eitaa logo
گلچین مولودی یا زینب(سلام الله علیها)
7هزار دنبال‌کننده
687 عکس
590 ویدیو
144 فایل
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها نشر بدون نام کانال شرعاً مجاز نمی باشد.🚫 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c
مشاهده در ایتا
دانلود
میل اگر داشت فدای حرمش خواهم‌شد و یکی از شهدای حرمش خواهم‌شد گرد و خاکم ولی از لطف کریمانهٔ او خادم صحن و سرای حرمش خواهم‌شد هر زمان حال و هوای حرمش را بچِشم شاعر حال و هوای حرمش خواهم شد شاید آن روز دل سنگ بدردم بخورد گوشه‌ای سنگ بنای حرمش خواهم شد حرمش را که بسازند به‌حج خواهم‌رفت بعد از آن وقف برای حرمش خواهم‌شد مثل مشهد که مناجات سحر میخوانند هر سحر سوز دعای حرمش خواهم‌شد 🔸شاعر: @wwgoLchinzenab
کار ما نیست غزل بافتن از نامِ حسن کامِ ما مستِ عسل یافتن از جامِ حسن حسنی نیست لبی کز لب لعلَش نَمکَد صد و ده بار نمک گیر شده کامِ حسن حسن بن علی از بس بغلِ مادر بود مادری شد همۀ عمر و سرانجامِ حسن چند روزیست که زهرا به تبسم گوید مثل پیغمبر اکرم شده اندامِ حسن حسنی بودن ما لطفِ حسینی دارد ای خوش آن صید که افتاد ته دامِ حسن حمزه کُش هم که شود وحشی،اگر احمد خواست آخر الامر حسینی شود و رامِ حسن 🔸شاعر: _____________________ @wwgoLchinzenab
. با اینکه سحر وقت خوش راز و نیاز است دستِ منِ بدْ مَست سوی جام دراز است غم نيست مرا ساقي اگر مست‌نواز است (اَلْمِنَّةُ لِلّه كه در ميكده باز است) از عرش خدا دلبر دلخواه رسيده ست بَه‌بَه،حسن بن علي از راه رسيده ست ديدند همه ماهِ رُخِ ماه دعا را چارُم نفر از مجمع اصحاب كسا را ديدند ثمر دادنِ طوباي خُدا را انداخــتنِ شك به دل قبله نما را يك قبله ي ديگر به جهان آمده امشب آقاي جوانانِ جَنان آمده امشب چون‌تير كه‌از خالِ هدف‌بوسه گرفته از اين گُهرِ ناب، صدف بوسه گرفته از خاك كف پاش، شرف بوسه گرفته از لعل لبش ،شاه نجف بوسه گرفته اين طفل كه آيينه ي ر‌ُخسار نبي شد بوسيدن او شربت افطارِ نبی شد او سِرِّ خَفي،بَرِّ وَفي،حَقِّ حقيق است در مُلك كرامت مَثَلِ بحر عميق است با بنده ي درگاه خود از لطف رفيق است "العِزّةُ لله"اش اگر نقش عقيق است یعنی‌كه‌ بفهمیدهمين‌است‌وهمین‌است عزّت ، همه از آنِ خداوند مُبـین است مانند حسن در دوجهان نيست كريمي در رحمت مخصوصه جز او نيست رحيمي چون نعمت حُبّش به خدا نيست نعيمي در حدّ حسن با فقرا كيست صميمي؟ جز او به كرم كيست كه نامي شده باشد؟ هم سُفره ي بيمار جُزامي شده باشد بخشيد سه دفعه همه ي زندگي اش را تا فاش كند مرتبه ي بندگي اش را دارندگي اش را و برازندگي اش را اي ماه، ببين قدرت تابندگي اش را برداشته شد تيرگي از طلعتِ خورشيد چون سجده به نور رُخ او كرد درخشيد از وِيْس نگو چون كه اُويس قرني نيست از لعل نگو چون كه عقيق يمني نيست از حُسن نگو پيش كسي كه حسني نيست اكنون‌كه‌مرا فرصتِ‌شيرين‌سخني نيست هرچند كه‌چندي‌ست‌نگفتم‌سخن‌از عمد امشب همه جا جار زدم یا حسن از عمد عطر نفس گرم حسن بوي خدا داشت با اهل نظر او نظري عُقده گُشا داشت از سفره ي او سائل او خاطره ها داشت مثل پدرش ، أُنس دلش با فقرا داشت از