#حدیث_حرزامام_جواد (ع):
↫✳️ خلاصه داستان:
حکیمه خاتون عمه امام حسن عسگری ازام فضل همسر امام جواد (ع) نقل می کند:«روزی نشسته بودم که زن جوانی وارد شدو گفت :من زن همسرت هستم. غیرت زنانه غیر قابل تحملی مرا فراگرفت .وقتی آن زن رفت نزد پدرم(مأمون)رفتم و داستان را در حالی که مست لایعقل بود بدو گفتم شمشیری برداشت و راهی خانه حضرت شد و گفت به خدا او را می کشم. از کار خود پشیمان شدم و به دنبال او رفتم تا این که پدرم بر ایشان وارد شد و چنان با شمشیر بر او زد که بدنش پاره پاره شد صبح نزد پدرم رفتم و به او گفتم:می دانی دیشب ابن الرضا را کشتی پدرم از روی ناباوری غلام خود را صدا زد و بعد از آنکه او هم حرف مرا تأیید کردوی را به خانه امام فرستاد تااز حضرت خبر بگیرد.غلام برگشت و مژده سلامتی امام را به پدرم داد ؛سپس مأمون به دیدار امام رفت وپس از صحبت فراوان حضرت به پدرم فرمودند :
نزد من دعایی است که با آن خودت را از بدی ها وبلایا حفظ کن همچنان که دیشب مرا از شر تو نگاه داشت.
واگر لشکرهای روم وترک را ملاقات کنی و همگی به همراه جمیع اهل زمین علیه تو جمع شوند به تو بدی نرسدو از همه آنها ایمن باشی.
سیدبن طاووس در ادامه می گوید:
روایت است که مأمون به برکت این حرز با روم جنگید و در همه جنگها پیروز شد و هیچگاه این حرز را از خود دور نمی خواست.
↫🍃🌸 سفارش حرز امام جواد (ع)👇🏻
🌸🍃 @TvTebadmin
🌸🍃 @ya_javadollaemeh