هیئٺ تمام شد
همہ رفتند
و تو هنوز
بالاے تل نشستـہ و خون گریـہ میكنى
🖤 آجرڪ الله یا صاحبالزمان
آری ، سالهاست صبح و شب خون گریه میکنی...
و در انتظار ۳۱۳ علمدار که عباسوار یاری ات کنند تا بیایی و ندا دهی:
الا یا اهل العالم، انَّ جدّی الحسین قَتلوه عطشانا
@wwwwwkhadam
Haj Mahmood KarimiHaj-Mahmood-Karimi-Baba-Mano-Bebar2.mp3
زمان:
حجم:
12.27M
#بہوقتنوا🍃
بابا
یہ گوشہ خیلی آروم 💔
روضه
@wwwwwkhadam
☑️ سِرّی مخفی درباره شهادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)
⚫️ بعد از اینکه حضرت سیدالشهدا و قمر منیر بنی هاشم هر دو با هم به سمت آب رفتند (۱)، درگیری شدیدی بین این دو بزرگوار و یاران عمرسعد درگرفت و بین این دو جدایی افتاد تا اینکه حضرت ابوالفضل خود را به آب رساندند.
🔘 بعد از اینکه (در مسیر بازگشت،) دو دست مبارک قمر بنی هاشم را از بدن جدا کردند (و به علت تیرباران دشمن، مشک آب هم سوراخ شده بود)، در اینجا حضرت نه میتوانستند به خیمهها برگردند و نه دستی برای جنگ داشتند. اینجا تصمیم عجیبی گرفتند که کمتر در مرثیه خوانیها و مجالس به آن اشاره شده است.
💠 حضرت ابوالفضل سوار بر اسب و با سرعت زیاد، به سمت خیمه فرماندهی (عمر سعد) حرکت کردند.
▫️ حال سوال اینجاست چرا؟
💡 جواب سوال این هست که دشمنان در آن سمت، امام حسین (ع) را دوره و محاصره کرده بودند و با این حرکت حضرت ابوالفضل، همه فریاد زدند:
🔹 حسین را رها کنید؛ عباس به خیمه فرماندهی حمله کرده! بیایید این طرف.
▫️ و حضرت ابوالفضل با این رشادت امام حسین (ع) را از محاصره نجات دادند.
حضرت همچنان به سمت خیمه فرماندهی (عمر سعد) حرکت میکردند و با اینکه دست نداشتند، کسی جرات نداشت با ایشان بجنگد.
همه از چشمان قمر بنی هاشم میترسیدند که ناگهان عمر سعد دید اوضاع دارد خیلی خطرناک میشود. به حرمله گفت:
🔹 چشمان عباس را هدف بگیر او به هر کس نگاه میکند، همچون روباه به گوشه ای میگریزد.
▫️ بعد از اصابت تیر به چشم مبارک حضرت ابوالفضل، ایشان لحظه ای توقف کردند تا تیر را بیرون بکشند. هر چه سر را به طرفین تکان دادند، تیر در نیامد. خم شدند و تیر را بین دو زانو قرار دادند تا تیر را بیرون بکشند.
⚫️ سر را که به پایین آوردند، کلاه خود از سر مبارکشان افتاد و در این لحظه حکیم بن طفیل با گرزی آهنین فرق مبارک را نشانه گرفت و ضربتی وارد کرد.
📜 "فسقط مخ راسه علی کتفیه " (۲)
🔴 مغز سر حضرت ابوالفضل بر روی دو کتفشان ریخت.
🔳 و سیعلم الذین ظلمو ای منقلبا ینقلبون. (۳)
(و ستمکاران به زودی خواهند دانست که به چه مکانی باز میگردند.)