شانه ي خود مثل علي كار كشيده طعم رطبش را همه ي شهر چشيده ديدند همه مرحمتِ دائم از اين مرد باشد تبعيّت همه جا لازم از اين مرد تكريم كند ماه بني هاشم از اين مرد آنجاكه بَرَد ارثِ وفا، قاسم از اين مرد با تيغ خود آتش به سر اهل ستم ريخت از بانگ أنا بنُ الحسنش دشت بهم ريخت وا كرد عمو تا كه برايش بغلش را با سنگ شكستند سبويِ عسلش را دادند چه بد پاسخُ ضربُ الاجلش را كردند مُبدّل به قصيده غزلش را هم نيزه به پهلوش بدهكار شد آخِر هم زير سم اسب گرفتار شد آخِر سوگند به مظلوميت احمد مختار سوگند به حقّانيت حيدر كرّار سوگند به آن ناله ي بين در و ديوار از حفصه بري هستم و از عايشه بيزار تاريخ گواه است كه در عالم ايجاد با تيغ حسن هر كه در افتاد وَر افتاد 🔸شاعر: ______________________ @wwgoLchinzenab
مدح ای یاس نشان، عجب گلابی داری اَحلی من عسل، عجب شرابی داری نامَت حسن است و مجتبی هم لقبَت به به که چه اسم و رسم نابی داری ای عزّت مسلمین سپاه تو حسن(ع) ای روزیِ شیعه در نگاه تو حسن(ع) ثابت شده کربلا به ایثار حسین(ع)، همواره ادامه داشت راه تو حسن(ع) مدیون عطای باراله حسنیم گر شامل یک نیم نگاه حسنیم یک روز می آید که همه می گوییم ما عازم صحن و بارگاه حسنیم به به به خودم که مستِ نامِ حسنم در سجده خود محوِ قیامِ حسنم باید که دو عالمی غلامم گردد وقتی که به عالمی غلامِ حسنم @wwgoLchinzenab
عشق است حسن... حسن گلواژه دیوان عشق است حسن تفسیری از قرآن عشق است حسن سرچشمه جودِ الهی حسن ابرِ کرم، باران عشق است حسن اَبروی او محراب طاعت حسن گیسوی او ایوان عشق است حسن نَبضِ پیمبر، نَفْسِ حیدر حسن جان و دلِ جانان عشق است حسن عزّت برای مومنین است حسن در سینه ها ایمان عشق است حسین ارباب خوبی های عالم حسن در معرفت سلطان عشق است حسن با رب الاعلی همنشین است حسن شب تا سحر مهمان عشق است حسن باشد کلامش وحی مُنزل حسن فرمان او فرمان عشق است حسن در پایِ او هستیِ خالق حسن در دستِ او احسان عشق است حسن صُلحش سبب شد دین بماند حسن جنگش ولی طوفان عشق است حسن دستِ کریمش بَنده پرور حسن تیغِ کَجَش بُرّان عشق است حسن مَرهَم به زخم قلب زهراست حسن بر فاطمه درمان عشق است حسن زهرِ هلاهل نوش کرده حسن جان و تنش سوزان عشق است حسن گر چه بقیع اش خاکی اما.. به درگاهش ملک دربان عشق است حسن را ملتمس دیگر چه گویی؟ که عشق است و همی قربان عشق است @wwgoLchinzenab
مرا آفریده خدای حسن برای خودش نه، برای حسن میفتم از امشب به پای حسن گدایم گدایم گدای حسن حسن اسم رحمان و اسم رحیم بخوان یاحسن، یاعلی یاعظیم هوالله روی دهن ریخته چه شوری در این جان و تن ریخته شراب مرا بوالحسن ریخته روی لب، حسن جان من ریخته خمارم خرابم در این میکده شب مستی ام با حسن آمده همه برکت فصل کشتم حسن از اول فقط می سرشتم حسن بهشتم حسن، سرنوشتم حسن نوشتم کریم و نوشتم حسن حسن پیش حق بود، تنزیل داشت هوای مرا مثل فامیل داشت به سوز و به تب های ماه خدا به خشکی لب های ماه خدا به قند رطب های ماه خدا به العفو شب های ماه خدا من عمریست که هرچه را خواستم فقط با حسن از خدا خواستم ابد بود از اول، ازل را شکست شب خلوت این محل