🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_یازدهم
#بخش_صد_و_نود
#الگوی زندگی برای #همه 🍂◾️
دو همسر مهربان، علی و فاطمه علیهماالسلام، کارهای خانه را بین خود تقسیم کردند.
حضرت فاطمه علیهما السلام عهده دار شد کارهای داخل خانه را انجام دهد؛ خمیر درست کند، نان بپزد و خانه را جاروب کند و...
و علی علیه السلام نیز عهده دار شد کارهای بیرون از خانه را انجام دهد؛ هیزم آورد و مواد خوراکی تهیه کند و...
روزی علی علیه السلام به فاطمه علیهاالسلام گفت:
فاطمه جان! چیز خوردنی داری؟
زهرا علیهاالسلام پاسخ داد:
نه، به خدا سوگند! سه روز است، خود و فرزندانم حسن و حسین گرسنه ایم.
علی: چرا به من نگفتی؟
فاطمه: پدرم رسول خدا مرا نهی کرده که از شما چیزی بخواهم و میفرمود:
هرگز از پسر عمویت چیزی مخواه اگر چیزی آورد بپذیر
وگرنه از او تقاضایی مکن!
علی علیه السلام از خانه بیرون آمد در راه با مردی مواجه شد و مبلغ یک دینار از او قرض کرد تا غذایی برای اهل خانه تهیه کند، در آن هوای گرم مقداد پسر اسود را آشفته و پریشان دید.
پرسید: مقداد! چه شده است؟ چرا در این وقت از خانه بیرون آمده ای؟
مقداد: گرسنگی مرا از خانه بیرون کشانده است. نتوانستم گریه فرزندانم را تحمل کنم.
امام علیه السلام: من نیز برای همین از خانه بیرون آمدهام و من اکنون این دینار را وام گرفته ام، آن را به تو میدهم و تو را بر خود مقدم میدارم. آن گاه پول را به مقداد داد و خود دست خالی به سوی خانه برگشت. وارد خانه که شد، دید رسول خدا نشسته و فاطمه هم مشغول خواندن نماز است و چیزی سر پوشیده در بینشان هست. فاطمه که نمازش را تمام کرد، چون سر پوش را از روی آن چیز برداشت، دیدند ظرف بزرگی پر از گوشت و نان است.
پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید:
فاطمه جان! این غذا از کجا برایت آمده است؟
فاطمه علیهاالسلام عرض کرد: از جانب خدا است و خداوند هر که را بخواهد بی حساب روزی میدهد.
در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود:
می خواهی داستانی کسی را که مانند تو و فاطمه بوده است، بیان کنم؟
عرض کرد: بلی.
فرمود:
مثل تو مثل زکریا است، در محراب وارد مریم شد و غذایی نزد او دید از او پرسید:
مریم! این غذا از کجا است؟
پاسخ داد:
از جانب خدا است و خداوند هر که را بخواهد بدون حساب روزی میدهد.
امام باقر علیه السلام میفرماید:
آنان یک ماه از آن ظرف غذا خوردند و این ظرف همان است که حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه و شریف) در آن غذا میخورد و اکنون نزد ما است. [۱]
این #زنان چه #کرده بودند؟ 🍃◾️
امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرماید:
روزی با فاطمه محضر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسیدیم، دیدیم حضرت به شدت گریه میکند.
گفتم:
پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه میکنی؟
فرمود:
یا علی! آن شب که مرا به معراج بردند، گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم. (و اکنون گریهام برای ایشان است).
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت میجوشد.
زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او میریزند.
زنی را دیدم، گوشت بدن خود را میخورد و آتش از زیر پای او شعله ور است.
و زنی را دیدم دست و پای او را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط است.
زنی را دیدم از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویزان است.
زنی را دیدم، از سر خوک و از بدن الاغ بود و به انواع عذاب گرفتار است.
و زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل میشود و از دهانش بیرون میآید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدان او میکوبند.
حضرت فاطمه علیهاالسلام عرض کرد:
پدر جان! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب میکند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
دخترم! زنی که از موی سرش آویخته شده بود، موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.
و زنی که از زبانش آویزان بود، بدون اجازه شوهر از خانه بیرون میرفت.
و زنی که گوشت بدن خود را میخورد، خود را برای دیگران زینت میکرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.
و زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند، به وضو و طهارت لباس و غسل حیض اهمیت نمی داد و نماز را سبک میشمرد...
و زنی که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود، او زنی سخن چین و دروغگو بود.
و اما زنی که در قیافه سگ بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج میشد، زنی خواننده و حسود بود.
سپس فرمود:
وای بر آن زنی که همسرش از او راضی نباشد و خوشا به حال آن زن که همسرش از او راضی باشد. [۱]
---
📚منابع:
[۱]: ۳۴. ب: ج ۱۴، ص ۱۹۸ و ج ۴۳، ص ۳۱.
[۱]: ۳۵. ب: ج ۸، ص ۳۰۹ و ج ۱۸، ص ۳۵۱ و ج ۱۰۳، ص ۲۴۵ با اندکی تفاوت.
💫 @ya_amiralmomenin110 💫