eitaa logo
🌷خادم الظهور خادم الشهدا🌷
8هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
14.8هزار ویدیو
93 فایل
محال‌است‌برای‌ظهورقدم‌برداری‌وشیطان رهایت‌کند. اگر یک نفر را وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری. با نشر پُست ها امام زمان را به دوستان خود معرفی کنید. (تاظهورررررر راهی نمونده) ارتباط بااَدمین . انتقادات پیشنهادات خادم کانال https://eitaa.com/azo9kk
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤برای‌ امام زمانم چه کنم؟🖤 خدمت آقا امام زمان(عج) 📙(از بیانات آیت الله ناصری) ✳️یکی از دوستان نقل کرد و گفت: دو سه تا گرفتاری داشتیم و وضع ما خیلی خراب بود. گفتیم می رویم از حضرت رضا عليه السلام حاجت می گیریم و می آيیم. 💠رفتیم مشهد و مسافرخانه گرفتیم. اتاق ما طبقة بالا بود. همسرم را گذاشتم و رفتم حرم. از حرم که برگشتم، دیدیم در خانه کسی نیست. 🔰از خادم سؤال کردیم؛ گفت: «همسر شما از آن بالا می خواست پایین بیاید، از پله ها افتاد پایین و او را به بیمارستان بردند». فوراً به بیمارستان رفتم و دیدم سر و دست او شکسته است. 🍃 گفتم: «یا ! خوب از ما مهمان داری کردی!» ♻️ فردا صبح در راه برگشت از حرم زمین خوردم و دنده ام آسیب دید. گفتم: «یا علی بن موسی الرضا! من آمدم دردی از دلم برداری، دو تا درد هم روی دلم گذاشتی. باشد طوری نیست. دیگر حرم هم نمی آیم». 🌀 بادرد وتضرع رفتم یک کنار نشستم، یک خرده تخمه گرفتم و شروع کردم تخمه ها را شکستن. بعد دیدم یک آقایی✨ در آن جمعیت دارد می آید که خیلی فوق العاده است و پشت سر او پیرمردی است كه کوله پشتی‌اي پشت او است و با ادب دارد می آید. 🔆آن آقا رسید مقابل من وگفت: «اینجا آمده‌اي». گفتم:« بله اینجا آمده ام. حالا هم این طور نشسته ام. دارم تخمه می شکنم». 💫گفت: «خدمت جدم رفتی، از جدم چه چيزي طلب کردی؟» من خیال کردم یکی از سیدهای زائر امام رضا(ع) می باشد. گفتم: «آقا! از اين کاسه چوبی که کسی حلوا نخورده است!» ❤️آقا فرمودند: «این حلواهایی که از اول عمر تا به حال خورده‌ای از کاسه که بود؟ 👌مصلحت تو چنین است. خدا می خواهد اجر و مقام بدهد، بلا می دهد(تا لایق مقام و مرتبه شوی) و در این اثنا میان گفتگو از نظرم غايب شد. بعد متوجه شدم که آن شخص مولایمان (عج) بوده ✨😔 (ای داد وفغان که نشناختم وای که در این ابتلاء باختم) 💖صَـلَ اللهُ عـَلـیکَ یـا صـاحـبَ الـزَّمـان (عج) @wwwwwkhadam
4_5850250845953722912.m4a
3.1M
🖤برای‌ امام زمانم چه کنم؟🖤 🔴 داستان تشرف شیخ حسین سامرایی و نحوه دعا کردن برای حضرت 🎙 @wwwwwkhadam
‍ تشرف آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني و بحرالعلوم در کتاب گنجينه دانشمندان از علامه متتبع آقاي حاج سيد محمد حسن مير جهاني نقل مي کند که او فرمود : يکي از علماي زيدي مذهب به نام بحرالعلوم که در يمن سکونت داشت و منکر وجود مقدس حضرت ولي عصر ارواحنا فداه بود به علما و مراجع آن وقت نامه نوشت و از آنها براي اثبات وجود مقدس آن حضرت دليل مي خواست ، انها به او جواب مي دادند ولي  او قانع نمي شد . تا آنکه نامه اي براي مرحوم آقاي سيد ابوالحسن اصفهاني نوشت و از ايشان جواب خواست مرحوم  آيت الله اصفهاني در جواب نامه نوشته بود که اگر شما به نجف بياييد پاسخ شما را شفاهي خواهم داد . لذا بحرالعلوم يمني با فرزندش سيد ابراهيم و جمعي از مريدانش به نجف اشرف مشرف شدند و بحرالعلوم به خدمت مرحوم آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني رسيد و به او گفت من طبق دعوت شما به اين مسافرت آمده ام اميد است جوابي را که وعده فرموده ايد به من بدهيد تا استفاده کنم . مرحوم آيت الله اصفهاني