را شکست به والله، لات و هبل را شکست حسن، پشت جنگ جمل را شکست علی گر درِ خیبر آورده است حسن چشم فتنه در آورده است اگر جلوه ای از خدا شد حسین اگر آبرو دار ما شد حسین اگر هم دوا هم شفا شد حسین اگر شاه کرببلا شد حسین... درست است کار ربش بوده است ولی یاحسن بر لبش بوده است نشستم زمین، دلبرم خاکی است چه گنجی است او، گوهرم خاکی است اگرچه پریدم، پرم خاکی است نپرسیدم از چه حرم خاکی است فدای غم هر دو چشم ترش که خاکی شده چادر مادرش برای دفاع فدک دیر شد و آن بزدل بی حیا شیر شد ته کوچه مادر زمینگیر شد بمیرم همانجا حسن پیر شد امان از مسیری که بسته شده دوتا گوشواره شکسته شده 🔸شاعر:
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وقتی بساطِ مستی‌مان جور می‌شود نامِ تو سبز می‌شود انگور می‌شود «حا»ی حسن حلاوتِ حلوایی از بهشت «سین»اش میان سفره‌ی ما سور می‌شود ما بی‌نوا و نان و نوا «نونِ» نام توست با گفتن از تو نان و نمک نور می‌شود نامت ستاره‌ای‌ست که با هر طلوعِ آن چشم حسودهای دمت، کور می‌شود وقتی هجا هجا به تو نزدیک می‌شویم بیچارگی قدم‌به‌قدم دور می‌شود نام تو را ادامه‌ی کوثر نوشته‌اند از روی «حا»ی حضرت حیدر نوشته‌اند شد آبروی دفترِ ما «حا و سین‌ و‌ نون» شعرآیه‌‌ای مُقَطّعه با «حا و سین‌ و‌ نون» سرمشق‌های دَم زده از «عین‌ و لام‌ و یا» راه سلوکِ ما شده تا «حا و سین‌ و‌ نون» خواندیم اسمِ اعظمِ پروردگار را با یا هجا هجای تو؛ «یا حا و سین‌ و‌ نون» دیدیم بر کلیدِ مفاتیحِ مستجاب منقوش بود جای دعا «حا و سین‌ و‌ نون» لکنت نوشته‌ایم، که با آن صدا زدیم شعرِ بلندِ نامِ تو را «حا و سین‌ و نون»! گُنگیم در نوشتن از اوصافِ نامِ تو این شعرهای لال کجا و مقام تو! موسی برای بردنِ نامت کلیم شد با لقمه‌های علمِ تو لقمان حکیم شد عیسی برای زندگیِ زیرِ دِین تو در آسمان، کنارِ ضریحت مقیم شد جبریل با بهانه‌ی وحی آمد و نشست از شوق آب و دانه‌ی تو یاکریم شد حتی گدای خانه‌ات از سفره‌دارهاست از همنشینی‌ات رمضان هم کریم شد گفتند مرده زنده شدن؟! نه نمی‌شود از هویی از دَمت نفسی دم زدیم، شد! با ذکرِ الدَّخیلُکَ یا ایّهاالکریم عمری‌ست زیر سقفِ کرم‌خانه نوکریم ما سائلانِ دست به دامان گرفته‌ایم سخت است زندگی؛ ولی آسان گرفته‌ایم ما خاکسارهای تو، در هر تیمّمت کشکول، زیر نم‌نمِ باران گرفته‌ایم رزقت زیاد و ریزه‌خوری‌های ما کم است از نان‌خورانِ خانه‌ی تو نان گرفته‌ایم ما از جُذامیان سرِ راهت از قدیم معنا برای واژه‌ی درمان گرفته‌ایم وقتِ سلوک، از نفسِ ذاکران تو ذکرِ «حسین‌جان» و «حسن‌جان» گرفته‌ایم وقتی دو نعمت است دَمِ هر نفس زدن باید حسین دَم شود و بازدم حسن ای واژه‌ی سکوتِ پُر از حرف؛ امام صبر! ای آنکه ریختند به کام تو جام صبر! با پِی کننده‌ی شترستان چه کرده‌اند؟! ای ذوالفقارِ زخمی دامِ نیام صبر! وقتی نمازِ ذکر علی در قعود بود برپا نگاه‌داشتی‌اش با قیام صبر حافظ سکوتِ سرخِ تو را یک جگر گریست تا گفت: «سنگ، لعل شود در مقام صبر» باید نوشت مقتلی از روضه‌ی سکوت با نام گریه‌دارِ «امامی به نام صبر» ای صبرِ تو تجلّی پیکارِ کربلا باید تو را نوشت جلودارِ کربلا .
