هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
روایتی از یڪ ایثار🍁🍃
مادرم یک سال قبل از شهادت حسین فوت کرد. بعد از فوت مادرم حسین کم کم حرف از رفتن به سوریه را زد و می گفت: باید به سوریه بروم ؛حضرت زینب من را طلبیده است. من خوابش را دیده ام. من گفتم نه برادر تو باید ازدواج کنی و تشکیل خانواده بدهی . گفت بعد از جنگ سوریه ازدواج می کنم. برای آموزش به تهران رفت و آموزش دید. آمد از ما خداحافظی کرد و من او را از زیر قران رد کردم پشت سرش آب ریختم به امید دیدار دوباره برایش دعای خیر کردم به او سفارش کردم که از طرف ما هم نایب زیاره باشد و سلام ما راهم به حضرت زینب(س) برساند.
وقتی به سوریه رسید، توی حرم بود که به ما زنگ زد. بعد از آن دیگر هیچ تماسی با هم نداشتیم. یک ماه در سوریه بود و ما از او بی خبر بودیم هروقت زنگ می زدیم موبایلش خاموش بود که خبر شهادتش را به ما دادند . از طرف فاطمیون به ما زنگ زدند.
گفتند که حسین زخمی شده است. و بعدا گفتند که شهید شده است و دو سه روز بعد پیکرش به تهران آوردند و داماد من رفت پیکر را شناسایی کرد. پیکرش را تشییع کردند ولی به ما نشان ندادند و گفتند که خمپاره خورده است. پیکر را در اشتهارد به خاک سپردیم.
حسین همه زندگیش، از همان کودکیش، جهاد کرده بود تا اینکه در راه حضرت زینب(س) به شهادت رسید . پنج سال نگهداری از مادر مریضم کم از جهاد در جبهه نبود او به خاطر پرستاری از مادرم ازدواج نکرد .
سرانجام حسین اینگونه بود که حضرت زینب (س) او را فرا خواند و او لبیک گویان به این راه برود. وقتی شهید شد خیلی غصه حسین را می خوردم که خیری از زندگی و جوانیش ندید و شهید شد. یک شب خواب او را دیدم که گفت: خواهر غصه من را نخور من زنده ام.
✍راوی ؛ خواهر شهید
🌷شهید حسین احمدی🌷
#سالـــــروز_شھـــــادت
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
🌷شهیـد مدافـع حـرم حسیـن محـرابـے را معمولا با دو لقب میشناسند:
بعضیها او را بخاطر ارادت زیادش به امام رضا(ع) و شهـادتش در روز شهـادت این امام معصوم، با لقب شهیـد امـام رضـایـے خطاب میکنند و بعضی دیگر به خاطر لبخنـدهای معروفش لقب شهیـد خنـده به او داده اند.
ว໐iภ ↬ @ramzeamaliyat
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
🔴 ترس دشمنان از سردار اسلام
🔸نور #سيگارشان را ديده بود🚬 . چهار نفر را فرستاد تا ببينند قضيه چيست👀 . دو نفر #كومله بودند👥 ، يكي #فرار كرده بود🏃 و يكي را گرفته بودند . ازش پرسيد :" اينجا چكار مي كرديد" .طرف گفت :"شنيده بوديم قرار است #كاوه بيايد.
🔸گفته بودند هروقت رسيد #خبر بدهيد كه #مقر را خالي كنيم."🚨
🔸در مورد كاوه دستور براي كومله #عقب.نشيني بي درگيري بود . درگيري را مدتي #امتحان كرده بودند. ديده بودند فايده ندارد.