فرمودند فردا شب به منزل ما بيائيد تا جواب شما را بدهم . بحرالعلوم و پسرش شب بعد به منزل مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني رفتند پس از صرف شام و نقل مطالبي درباره وجود آن حضرت و رفتن ميهمانان ديگر و متفرق شدن آنها و  گذشتن نيمي از شب مرحوم آيت الله اصفهاني به نوکرشان مشهدي حسين فرمودند چراغ را بردار و به بحرالعلوم و فرزندش گفتند برويم تا خود آن حضرت را ببينيم . آقاي مير جهاني فرمودند : ما که آنجا حاضر بوديم خواستيم با آنها برويم آيت الله اصفهاني فرمودند شما نياييد فقط بحرالعلوم با پسرش بيايد .  آنها رفتند و ما نفهميديم که به کجا رفتند ولي فرداي آن روز که من بحر العلوم يمني و فرزندش را ملاقات کردم و از جريان شب قبل سؤال نمودم او گفت : بحمدالله ما مشرف  به مذهب شما شديم و معتقد به وجود مقدس حضرت ولي عصر «عج» گرديديم . گفتم : چطور ؟ فرمود : آيت الله اصفهاني حضرت ولي عصر عليه السلام را به ما نشان داد . پرسيدم : چگونه او حضرت بقيه الله علیه السلام را به شما نشان داد ؟ گفت : وقتي ما از منزل بيرون آمديم نمي دانستيم به کجا مي رويم تا آنکه در خدمت آيت الله اصفهاني به وادي السلام وارد شديم در وسط وادي السلام محلي بود که آن را مقام حضرت ولي عصر  عليه السلام مي گفتند . آيت الله اصفهاني به در مقام رسيد چراغ را از مشهدي حسن گرفت و تنها مرا با خود به داخل مقام برد در آنجا وضويش را تجديد کرد پسرم به اعمال او مي خنديد . آنگاه چهار رکعت نماز در آن مقام خواند و کلماتي گفت که آن را نفهميدم ناگهان ديديم آن فضا روشن شد در اينجا پسرش مي گفت در اين موقع من بيرون ايستاده بودم . پدرم با مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني داخل مقام بودند پس از چند دقيقه صداي پدرم را شنيدم که صيحه اي زد و غش کرد . نزديک رفتم ديدم آيت الله اصفهاني شانه هاي پدرم را مي مالد تا به هوش بيايد وقتي از آنجا برگشتيم پدرم گفت : حضرت ولي عصر عليه السلام را ديدم و او مرا مشرف به مذهب شيعه اثني عشري فرمود و بيشتر از اين خصوصيات ملاقاتش را نگفت و پس از چند روز به يمن برگشت و چهارهزار نفر از مريدانش را شيعه دوازده امامي کرد . @wwwwwkhadam
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله ناصری 🌴ظهور بسیار نزدیک است🌴 🌺اللهم عجل لولیک الفرج 🌺 🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸 @wwwwwkhadam
⚠️ ما کارگران زیادی داریم ولی ... ⛰ ‏«در جنوب شرقی مشهد مقدّس، کوهی است به نام کوه خلج که از قدیم الایّام دوستان حضرت و عشّاق آن امام همام بدان جا ‌می‌رفتند و مشغول توسّل به آن جناب و دعا برای حضرتش ‌می‌شدند. از جمله مرحوم مغفور مشهدی حسن یزدی که از صلحاء منتظرین وجود مقدّس حضرت بقیّه اللّه (ارواحنا فداه) بوده بدان کوه ‌می‌رفت و مشغول توسّل به آن جناب ‌می‌شده و اکثر متدیّنین مشهد، مرحوم مشهدی حسن یزدی را بخاطر دارند که چگونه در انتظار و فراق امام زمانش ‌می‌سوخت. این تشرّف را مشهدی حسن نقل نموده و چون بسیار حائز اهمیّت است آن را نقل ‌می‌کنیم انشاءاللّه مردم و بالأخصّ جامعه روحانیّت بیشتر به یادِ امامشان باشند: 🌄 تقریباً در سنه ۱۳۵۰ شمسی یک روز صبح زود به کوه رفتم و در آنجا مشغول زیارت خواندن و توسّل به امام زمان (ع) شدم. حال خوبی داشتم و دائماً با حضرتش مناجات ‌می‌کردم و ‌می‌گفتم: 🔹 «ای کاش ظهور ‌می‌کردید و من ظهور شما را درک ‌می‌کردم.» ▫️ آن روز، روز تعطیلی بود. پس از توسّل، از کوه خلج به منزل رفتم و قدری استراحت کردم. ✨ در عالم رؤیا (یا خواب و بیداری) دیدم در همان مکان روی کوه خلج هستم و آقایم و مولایم صاحب الزّمان (ع) هم هستند. آقا