eitaa logo
🌷خادم الظهور خادم الشهدا🌷
10.1هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
13.7هزار ویدیو
92 فایل
محال‌است‌برای‌ظهورقدم‌برداری‌وشیطان رهایت‌کند. اگر یک نفر را وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری. با نشر پُست ها امام زمان را به دوستان خود معرفی کنید. (تاظهورررررر راهی نمونده) ارتباط بااَدمین . انتقادات پیشنهادات خادم کانال https://eitaa.com/azo9kk
مشاهده در ایتا
دانلود
| | امیرالمؤمنین علیه‌السلام: هركه اطمينان داشته باشد كه آنچه برايش مقدّر كرده است به او مى رسد، دلش آرام گيرد. ‌ غرر الحكم : 8763 ➕ راهیان نور👇 🆔 @rahianennoor_new
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 #ویدئو_کلیپ 🔳 به مناسبت وفات حضرت معصومه(علیهاالسّلام) 🎙 #کربلایی_هادی_کاظمی ➕ راهیان نور👇 🆔 @Rahianenoor_News ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
» 📜 #حــدیث‌امـــروز ❤️قال امـام علی علیه السلام: بهـــترين #وساطتـــــها اين است ڪه ميان دو نفــر در امــر ازدواج وساطت شود تا ســـر و ســــامان بگـــيرند. 📚ميزان الحڪمه ج ۵ ص ۸۷ ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
📜 👈پســـری ازمادرش پرسید: چگونه می‌توانم برای خـودم زنی لایق پیدا ڪنم مادر پاسخ داد: نگران پیدا ڪردن زن لایــق نـباش روی لایق شــدن تمـرڪز ڪن! 🔺حڪایت خیلی از ماهـــاست ڪه هنوز لایقی نشدیم دنبال همسر خـوب و لایــق میگــردیم..! 👌همـون آدمی باش ڪه از همـسرت توقــــع داری و همون آدمی باش ڪه دوســت داری همــسرت باشـــه. ↷↷ http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
ツ 🌷آیت الله تحـــریری: همــواره روح انـسان با ذڪر این #دنیا و شئون آن آلوده می‌شود. برای اینڪه این #آلودگی‌روح از بین برود باید یڪ قـرین ابدی با خـود تهـیه ڪند و آن #ذڪرالله اســـت. 💠 @YekJoreMarefat
🔔 ⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز #جاده صاف و بدون دست انداز ڪسالت آور است این جاده های پُـر پیـچ و خـم هستند ڪه از تو رانـنده ماهــر میسازند.. پس از پیـچ و خم های #زنــدگی شڪـایت نڪن چـون دارن↶↶ به بهترین راننده تبدیلت میڪنن! 💯 #صــبور_باشیـــــم 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
🌟 🌟 چرا نماز از بهترین راه‌های ترک گناهه؟ □نماز دارویـی برای ترڪ گناه است اما روشن است که دارو وقتی میگذارد ڪه طبق دسـتورش مصرف شــــود!! 👈 درحدیث ازامام صادق علیه‌السلام نقل شده : هرڪس دوسـت دارد بداند آیا نـمازش شده یا نه بنگـرد ڪه آیا نـــــمازش او را از گـــــناهان و باز داشــــته یا نه؟! 👌به هر قــدر ڪه نمــازش او را از بــدیها باز داشــته به قدر نمازش پذیرفــته شده است. 📚 بـــحار ج ۸۲ ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
➣ 📜 #یڪـــ‌آیــه‌قـــــرآن و اگر از اڪثر مــــردم روی زمـین #پیــروی ڪنی تـو را از راه خـدا گمــراه خواهـند ڪرد. ڪه اینان #جــز از پی گـمان هوا و هوس نمی‌روند و جــــز اندیشه باطـــل و دروغ چـــیزی در دست نــــدارند. 📒 ســوره انعــام آیــه ۱۱۶ 💟 @YekJoreMarefat
ツ 💞 آه بانـــــو، بگـــــیر دسـتِ مـــــرا ڪه به جز مرا پناهی نیست ▪️ ڪریمة اهـل البـیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها محضر امام عصــر و محبین آنحــضرت تســلیت باد. 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