#شهید_محمود_کاوه🌷
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
#حدیث_شماره_۷۶
🌹امام علي علیہ السلام ميفرمایند:
💠مَڹ تَمَسَّڪَ بِنـا لَحِقَ ، مَڹ تَخَلَّفَ عَنّا غَرِقَ💠
💢هر ڪہ بہ مـا اهڸ بیت چنگ زند بہ ساحڸ نجات رسد
❌و هر ڪہ رهايمـاڹ ڪند غرق شود.⛔️
📚 أمالي طوسي صفحہ ۶۵۴
💠 @ramzeamaliyat
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
🍃❤️🍃
#طنــــزجبهـــه
😂😍(( #رسم_خاص))😍😂
وقتی #شهید پیدا نمیشد یه #رسم_خاص داشتیم. یکی از بچه ها رو می گرفتیم و بزور می خوابوندیم تا با بیل مکانیکی🚜 رویش خاک بریزن اونم التماس کنه تا شهدا خودشون رو #نشون بدهند تا ولش کنیم ...
اون روز هر چه گشتیم #شهیدی پیدا نشد، کلافه شده بودیم، دویدیم و #عباس_صابری رو گرفتیم.
خوابوندیمش رو زمین و یکی از بچه ها دوید و بیل مکانیکی رو روشن کرد، تا ناخن های بیل رو به زمین زد که روی عباس خاک بریزه ، #استخوانی پیدا شد.
دقیقا همونجایی که می خواستیم خاکش رو روی #عباس بریزیم ...
بچه ها در حالیکه از شادی می خندیدند ، به عباس گفتند: بیچاره #شهید! تا دید می خوایم #تو رو کنارش خاک کنیم ، خودش رو نشون داد، گفت: دیگه #فکه جای من نیست، برم یه جا دیگه برا خودم پیدا کنم.😂😄
چون تو می خواستی کنارش خاک بشی خودش رو نشون داده ها!!!
و کلی خندیدیم ...😄😄😍
خاطره ای از زندگی #شهیدعباس_صابری
#راوی : شهید مجید پازوکی(شهداےتفحص)
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
#مادر شهید علیرضا شهبازی:
علیرضا می گفت: "آن قدر در سرزمین فکه به دنبال پیکرهای شهدا خواهم گشت تا خودم هم سعادت شهادت پیدا کنم."⚘
می گفت: "مادر نمی دانی خاک فکه چقدر مظلوم است.😔 به خاطر همین مظلومیت است که عاشق فکه و و شهدایش هستم."
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
📎 کلام شهید
ای عزیزان راه حق را ادامه دهید، پشتیبان ولایت فقیه باشید، وحدت کلمه را حفظ کرده و ادامه دهنده راه امام خمینی(ره) باشید.
🌷شهید مرتضی احمدی🌷
💠 @ramzeamaliyat
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
#دلنوشته_همسر_شهید
مهردادم شب و روزم از حضورت خالیست اما تو خود را فدای خانه ای دیگر از جنس غیرت و مردانگی کردی،هنوز یکسال بعد از رفتنت نمیخواهم باور کنم که تو رفته ای و دیگر تو را نمیبینم چیزی عوض نشده فقط بین من و جسم خاکی تو فاصله افتاده, همین .
مهرداد جان دخترمان آنیسا هنوز صدایت میزند این روزها قاب عکست هم دیگر او را آرام نمیکند،دستهایش دستانت را میخواهند و دلش حضورت را،چشمانش به دنبال بودنت میگردد اما نیستی تا مرهمی بر بیقراریهایش شوی.
برایم سخت است که به او بگویم از این به بعد من نقش بابا را هم برایت بازی خواهم کرد...
🌷شهیدمدافع حرم مهردادقاجاری🌷
#سالـــــروز_شھـــــادت
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
seyedrezanarimani-@yaa_hossein.mp3
12.5M
وفات حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها
🎵داره میباره روچشای من
🎤سیدرضا #نریمانی
#زمینه
🆔 http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
#حدیث_شماره_۷۷
🌹امام علي علیہ السلام ميفرمایند:
💠طوبی لمڹ شعل عیبہ عڹ عیوب النـاس💠
☝️خوشا بہ حاڸ آڹڪہ عیب خودش،
او را از پرداختڹ بہ عیبهاے مردم بـاز دارد...
