eitaa logo
گلچین مولودی یا زینب(سلام الله علیها)
6.5هزار دنبال‌کننده
652 عکس
544 ویدیو
134 فایل
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها نشر بدون نام کانال شرعاً مجاز نمی باشد.🚫 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mohammad Noori - Ey Iran (320).mp3
7.01M
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در روح و جان من میمانی؛ ای وطن به زیر پافتد آن دلی؛ که بهر تو نلرزد! شرح این عاشقی…🇮🇷💚 ننشیند در سخن؛ که بهر عشق والای تو همه جهان نیارزد! ای ایران ایران! دور از دامان پاکت دستِ دگران، بد گهران🇮🇷 ای عشق سوزان! ای شیرینترین رویای من تو بمان؛ در دل و جان… ای ایران ایران!🇮🇷 گلزارِ سبزت؛ دور از تو راج خزان جور زمان ای مهرِ رخشان…💚🇮🇷 ای روشنگر دنیای من به جهان؛ تو بمان سبزی سر چمن سرخی خون من🇮🇷🥀 سپیدی طلوع سحر؛ به پرچمت نشسته شرح این عاشقی؛ ننشیند در سخن!🇮🇷💚 بمان که تا ابد هستیم، به هستی تو بسته ای ایران ایران! دور از دامان پاکت دستِ دگران، بد گهران💚🕊 ای عشق سوزان! ای شیرینترین رویای من تو بمان؛ در دل و جان… ای ایران ایران!🇮🇷💚 گلزارِ سبزت؛ دور از تو راج خزان جور زمان ای مهرِ رخشان…💚🕊 ای روشنگر دنیای من به جهان؛ تو بمان محمد نوری ای ایران 🇮🇷
🌷قصیده مباهله🌷 وضو بگیرم و در حال روزه با تكبیر كنم مباهله با دشمنان حَیّ غدیر زبان حق شوم و آیه مباهله را به شأن فاطمه و شوهرش كنم تفسیر ز قول دوست ودشمن شنو كه این آیه به وصف اهل كسا از خدا شده تعبیر محمد و علی و فاطمه،حسن و حسین كه پنج در عددند و یكی چو حی غدیر پی مباهله كردند روی در صحرا یكی چو مهر فروزان،چهار مهر منیر فتاد چشم نصاری به آن خدارویان كه نور طلعتشان گشته بود عالم گیر مسیحیان پی نفرین پنج تن دیدند كه نیست غیر هلاكت برایشان تقدیر همه بخاك قدوم پیمبر افتادند كه ای ز جانب حق،خلق را بشیرونذیر به حضرت تو نصاری تمام تسلیمند كه تو بلند مقامی و ما تمام حقیر هزار مرتبه نفرین به دشمنان علی كه می كنند در این آیه حیله و تزویر كنند فضل علی را به دشمنی انكار خدای نگذرد ازاین خطا و این تقصیر چرا شدند فراری از این حقیقت محض چرا به سلسلۀ نفس خود شدند اسیر قسم به جان علی،منكر مباهله را خدای لعن نموده، پیمبرش تكفیر گرفتم آن كه شود خصم منكر خورشید كجا به تابش انوار آن كند تأثیر فضائل علی از حد فزون،چه زیان كه بر مباهله منكر شوند یا به غدیر علی كسی است كه در جنگ بدر شد پیروز خدا به جنگ احد میدهد به او شمشیر علیست فاتح احزاب و فاتح خیبر علیست تیر الهی به قلب خصم شریر علیست بت شكن كعبه روی دست رسول علی به بیشۀ اسلام شد خروشان شیر علی به جای نبی خفت و جان گرفت به دست كسی نیافت جز او این چنین مقام خطیر حدیث منزلت چون آفتاب می تابد به این دلیل علی بعد مصطفی است امیر وصی احمد مرسل كسی بود (میثم) كه در تمام فضایل وُرا نبود نظیر ✍️حاج غلامرضا سازگار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرود؛ قیامتی دیگر.mp3
1.35M
سرود مباهله 🌸🍃🌸🍃🌸 انگار از آسمان ندا می‌آید جبریل ز عرش کبریا می‌آید این کیست که باشکوه‌تر از او نیست؟ از دور پیمبر خدا می‌آید یک سو علی است آن‌کسی که جان پیغمبر بود یک سو زهراست آن‌کسی که وصف او کوثر بود یک سمت حسن، یک سمت حسین انگار به پا قیامتی دیگر بود «صلِّ علی محمد و آل محمد» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این مجد و شکوه را جهان کِی دیده‌ست؟ دور سرشان مُلک و مَلَک گردیده‌ست لب باز کنند اگر به نفرین آن‌ها طومار زمین و آسمان پیچیده‌ست یک دعایشان لرزانده تمامی نجران را در نگاهشان دیدند صلابت ایمان را با دیدۀ خود، دیدند همه حقانیت پیمبر و قرآن را «صلِّ علی محمد و آل محمد» مداح؟؟؟؟ 