🕯 💞 سـلام نور دو چشم امام کاظم ما ســلام زیـنبِ تنهاییِ امام رضــــا ســـلام از تـبار علی چقدر رفته وقارت به مادرت زهرا ■ سالــروز وفات ‌حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها تسلیت. ↷↷ http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
🔸لقــمان حڪیم گـــوید: روزی در ڪنار ڪشتزاری از گــندم ایستاده بودم خوشه هایی از گندم ڪه از روی سر بر افراشته و خــــوشه های دیگری ڪه از روی سر به زیـر آورده بودند نظـــــرم را به خـود جلب نمودند و هنگامی ڪه آنها را لمــــس ڪـردم شگـفت زده شــدم!! 👌خـــوشه های سر برافـراشته را از دانه و خوشه های سر به زیر را از دانه های گندم یافتم با خود گفتم: 📣در ڪشـتزار زندگـــــی نیز چـه بسیارند سرهایی ڪه بالا رفته اند اما در خالی اند. 🚫 ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
#حدیث_شماره_۷۵ 🌹امام رضا علیہ السلام مي‌فرمایند: 👌بہ ڪودڪ دستور ده ڪہ بـا دست خودش صدقہ بدهـد، اگر چہ بہ اندازه تڪّہ ناني یا یڪ مشت چیز اندڪ باشد؛ 🍃🌺زیرا هر چیزی ڪہ در راه خدا داده مي‌شود، هر چند ڪم، اگر با نیّت پاڪ باشد زیـاد است. 📚 اصوڸ ڪافي، ج ۴، ص ۴ 💠 @ramzeamaliyat
بیسیم‌چی گردان حنظله، حاج همت رو خواست، حاجی اومد پای بیسیم و گوشی رو به دست گرفت صدای ضعیف و پر از خش‌خش رو از اون طرف خط شنیدم که میگه: "احمد رفت، حسین هم رفت، باطری بیسیم داره تموم میشه عراقی‌ها عن‌قریب میان تا ما رو خلاص کنن من هم خداحافظی می کنم..." حاج همت همانطور که به پهنای صورت اشک می ریخت، گفت: "بیسیم رو قطع نکن، حرف بزن هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت رو قطع نکن" صدای بیسیم‌چی رو شنیدم که می‌گفت: "سلام ما رو به امام برسونید از قول ما به امام بگید همانطور که فرموده بودید حسین‌وار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺟﻨﮕﻴﺪﻳﻢ." و صدای بیسیم قطع شد... 🌷شهید حسینعلی یاری نسب🌷 💠 @ramzeamaliyat
📎شرمنده ام از رویت ای شهید 🌷 به اندازه ی ثانیه های دیروزِ عُمرم و ساعت های باقی مانده ی عُمرم... #شھید_مدافع_حرم_حسین_احمدی 📎سالـــــروز شھـــــادت ว໐iภ ↬ @ramzeamaliyat ⤵️⤵️
روایتی از یڪ ایثار🍁🍃 مادرم یک سال قبل از شهادت حسین فوت کرد. بعد از فوت مادرم حسین کم کم حرف از رفتن به سوریه را زد و می گفت: باید به سوریه بروم ؛حضرت زینب من را طلبیده است. من خوابش را دیده ام. من گفتم نه برادر تو باید ازدواج کنی و تشکیل خانواده بدهی . گفت بعد از جنگ سوریه ازدواج می کنم. برای آموزش به تهران رفت و آموزش دید. آمد از ما خداحافظی کرد و من او را از زیر قران رد کردم پشت سرش آب ریختم به امید دیدار دوباره برایش دعای خیر کردم به او سفارش کردم که از طرف ما هم نایب زیاره باشد و سلام ما راهم به حضرت زینب(س) برساند. وقتی به سوریه رسید،  توی حرم بود که به ما زنگ زد. بعد از آن دیگر هیچ تماسی با هم نداشتیم. یک ماه در سوریه بود و ما از او بی خبر بودیم هروقت زنگ می زدیم موبایلش خاموش بود که خبر شهادتش را به ما دادند . از طرف فاطمیون به ما زنگ زدند. گفتند که حسین زخمی شده است. و بعدا گفتند که شهید شده است و دو سه روز بعد پیکرش به تهران آوردند و داماد من رفت پیکر را شناسایی کرد. پیکرش را تشییع کردند ولی به ما نشان ندادند و گفتند که خمپاره خورده است. پیکر را