eitaa logo
گلچین مولودی یا زینب(سلام الله علیها)
6.4هزار دنبال‌کننده
652 عکس
544 ویدیو
134 فایل
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها نشر بدون نام کانال شرعاً مجاز نمی باشد.🚫 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c
مشاهده در ایتا
دانلود
. مدح خوانی و توسل زیبا ویژۀ میلاد پیامبرِ ختمی مرتب محمد مصطفی و امام صادق علیه السلام به نفس حاج محمود کریمی •✾• @wwgoLchinzenab امروز گشودند زِ رحمت دَرِ دیگر گردید عیان حُسنِ خدا منظر دیگر از جوفِ حرم گشت برون حیدر دیگر یا آمده میلادِ پیام‌ آور دیگر ؟ این عید جهان گستر شیعه است ببینید میلادِ ششم رهبر شیعه است ببینید انوارِ خدا تافته بر بام مدینه پیراهنِ نور است بر اندام مدینه دل می‌ برد از اهلِ ولا نام مدینه پیچیده به گوشِ همه پیغام مدینه که امروز دمیده است به تن روح امامت تبریک که آمد به جهان نوحِ امامت این آینۀ رویِ خداوندِ جلیل است این گمشدگان را به خط نور ، دلیل است این بر علی و فاطمه پاکیزه سلیل است این راهبر آدم و موسی و خلیل است این تا ابد استادِ اساتید جهان است با آن که عیان است ، نهان است ، نهان است دانش ببرَد سجده به خاک قدم او تکمیل شده فیضِ مسیحا ز دَمِ او دریایِ کَرم بوده نمی از کَرَم او پیوسته بُوَد علم به ظلّ علم او بر بام سپهرِ شرفِ اوست ستاره تا عمر جهان جابر حیان و زُراره اَنفاس مسیحاست مسیحایِ نسیمش موسی «ارنی» گو شده در طور حریمش دل مخزن اسرار خداوند حکیمش تا حشر رسد بر همگان فیضِ عظیمش دیوار تجلای الهی است رواقش طاق است میان همگان مؤمن طاقش بی ‌منطق او علم بریده است زبانش روییده گُل «عَلَّمَ الْإِنْسَان» ز بیانش دائم گهر علم بوَد ریگ روانش علم است و ابوحمزه و حمران و ابانش تا حشر امیران سخن بندۀ اویند تنها نه همین است بنده ی او زندۀ اویند این است که قرآن شده روشن ز کلامش این است که برتر ز مقام است مقامش این است که دانش شده مرهون قیامش این است که داده‌ ست خداوند سلامش سر تا قدم آیینۀ خیرالبشر است این دردانۀ شش بحر و یمِ شش‌ گهر است این ای ملک خداوند گلستان بقیعت دل‌ ها همه زوّار بیابان بقیعت ارواح رسل ، ساکن ایوان بقیعت جنت همه یک گوشه ز دامانِ بقیعت هر زائر دلداده که بشناخت شما را از پنجره‌ هایِ حرمت دید خدا را مهرِ تو چو روح آمده در پیکر جبریل فرشِ رَهِ زوّار حریمت پَر جبریل هر شب حرم خلوتِ تو مشعر جبریل از روز ازل سایۀ تو بر سر جبریل اوصاف تو را غیر خداوند نداند میثم چه سراید ؟ چه بگوید ؟ چه بخواند شاعر : ____________ . @wwgoLchinzenab