📚 نہج البلاغہ، خطبہ ۱۷۶
💠 @ramzeamaliyat
هدایت شده از دین شناسی|عباس مریدی✍️
#ارسالی از
#پدر شهیدسعیدبیاضےزاده
سلام خدمت شما بزرگواران یک خاطره از فرزندم #حجت_الاسلام_سعیدبیاضی_زاده
از سوریه آمده بود ما خیلی خوشحال بودیم چون عزیزمان از سفر آمده سه روز گذشت دوستان و همکلاسیهایش #مشهد بودند او در این سه روز مرتب با همرزمانش در سوریه در تماس بود یکبار که #مادرش گفت سعید چه می کنی همه ی فکرت #سوریه شد گفت من حقیقت خودم اینجا هستم #دلم وفکرم فقط سوریه است. به من گفت بابا بیا چند روز برویم #مشهد من هم که عاشق مسافرت بودم در جواب گفتم از نظر من مشکلی نیست ببین مادرت چه می گوید به مادرش که گفت در جواب، مادرش گفته بود فکر کنم پدرت برنامه اش جورنیست شیخ سعید می گوید پدرم راضی کردنش بامن شما راضی هستی برویم مشهد زنگ زد به حاج آقای اسحاقیان که یک سویت برای ما گرفتند ما با ماشین خودمان با سجاد و سارا حرکت کردیم به طرف #مشهد شیخ سعید از همان زمان کودکی بسیار #احترام به من و مادرش میگذاشت ظهر که ما از #نماز می آمدیم چای آماده بود سفره هم آما ده نهار را همراه ما می خوردند بلافاصله پیش دوستانش می رفت از آنجا می رفت پیش چند نفر از رفقایش که از نجف اشرف به مشهد آمده بودند از اذان صبح که بلند می شدند تا آخرشب همش در حرکت بودند انگار خسته نمی شد به مادرش می گفت شما حتی چای نمی خواهد درست کنی فقط به #زیارت و #دعا توجه کن غذا هم برایمان می آورد پیش از اذان ما هر کجای حرم بودیم می آمد نماز کنار هم بودیم یک قرآن از حرم برایش هدیه داده بودند آن قرآن را هدیه به مادرش یک روز هنوز منتظر نماز ظهر بودیم حرف #جنگ و #سوریه را پیش کشید گفت ببینید امروز در #کربلا جنگ است و #امام_حسین (ع) به ما می گوید کسی هست از من و اهل بیت من #دفاع کند آیا کسی هست #جانش را برای #خدا و فرستاده خدا فدا کند ما باید چه جوابی بدهیم #مادرش گفت ما همه ی خانواده حاضریم برای آقا امام حسین #جان بدهیم #شیخ_سعید گفت امروز همان روز است ببین مادر این دنیا حالا زود یا دور می گذرد اما در نظر بگیر #روزقیامت حضرت فاطمه (س) به شما نگاه نکند شما پسر داشتی جوان داشتی چرا از #دخترم_زینب (س) و سه ساله ام #رقیه (س) دفاع نکردی یا سرت را بالا بگیری و فاطمه (س) به شما بگوید آفرین برتو #مادر و از مرگ و #شهادت صحبت می کرد برای ما قرآن می خواند و معنی میکرد او خودش به مشهدرفته بود که #شهادتش را امام رضا (ع) امضا کنند و ما را به مشهد برده بود که مادرش را برای رفتن به سوریه راضی کند او اینقدر به ما محبت می کردند خدا می داند ما خجالتمان می شد شهادت حق #شیخ_سعید بود خیلی در این راه تلاش کرد و زحمت کشید خدا روح شهدا را شاد کند و ان شاءالله از دست ما راضی باشند.
http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
هدایت شده از 📌نبرد آخر(حوادث آخرالزّمان )
➣
📜 #یڪـــآیــهقـــــرآن
⌚️ #قدر #لحظات خود را بدانید!
به تاریــخ های روی سنگــــ قـــبرها
نگاه ڪنید تاریخ تولد - تاریخ مرگ
ما فقط به انداره یڪ #خـطفاصله
زندگی میڪنیم یادمان باشـد ڪه
این خط فاصله خیلی ڪوتاه است!
📒 ســوره بقــره آیــه ۱۵۷
⇩⇩⇩
http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0