در اشتهارد به خاک سپردیم. حسین همه زندگیش، از همان کودکیش، جهاد کرده بود تا اینکه در راه حضرت زینب(س) به شهادت رسید . پنج سال نگهداری از مادر مریضم کم از جهاد در جبهه نبود او به خاطر پرستاری از مادرم ازدواج نکرد . سرانجام حسین اینگونه بود که حضرت زینب (س) او را فرا خواند و او لبیک گویان به این راه برود. وقتی شهید شد خیلی غصه حسین را می خوردم که خیری از زندگی و جوانیش ندید و شهید شد. یک شب خواب او  را دیدم که گفت: خواهر غصه من را نخور من زنده ام. ✍راوی ؛ خواهر شهید 🌷شهید حسین احمدی🌷 http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
🌷شهیـد مدافـع حـرم حسیـن محـرابـے را معمولا با دو لقب میشناسند: بعضی‌ها او را بخاطر ارادت زیادش به امام رضا(ع) و شهـادتش در روز شهـادت این امام معصوم، با لقب شهیـد امـام ‌رضـایـے خطاب میکنند و بعضی دیگر به خاطر لبخنـدهای معروفش لقب شهیـد خنـده به او داده اند. ว໐iภ ↬ @ramzeamaliyat
🔴 ترس دشمنان از سردار اسلام 🔸نور #سيگارشان را ديده بود🚬 . چهار نفر را فرستاد تا ببينند قضيه چيست👀 . دو نفر #كومله بودند👥 ، يكي #فرار كرده بود🏃 و يكي را گرفته بودند . ازش پرسيد :" اينجا چكار مي كرديد" .طرف گفت :"شنيده بوديم قرار است #كاوه بيايد. 🔸گفته بودند هروقت رسيد #خبر بدهيد كه #مقر را خالي كنيم."🚨 🔸در مورد كاوه دستور براي كومله #عقب.نشيني بي درگيري بود . درگيري را مدتي #امتحان كرده بودند. ديده بودند فايده ندارد. #شهید_محمود_کاوه🌷 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
#حدیث_شماره_۷۶ 🌹امام علي علیہ السلام مي‌فرمایند: 💠مَڹ تَمَسَّڪَ بِنـا لَحِقَ ، مَڹ تَخَلَّفَ عَنّا غَرِقَ💠 💢هر ڪہ بہ مـا اهڸ بیت چنگ زند بہ ساحڸ نجات رسد ❌و هر ڪہ رهايمـاڹ ڪند غرق شود.⛔️ 📚 أمالي طوسي صفحہ ۶۵۴ 💠 @ramzeamaliyat
🍃❤️🍃 😂😍(( ))😍😂 وقتی پیدا نمیشد یه داشتیم. یکی از بچه ها رو می گرفتیم و بزور می خوابوندیم تا با بیل مکانیکی🚜 رویش خاک بریزن اونم التماس کنه تا شهدا خودشون رو بدهند تا ولش کنیم ... اون روز هر چه گشتیم پیدا نشد، کلافه شده بودیم، دویدیم و رو گرفتیم. خوابوندیمش رو زمین و یکی از بچه ها دوید و بیل مکانیکی رو روشن کرد، تا ناخن های بیل رو به زمین زد که روی عباس خاک بریزه ، پیدا شد. دقیقا همونجایی که می خواستیم خاکش رو روی بریزیم ... بچه ها در حالیکه از شادی می خندیدند ، به عباس گفتند: بیچاره ! تا دید می خوایم رو کنارش خاک کنیم ، خودش رو نشون داد، گفت: دیگه جای من نیست، برم یه جا دیگه برا خودم پیدا کنم.😂😄 چون تو می خواستی کنارش خاک بشی خودش رو نشون داده ها!!! و کلی خندیدیم ...😄😄😍 خاطره ای از زندگی : شهید مجید پازوکی(شهداےتفحص) http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
شهید علیرضا شهبازی: علیرضا می گفت: "آن قدر در سرزمین فکه به دنبال پیکرهای شهدا خواهم گشت تا خودم هم سعادت شهادت پیدا کنم."⚘ می گفت: "مادر نمی دانی خاک فکه چقدر مظلوم است.😔 به خاطر همین مظلومیت است که عاشق فکه و و شهدایش هستم." http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
📎 کلام شهید ای عزیزان راه حق را ادامه دهید، پشتیبان ولایت فقیه باشید، وحدت کلمه را حفظ کرده و ادامه دهنده راه امام خمینی(ره) باشید. 🌷شهید مرتضی احمدی🌷 💠 @ramzeamaliyat
