قسمت دوم :
#میلاد_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
قنداقشو دادند دست پیغمبر (ص) ، پیغمبر نبودند ، مسافرت بودند ، وقتی از مسافرت اومدند ، مژده دادند که دختر حضرت زهرا به دنیا اومده ، قنداقشو دادند به حضرت ، ... حضرت یه نگاهی کردند ، لبخندی زدند ، از امیرالمومنین سئوال کردند یا علی ، اسمی برای این نوزداد انتخاب کردید ؟ حضرت عرضه داشتند یا رسول الله (ص) ، من درانتخاب اسم این نوزاد ، از شما سبقت نمیگیرم ، پیغمبر(ص) هم فرمودند : یاعلی من هم در انتخاب اسم این نوزاد ، از خدا سبقت نمیگیرم ، خطاب آمد : یارسولَ الله (ص) ، خدا میفرماید ، اسم این دختر را « زینب » بگذار ، ... بَه بَه ... زینب یعنی زینت پدر ، ... نامش هم از طرف خداست ، همه جا زینب ... درسته میلاده ، اما میلادش با گریه بود ، شهادتش هم با گریه بود ، به قول حاج علی انسانی :
ولادت ، ولادت گریه بود
گریه ی تو شهادت گریه بود
نیست فلَک به قَدْر، هم پایهات
سایه ی تو ندیده همسایهات
#شاعر_استاد_انسانی
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
اما اون لحظه ای که دشمن دورش رو گرفت ، میخواست بی بی رو به اسارت بِبَره ، یه جمله گفت : گفت را رسولَ الله ، ... ضمن اینکه گفت یارسولَ الله « هَذَا حُسَینٌ ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ ، مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ ، مَسلوب عَمَامة وَ رِدا ... » ، یه جمله گفت : « وَ بَناتُکَ سَبایا » یعنی یا رسولَ الله ، دارند دخترانت رو به اسیری می برند ؟ این جمله خیلی جانسوزه ، « بَناتُکَ سَبایا » ... یا زینب ، یازینب ... قنداقشو که دادند دست پیغمبر (ص) ، اون جملات رو فرمود ...
اما یه قنداقه دیگه دست پیغمبر(ص) دادند ، که پیغمبر(ص) ، شروع کرد به گریه کردن ، ... گفتند یا رسولَ الله ، چرا گریه میکنید ؟ فرمود الان جبرائیل خبر داد به من ، این حسین تو بینِ دونهر آب ...
#بی_بی_جانم
هیچ گُلی ندیده خندیدنت
به غیر لحظه ی حسین دیدنت
#شاعر_استاد_انسانی
#جلسه_حاج_آقا_فلاح
1396
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها