eitaa logo
گلچین مولودی یا زینب(سلام الله علیها)
6.4هزار دنبال‌کننده
652 عکس
544 ویدیو
134 فایل
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها نشر بدون نام کانال شرعاً مجاز نمی باشد.🚫 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c
مشاهده در ایتا
دانلود
( سلام الله علیها ) به نام آنکه به ما داد ، درس ایمان را همان که زندگی اش زنده کرد انسان را همان که بر همگان درس عاشقی آموخت ز دست لیلی و مجنون گرفت میدان را به نام نامی آن بانویی که با زحمت نشاند بر لب عالَم دمِ « حسین جان » را اگر نبود ، نبودیم نوکران حسین میان سفره ی ما او گذاشت این نان را همان کسی که همیشه حکایت صبرش صبور کرد دلِ مادر شهیدان را به نام آن زنِ مرد آفرینِ کربُبلا همان که از دل ما بُرد ترس طوفان را کجاست دشمنِ شیعه حریف می طلبیم مُریدِ حضرتِ زینب عقیلةُ الْعَربیم دوباره در دلم آشوب محشر کبراست چگونه من بنویسم از آن که بی همتاست گرفته ام به روی دست کاسه ی چه کنم ؟ و مانده ام که بگویم خدیجه یا زهراست ؟ خدا کند که بفهمیم کیست این بانو ؟ شناخت هر که مقامش از اولیاءِ خداست نوشته اند که خیلی به مادرش رفته نوشته اند که خیلی فداییِ مولاست نوشته اند که یک عمر اهل نافله بود مُراد و پیر تمامِ نماز شب خوان هاست نوشته اند از آن دَمْ که چشمِ خود وا کرد اسیر و عاشق و حیرانِ سید الشهداست نوشته اند کراماتِ کوثری دارد ببین مقام علی را چه دختری دارد رسیده شیعه به اینجا به همّتِ زینب زمین حسینیه شد با عنایت زینب چه با شُکوه سپاهی چه لشکری دارد حسینیان جهانند اُمَّت زینب بزرگ و کوچک عالَم ، مُحرمِ هر سال شوند راهی روضه به دعوت زینب هزار طایفه در روز اربعین جا شد میان کربُبلا با کرامت زینب هزار شکر خدا را که خانواده ی ما شدند نوکرِ دربار و رعیت زینب برای دیدن آن جمعه یِ فرج باید قسم دهیم خدا را به حُرمتِ زینب ( این حرف دل منو شماست ، دلها رو گِره بزنیم به اون ضریحی که چند ساله راهش بسته است ) قسم به حُرمتِ چادر سیاهتان بانو من آمدم بشوم سر به راهتان ، بانو بَدَم درست ولی افتخار من این است گذشت زندگی ام در پناهتان ، بانو بِده اجازه ای امشب دلِ مرا خوش کن که خدمتی بکنم در سپاهتان ، بانو خدا کند که مرا بعد مرگ بشناسند به نام کارگرِ خیمه گاهتان ، بانو ( به یاد اون بچه هایی که گفتند زینب و روی زمین افتادند ، به یاد شهید حُجَجی ها که در راه بی بی ، سر از بدنشون جدا شد ... ) خدا کُند برسد عقل من به تفسیرِ قیام کربُبلا از نگاهتان ، بانو غلام کوچک و پَستم بیا بزرگم کن قسم به جانِ حسینت رسولِ تُرکم کن 1396
( سلام الله علیها ) به نام آنکه به ما داد ، درس ایمان را همان که زندگی اش زنده کرد انسان را همان که بر همگان درس عاشقی آموخت ز دست لیلی و مجنون گرفت میدان را به نام نامی آن بانویی که با زحمت نشاند بر لب عالَم دمِ « حسین جان » را اگر نبود ، نبودیم نوکران حسین میان سفره ی ما او گذاشت این نان را همان کسی که همیشه حکایت صبرش صبور کرد دلِ مادر شهیدان را به نام آن زنِ مرد آفرینِ کربُبلا همان که از دل ما بُرد ترس طوفان را کجاست دشمنِ شیعه حریف می طلبیم مُریدِ حضرتِ زینب عقیلةُ الْعَربیم دوباره در دلم آشوب محشر کبراست چگونه من بنویسم از آن که بی همتاست گرفته ام به روی دست کاسه ی چه کنم ؟ و مانده ام که بگویم خدیجه یا زهراست ؟ خدا کند که بفهمیم کیست این بانو ؟ شناخت هر که مقامش از اولیاءِ خداست نوشته اند که خیلی به مادرش رفته نوشته اند که خیلی فداییِ مولاست نوشته اند که یک عمر اهل نافله بود مُراد و پیر تمامِ نماز شب خوان هاست نوشته اند از آن دَمْ که چشمِ خود وا کرد اسیر و عاشق و حیرانِ سید الشهداست نوشته اند کراماتِ کوثری دارد ببین مقام علی را چه دختری دارد رسیده شیعه به اینجا به همّتِ زینب زمین حسینیه شد با عنایت زینب چه با شُکوه سپاهی چه لشکری دارد حسینیان جهانند اُمَّت زینب بزرگ و کوچک عالَم ، مُحرمِ هر سال شوند راهی روضه به دعوت زینب هزار طایفه در روز اربعین جا شد میان کربُبلا با کرامت زینب هزار شکر خدا را که خانواده ی ما شدند نوکرِ دربار و رعیت زینب برای دیدن آن جمعه یِ فرج باید قسم دهیم خدا را به حُرمتِ زینب ( این حرف دل منو شماست ، دلها رو گِره بزنیم به اون ضریحی که چند ساله راهش بسته است ) قسم به حُرمتِ چادر سیاهتان بانو من آمدم بشوم سر به راهتان ، بانو بَدَم درست ولی افتخار من این است گذشت زندگی ام در پناهتان ، بانو بِده اجازه ای امشب دلِ مرا خوش کن که خدمتی بکنم در سپاهتان ، بانو خدا کند که مرا بعد مرگ بشناسند به نام کارگرِ خیمه گاهتان ، بانو ( به یاد اون بچه هایی که گفتند زینب و روی زمین افتادند ، به یاد شهید حُجَجی ها که در راه بی بی ، سر از بدنشون جدا شد ... ) خدا کُند برسد عقل من به تفسیرِ قیام کربُبلا از نگاهتان ، بانو غلام کوچک و پَستم بیا بزرگم کن قسم به جانِ حسینت رسولِ تُرکم کن 1396
( سلام الله علیها ) به نام آنکه به ما داد ، درس ایمان را همان که زندگی اش زنده کرد انسان را همان که بر همگان درس عاشقی آموخت ز دستِ لیلی و مجنون گرفت میدان را به نام نامی آن بانویی که با زحمت نشاند بر لبِ عالَم دمِ « حسین جان » را اگر نبود ، نبودیم نوکران حسین میانِ سفره ی ما او گذاشت این نان را همان کسی که همیشه حکایت صبرش صبور کرد دلِ مادر شهیدان را به نام آن زنِ مرد آفرینِ کربُبلا همان که از دل ما بُرد ترسِ طوفان را کجاست دشمنِ شیعه ؟ حریف می طلبیم مُریدِ حضرتِ زینب عقیلةُ الْعَربیم دوباره در دلم آشوب محشر کبراست چگونه من بنویسم از آن که بی همتاست گرفته ام به روی دست کاسه ی چه کنم ؟ و مانده ام که بگویم خدیجه یا زهراست ؟ خدا کند که بفهمیم کیست این بانو ؟ شناخت هر که مقامش از اولیاءِ خداست نوشته اند که خیلی به مادرش رفته نوشته اند که خیلی فداییِ مولاست نوشته اند که یک عمر اهل نافله بود مُراد و پیرِ تمامِ نماز شب خوان هاست ( حتی شام عاشورا با آن همه داغ سنگین ، نماز شبش ترک نشد ، نشسته نماز شب خوند ، همان نماز شبی که ابی عبدالله علیه السلام ، بهش فرمود : خواهرم ، منو توی نماز شبت یادت نره ... ) نوشته اند که یک عمر اهل نافله بود مُراد و پیرِ تمامِ نماز شب خوان هاست نوشته اند از آن دَمْ که چشمِ خود وا کرد اسیر و عاشق و حیرانِ سید الشهداست نوشته اند کِراماتِ کوثری دارد ببین مقام علی را چه دختری دارد رسیده شیعه به اینجا به همّتِ زینب زمین حسینیه شد با عنایت زینب چه با شُکوه سپاهی چه لشکری دارد حسینیان جهانند اُمَّت زینب بزرگ و کوچکِ عالَم ، مُحرمِ هر سال شوند راهی روضه به دعوتِ زینب هزار طایفه در روز اربعین ، جا شد میان کربُبلا با کرامتِ زینب هزار شکر ، خدا را که خانواده ی ما شدند نوکرِ دربار و رعیتِ زینب برای دیدن آن جمعه یِ فرج باید قسم دهیم خدا را به حُرمتِ زینب 9/9/1401
( سلام الله علیها ) به نام آنکه به ما داد ، درس ایمان را همان که زندگی اش زنده کرد انسان را همان که بر همگان درس عاشقی آموخت ز دست لیلی و مجنون گرفت میدان را به نام نامی آن بانویی که با زحمت نشاند بر لب عالَم دمِ « حسین جان » را اگر نبود ، نبودیم نوکران حسین میان سفره ی ما او گذاشت این نان را همان کسی که همیشه حکایت صبرش صبور کرد دلِ مادر شهیدان را به نام آن زنِ مرد آفرینِ کربُبلا همان که از دل ما بُرد ترس طوفان را کجاست دشمنِ شیعه حریف می طلبیم مُریدِ حضرتِ زینب عقیلةُ الْعَربیم دوباره در دلم آشوب محشر کبراست چگونه من بنویسم از آن که بی همتاست گرفته ام به روی دست کاسه ی چه کنم ؟ و مانده ام که بگویم خدیجه یا زهراست ؟ خدا کند که بفهمیم کیست این بانو ؟ شناخت هر که مقامش از اولیاءِ خداست نوشته اند که خیلی به مادرش رفته نوشته اند که خیلی فداییِ مولاست نوشته اند که یک عمر اهل نافله بود مُراد و پیر تمامِ نماز شب خوان هاست نوشته اند از آن دَمْ که چشمِ خود وا کرد اسیر و عاشق و حیرانِ سید الشهداست نوشته اند کراماتِ کوثری دارد ببین مقام علی را چه دختری دارد رسیده شیعه به اینجا به همّتِ زینب زمین حسینیه شد با عنایت زینب چه با شُکوه سپاهی چه لشکری دارد حسینیان جهانند اُمَّت زینب بزرگ و کوچک عالَم ، مُحرمِ هر سال شوند راهی روضه به دعوت زینب هزار طایفه در روز اربعین جا شد میان کربُبلا با کرامت زینب هزار شکر خدا را که خانواده ی ما شدند نوکرِ دربار و رعیت زینب برای دیدن آن جمعه یِ فرج باید قسم دهیم خدا را به حُرمتِ زینب ( این حرف دل منو شماست ، دلها رو گِره بزنیم به اون ضریحی که چند ساله راهش بسته است ) قسم به حُرمتِ چادر سیاهتان بانو من آمدم بشوم سر به راهتان ، بانو بَدَم درست ولی افتخار من این است گذشت زندگی ام در پناهتان ، بانو بِده اجازه ای امشب دلِ مرا خوش کن که خدمتی بکنم در سپاهتان ، بانو خدا کند که مرا بعد مرگ بشناسند به نام کارگرِ خیمه گاهتان ، بانو ( به یاد اون بچه هایی که گفتند زینب و روی زمین افتادند ، به یاد شهید حُجَجی ها که در راه بی بی ، سر از بدنشون جدا شد ... ) خدا کُند برسد عقل من به تفسیرِ قیام کربُبلا از نگاهتان ، بانو غلام کوچک و پَستم بیا بزرگم کن قسم به جانِ حسینت رسولِ تُرکم کن 139 ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