#دلنوشته_همسر_شهید مهردادم شب و روزم از حضورت خالیست اما تو خود را فدای خانه ای دیگر از جنس غیرت و مردانگی کردی،هنوز یکسال بعد از رفتنت نمیخواهم باور کنم که تو رفته ای و دیگر تو را نمیبینم چیزی عوض نشده فقط بین من و جسم خاکی تو فاصله افتاده, همین . مهرداد جان دخترمان آنیسا هنوز صدایت میزند این روزها قاب عکست هم دیگر او را آرام نمیکند،دستهایش دستانت را میخواهند و دلش حضورت را،چشمانش به دنبال بودنت میگردد اما نیستی تا مرهمی بر بیقراریهایش شوی. برایم سخت است که به او بگویم از این به بعد من نقش بابا را هم برایت بازی خواهم کرد... 🌷شهیدمدافع حرم مهردادقاجاری🌷 #سالـــــروز_شھـــــادت http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
#حدیث_شماره_۷۷ 🌹امام علي علیہ السلام مي‌فرمایند: 💠طوبی لمڹ شعل عیبہ عڹ عیوب النـاس💠 ☝️خوشا بہ حاڸ آڹ‌ڪہ عیب خودش، او را از پرداختڹ بہ عیب‌هاے مردم بـاز دارد... 📚 نہج البلاغہ، خطبہ ۱۷۶ 💠 @ramzeamaliyat
از شهیدسعیدبیاضےزاده سلام خدمت شما بزرگواران یک خاطره از فرزندم از سوریه آمده بود ما خیلی خوشحال بودیم چون عزیزمان از سفر آمده سه روز گذشت دوستان و همکلاسیهایش بودند او در این سه روز مرتب با همرزمانش در سوریه در تماس بود یکبار که گفت سعید چه می کنی همه ی فکرت شد گفت من حقیقت خودم اینجا هستم وفکرم فقط سوریه است. به من گفت بابا بیا چند روز برویم من هم که عاشق مسافرت بودم در جواب گفتم از نظر من مشکلی نیست ببین مادرت چه می گوید به مادرش که گفت در جواب، مادرش گفته بود فکر کنم پدرت برنامه اش جورنیست شیخ سعید می گوید پدرم راضی کردنش بامن شما راضی هستی برویم مشهد زنگ زد به حاج آقای اسحاقیان که یک سویت برای ما گرفتند ما با ماشین خودمان با سجاد و سارا حرکت کردیم به طرف شیخ سعید از همان زمان کودکی بسیار به من و مادرش میگذاشت ظهر که ما از می آمدیم چای آماده بود سفره هم آما ده نهار را همراه ما می خوردند بلافاصله پیش دوستانش می رفت از آنجا می رفت پیش چند نفر از رفقایش که از نجف اشرف به مشهد آمده بودند از اذان صبح که بلند می شدند تا آخرشب همش در حرکت بودند انگار خسته نمی شد به مادرش می گفت شما حتی چای نمی خواهد درست کنی فقط به و توجه کن غذا هم برایمان می آورد پیش از اذان ما هر کجای حرم بودیم می آمد نماز کنار هم بودیم یک قرآن از حرم برایش هدیه داده بودند آن قرآن را هدیه به مادرش یک روز هنوز منتظر نماز ظهر بودیم حرف و را پیش کشید گفت ببینید امروز در جنگ است و (ع) به ما می گوید کسی هست از من و اهل بیت من کند آیا کسی هست را برای و فرستاده خدا فدا کند ما باید چه جوابی بدهیم گفت ما همه ی خانواده حاضریم برای آقا امام حسین بدهیم گفت امروز همان روز است ببین مادر این دنیا حالا زود یا دور می گذرد اما در نظر بگیر حضرت فاطمه (س) به شما نگاه نکند شما پسر داشتی جوان داشتی چرا از (س) و سه ساله ام (س) دفاع نکردی یا سرت را بالا بگیری و فاطمه (س) به شما بگوید آفرین برتو و از مرگ و صحبت می کرد برای ما قرآن می خواند و معنی میکرد او خودش به مشهدرفته بود که را امام رضا (ع) امضا کنند و ما را به مشهد برده بود که مادرش را برای رفتن به سوریه راضی کند او اینقدر به ما محبت می کردند خدا می داند ما خجالتمان می شد شهادت حق بود خیلی در این راه تلاش کرد و زحمت کشید خدا روح شهدا را شاد کند و ان شاءالله از دست ما راضی باشند. http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f