در حالی که دستهایشان را بر پشت گذاشته بودند به طرف شهر مشهد نگاه ‌می‌کردند. گفتم: 🔹 «آقا! تشریف بیاورید داخل شهر.» (منظورم ظهور آن حضرت بود) ▫️ فرمودند: 🔸 «من در این شهر غریبم.» ▫️ گفتم: 🔹 «آقا اگر کاری دارید بفرمائید تا برایتان انجام دهم.» ▫️ فرمودند: 🔸 «ما کارگران زیادی داریم ولی آنها حقّ ما را ‌می‌خورند و اکثراً یک قدم برای من بر نمی‌دارند و بیاد من نیستند.» ▫️ در این هنگام از خواب بیدارم شدم و در فراغ آن حضرت و برای غربت آن حضرت بسیار اشک ریختم.» ⬅️ ملاقات با امام عصر (عج)، صفحه ۱۰۲ 🏷 🌷در مسیر ظهور 🌷 خادم الظهور خادم الشهدا 🍃🌹 @wwwwwkhadam تاظهورررررر راهی نمانده 🍃🌹
🕯 من مظلوم‌ترین فرد عالم هستم. ✅ حجّه الإسلام و المسلمین مرحوم آقای حاج سیّد اسماعیل شرفی نقل نمودند: 🕌 به عتبات مقدّسه مشرّف شده بودم و در حرم مطهّر حضرت سیّد الشهداء علیه السّلام مشغول زیارت بودم. چون دعای زائرین در قسمت بالای سر امام حسین علیه السّلام مستجاب است، در آنجا از خداوند خواستم مرا به محضر مبارک مولایم حضرت‌ مهدی ارواحنا فداه مشرّف گرداند و دیدگانم را به جمال بی‌مثال آن بزرگوار روشن نماید. ✨ ناگهان هنگامی که مشغول زیارت بودم خورشید جهان‌تاب جمالش ظاهر شد، گرچه در آن هنگام حضرتش را نشناختم؛ ولی شدیدا مجذوب آن بزرگوار شدم، پس به او سلام کردم و از ایشان سئوال کردم: 🔹 آقا؛ شما کیستید؟ ▫️ فرمودند: 🔸 من مظلوم‌ترین فرد عالم هستم. ▫️ من مقصود آن حضرت را متوجّه نشدم و با خود گفتم: 🔹 شاید ایشان از علمای بزرگ نجف هستند و چون مردم به ایشان گرایش پیدا نکرده‌اند خود را مظلوم‌ترین فرد عالم می‌داند. ▫️ در این هنگام ناگهان متوجّه شدم که کسی در کنارم نیست. 💡 اینجا بود که فهمیدم خداوند دعایم را مستجاب فرموده و مرا به لقای حضرتش شرفیاب نموده، و او مظلوم‌ترین فرد عالم و امام زمان من بود، و نعمت حضور آن بزرگوار را زود از دست دادم. ⬅️ صحیفه مهدیه، صفحه: ۵۲ 🏷 🌷در مسیر ظهور 🌷 کانال خادم الظهور خادم الشهدا 🍃🌹 @wwwwwkhadam 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 تاظهورررررر راهی نمانده 🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸داستان مردے بہ پیشگاه (عج) راز دیدار این مرد چه بود؟ استاد_پناهیان 🌷❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖🌷 🍃🌸تاظهورررررر راهی نمانده 🌸🍃 نشر صدقه جاریه 🍃🌺 کانال خادم الظهور خادم الشهدا 🌹🍃 @wwwwwkhadam 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
15.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸تاظهورررررر راهی نمانده 🌸🍃 🎥داستان حاج علی بغدادی به خدمت (عج) 🎙استاد عالــــی ✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌✨ 🌸اللهم لیَّن قَلبی لِولیِ اَمرِک 🌸 🌺نشر صدقه جاریه 🍃🌺 کانال خادم الظهور خادم الشهدا 🍃🌹 💫@wwwwwkhadam💫 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
4_6037274754476409431.mp3
17.88M
🎞داستان همه درخواست فرج برای خودمان است😔همه برای خودمان. کسی‌ آیا فقط برای اوست؟ 🎙حائري ... ------------------------------------------------- ☫☫ •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• [] @wwwwwkhadam 🌸🍃🇮🇷🌷🇵🇸🍃🌸 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── دوستان عزیزت رابه کانال دعوت کنید.👆
4_5902362190962243729.mp3
3.28M
🔴 داستان شیخ حسین سامرایی ودعایی که امام زمان عج به جهت فرج سفارش فرمودند 🎙 🌹 ------------------------------------------------- ☫☫ •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• [] @wwwwwkhadam 🌸🍃🇮🇷🌷🇵🇸🍃🌸 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── دوستان عزیزت رابه کانال دعوت کنید.👆 @azo9kk👈ارتباط باخادم کانال -------------------------------------------------
