◾️#شعر_شهادت_امام_محمدباقرعلیه_السلام2 ◾️
ای آنکه قبرت بی چراغ و سایبان است !!!
روضه نمی خواهی !! مزارت روضه خوان است
گلدسته ات سنگی ست ، روی تربت تو
گنبد نداری ... گنبد تو آسمان است
اصلا نیازی به بیانش نیست دیگر
اوج غریبی تو از قبرت عیان است
تو یادگار داغ های کربلایی
از هرم ماتم در دلت آتشفشان است
هر روضه ات کرب و بلایی می شود ... چون
دور مزار تو پر از نامه رسان است
تو شاهد باران سیل آسای خونی
تو کعبه ای ... چشمت شبیه ناودان است
تو یادگار باغ های لاله هستی
اما به ذهنت خاطرات صد خزان است
جسم تو در خاک بقیع و روحت اما ...
در قلب یک گودال ، هر شب میهمان است
دیدی که در گودال ، جدت را چه کردند
دیدی که عمه روی تَل بر سرزنان است
تو شاهد گل های از ساقه جدایی
دیدی که بر نیزه سرِ پیر و جوان است
تو غیرت اللهی ... غم ناموس دیدی
از داغ غارت در گلویت استخوان است
تو مقتلی هستی که دیده روضه ها را
آنچه زبان از گفتنش هم ناتوان است
📜 #مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمند_و_مستند
🆔👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
#شهادت_امام_محمدباقرعلیه_السلام3 ◾️
هجوم موجِ بلا را به چشم خود دیدم
غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم
به سر زنان پیِ عمه به روی تل رفتم
ذبیحِ دشتِ منا را به چشم خود دیدم
میانِ آن همه نیزه به دست در گودال
سنانِ بی سر و پا را به چشم خود دیدم
به زورِ نیزه زِرِه را ز تن در آوردند
مُرَملٌ بدماء را به چشم خود دیدم
زقتلگاه همه دستِ پُر که می رفتند
به دوشِ خولی عبا را به چشم خود دیدم
زمان حملۀ آن ده سوارِ تازه نفس
غبارِ رویِ هوا را به چشم خود دیدم
میانِ پنجۀ هر نعل تازه و میخش
لباسِ خون خدا را به چشم خود دیدم
سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد
تنِ به خاک ،رها را به چشم خود دیدم
میانِ طایفه ها رأسها که قسمت شد
سرِ همه شهدا را به چشم خود دیدم
عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد
تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم
به پشتِ خیمه به دنبالِ قبر اصغر بود
شکارِ رأسِ جدا را به چشم خود دیدم
فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا
میانِ هلهله ها را به چشم خود دیدم
گذشته از همه اینها به شهرِ بد نامان
زمانِ قحطِ حیا را به چشم خود دیدم
میانِ مجلسِ نامحرمان و بزمِ شراب
ورودِ آل عبا را به چشم خود دیدم
تَهِ پیالۀ خود را کنارِ سر می ریخت
قمار و تشتِ طلا را به چشم خود دیدم
ضریحِ صورتِ جدم دوباره ریخت به هم
شتابِ چوبِ جفا را به چشم خود دیدم
عزیز کردۀ زهرا کنیزِ مردم نیست
اشارۀ دو سه تا را به چشمِ خود دیدم
📜 #مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمند_و_مستند
🆔👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️#شهادت_امام_محمدباقرعلیه_السلام4 ◾️
خوشا بحال دلی که به دلبری برسد
به سفره ی کرم ذره پروری برسد
همه رعیت ارباب میشویم اما
غلام باادب اینجا به برتری برسد
کسی که بر در این خانه سر بلند نکرد
به یک اشاره ی آقا به سروری برسد
اگرچه سائل او بی نیاز از دنیاست
در آخرت به مقامات بهتری برسد
به نیم قطره ی اشک محبتش ندهد
اگر خوشی دو عالم به نوکری برسد
شبیه فطرس درمانده غصه ای دارم
نشسته ام که مگر پر...نه...شهپری برسد
ز "قال باقر علیه السلام " مست شود
اگر کسی به فیوضات منبری برسد
کسی که بر کرمش افتخار میکردند
اگر نبود خلائق چه کار میکردند!؟
قلم به دست گرفته رساله بنویسد
به نام حضرت جل جلاله بنویسد
مقید است به تحلیل کربلای حسین
کنار این همه مقتل ، مقاله بنویسد
مقید است که تاریخ را ورق بزند
دوباره از غم تلخ قباله بنویسد
روایت سفرش سوی کربلا کم نیست
تمام روز و شب اش را به ناله بنویسد
میان روضه ی بازار شام میطلبد
که از نجابت طفل سه ساله بنویسد
تمام مرثیه هایش میان لفافه ست
به اشک چشم تر از "باغ لاله " بنویسد
برای اینکه محرم به کربلا برسم
نشسته ام که برایم حواله بنویسد
کنار این همه ابر بهار گریه کنم
میان روضه ی او زار زار گریه کنم
دلی شکسته و بغضی شکسته تر دارد
دوباره یاد چه کرده که چشم تر دارد ؟!