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. به مناسبت و عید حقانیت رسول اکرم (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) وزن عروضی:فاعلاتن فعولن فعول پنج تن، آسمانی ترین در تقابل، سپاه زمین پنج تن، با یقینی سِتُرگ در تقابل، گمانی بزرگ پنج تن، نور حق بی گمان در تقابل، ز حق بی نشان مقتدا خاتم است و طبیب چیست اینجا سخن از صلیب؟ زنده شد یاد عیسی به راه لیک نجران به سوی گناه بشکفد نور در قلب شب افتد از شاخه هایش رطب ای خوشا پر گرفتن به نور از سیاهی نمایی عبور تا به آغوش صبح سپید تا به آغوش نور امید تا به شوق آرَدَت بی دریغ تا به اوج آردت بر ستیغ تا بگیرد ز رویت غبار تا بیاید به رویت بهار اهل بیت آمدند و رسول تا کند رحمت حق حلول آیه آمد که همره نما گو که آید علی، جان ما با علی همسرش فاطمه آنکه بر مهر° شد قائمه مجتبی قهرمان نبرد درکرامت بزرگ است و فرد گو که یارت حسینت شود چلچراغ دو عینت شود گوشواران عرش آمدند افتخارات فرش آمدند درمقابل کسانی لجوج راه نابرده سوی عروج از عقوبت همه بی هراس بر شئون نبی ناسپاس چشم بر بحرها بسته اند نور را دیده بنشسته‌اند هرچه گفتند احمد حق است از سوی خالقِ مطلق است گوش، کر، چشم بستند بس ره گشودند بر خار و خس "نبتهل"* زنگ رسوایی است حاصل دید دنیایی است لعنت احمد و عترتش دورگردیدن از رحمتش برکسی که ز حق دور گشت چشمش از روی حق کور گشت چشم بستن ز نور جلی سد شدن در مسیر ولی کار هر روزِ هر دشمن است مثل روز نبی روشن است بر ولیِ زمان، شد مُباح اعتراضِ قبیح، افتضاح این شعار است در دین و دَین ما تَرَکناکَ یابنَ الحُسَین نیتت در سیاست کجاست در سیاست ولایت کجاست باش طاهر همیشه به فکر فکر طاهر بیاید به ذکر ✍ __ * ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌ لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ؛ آن‌گاه کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.(سوره آل عمران،۶۱) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صدا ۰۰۲-۲۰.m4a
1.62M
سرود میلاد امام موسی کاظم علیه‌السلام گاهی مثلِ دریا گاهی چون کویرم آزادم به عشقِ ..... این آقا اسیرم بابَ‌الحوائجِ.... دنیا و محشر است دنیا و محشرم موسیَ‌ابنِ‌جعفر است وَاللّهِه حیدری هستم موسیَ‌ابنِ‌جعفری هستم ۳ یا باب‌الحوائج یا موسی‌ابن‌جعفر ۴ آروم و قرارم ماهِ کاظمینه این روزا حواسم مشغولِ حسینه زوّارِ کاظمین با رخصت از رضا با ذکرِ یاحسین رو سویِ کربلا دلخوش به نوکری هستم موسی‌ابن‌جعفری‌ هستم ۳ یا باب‌الحوائج یا موسی‌ابن‌جعفر ۴ هستی قبله‌گاهم تنها سرپناهم زیر سایه‌یِ تو در جوارِ شاهم سلطانِ آسمان در مشهدالرّضاست عیدیِ امشبم دیدارِ کربلاست مستِ چه ساغری هستم موسی‌ابن‌جعفری‌ هستم۳ یا باب‌الحوائج یا موسی‌ابن‌جعفر ۴ حسین_ایمانی مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤 🌹🍃🌹🍃🌹 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1117090201.m4a
3.53M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح امام موسی‌کاظم علیه السلام حاجت گرفتم از حرم حاجت گرفتیم از شما باید گرفت از کاظمینِ تو براتِ کربلا باب‌الحوائج هستی و بابایِ سلطانِ دلم وا می‌شود با یک نگاهت بی‌گمان بابُ‌الرِّضا با یک اشاره می‌شود بابُ‌الرِّضا را وا کنی تو با نگاهی سینه‌زن را می‌رسانی نینوا تو بابِ حاجاتی و مَبنایِ عباداتِ حرم دلْ دلْ برایت می‌کنم تا دل شود بیتِ خدا همسایه‌یِ جودی و بر روی سرِ ما سایه‌ات از کاظمینت بر مشامَم می‌رسد بوی وِلا دو گنبد و صحن و سرا مثلِ خراسانِ رضا پیچیده اینجا عطرِ دلداری غریب و آشنا مثلِ کبوترهای مشهد جَلدِ گنبد می‌شوم تا بُگذرانم روز و شب‌هایم کنارِ خوبها هستم ملازم می‌شوم عازم به قصدِ دیدنت باشد نگاهِ کاظمی لازم برای کارِ ما می‌گیرم از دستِ ولیعهدِ تو حکمِ اربعین پای پیاده می‌روم من از نجف... کرب‌وبلا از سائلانِ خانه‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفر هستم و... از روضه‌خوان‌های حسین و بی‌قرارِ دلربا حسین_ایمانی مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام: 🎤 💐💐💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صدا ۰۰۲-۲۱.m4a
