eitaa logo
-رایـح‌ـه¹²⁸-
696 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
384 فایل
-بسم‌الله . -من‌کشـته‌اشکم؛ هرمومـنی‌مرایـادکنداشکش‌روان‌شـود♥ . [امام‌حسین-علیه‌السـلام-] -پشـت‌صحنه‌کانال: -بیسمچی:
مشاهده در ایتا
دانلود
••بسم‌رب‌عشق•• عازم یک سفریم"🌸" سفری دور از خود من تا خودم"🤍" مدتی هست نگاهمان به تماشای خداست و امیدمان به خداوندی خدا"☺️" . قرار هست با هم راهی تا بی‌نهایت به دنبال خود واقعی‌مان برویم"👊" مطالبمون منتظرتونن👇 و ... میزبانان خوبی هستیم، پس قدم رنجه فرمایید برای گوش سپاری به محفل‌هایمان"💕" °•ࢪھࢪواݩ‌ࢪاہ؏شق🌿•° ☆Join☆: °•◇•@rahro_mahdi•◇•°
••بسم‌رب‌عشق•• عازم یک سفریم"🌸" سفری دور از خود من تا خودم"🤍" مدتی هست نگاهمان به تماشای خداست و امیدمان به خداوندی خدا"☺️" . قرار هست با هم راهی تا بی‌نهایت به دنبال خود واقعی‌مان برویم"👊" مطالبمون منتظرتونن👇 و ... میزبانان خوبی هستیم، پس قدم رنجه فرمایید برای گوش سپاری به محفل‌هایمان"💕" °•ࢪھࢪواݩ‌ࢪاہ؏شق🌿•° ☆Join☆: °•◇•@rahro_mahdi•◇•°
رمان‌ناحله🌿 همونطور که نگاهم به زمین بود گفتم:بشینید لطفا. آروم قدم برداشت.داشتم با نگاهم قدم هاش و دنبال میکردم که چشمم خورد به سوسک سیاه و گنده ای که تو فاصله دوقدمی فاطمه رو زمین بود و شاخک هاش و تکون میداد 😣 میخواستم بهش بگم که دیگه دیر شده بود و روش لگد کرد🤨. با لحن تاسف باری گفتم :بدبخت و کشتینش با تعجب رد نگاهم و گرفت و رسید به پاهاش تا نگاهش به سوسک زیر پاش افتاد یه جیغ بنفشی کشید و رفت عقب که چادر بلندش زیر کفشش گیر کرد و از پشت کشیده شد. روی زمین نشست.😁 خیلی خندم گرفته بود ولی واسه اینکه ناراحت نشه خودم و کنترل کردم😅 • • •🕊💚• اگهـ دوستـ دارین ادامهـ این رمان جذاب را بخونید🤩به کانال بال پرواز بپیوندید🍃😍 🌿⃟💚@Baalparvaz ✨🌿 • 👑❣ • 😍 این داستان جذاب «رو از دست ندید👌🙊✨🍃
یک کاناال که تا الان یکی از بهترین کانال های ایتا هست هر چی بخوای توش داره🌙 . ..... و خوب هر کدوم از اینا رو میخوای فقط بیا تو کانال زیر بکوب رو پیوستن خوشکلم 😊 🕊 @Kanal_e_Mazhabi
رمان‌ناحله🌿 همونطور که نگاهم به زمین بود گفتم:بشینید لطفا. آروم قدم برداشت.داشتم با نگاهم قدم هاش و دنبال میکردم که چشمم خورد به سوسک سیاه و گنده ای که تو فاصله دوقدمی فاطمه رو زمین بود و شاخک هاش و تکون میداد 😣 میخواستم بهش بگم که دیگه دیر شده بود و روش لگد کرد🤨. با لحن تاسف باری گفتم :بدبخت و کشتینش با تعجب رد نگاهم و گرفت و رسید به پاهاش تا نگاهش به سوسک زیر پاش افتاد یه جیغ بنفشی کشید و رفت عقب که چادر بلندش زیر کفشش گیر کرد و از پشت کشیده شد. روی زمین نشست.😁 خیلی خندم گرفته بود ولی واسه اینکه ناراحت نشه خودم و کنترل کردم😅 • • •🕊💚• اگهـ دوستـ دارین ادامهـ این رمان جذاب را بخونید🤩به کانال بال پرواز بپیوندید🍃😍 🌿⃟💚@Baalparvaz ✨🌿 • 👑❣ • 😍 این داستان جذاب «رو از دست ندید👌🙊✨🍃