خدا در کعبه مهمان دارد امشب حرم در سینه قرآن دارد امشب زمین خورشیدِ تابان دارد امشب محمد یک جهان جان دارد امشب درون بیت جانان دارد امشب فلک اسرار پنهان دارد امشب نوشته بر در و دیوار کعبه که امشب بخت گشته یار کعبه الا عیدت مبارک باد کعبه خدا امشب امامت داد کعبه علی در تو قدم بنهاد کعبه تولد یافت عدل و داد کعبه مبارک باد این میلاد کعبه چه شوری در وجود افتاد کعبه بتان هم با علی گفتند امشب سخن ها با علی گفتند امشب خداوند حرم را مظهر است این محمد را چو جان در پیکر است این تمام هستی پیغمبر است این زمین و آسمان را محور است این یم و طوفان و موج و لنگراست این چگویم حیدر است این حیدر است این تمام افتخار کعبه این است خدا گفته امیر المؤمنین است مه برج اسد امشب اسد زاد اسد، آری اسد، بنت اسد زاد ازل را جلوه ی حسن ابد زاد جمال قل هو الله احد زاد بگو مرآت الله الصمد زاد خدارا چشم وگوش و وجه و ید زاد رخ صاحب حرم تا شد هویدا حرم گمگشته اش را کرد پیدا جهان یک سایه از دیوار مولاست زمان هم مست و هم هشیار مولاست فضا لبریز از انوار مولاست حرم محو گل رخسار مولاست خدا در کعبه مهماندار مولاست محمد عاشق دیدار مولاست که دیده بزم الله الصّمد را؟ خدا و حیدر و بنت اسد را مرا مولا و سرور کیست؟ حیدر دل و دلدار و دلبر کیست؟ حیدر امیر دادگستر کیست؟ حیدر امام عدل پرور کیست؟ حیدر محمّد (ص) را اگر پیغمبری بود خدا داند که او هم حیدری بود علی مرآت ربّ العالمین است علی استاد جبریل امین است علی سرّ خداوند مبین است علی آیینۀ حقّ الیقین است علی مولای اصحاب الیمین است علی کلّ ولایت کلّ دین است همین است و همین است و جز این نیست کسی جز او امیرالمؤمنین نیست علی ذکر و علی حمد و علی دم علی بیت و مقام و رکن و زمزم علی یعنی صراط الله اعظم علی یعنی کتاب الله محکم علی یعنی تمام دین آدم علی یعنی امام کلّ عالم علی در عالم خلقت یکی بود محمّد (ص) هم به مهرش متّکی بود تو در جسم نبی جانی علی جان تو اصل اصل ایمانی علی جان تو روح روح قرآنی علی جان تو نوحِ نوح طوفانی علی جان تو میزانی تو فرقانی علی جان تو روز حشر ساطانی علی جان لوای حمد در دست تو باشد تمام حشر پابست تو باشد تو جا بر دوش پیغمبر گرفتی تو در از قلعۀ خیبر گرفتی تو از عَمر دلاور سر گرفتی تو چون جان مرگ مرگ را در بر گرفتی تو از ختم رسل کوثر گرفتی تو دل از انبیا یکسر گرفتی تو قاتل را ز رأفت شیر دادی تو خصم خویش را شمشیر دادی تو روی خاک، معراج نمازی تو بال طایر راز و نیازی تو درد عالمی را چاره سازی تو وقت جان فشانی پیشتازی تو دل بشکسته گان را دلنوازی تو بین انبیا نشکفته رازی اگر چه با خلایق زیستی تو خدا می داند و بس کیستی تو به جز تو کیست با آن اقتدارش زند وصله به کفش وصله دارش فلک خورشید گردون خاکسارش کند اشک یتیمی بی قرارش فدای لطف و احسانت علی جان که «میثم» شد ثنا خوانت علی جان ✍️ @wwgoLchinzenab