همیشه مجلس روضه ش پر تلاطم بود
حسین گفتن او مزّه ای دگر دارد
مرور خاطره ها کار هر شب آقاست
چقدر زخم روی زخم بر جگر دارد
چقدر پیر شده ، خم شده ، شکسته شده
به خاطر غم و غصه است ، خب اثر دارد
چقدر این شب اخر به مادرش رفته
میان نافله اش دست بر کمر دارد
لهوف از غم یک صبح تا شبش،گفته
کجا کسی ز غم و غصه اش خبر دارد!؟
میان این همه ارثی که از پدر برده
اگر غلط نکنم گریه بیشتر دارد
همیشه بالش زیر سرش پر از اشک است
چرا که روضه ی گودال زیر سر دارد
غروب روز دهم را نمی برد از یاد
شبیه خیمه شده ، آه شعله ور دارد
به یاد کودکی اش از رقیه می خواند
چه خاطرات عجیبی ز همسفر دارد ...
همین که خار نشسته به پای او کافی ست
خدا کند که دگر زجر دست بردارد
میان دفتر عمرش چه خاطرات بدی
ز چوب و باده و دندان و تشت زر دارد
در آن شبی که سنان بین راه اسیرش کرد
گرسنه بود ولی تازیانه سیرش کرد
📜 #مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمند_و_مستند
🆔👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️#شهادت_امام_محمدباقرعلیه_السلام5 ◾️
آن روزهایِ شعله ور یادم نرفته
دستان تبدارِ پدر یادم نرفته
دریا همان نزدیکی اما تشنه بودیم
بیتابی و چشمانِ تر یادم نرفته
شش ماهه را تیر سه شعبه بُرد با خود
داغِ عجیب ِ این خبر یادم نرفته
گهواره را بردند بعدِ گوشواره
هول و وَلایِ دور و بر یادم نرفته
افتاد خیمه دستِ یک عدّه حرامی
آن لحظهٔ پر دردسر یادم نرفته
بعد از جسارت ها اسارت ها کشیدیم
یک تکه نانِ مختصر یادم نرفته
یکریز در آغوش عمه بغض کردیم
زخم زبانِ رهگذر یادم نرفته
یک گوشه خوابید و صدایش درنیامد
اشک رقیه(س) تا سحر یادم نرفته
دیدم به عینه روضه ها را پیشِ چشمم
لحظاتِ تلخِ آن سفر یادم نرفته!
📜 #مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمند_و_مستند
🆔👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️#شهادت_امام_محمدباقرعلیه_السلام6 ◾️
امشب نشسته در غمِ مردی غریب باز
در سینه ی بقیع سکوتی عجیب...باز_
_امسال هم شبیه به صدسالِ بی حرم
ماییم آن کبوترِ بی بالِ بی حرم...
آه از نهادِ خاک برآمد زِ بی کسی
باران ! به دادِ بغضِ فروخفته می رسی...؟
یک قبرِ خاکی از همه دنیا از آنِ اوست
انگار غربت ارثیه ی خاندانِ اوست...