••بسم‌رب‌عشق•• عازم یک سفریم"🌸" سفری دور از خود من تا خودم"🤍" مدتی هست نگاهمان به تماشای خداست و امیدمان به خداوندی خدا"☺️" . قرار هست با هم راهی تا بی‌نهایت به دنبال خود واقعی‌مان برویم"👊" مطالبمون منتظرتونن👇 و ... میزبانان خوبی هستیم، پس قدم رنجه فرمایید برای گوش سپاری به محفل‌هایمان"💕" °•ࢪھࢪواݩ‌ࢪاہ؏شق🌿•° ☆Join☆: °•◇•@rahro_mahdi•◇•°
رمان‌ناحله🌿 همونطور که نگاهم به زمین بود گفتم:بشینید لطفا. آروم قدم برداشت.داشتم با نگاهم قدم هاش و دنبال میکردم که چشمم خورد به سوسک سیاه و گنده ای که تو فاصله دوقدمی فاطمه رو زمین بود و شاخک هاش و تکون میداد 😣 میخواستم بهش بگم که دیگه دیر شده بود و روش لگد کرد🤨. با لحن تاسف باری گفتم :بدبخت و کشتینش با تعجب رد نگاهم و گرفت و رسید به پاهاش تا نگاهش به سوسک زیر پاش افتاد یه جیغ بنفشی کشید و رفت عقب که چادر بلندش زیر کفشش گیر کرد و از پشت کشیده شد. روی زمین نشست.😁 خیلی خندم گرفته بود ولی واسه اینکه ناراحت نشه خودم و کنترل کردم😅 • • •🕊💚• اگهـ دوستـ دارین ادامهـ این رمان جذاب را بخونید🤩به کانال بال پرواز بپیوندید🍃😍 🌿⃟💚@Baalparvaz ✨🌿 • 👑❣ • 😍 این داستان جذاب «رو از دست ندید👌🙊✨🍃
رمان‌ناحله🌿 همونطور که نگاهم به زمین بود گفتم:بشینید لطفا. آروم قدم برداشت.داشتم با نگاهم قدم هاش و دنبال میکردم که چشمم خورد به سوسک سیاه و گنده ای که تو فاصله دوقدمی فاطمه رو زمین بود و شاخک هاش و تکون میداد 😣 میخواستم بهش بگم که دیگه دیر شده بود و روش لگد کرد🤨. با لحن تاسف باری گفتم :بدبخت و کشتینش با تعجب رد نگاهم و گرفت و رسید به پاهاش تا نگاهش به سوسک زیر پاش افتاد یه جیغ بنفشی کشید و رفت عقب که چادر بلندش زیر کفشش گیر کرد و از پشت کشیده شد. روی زمین نشست.😁 خیلی خندم گرفته بود ولی واسه اینکه ناراحت نشه خودم و کنترل کردم😅 • • •🕊💚• اگهـ دوستـ دارین ادامهـ این رمان جذاب را بخونید🤩به کانال بال پرواز بپیوندید🍃😍 🌿⃟💚@Baalparvaz ✨🌿 • 👑❣ • 😍 این داستان جذاب «رو از دست ندید👌🙊✨🍃
کتاب یادت باشد کتابی بسیار زیبا در مورد شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مردای به روایت همسر ایشان است. این کتاب روایت عاشقانه ای از زندگی ایشان است که بسیار از خواندن آن لذت برده و به شخصه ۵ مرتبه آن را خواندم. امیدوارم این کتاب را تهیه کنید و از خواندن آن لذت ببرید🌺 📚¦@xobanydigoxam
کتاب آفتاب در حجاب کتابی ست که روایت آفتابی در پس پرده ی حجاب را به تصویر می‌کشد. این کتاب روایتی زیبا از زندگی عمه جان حضرت زینب سلام الله علیها به قلم آقای سید مهدی شجاعی می باشد. به همهٔ شما عزیزان پیشنهاد میکنم این کتاب را مطالعه کرده و زندگی آن حضرت را الگویی بر زندگی خود قرار دهید. 📚@xobanydigoxam
حتما کتاب زینب خانم و من میترا نیستم رو بخونید خیلی جالب و جذاب هست😍
دنبال متنای انگیزشی میگردی؟؟؟🌈🌱 ؟👧🏻 ؟🥺 ؟🍭 📚 ؟🧘🏻‍♀️ پس بیا اینجا که کلی خبر خوب تو راهه🫀 اینجا مرکز حال خوبه❤️‍🩹🌿👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/541131208C55ed8cbd8f از اینستا کوچ کردیم ایتا😎✌️ از دستش نده