. السلام‌علیک یا کریم‌اهل البیت می نویسم حُسن می خوانم حَسَن من کویر تشنه ، بارانم حسن بین ظلمت، ماه تابانم حسن روز محشر باب رضوانم حسن با نگاهش می رود نوکر بهشت با حسن باشد چه حاجت بر بهشت دست های اوست جنّت آفرین روی ماهش، نور فردوس برین دیده اش سرچشمه ی ماء مَعین سایه اش عرشی ست بر روی زمین جمع شد در او تمام حُسن ها خوانده اند او را امام حُسن ها سفره دار است و دلش باب کرم ما گدا و اوست ارباب کرم بحر حق را دُرّ نایاب کرم اوست هر تصویر در قاب کرم پهن‌کرده سفره ای شاه کریم که در آن پیداست جنّات نعیم سفره ای از جنس بال جبرئیل از دلش جوشیده زمزم ،سلسبیل ریزه خوارش نوح و موسی و خلیل هر ملک دل را به آن بسته دخیل پای این سفره فلج ها پا شدند کور مادرزادها بینا شدند نان او رزق تمام عمر ماست گندمش سرمایه ی شاه و گداست آن چنان او مظهر جود وسخاست دشمنش هم با عطایش آشناست بر سر اطعام او کافر نشست شد به لطف نان او یکتاپرست او اگر چه در شجاعت حیدراست یک تنه پیروز بر صد لشکر است تیغ صلحش، گاه برّنده تر است مثل صدها فتح جنگ خیبر است تیغ صلحش ،مصلحت اندیشه بود ریشه ی تزویر را چون تیشه بود گاه هم شد پاسخش دندان شکن رفت میدان در جمل استاد فن ریخت سرها پای رزمش از بدن ذکر اهل عرش شد جانم‌ حسن راه ِ امّ الفتنه را با تیغ بست شاخ شیطان را به یک ضربه شکست بَه ! چه رویایی ست باران بقیع روی گنبد،صحن و ایوان بقیع وعده ی ما در شبستان بقیع محفل شعر  ِامامان بقیع می شود ابیات ناب شعر ما وصف ایوان طلای مجتبی هست امّید دل ما، منتقم جان دهد نام حسن را منتقم محشری برپا شود با منتقم می دهد وقتی که فتوا منتقم می شود وقت عمل بر وعده ها می رسد روز عذاب جَعده ها ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
بسم‌الله الرحمن الرحیم کیستم مستحق نان کریم اهل بیت (ع) سائل پاره گریبان کریم اهل بیت (ع) گرچه موسی ست مناجات گر طور خدا امشبی دل شده مهمان کریم اهل بیت (ع) روسیاهی که به همراهی خوبان برود بر در کهف نگهبان کریم اهل بیت (ع) ابر رحمت توئی و از همه من تشنه ترم میشوم خرج بیابان کریم اهل بیت (ع) ای کریما تومرا هم بنشان پیش خودت گشته ام همدم مهمان کریم اهل بیت (ع) یاحسن نسخه ی ما را به کسی تومسپار درد ماهست به درمان کریم اهل بیت (ع) نکشم دست از این درکه توحلال غمی تاشدم دست به دامان کریم اهل بیت (ع) درغم دوری توباز به هم میریزم شده ام باز پیشمان کریم اهل بیت (ع) آنقدر نام توگویم که نجاتم بدهی آتشم بین گلستان کریم اهل بیت (ع) کاش درپیش خدا واسطه ی ما بشود تابیفتم به گلستان کریم اهل بیت (ع) شب میلاد حسن باز دلم میگیرد فیض دل بود دو چندان کریم اهل بیت (ع) دوست دارم دم افطار کنم یاد حسن به فدای دل عطشان کریم اهل بیت (ع) نام زیبای حسن مظهر اسماء خداست دعوتم باز سره خوان کریم اهل بیت (ع) -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/wwgoLchinzenab
هرقوره ای به مدح لبانت شراب شد هرسائلی ز جود تو عاليجناب شد بنوشته ام من از خم تيغ دوابرويت ناگه قلم شکست وهزاران کتاب شد اینجاگذاره چشم سیاهت چه دیدنی است سوي دیار خشک دل من شهاب شد شیر جملي تویی و به وقت جنگ ونبرد جن و ملک براي تو پا در رکاب شد هستي شفیع ماتوفقط درروز جزا عمرم بپای عشق تو مولا حساب شد شادم برای اينکه شدم خاک درگهت بوسه به پاي صحن بقیع چون تراب شد عمری دلت به کوچه ي باريک ناله زد کردی تحمل ودل توپر عذاب شد _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/wwgoLchinzenab
Shab15Ramazan1402[07].mp3
8.7M
|⇦•این خانواده آینه های... مجتبی علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۲به نفس حاج میثم مطیعی
4_5872828780359191847.mp3
18.06M
|⇦•رسیدی از ورای... مجتبی علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲به نفس سید مجید بنی فاطمه
Shab15Ramazan1402[05].mp3
10.6M
|⇦•ثنای حُسن تو ... علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۲به نفس حاج میثم مطیعی