• موقع‌خریدِجھیزیھ، خانومِ‌فروشندھ‌به‌گوشیم نگاه‌کردوگفت: این‌عکسِ‌کدوم‌شھیدھ؟(: خندیدم‌وگفتم‌:هنوزشھیدنشده! عکسِ‌شوهرمه #شهید_محمدحسین_محمدخانی! • #خاطراتی_از_شهدا  🌱° • #عاشقانه 🕊💔 ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ به‌کانال‌شهیدابراهیم‌هادی‌بپیوندید👇🏻🌺 ╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮ ❣️ @wwwwwwabrahim ❣️ @wwwwwwabrahim ╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯

#عاشقانه شهدا🍃💍 حسن ارتشی بود و بعد از عقد باید برای گذراندن دوره، می رفت اهواز. بنا بود بعد از دوره اش، بیاید تهران و مراسم عروسی 🎊را برگزار کنیم. هر چهارشنبه برای هم نامه 💌می نوشتیم. هفت روز انتظار برای یک نامه! خیلی سخت بود. بالاخره صبرم تمام شد. دلم طاقت نمی آورد؛ گفتم: «من می رم اهواز!» پدرم قبول نمی کرد؛ می گفت: «بدون رسم و رسوم؟!» جلوی مردم خوبیّت نداره. فامیل ها چی می گن؟! گفتم: جشن که گرفتیم! چند بار لباس عروس👰🏻‍♀و خنچه و چراغانی؟! (مادر شوهرم) گفت: خودم عروسم رو می برم. اصلاً کی مطمئن تر از مادر شوهر؟! این طور شد که با اصرار من و حمایت دخترعمو، زندگی مان بدون عروسی رسمی شروع شد. _همسر شهید حسن آبشناسان🌷💎 ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ به‌کانال‌شهیدابراهیم‌هادی‌بپیوندید👇🏻❤️ ╭━━⊰❀🌺❀⊱━━╮ ❣️ @wwwwwwabrahim ❣️ @wwwwwwabrahim ╰━━⊰❀🌺❀⊱━━╯