هر نکته ای نبوده و بوده که یافته...
از بس که علم های نهان را شکافته
اوکه همیشه باقرِ دانش خطاب شد
در آتشِ مصیبتِ مکشوف، آب شد
آن روضه را که ما نشنیدیم دیده است
اینگونه صبر را ،زِ که تعلیم دیده است؟!!
با کربلا عجین شد و در شام پا گرفت...
با غیرت است،صبرِ زیاد از خدا گرفت...
هم شاهداست بر سرِ خورشیدِ بی کفن،
هم آشناست با غمِ زنجیر ، بر بدن...
گرچه به دستِ زجر ،ستم ها کشیده است
اما به پای طفلِ سه ساله رسیده است!؟
در مجلسِ یزید به زخمش نمک زدند
آنجا که عمه زینبِ او را کتک زدند
در خاطرش سیاهیِ بزمِ یزید بود
یاد آوریِشان خودِ زهرِ مدید بود
تا دید مادر و پدرش را به بزمِ شام...
یادِ مدینه، سوخت دلش بین ازدحام...
او وارثِ تمامِ حسین است در قیام
یا ذوالفقارِ حیدر کرار در نیام
او اولین حسین چیِ عالم است، پس...
با لطفِ اوست ذکرِ حسینم به هر نفس
او وارثِ مصیبتِ بی حدِ مجتباست...
دیده که مادرش زنِ تنهای کوچه هاست...
با خاطراتِ کودکی اش او چه می کند؟
هر روز یادِ سیلی و آن کوچه می کند...
در گیرو دارِ هُرمِ نفسهای آخرش
پیچیده باز غصه ی پهلوی مادرش
امشب چقدر غربتتان شکلِ مادر است
تنها امامِ عصر سَرِ قبرتان نشست
ناگاه ابر ،درد و دلش باز می شود
تا گریه میکند سخن آغاز می شود
آخر به بوی سوختنِ یاس می رسد
درد و دلش به روضه ی عباس(ع) می رسد
پایانِ روضه وقتِ گدایی ست ،پس ببین
او آمده زیارتِ اربابِ اربعین...
رمزِ براتِ کرب و بلا شورِ امشب است
امشب که حرفِ روضه ی "همراهِ زینب" است
📜 #مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمند_و_مستند
🆔👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️#شهادت_امام_محمدباقرعلیه_السلام7◾️
آمده ذی الحجه و افتاده ام یاد منا
من شدم عمری اسیر خاطرات کربلا
در لوای علم، کارم روضه خوانی بوده است
چند سالم بوده که قدم کمانی بوده است
باقرم... آنکس که پیرم کرده اند از کودکی
موقع دشنام سیرم کرده اند از کودکی
گرچه بر سجاده کار من دعا بوده فقط
منبر من روضه های کربلا بوده فقط
قال باقر، قال صادق میشود آخر، حسین
نوحه ام حالا شده؛ ای کشته بی سر حسین
سوختم که پیکرم تشییع شد با یاحسین
چونکه در گودال رفته زیر دست و پا حسین
زهر، کاری شد ولی با جان من کاری نداشت
کاشکی زنجیرها در حبس، بیماری نداشت
دومین مردی که در زنجیر می آمد منم
هی زمین میخورد و گاهی دیر می آمد منم
زیر پایم آبله با خار میبینم هنوز
آنقدر شلاق خوردم تار میبینم هنوز
آه و زاری در بیابان داشتیم و خواب نه
سوختم وقتی که آتش بود اما آب نه
سوختم اما نه با این زهر، بلکه در حرم
سوختم چون گفت عمه در حرم، کو معجرم
در اسارت، هیچ چیزی بدتر از این غم نبود
این و آن بودند دور ما یکی محرم نبود
غربت آن عصر عاشوراست میسوزاندم
غارت خلخال از پاهاست میسوزاندم
📜 #مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمند_و_مستند
🆔👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️#شهادت_امام_محمدباقرعلیه_السلام8◾️
دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر
كه گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
كسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر
ز بهر رفع حاجات و نیاز خویش گردیده
سلاطین جهان یكسر گداى حضرت باقر
زبان از وصف او الكن، قلم از مدح او عاجز
كه جز حق كس نمى داند بهاى حضرت باقر
نزاید مادر گیتى ز بهر خدمت مردم
به جود و بخشش و لطف و سخاى حضرت باقر
به ذرات جهان یكسر بود او هادى و رهبر
كه جان عالمى گردد فداى حضرت باقر
برو كسب فضیلت كن چو مردان خدا اى دل
ز بحر دانش بى منتهاى حضرت باقر
اگر گردد شفیع ما بنزد خالق یكتا
بهر دردى شفا بخشد دعاى حضرت باقر
📜 #مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمند_و_مستند
🆔👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
4_6024052852274498071.mp3
4.61M
🎙 نمونه صوتی 🎵 متن روضه شهادت امام باقر علیه السلام فیش شماره(2)👆
✅ #نمونه_صوتی_روضه_امام_محمدباقرعلیه_السلام
🎤#حجت_الاسلام_سمیعی
⚫️ 7 ذی الحجه ⚫️
📜 #مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمند_و_مستند
🆔👇👇👇👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
#ورودیه_محرم1
بسم رب النور رب العشق رب العالمین
بسم احمد ، بسم زهرا و امیرالمؤمنین
بسم رب الجود بسم مجتبی بسم کریم
بسم ثارالله بسم الله رحمن الرحیم
السلام ای بهترین ماه ای محرم السلام
السلام ای بهترین ارباب عالم السلام
از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین
با تمام روسیاهی دعوتم کردی حسین
تا شدم مجنونِ تو عقلم دو چندان رشد کرد
در محرم نور ایمانم فراوان رشد کرد
ذره ای هستم که از مهر شما آکنده ام
شک اگر کردم به درمان شما شرمنده ام
آنکه اهلِ حرف بود و در عمل جا زد منم
آنکه دائم پای عشقت رنگ می بازد منم
تو همان آقایی و روضه همان دارالشفاست
گریه بر داغِ تو بر هر درد بی درمان دواست
قطره ی اشکی سبب شد کور بینا بازگشت
با عصا آمد به سوی روضه با پا بازگشت
هست مدیون تو سر تا پا وجودم یاحسین
بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یاحسین
حرف پیر زیرکی همواره در یادِ من است
مثل او این حرف در طوفان فریاد من است
هر که هستم هر چه هستم بر کسی مربوط نیست
جود اربابم حسین بن علی مشروط نیست
پیرهن مشکی به تن کردن عبادت کردن است
یا حسینِ ما همان قرآن تلاوت کردن است
واجب عینی است گریه قابل تبدیل نیست
کعبه هم تعطیل باشد روضه ات تعطیل نیست
می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار
برتر از عرش است روضه سقف می خواهد چه کار
چادر زهرایِ اطهر سایبانِ روضه هاست
بانویِ پهلو شکسته میزبان روضه هاست
روضه ای را که به پا کرده در این دنیا خودش
اختیارش نیست دست هیچ کس الا خودش
پس به پایِ هم چرا بیهوده می پیچیم ما
پایِ زهرا که وسط باشد همه هیچیم ما
ما تأسی می کنیم امسال بر بانو رباب
سینه زن خواهیم شد حتی به زیر آفتاب
بی اراده غرق ناله بی امان بی اختیار
گریه باید کرد مثل مادران داغدار
گریه های مادرانه یادگار فاطمه است
روضه خواندن کار ماها نیست کار فاطمه است
سوختی در آتش صحرا بُنَیّ سوختم
رفت غارت آن لباسی که برایت دوختم
کاش در گودالِ خون عطشان نبودی لااقل
پیش چشم این و آن عریان نبودی لااقل
شاعر : علی ذوالقد
#مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند
🆔👇تلگرام👇
http://t.me/yamojebalmoztr
🆔👇ایتا👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
#ورودیه_محرم2
حسرت به دل , نماندم و حاجت روا شدم
حالا دوباره با غمتان , آشنا شدم
از کودکی که نامِ تو را گفت مادرم
یک دل نه صد دل , عاشق نام شما شدم
انگار , تشنه میکند این شیرِ مادری
از کودکیم , تشنه ی این روضه ها شدم
از لقمه ی حلال پدر بود , کاینچنین
مشغول گریه بر تن خون خدا شدم
دل جای غیر نیست , به من حق بده حسین
اینگونه جلدِ گنبد کرب و بلا شدم
رخت عزای تو چه میآید به نوکرت
احرام بسته , وارد سعی و صفا شدم
در روضه ها به یاد تنت گریه میکنم
من داغدارِ روضه ی یک بوریا شدم
هر جا شنیده ام که سرت روی نیزه رفت
بی اختیار گریه ی بی انتها شدم
یاد تو و عذاب تنت میکُشد مرا
دلگیرِ “سخت کوشیِ” آن بی حیا شدم
هی میکشید خنجر و میدید خواهرت
میگفت ای خدا , ز حسینم جدا شدم
📜#متن_روضه_روشمند_و_مستند
🆔👇تلگرام👇
http://t.me/yamojebalmoztr
🆔👇ایتا👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️##مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام◾️
باران نمیآید ولی بارانیام من
مردِ غریبِ شهر سرگردانیاممن
باران نمیآید ولی از اشک خیسم
دارم به رویِ خاک از تو مینویسم
کوفه مرا با نالههایم روبرو کرد
بدجور پیشِ زینبت بی آبرو کرد
مَردم ولی با دردها هم گریه کردم
در پیشِ این نامردها هم گریه کردم
پشتِ خودم از دوستان یک تَن ندیدم
غیرِ خودم بی خانمان یک تَن ندیدم
شبهای اینجا کوچههای سرد دارد
یک مَرد با دو کودکِ شبگرد دارد
آقا غلط گفتم مَیا ای رود برگرد
گفتم غلط کردم از اینجا زود برگرد
یاران دیروز آه پُشتم را شکستند
شمشیر دستم بود ، مُشتم را شکستند
اینجا رفیقی داشتم اما پَرم ریخت
یاری که با من بود آتش بر سرم ریخت
یک آشنا سرنیزه بر کتفم فرو کرد
من را به پیشِ زینبت بی آبرو کرد
یاری که با من بود با پا زد بیافتم
تنهاییام میدید اما زد بیافتم
آنکس که روز قبل دستش را فشردم
امروز از دستانِ او یک نیزه خوردم
آقا ، زد و با سر زمین خوردم به گودال
از پشتِ سر آخر زمین خوردم به گودال
آقا به طفلانت قسم هِی مو کشیدند
در پیشِ طفلانم مرا هرسو کشیدند
کوفه چهها با این نفَس با این گلو کرد
من را به پیشِ زینبت بی آبرو کرد
از گوشهای دیدند طفلانم شکستند
چون دندههای سینه دندانم شکستند
این دوستانش ; دشمناش را ندیدی
با حرمله حجمِ کمانش را ندیدی
ای کاش میماندی که این غم سرمیآمد
دندان شیریِ علی هم در میآمد
ای کاش دستی روی حنجر را بگیرد
یا که رُباب از شیر اصغر را بگیرد
ای کاش پیشِ کودکانِ خود نیافتی
یا مَحرمی چشمانِ دختر را بگیرد
ای کاش جایِ خواهرانت وقتِ غارت
یک مَرد باشد راهِ لشکر را بگیرد
ای کاش برگردی نبینی ضجهها را
وقتی سنان پیشِ حرم سر را بگیرد
کوفه مرا با سنگهایش زیر و رو کرد
من را به پیشِ زینبت بی آبرو کرد
برگرد ورنَه کعبه درهم میشود وای
از پنج انگشتت یکی کم میشود وای
📜#متن_روضه_روشمند_و_مستند
🆔👇تلگرام👇
http://t.me/yamojebalmoztr
🆔👇ایتا👇
https://eitaa.com/yaMojebalmoztr
http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a