‍ . |⇦•آیینۀ تمام‌ نمای خدا.. حضرت علی علیه السلام و _ سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── آیینۀ تمام‌ نمای خدا علی‌ست نقشی که زد رقم، قلمِ ابتدا علی‌ست دست خدا، زبان خدا، صورت خدا در بندگیش بندۀ بی‌انتها، علی است جانِ رسول و لَحمِ رسول و دَمِ رسول شیرخدا و شیر رسول خدا علی‌ست بعد از نبی به هر زن و هر مرد مؤمنی مولا علی، امام علی، مقتدا علی‌ست ذکر علی به وقت دعا یامحمد است ذکر نبی به درگه معبود، یاعلی‌ست مولای دیگران دگری بود و دیگری یارب گواه باش که مولای ما علی‌ست زیباترین دعا به لب شیعۀ علی یا مصطفی محمد و یا مرتضی علی‌ست دانید جای شیعه به روز جزا کجاست؟ سوگند میخورم به خدا هر کجا علی‌ست نَفْس رسول، آنکه به جای رسول خُفت تا جان کُنَد به راه پیمبر فدا، علی‌ست دشمن، به دشمنی خود اقرار می‌کند مردی که داشت بازوی خیبرگشا علی ‌ست بسم اللهِ کتاب خداوندگار را هرکس که باعلی‌ست بداند که «با» علی‌ست چشم خدا، قسیم جحیم و جنان به حشر دست خدا و لنگر ارض و سما علی‌ست تنزیل و نور و مریم و طاها و مؤمنون یاسین و توبه و زمر و هَل اتا علی‌ست گفتم دعا کنم که نگاهی به ما کند دیدم که استجابت و ذکر و دعا علی است بر حشر چون لوای خدا سایه افکَنَد گردد عیان به خلق که صاحب‌لوا علی است آن بت‌شکن که در حرم ذات کبریا بگذاشت جای دست خداوند پا، علی است در «اُنَّما وَلِیُّکُمُ اللّه» سیر کن تا بنگری ولی دگرانند یا علی‌ست؟ روز غدیر گفت نبی در غدیر خم یارب تو باش ناصر هرکس که با علی‌ست آن‌کس که از ولادت خود تا شهادتش یک لحظه دل نداد به دست هوا علی‌است این قول شافعی‌ست که در شعر ناب خود گفتا مرا علی است خدا، یا خدا علی‌ست؟ میثم هنوز صوت محمد رسد به گوش فریاد می‌زند که امام شما علی‌ست شاعر : ــــــــــــــــــ 👇
س امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد امشب زمین فروغ به هفت آسمان دهد امشب خدا تجلی خود را نشان دهد با خط نور، بر همه خط امان دهد میلاد شیر دخت علی، شیر داور است سر تا قدم حقیقت زهرای اطهر است باید دوباره خلقت پیغمبری چنین آرد ز کعبه بنت اسد حیدری چنین بخشد خدا به ختم رسل کوثری چنین کز دامنش ظهور کند دختری چنین فخر رسول و فاطمه «زِینِ اَب» است این ام الکتاب صبر و رضا، زینب است این بَدرُ المنیر و شمس ضُحای علی است این بعد از بتول عقده گشای علی است این یادآور صدای رسای علی است این آیینه تمام نمای علی است این گفتار وحی در سخنش آفریده‌اند یا صورتی ز پنج تنش آفریده‌اند این مریم مقدس طاهاست، زینب است این یادگار ام ابیهاست، زینب است این نور چشم حضرت زهراست، زینب است این افتخار عصمت کبراست، زینب است در وصف او من آنچه بگویم شکست اوست آثار بوسه‌های علی روی دست اوست زینب که لحظه‌هاست همه یادواره اش زینب که سال‌هاست سراسر هزاره اش زینب که دل برد ز پیمبر نظاره اش زینب که خلقت است مطیع اشاره اش زینب که با صدای علی حرف می‌زند در شهر کوفه جای علی حرف می‌زند این است بانویی که پیام آوری کند هنگام خطبه معجزه حیدری کند یک عمر بر حسین