🌠ملاقات با عجل الله تعالی فرجه الشریف ✨عظمت اشک بر سیدالشهدا علیه السلام سيد بحرالعلوم (ره ) به قصد به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله ، كه گريه بـر امـام حسين (علیه السلام ) گناهان را مي آمرزد، فكر مي كرد. همان وقت متوجه شد كه شخص عربي كه سـوار بـر اسـب اسـت بـه او رسـيد و سلام كرد. بعدپرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفته اي ؟ و در چه انديشه اي ؟ اگر مساله علمي است بفرماييد شايد من هم اهل باشم ؟ سـيـد بـحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مي كنم كه چطور مي شود خداي تعالي اين همه ثواب به زائريـن و گريه كنندگان بر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) مي دهد، مثلا در هرقدمي كه در راه زيارت بـرمـي دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مي شود و براي يك قطره اشك تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده مي شود؟ آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن ! من براي شما مثالي مي آورم تا مشكل حل شود. سـلـطـانـي بـه همراه درباريان خود به شكار مي رفت . در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سـخـتي فوق العاده اي افتاد و بسيار گرسنه شد. خيمه اي را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چـادر، پيرزني را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه عنيزه اي داشتند (بز شيرده ) و از راه مصرف شير اين بز، زندگي خود را مي گرداندند. وقـتي سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولي به خاطر پذيرايي از مهمان ، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگري براي پذيرايي نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طوري كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براي اطرافيان نقل كرد. در نـهـايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهمان نوازي پيرزن و فرزندش راداده باشم ، چه عملي بايد انجام بدهم ؟ يكي از حضار گفت : به او صد گوسفند بدهيد. ديگري كه از وزراء بود، گفت : صد گوسفند و صد اشرفي بدهيد. يكي ديگر گفت : فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. سـلطان گفت : هر چه بدهم كم است ، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام . چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم ، حضرت سيدالشهداء (علیه السلام ) هرچه از مال و منال و اهـل و عـيـال و پـسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت همه را در راه خدا داد پس اگر خـداونـد بـه زائرين و گريه كنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون خدا كه خـدائيش را نمي تواند به سيدالشهداء (علیه السلام)بدهد، پس هر كاري كه مي تواند، انجام مي دهد، يعني با صـرف نظر از مقامات عالي خودش ، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت ، درجاتي عنايت مي كند. در عين حال اينها را جزاي كامل براي فداكاري آن حضرت نمي داند. چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد منبع:كمال الدين ج ۱، ص ۱۱۹، س ۱۱ 🌱 ------------------------------------------------- ☫☫ •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• [] @wwwwwkhadam 🌸🍃🇮🇷🌷🇵🇸🍃🌸 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── دوستان عزیزت رابه کانال دعوت کنید.👆 @azo9kk👈ارتباط باخادم کانال -------------------------------------------------