.
#حضرت_رقیه_ولادت
ظاهر شد از حق جلوه اي ديگر مجدد
خون خدا شد صاحب دختر مجدد
در جاي جاي شهر پيغمبر مدينه
پيچيده عطر و بوئي از مادر مجدد
از بس شباهت داشت بر صديقه گفتند
داده خدا زهرا به پيغمبر مجدد
جبرييل از سوي خدا در ماه شعبان
نازل نموده سوره ي كوثر مجدد...
زينب بيان ميكرد حسن ديگرش را
مي ديد در او جلوه هاي مادرش را
بوسه گرفت از دست هاي كوچك او
اكبر همينكه ديد روي خواهرش را
مي ريخت اشك شوق خاتون ام كلثوم
دست برادر داد وقتي دخترش را
يك ماه سر بر شانه ي ماهي دگر داشت
آري بغل كرده ست سقا دلبرش را...
كارش شد از بدو تولد دلربائي
در خانه ي دل هاي ديوانه خدائي
تا هفت نسل خود يقيناً بي نياز است
هر كس مي آيد محضر خاتون گدائي
مثل همه اجداد پاك خود كريمه ست
با سفره اي ساده كند مشكل گشائي
بي شك به امضاي رقيه بستگي داشت
هر جاي عالم هر كسي شد كربلائي...
داده خدا انگار كه مادر به بابا
خيره شد با ديده هاي تر به بابا
اين دختر و بابا به هم وابسته بودند
بابا به دختر داده دل دختر به بابا
پس فجر و كوثر در كنار هم چه زيباست
اين نكته را ميگفت علي اكبر به بابا
بابا و عمه گريه ميكردند وقتي
ميگفت مي آيد چه انگشتر به بابا...
مي ديد بابا دخترش را گريه ميكرد
محكم گره زد معجرش را گريه ميكرد
وقتي نشان ميداد اين دختر به بابا
سنجاق سر يا زيورش را گريه ميكرد
هر وقت اين دردانه دختر پيش بابا
شانه زده موي سرش را گريه ميكرد
تا كه رقيه مي نشاند وقت بازي
بر زانوي خود اصغرش را گريه ميكرد...
#محسن_صرامی ✍
#میلاد_حضرت_رقیه
.#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#میلاد_حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه_ولادت
مژده مژده که زمین باز مصفا شده است
غرق در رائحه جنت الاعلی شده است
موسم شادی ذریه زهرا شده است
که دوباره پسر فاطمه بابا شده است
باز هم فاطمه در خانه ارباب آمد
گل بریزید که ریحانه ارباب آمد
گل بریزید محبان اباعبدالله
آمده روح و دل و جان اباعبدالله
سوره کوثر قرآن اباعبدالله
(عیدی ماست به دستان اباعبدالله)
جشن میلاد رقیه ست بگیرید برات
بفرستید به زهرای سه ساله صلوات
خانه وحی شد آباد مبارک باشد
به حسین این شب میلاد مبارک باشد
به علی اکبر و سجاد مبارک باشد
که خدا خواهرشان داد مبارک باشد
عمه بر گردن او چار قل انداخته است
رویش از بوسه عباس گل انداخته است
این جگرگوشه طاهاست خدا می داند
ناز پرورده باباست خدا می داند
مظهر ام ابیهاست خدا می داند
اشبه الناس به زهراست خدا می داند
پسر فاطمه رویش که تماشا می کرد
یاد از مادر خود حضرت زهرا می کرد
ای رخت ماه دل آرام و دل آرای حسین
باعث دل خوشی و خنده لبهای حسین
ذکر خوابت همه شب نغمه لالای حسین
جای خوابت همه جا سینه سینای حسین
وه چه زیباست در آغوش پدر خفتن تو
پدرت گفت به قربان پدر گفتن تو
(ای شکوفایی هر گل زشکوفایی تو)
قمر هاشمیون مات دل آرایی تو
دختر فاطمه محو رخ زهرایی تو
جان عالم به فدای دل بابایی تو
پدر از دیدن تو سیر نگردد هرگز
عمر صد نوح کند پیر نگردد هرگز
گر خداوند دو عالم به پیمبر نازد
مصطفی نیز به زهرا و به حیدر نازد
به حسین و حسنش ساقی کوثر نازد
پسر ساقی کوثر به تو دختر نازد
چقدر انس ، سکینه به تو خواهر دارد
نتواند که نگاه از رخ تو بر دارد
در تو شد فاطمه تکرار رقیه خاتون
دختر سیدالاحرار رقیه خاتون
زینت دوش علمدار رقیه خاتون
ملجا خلق گرفتار رقیه خاتون
آمدی تا گره از کار همه باز کنی
پدرت هی بخرد ناز و تو هم ناز کنی
حیف و صد حیف که عمر تو به دنیا کم بود
روز میلاد تو با گریه و غم توام بود
مادرت رفت زدنیا و نصیبت غم بود
بعد مادر پدرت بهر تو مادر هم بود
مثل امشب تو در آغوش پدر جا داری
یک شبی هم تو به دامن ،سرِ بابا داری
ای پدر دست نداری بکشی بر سر من
با سرت آمده ای نیمه شب در بر من
پُرِ زخم است شبیه سر تو پیکر من
شده یک دفعه بگو باز به من دختر من
خوب شرح سفرت از سر و رویت پیداست
جای سرنیزه هنوزم به گلویت پیداست
#حسین_میرزایی
.#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/wwgoLchinzenab