و حسن مادری کند با دست بسته بر اسرا رهبری کند باران رحمت است که ریزد ز ابر او دین زنده از قیام حسین است و صبر او ای در تن مطهر تو جان پنج تن ایمان تو حقیقت ایمان پنج تن از کودکیت شمع شبستان پنج تن چشم تو آبیار گلستان پنج تن یادآور تکلم زهرا بیان توست اعجاز ذوالفقار علی در زبان توست حیدر ثنات گفته که این حیدر من است کوثر دعات کرده که این کوثر من است خون حسین گفته پیام آور من است قرآن دهد شعار که احیاگر من است صبر و رضا به مادری‌ات کرده افتخار خون خدا به خواهری‌ات کرده افتخار ایثار و صبر جمله ای از مکتب تو اند آیات نور گوهر لعل لب تو اند تو آسمانی و شهدا کوکب تو اند بالای نیزه محو نماز شب تو اند بسیار زن که صابر و نستوه بوده است کی مثل تو «رَأیتُ جَمیلا» سروده است بر شکر قتلگاه تو از داور آفرین بر استقامت تو ز پیغمبر آفرین بر ذوالفقار نطق تو از حیدرآفرین بر خطبه دمشق تو از مادر آفرین وقتی شدی به کوفه پیام آور حسین لبخند فتح زد به سر نی سر حسین از حنجر حسین تو، خنجر شکست خورد با خطبه تو خصم ستمگر شکست خورد تنهایی و ز صبر تو لشکر شکست خورد طغیان و ظلم تا صف محشر شکست خورد تو یک تنه تمام سپاه ولایتی حق است این که دختر شاه ولایتی پیغمبر حسین تویی با خطاب فتح نازل به سینه‌ات شد از اول کتاب فتح گردیده امتت سپه بی حساب فتح روی تو شد به برقع خون آفتاب فتح میثم هماره با تو مگر گرم گفتگوست کز معجز تو بار مضامین به نخل اوست 🔸شاعر:
Karimi-MiladHazratZeinab1392[01].mp3
12.06M
س امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد امشب زمین فروغ به هفت آسمان دهد امشب خدا تجلی خود را نشان دهد با خط نور، بر همه خط امان دهد میلاد شیر دخت علی، شیر داور است سر تا قدم حقیقت زهرای اطهر است باید دوباره خلقت پیغمبری چنین آرد ز کعبه بنت اسد حیدری چنین بخشد خدا به ختم رسل کوثری چنین کز دامنش ظهور کند دختری چنین فخر رسول و فاطمه «زِینِ اَب» است این ام الکتاب صبر و رضا، زینب است این بَدرُ المنیر و شمس ضُحای علی است این بعد از بتول عقده گشای علی است این یادآور صدای رسای علی است این آیینه تمام نمای علی است این گفتار وحی در سخنش آفریده‌اند یا صورتی ز پنج تنش آفریده‌اند این مریم مقدس طاهاست، زینب است این یادگار ام ابیهاست، زینب است این نور چشم حضرت زهراست، زینب است این افتخار عصمت کبراست، زینب است در وصف او من آنچه بگویم شکست اوست آثار بوسه‌های علی روی دست اوست زینب که لحظه‌هاست همه یادواره اش زینب که سال‌هاست سراسر هزاره اش زینب که دل برد ز پیمبر نظاره اش زینب که خلقت است مطیع اشاره اش زینب که با صدای علی حرف می‌زند در شهر کوفه جای علی حرف می‌زند این است بانویی که پیام آوری کند هنگام خطبه معجزه حیدری کند یک عمر بر حسین و حسن مادری کند با دست بسته بر اسرا رهبری کند باران رحمت است که ریزد ز ابر او دین زنده از قیام حسین است و صبر او 🔸شاعر:
. ای وجودت حیات‌بخشِ وجود سائل درگهت کرامت و جود مظهر کامل امام رضا آفتاب دل امام رضا قبلهٔ حاجت همه، حرمت دشمن و دوست سائل کرمت ماه، آیینه‌ دار طلعت تو رخ شمس‌الشموس صورت تو آیهٔ هشت سورهٔ نوری به جوادالائمه مشهوری خلف پاک مرتضایی تو کوثر حضرت رضایی تو ملک و جن و انس مهمانت دو جهانی نشسته بر خوانت کاظمینت درون سینه ماست نجف و مکّه و مدینه ماست تو جوادی و ما گدای توئیم هر چه هستیم خاک پای توئیم لطف تو، عجز ما، بود معلوم هر دو هستیم لازم و ملزوم کرم و جود تا ادا گردد هر جوادی پی گدا گردد من اگر در گدائیم کاهل تو به جود و کرامتی کامل تو محمد ، علی است إبن و أبت کنیهٔ ابن الرضا ، تقی لقبت تو گلی و وجود گلخانه ای به ریحانه روح و ریحانه رنگ رخسار مرتضی داری نقش گلبوسهٔ رضا داری پدرت گفت نازنین پسرم! ای فدای تو مادر و پدرم! پدران تو برترین پدران پسران تو بهترین پسران یم جود و فتوّتید همه اهلبیت نبوّتید همه دلتان بحر بی کرانهٔ علم کیست غیر از شما خزانهٔ علم؟ معدن خیر و مظهر خیرید اول خیر و آخر خیرید ابر باریده با ولای شما خلق خلقت بود برای شما همگی باب‌های ایمانید اُمنای خدای رحمانید تا صف حشر اصل هر کرمید رکن ارکان و قادَةُ الاُمَم اید علم‌ ها قطره و تو دریایی عالمی بنده و تو مولایی دو جهان ذرّه و تو خورشیدی که به قلب همه درخشیدی پیش علم تو علم عالم چیست؟ در حضور تو پور اکثم کیست؟ تو به بزم سخن تکلم کن تو به روی رضا تبسم کن نفس حلم زنده از سخنت بوسة علم بر لب و دهنت یک کلام تو صد سپهر کمال یک سؤال تو سی هزار سؤال تو دهی، ای کرم گدای درت حِرز مادر، به قاتل پدرت ای خجل گشته دشمن از کرمت ای مسیحا نیازمند دمت تو که در هر دلی حرم داری تو که با دشمنت کرم داری تو که بر خشم خصم می‌خندی به روی دوست در نمی‌بندی اَنت بابُ المراد ادرکنی یا امام جواد ادرکنی سیّدی میثم ام قبولم کن خاک ذریّهٔ رسولم کن 🔸شاعر: . https://eitaa.com/wwgoLchinzenab
. ای وجودت حیات‌بخشِ وجود سائل درگهت کرامت و جود مظهر کامل امام رضا آفتاب دل امام رضا قبلهٔ حاجت همه، حرمت دشمن و دوست سائل کرمت ماه، آیینه‌ دار طلعت تو رخ شمس‌الشموس صورت تو آیهٔ هشت سورهٔ نوری به جوادالائمه مشهوری خلف پاک مرتضایی تو کوثر حضرت رضایی تو ملک و جن و انس مهمانت دو جهانی نشسته بر خوانت کاظمینت درون سینه ماست نجف و مکّه و مدینه ماست تو جوادی و ما گدای توئیم هر چه هستیم خاک پای توئیم لطف تو، عجز ما، بود معلوم هر دو هستیم لازم و ملزوم کرم و جود تا ادا گردد هر جوادی پی گدا گردد من اگر در گدائیم کاهل تو به جود و کرامتی کامل تو محمد ، علی است إبن و أبت کنیهٔ ابن الرضا ، تقی لقبت تو گلی و وجود گلخانه ای به ریحانه روح و ریحانه رنگ رخسار مرتضی داری نقش گلبوسهٔ رضا داری پدرت گفت نازنین پسرم! ای فدای تو مادر و پدرم! پدران تو برترین پدران پسران تو بهترین پسران یم جود و فتوّتید همه اهلبیت نبوّتید همه دلتان بحر بی کرانهٔ علم کیست غیر از شما خزانهٔ علم؟ معدن خیر و مظهر خیرید اول خیر و آخر خیرید ابر باریده با ولای شما خلق خلقت بود برای شما همگی باب‌های ایمانید اُمنای خدای رحمانید تا صف حشر اصل هر کرمید رکن ارکان و قادَةُ الاُمَم اید علم‌ ها قطره و تو دریایی عالمی بنده و تو مولایی دو جهان ذرّه و تو خورشیدی که به قلب همه درخشیدی پیش علم تو علم عالم چیست؟ در حضور تو پور اکثم کیست؟ تو به بزم سخن تکلم کن تو به روی رضا تبسم کن نفس حلم زنده از سخنت بوسة علم بر لب و دهنت یک کلام تو صد سپهر کمال یک سؤال تو سی هزار سؤال تو دهی، ای کرم گدای درت حِرز مادر، به قاتل پدرت ای خجل گشته دشمن از کرمت ای مسیحا نیازمند دمت تو که در هر دلی حرم داری تو که با دشمنت کرم داری تو که بر خشم خصم می‌خندی به روی دوست در نمی‌بندی اَنت بابُ المراد ادرکنی یا امام جواد ادرکنی سیّدی میثم ام قبولم کن خاک ذریّهٔ رسولم کن 🔸شاعر: .
. ای وجودت حیات‌بخشِ وجود سائل درگهت کرامت و جود مظهر کامل امام رضا آفتاب دل امام رضا قبلهٔ حاجت همه، حرمت دشمن و دوست سائل کرمت ماه، آیینه‌ دار طلعت تو رخ شمس‌الشموس صورت تو آیهٔ هشت سورهٔ نوری به جوادالائمه مشهوری خلف پاک مرتضایی تو کوثر حضرت رضایی تو ملک و جن و انس مهمانت دو جهانی نشسته بر خوانت کاظمینت درون سینه ماست نجف و مکّه و مدینه ماست تو جوادی و ما گدای توئیم هر چه هستیم خاک پای توئیم لطف تو، عجز ما، بود معلوم هر دو هستیم لازم و ملزوم کرم و جود تا ادا گردد هر جوادی پی گدا گردد من اگر در گدائیم کاهل تو به جود و کرامتی کامل تو محمد ، علی است إبن و أبت کنیهٔ ابن الرضا ، تقی لقبت تو گلی و وجود گلخانه ای به ریحانه روح و ریحانه رنگ رخسار مرتضی داری نقش گلبوسهٔ رضا داری پدرت گفت نازنین پسرم! ای فدای تو مادر و پدرم! پدران تو برترین پدران پسران تو بهترین پسران یم جود و فتوّتید همه اهلبیت نبوّتید همه دلتان بحر بی کرانهٔ علم کیست غیر از شما خزانهٔ علم؟ معدن خیر و مظهر خیرید اول خیر و آخر خیرید ابر باریده با ولای شما خلق خلقت بود برای شما همگی باب‌های ایمانید اُمنای خدای رحمانید تا صف حشر اصل هر کرمید رکن ارکان و قادَةُ الاُمَم اید علم‌ ها قطره و تو دریایی عالمی بنده و تو مولایی دو جهان ذرّه و تو خورشیدی که به قلب همه درخشیدی پیش علم تو علم عالم چیست؟ در حضور تو پور اکثم کیست؟ تو به بزم سخن تکلم کن تو به روی رضا تبسم کن نفس حلم زنده از سخنت بوسة علم بر لب و دهنت یک کلام تو صد سپهر کمال یک سؤال تو سی هزار سؤال تو دهی، ای کرم گدای درت حِرز مادر، به قاتل پدرت ای خجل گشته دشمن از کرمت ای مسیحا نیازمند دمت تو که در هر دلی حرم داری تو که با دشمنت کرم داری تو که بر خشم خصم می‌خندی به روی دوست در نمی‌بندی اَنت بابُ المراد ادرکنی یا امام جواد ادرکنی سیّدی میثم ام قبولم کن خاک ذریّهٔ رسولم کن 🔸شاعر: . حذف نام کانال ممنوع❌
