🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#گزیده_دایره_المعارف_تهاویل_الربیع🔹🌸
#بخش_نود_و_سوم
#امان از دوران #حجاج 🍂🔹
در دوران حکومت عبدالملک بن مروان که، حجاج بن یوسف والی شد به شیعه خیلی سخت گذشت، جدّ اصمعی در پیش حجاج داد زد و گفت: ایها الامیر، پدر و مادرم برمن ظلم کرده اند که، اسم مرا علی گذاشته اند، بی بضاعت هستم و به صله امیر احتیاج دارم، حجاج خنده اش گرفت و گفت: به چیز لطیفی چنگ زدی، و به چیز خوبی توسل کردی، فرمانداری فلان شهر را به تو واگذار کردم ۴۶ مأمون کسی را والی کوفه قرار داد، اهل کوفه به شکایت از والی پیش مأمون رفتند، مأمون گفت از قضا او از همه والیهای ما عادلتر است، و بیش از دیگران مدارا میکند، یکی از حاضرین گفت خلیفه عدالتش از
همه بیشتر است، و عدالت او تقاضا میکند که، برای اینکه شهرهای دیگر هم از عدالت او بهره مند شوند، به شهرهای دیگر هم والی قرار دهد، کوفه سه سال برایش کافی است، مأمون خندید و دستور عزل صادر کرد ۹۹.
در #پنجاه سال بیش از #هزار مرتبه #مطالعه 🍃🔸
در شرح خطبه ۲۱۶ که، امیرالمؤمنین (علیه السلام) بیان خیلی لطیفي در حقیقت مرگ، و گرفتاریهای بعد از آن دارد که، انسان با مطالعه آن موهایش سیخ میشود، شارح میگوید تعجّب من تمام شدنی نیست، از مردی (امیرالمؤمنین) که در جنگ و جهاد، خطبه ای را ایراد میکند که، شنونده آن فکر میکند که، گوینده این کلام طبع شیرها و یوزپلنگها را دارد، و وقتی که موعظه میکند شنونده خیال میکند که، خطیب یکی از
رهبانان است، گاهی به صورت سقراط یونانی، و گاهی به صورت عیسی بن مریم الهی است، قسم به آنچه همه امّتها به آن قسم میخورند، پنجاه سال است این خطبه را میخوانم، و بیش از هزار مرتبه خوانده ام، در هر دفعه از خوف و موعظه، چیز تازه ای درک کردهام که جلوتر مُدرِک آن نبودم ۱۵۳.
#بترس از چنین #خدا 🍂🔹
شارح درباره آیه شریفه: ما غرّک بربک الکریم، گوید: چطوری که دیگران هم گفته اند که، کسی را نرسد که گوید غرّنی کرمک، زیرا که مجموعه صفت هايی که در آیه آمده، در حکم یک صفت است، معنا این میشود که، چه چیز تو را مغرور کرده، بر خدايی که،
اگر بخواهد تو را به صورت میمون، یا خوک، یا به صورت سایر حیوانات وحشی مسخ میکند ۲۴۰.
و امّا جلد دوازدهم
#عمر خطبه #طولانی ندارد 🍃🔸
جاحظ در کتاب البیان والتبین گوید: عمر خطبههای طولانی ندارد، فقط صاحب خطبههای طولانی علی بن ابی طالب (علیه السلام) است ۱۰۸
#عمر گیر #افتاد 🍂🔹
عمر هیچ عجمی بالغ را اجازه ورود به مدینه نمی داد، تا مغیره از کوفه نوشت که، پسری از عجم هست که، هنر زیاد دارد که، به درد مردم میخورد، اجازه میخواهد وارد مدینه
شود، نقاشی، و آهنگری، و نجّاری، خوب بلد است اجازه داد، ابولؤلؤ وارد مدینه شد الحمدلله.
و امّا جلد سیزدهم
کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