⬅️ (۱). در مورد اینکه امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) با هم برای تهیه آب به سمت فرات رفتند ولی بین آن دو بزگوار جدایی افتاد، رجوع شود به 《لهوف، صفحه ۱۰۳》 و 《 الارشاد، جلد ۲، صفحه ۱۶۳ 》 و 《 اعلام الوری صفحه ۳۴۸》
(۲). عین این جمله در کتابهای 《کلمات الامام الحسین (ع) صفحه ی ۴۷۲》، 《تاریخ امام حسین علیه السلام - موسوعه الامام الحسین علیه السلام جلد ۴، صفحه ۲۸۵ و جلد ۹، صفحه ۶۳۵》 و 《إکسیر العبادات فی أسرار الشهادات، جلد ۲، صفحه ۵۰۳》 آمده است.
(۳). آیه ۲۲۷ سوره شعراء
@wwwwwkhadam
@Elteja / اِلتجا4_5841234249310537120.mp3
زمان:
حجم:
5.37M
▪️و این بار یتیمان مهدی سلام الله علیه، پناه آورده اند به چله خوانی زیارت عاشورا، از عاشورا تا اربعین، به امید ظهور پدر مهربانشان....
#سخن_آوا "روضهی قدسی"
#زیارت_عاشورا
#صاحب_عزا
@wwwwwkhadam
محمد حسین پویانفرآجرک الله بقیة الله - محمد حسین پویانفر.mp3
زمان:
حجم:
6.83M
🏴 مداحی "آجرک الله بقیة الله"
🎤 محمد حسین پویانفر
🏷 #امام_حسین_علیه_السلام #محرم #عاشورا #امام_زمان_عج #صوت_مهدوی #محمد_حسین_پویانفر
🖤در مسیر مهدویت🖤
@wwwwwkhadam
₪◤~~~~~☆♥☆~~~~~◥₪
🔰 #آقای_مجتهدی_گفتند:
❤️حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) می فرمایند: هرکس با این دو بیت شعر متوسّل به عمویم قمر بنی هاشم حضرت عبّاس (علیه السلام) بشود حتما حاجتش برآورده خواهد شد،
☑️وسپس شروع به خواندن بیت اوّل کردند ودر فاصله بین بیت اوّل ودوّم حدود نیم ساعت با شدّت تمام می گریستند، آنگاه بیت دوّم را خوانده وباز حدود نیم ساعت شدیدا گریه کردند، آنگاه دو بیتی را روی کاغذ نوشتیم که عبارت بود از:🔻🔻
💧 یادم ز وفای اشجع ناس آید
💧 وز چشم ترم سوده الماس آید
💧 آید به جهان اگر حسین دگری
💧 هیهات برادری چو عبّاس آید
📚 لاله ای از ملکوت، ص ٢٣۶
❣ #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ❣
🌹صلی الله علیک یا ساقی العطاشا
یا ابالفضل العباس (علیه السلام)
.•°°•.🏴.•°°•.
🏴 🏴
`•.¸ ༄༅ •°
°•¸.•°
@wwwwwkhadam
✿❧✿ ┅┅┅ ✿❧✿ ┅┅┅ ✿❧✿
🔰آیا می دانید #ذخر_الحسین کیست؟
👈در جنگ صفین بود که امیرالمومنین (علیه السلام) نوجوانی سیزده ساله را نقاب بر صورتش زد و زره پوشانید و روانه میدان کرد . معاویه، ابوشعتاء که دلاور عرب بود و در شام او را حریف هزار اسب سوار میدانستند به میدان فرستاد ولی او گفت: در شان من نیست که با این دلاوری هایم با او بجنگم پسرم برای او کافیست.
ابوشعتاء ۹ پسر خودش را به میدان فرستاد و آن نوجوان همه را به درک واصل کرد. ابوشعتاء برای انتقام خون پسرانش خودش به میدان آمد اما فقط با یک ضربه به هلاکت رسید. امیرالمومنین (علیه السلام) به نوجوان فرمودند بس است پسرم برگرد…
🛑 تمام لشگر گفتند یا علی بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم است.
🌹انه ذخر الحسین: 👈او ذخیره برای حسین علیه السلام است.
🌹صلی الله علیک یا ساقی العطاشا
یا ابالفضل العباس (علیه السلام)
.•°°•.🏴.•°°•.
🏴 🏴
`•.¸ ༄༅ •°
°•¸.•°
@wwwwwkhadam