✅ قصيده عيد قربان با گريز كربلا 🔻شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار طلوع عید بزرگ و مبارک اضحی فروغ وحدت و توحید داده بر دل ها ز خاک پاک منا سرکشد بدامن عرش نوای زمزمۀ گرم عاشقان خدا در آن زمین مقدّس زدند حلقۀ عشق به اشک و ناله و افغان و شور و شوق و دعا رسد باوج سماوات نغمۀ لبیک زکوه و سنگ و شن و خاک و ریگ آن صحرا زدند خیمه در آن سرزمین که هر گامش ز اشک دیده پیغمبری گرفته صفا محمد و علّی و فاطمه حسین و حسن نهاده اند رخ بندگی بخاک آنجا صدای گرم مناجات حضرت مهدی طنین فکنده در آن سرزمین بموج فضا خوشا بحال دل محرمی که در آن جمع جمال گمشدۀ خویش را کند پیدا خوشا بحال دل آنکه بشنود پاسخ از آن دهان مقدس چو گفت یا مولا خوشا به ناله و فریاد و سینه سوخته‌ای که با دعای امام زمان رود بالا روند جانب مسلخ کنند قربانی نه گوسفند بگو گرگ نفس و دیو هوی دوباره زنده شود خاطرات آن پدری که زیر تیغ، پسر را نشانده بهر فدا کشیده کارد بحلق پسر که در ره دوست کند سر از بدن نوجوان خویش جدا کشیده تیغ ولی آن گلو بریده نشد که بُد نهفته در آن سرّ قادر دانا به خشم آمد و گفتا به کارد کز چه سبب؟ نمی بُری گلوی نازک ذبیح مرا به سنگ خورد لب تیغ تیز و سنگ شکافت که ناگه از لبۀ تیغ شد بلند ندا که ای خلیل تو گوئی بِبُر چسان ببُرم که نهی میکندم ذات قادر یکتا دراین مکالمه ناگاه گوسفند به دوش رسید پیک خدا نزد حضرتش ز سما که ای خلیل خدا حبذا، قبول، قبول زهی زهی به چنین دوستی و صدق و صفا بجای ذبح پس، گوسفند کند قربان که هدیۀ تو پذیرفته شد به درگه ما بُرید سر زتن گوسفند و گفت دریغ نریخت خون ذبیحم بخاک دوست چرا؟ ندا رسید خلیلا به پیش رو، بنگر که راز مخفی ما بر تو می شود افشا به پیش روی نظر کرد و دید غرفه بخون ذبیح فاطمه را در منای کرب و بلا گشوده چنگ بسی گرگ های کوفه و شام بقصد ریختن خون یوسف زهرا ز تشنگی زده آتش بدامن گردون صدای ناله اطفال سیدالشهداء رباب اشک فشان در کنار گهواره گلوی نازک اصغر نشان تیر جفا سکینه بر لبش از سوز تشنگی تبخال دو دست گشته بریده از پیکر سقّا شکافته است جبین جوانش از دم تیغ چنانکه فرق علی در نماز گشته دو تا بریز خار نهان لاله های گلشن وحی به جستجو شده کلثوم و زینب کبری چو دید صحنۀ آن محشر عظیم خلیل دو دست غم بسر خویش زد، فتاد زپا ندا رسید خلیلا ثواب گریۀ تو فزون تر است ز ذبح پسر به درگۀ ما کدام صحنه بود همچو کربلای حسین؟ کدام روز بود همچو روز عاشورا؟ مصائب همۀ انبیاست حق حسین که او به بزم ازل سر کشیده جام بلا به وصف دوست نبندد لب از سخن «میثم» اگر زبان بِبُرندش، دلش بود گویا .