3.04M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته میلاد امام موسی بن جعفر علیه السلام هر کس که می‌خواهد ببیندلطف حیدر را باید بگیرد دامنِ موسیَ ابنِ جعفر را باب‌الحوائج شد که درمانده نَمانیم و... باب‌الحوائج شد بگیرد دستِ نوکر را ازنسل شیرِ خیبر و زهرایِ مرضیّهَ‌ست با دستِ بسته می‌کند تسخیر... خیبر را ازهرسرِ انگشت او جود و کرم جاریست وقتی نَفَس می‌زدجهان می‌دید کوثر را بابایِ سلطان خراسان است و معصومه دنیا ببین این پادشاهِ ذرّه‌پرور را بررویِ دوشَش بیرقِ شیخِ امامان است استادِ علم و رأفتِ شاه خراسان است درهرکجای کشورما رَدّی از پایش شد افتخار ما غلامیِ پسرهایش معصومه‌یِ او سفره‌داری می‌کند درقم پهن است درمشهد به لطف حق ببین سایهَ‌ش شیراز صحنِ احمد ابنِ موسِیِ کاظم یارِ علی موسیَ الرّضا غمخوارِ بابایش باید جوانِ او زیارتگاه ری باشد عبدالعظیم از زائران حمزه و پایش.. در شهرِری وا شد اگرموسیَ‌ابن‌ِجعفر خواست هر سویِ ایران یک زیارتگاهِ بابایش با این حَرم‌ها کشورِ ما کاظمینی شد موسیَ‌ابن‌ِجعفر خواست که ایران حسینی شد با روضه‌اَش صدها گِره از کار ما وا شد چه دردهایی که دراین مجلس مداوا شد مادربزرگی سفره‌یِ موسی ابن جعفر داشت حاجت روا از پایِ سفره هرکسی پا شد هرکس که از خُدّام این آقاست شد آقا هر کس به سینه سنگِ عشقش زد مسیحا شد یوسف به دنبالِ غلامیِ رضایِ اوست مریم کنیزِ دخترش در شهرِ قم. تا شد... از بانوان جَنّةُ‌الاعلی شد و با یک. گوشه نگاه او براتِ عشق امضا شد هستم گدایِ خانه‌اش دارم رضا را شکر از کاظمینش کربلا رفتم خدا را شکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ساعات آخره این دعا را زیاد زمزمه کنیم: 🔰اللهم لاَ تُسَلِّطْ عَلَيْنَا مَنْ لاَ يَرْحَمُنَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‌🔰 خدایا کسیکه بر ما رحم نمیکند بر ما مسلط نکن...
. میخوام از دوستانی که هنوز برای رای دادن همت نکردن خواهش کنم که اگر حقیر به واسطه ی خدماتم در این کانال ،حقی بر ایشان دارم ، بر من منت بگذارید و زودتر بروید و رای خودتون رو به یکی از ۴ نامزد بدهید.💐🇮🇷 اجرکم عندالله 🇮🇷
🌹 ✍شاعر:علی انسانی 💫💫💫💫💫💫💫 امر نُبی است بهر نَبی، میر مسلمین روز عظیم و عزّت خیرالوَراست این آورده چار یار و خود این یار راستین یعنی گواه عاشق صادق در آستین هستی شده است چشم که بیند مباهله کامل‌ترین رسیده و آورده تکمله شاعر نیامده است که دیوان نشان دهد ساحر نبوده است که ثُعبان نشان دهد آمد به خارزار، گلستان نشان دهد با مصحفش تکامل انسان نشان دهد زین مرد اُسوه، حق به یقین خوب‌تر نداشت محبوب‌تر نداشت و مجذوب‌تر نداشت مردی رسد که چشم فضیلت به راه اوست لبریز از فروغ هدایت نگاه اوست یوسف در آرزوی فتادن به چاه اوست خود حق‌‌پناه و خیل رسل در پناه اوست شاید مسیح چهره بساید به درگهش آید یکی ولی همه هستی به همرهش می‌آید آن‌که منطق و برهان بیاورد بهر کویر سوخته، باران بیاورد امن و امان بیاورد، ایمان بیاورد برتر ز هر چه معجزه، قرآن بیاورد در عزم جزم «کَالجَبَلِ الرّاسِخ» آمده دینش به هر چه دین، پس از این ناسخ آمده این پنج تن، تجسّم باور به داورند عالم تمام پیکره، این پنج تن سرند این پنج هر یکی به جهانی برابرند گفتم برابرند! غلط بود، برترند شوی و دو پور مادر سادات آمدند خم‌خانه‌های پیر خرابات آمدند این آینه که در دل او جز صفا نبود یک لحظه از عطوفت و رحمت جدا نبود این عبد، بنده‌ی احدی جز خدا نبود دستور اگر نبود، به نفرین رضا نبود قلب نبی است منزل آیات مُنزِله آورده روشنی به چراغ مباهله بوحارثا! برو ز مسیحا سؤال کن تورات را ببین و ز موسی سؤال کن معنای لفظ «اَنفُسَنا» را سؤال کن این کیست در کنار نبی؟ ها! سؤال کن او حیدر است و نفسِ نفیسِ نبی، علی است وین دو مبین به غیر یکی، ور نه اَحوَلی است اُسقُف ز صحنه لرزه به جانش فتاده بود هستی به پا، به گفتن آمین ستاده بود لب را اگر رسول به نفرین گشاده بود خاک مسیحیان همه بر باد داده بود نفرین ولی نکرد و بر این راز پرده به روح دعاست احمد و نفرین نکرده به باطل که نور و جلوه‌ی حق دید، رنگ باخت آمد یقین به معرکه، تردید رنگ باخت فانوس‌واره در بر خورشید رنگ باخت تثلیث در برابر توحید رنگ باخت اسلام دین برتر و آیین سرمد است خُلق عظیم و ختم رسولان محمّد است امروز روز احمد و تثبیت مرتضاست در دست مِهرِ دست خدا، دست مجتباست وآن نازدانه‌ای که در آغوش مصطفی است باشد حسین فاطمه، سلطان قلب‌هاست وآن بانویی که چرخ به تعظیم او خم است خیرالنّسای عالم و بانوی مریم است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ✍شاعر:محمود تاری(یاسر) 💫💫💫💫💫💫💫 بر احمد و بر قلب صبورش صلوات بر حیدر و بر نسل غیورش صلوات بر واقعه ی مباهله باد درود بر اهل کسا و پنج نورش صلوات ----------- می وزید از هر کران خورشید روی پنج تن ناگهان پیچید در دل عطر و بوی پنج تن احمد و حیدر ، بتول و یاس های فاطمه چشم هستی بود آنجا رو بسوی پنج تن آمده پیغمبر و همراه او چار آفتاب داشتند آنجا نصاری گفتگوی پنج تن این طرف آل پیمبر در کسای غرق نور روبرو در بیم و در وحشت عدوی پنج تن چهره ی نجرانیان در ظلمت و در تیرگی غرق در نور خدا روی نکوی پنج تن یا محمد ، یا علی ، یا فاطمه گفتیم ما یا حسن ، با یا حسین آمد سبوی پنج تن مست جام اهل بیتیم از ازل ما تا ابد بوده ایم از ابتدا در جستجوی پنج تن هیچ می دانی بود «یاسر» در این میعادگاه چشمه ی آب بقا ، آب وضوی پنج.
به‌مناسبت روز (٢۴ ذی‌الحجه) ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ‌ الباب اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب رجز مأذنه‌ها لرزه به ناقوس انداخت راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته‌ست نان یک عده به گمراهی مردم بسته‌ست ننوشتند که باران نمی از این دریاست یکی از خیل مریدان محمد، عیساست لاجرم چاره‌ای انگار به جز جنگ نماند قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است بر حذر باش که زنّار، گریبان‌گیر است کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است بهراسید که این معرکه خون‌‌ریزتر است بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد با خود آورد به هنگامه عزیزانش را بر سر دست گرفته‌ست نبی جانش را عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند به صف‌آرایی آن پنج نفر خیره شدند پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده آفتابان ازل تا به ابد تابنده دفترم غرق نفس‌های مسیحایی شد گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد با طمانیۀ خود راه می‌آمد آرام دست در دست یدالله می‌آمد آرام دست در دست یدالله چه در سر دارد حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد ایها الناس من از پارۀ تن می‌گویم دارم از خویشتن خویش سخن می‌گویم آن‌که هر دم نفسم با نفسش مأنوس است آن‌که با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم او علی هست و محمد من و او خویشتنیم نه فقط جسم، علی روح محمد باشد یک‌تنه لشکر انبوهِ محمد باشد دیگر اصلا چه نیازی‌ست به طوفان، به عذاب زهرۀ معرکه را اخم علی می‌کند آب الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند بادها گوش به فرمان عبایش گشتند می‌رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام ✍ .