من دولتِ پاینده بشم
مرده بودم زنده شدم عشق تو را بنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
برمی گرده نگار من همراه شاه بی کفن
برمی گرده امید پنج تن
با عیسی و جناب خضر برمی گرده امام من
با سربند مدد امام حسن
بیا بیا صاحب من بیا تو ای منتقم خون خدا
منتظر امر توییم که پایتخت تو بشه کرب و بلا
مرده بودم زنده شدم عشق تو را بنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دنبالت بین جاده ام با پاهای پیاده ام
سر تا پا مست مست باده ام
گرم عشق توئه سرم سرگردونه تو دلبرم
می گردم من پی ات قدم قدم
دست منو رها نکن رهام کنی بی کس و آواره میشم
چارهی من تویی تویی اگه نباشی خیلی بیچاره میشم
بیا بیا معجزه کن بگو انا المهدی تا زنده بشم
بیا بیا دوری بسه بیا که من دولت پاینده بشم
مرده بودم زنده شدم عشق تورا بنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#میلاد_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni