eitaa logo
قرار عاشقی با شهیدان
3.9هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
5.7هزار ویدیو
46 فایل
✔غبارروبی گلزار شهدای کرمان چهارشنبه شب ها ساعت ۲۰ خودجوش و مردمی با رمز يا فاطمة الزهرا سلام الله اینجا! ازحاج‌ قاسم هم می گوییم اینکه چه شد حاج قاسم سردار دلها شد ارتباط با ادمین: @Yazahrasalamolah313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷باور کن ، دوستت دارد ! همین که بر ایســتاده ای ، یعنی تو را به حضور طلبیده اند همین که هایت روان میشود ، یعنی نگاهت میکنند ... همین که دست میگذاری بر ، یعنـی دستت را گرفته اند ... همین که سبک میشوی از ناگفته های غمبارت ، یعنی وجودت را خوانده اند ... همین که قول مردانه میدهی ، یعنی تو را به همرزمی قبول کرده اند ... باور کن ، دوستت دارد ! که میان این شلوغی های دنیا هنوز گوشه‌ ی خلوتی برای دیدار نگاه معنویشان داری.... 🕊 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 @ya_zahhra_313
🍃نگاهت هم آنجاست در جست و جوی دوستان .😔 . 🍃چشم هایت رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً را فریاد می زند.😞 . 🍃دیگر نباش . . 🍃قَسَم هایت به شهدا ، کار دستِ دنیا داد و تا قیامت نداشتنت شد. اما تو به رسیدی🥀 . 🍃 را خوب آموختی چون ها را در سرزمین رها کردی و رفتی .🕊 . 🍃 فرمانده بودی اما پایان ، را امضا کردی .😓 . 🍃کاش بود.تا از تو بنویسید و تا همه ی دنیا خواننده قصه ی واقعی رشادت ها و دلاوری هایت باشند .من و این شکسته ام برای از تو نوشتن بسیار کوچک ایم.✍😞 . 🍃راستی حال که به آرزویت رسیدی و به خیلِ پیوستی. برای دعا کن..😥 🍃آن هاکه آرزوی دارند.😰 . 🍃مدتی است راه را گم کرده اند. . 🍃 دنیا شده اند اما به آزادی نفس دارند.💚 . 🍃دلشان برای یک خالصانه و ندامت لک زده است.😭 . 🍃برای آنانکه که از دنیا و بازی هایش هستند دعا کن.😓 . 🕊 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 @ya_zahhra_313
🏴 ناگهان باز دلم 💗یاد تو افتاد، گرفت... 😔 💥فرازی از وصیت نامه سلیمانی: «همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ، یک ذخیره ارزشمند دارد👌 💫 و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر بر اهل‌بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم»💥 🕊 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 @ya_zahhra_313
به اصرار از شهيد مرتضى عطايى (ابوعلى) توصيه‌اى خواستم. گفت: «این توصیه‌ی شهید نجفی هست؛ هر روز یکبار برای حضرت علیه‌السلام بریزید. وفقکم الله و ایاکم ان‌شاءالله»🖤 👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است👉 🕊 🌷🕊🌷🕊🌷 @ya_zahhra_313
♡از یار بی وفا به امام غائب و تنها...♡ 🍃آقاجان سلام... اگر بگویم دوری‌ات سخت است و زمان، بی قراریِ را شهادت می دهد، اغراق کرده ام... 🍃دلم گرفته نمی دانم شاید ترک خورده یا پیر شده از درد های آخرالزمان. مهمان همیشگی دلم است و ، تنها رفیق روزهای بی کسی...😔 🍃مولا جان... ببخش که در هیاهوی دنیا و خوشی ها فراموشت کرده ایم و همچون جد غریبت، مانده ای در میان شیعیان. 🍃هنوز برای عده ای، خورشیدِ پشت ابرهای گمراهی هستی. قدمی برنداشتیم و از طلوع چیزی نگفتیم... 🍃گناه کردیم و بیخیال ناله شدیم. پرونده سیاه اعمال را دیدی و اشک ریختی و واسطه شدی برا بخششمان...🥺 🍃راه را گم کرده و از کوچه های سردرآوردیم. با ایمان سست و دلِ لبریز از کینه و نفرت به هم ظلم کردیم و به کارهایمان افتخار... 🍃خیابان هایمان شبیه تالار عروسی شده و انسان ها، عروسک های پررنگ و لعاب پشت ویترین. عیب از ما است اما دین را پیش چشم خیلی ها بد کردیم...😞 🍃دست به دعا گرفتیم و ها را لیست کردیم و یادمان رفت برای دعا کنیم. عهد نامه نوشتیم اما مانند مردم به عهدها عمل نکردیم. دلمان به وعده های دنیا خوش شد و شمشیر را تیزتر کردیم... 🍃یا صاحب الزمان... ما رفیق نیمه راه بودیم اما مسلم‌ها و حبیب‌ها و حرّهای زمان به یادت هستند، برای ظهورت دعای فرج می خوانند، می کنند و می شوند. به حرمت یاران خوبت ما را ببخش😓 🍃آقای من... غرق شده ایم در باتلاق گناه اما امیدمان به ظهور است. بیا و نجاتمان بده. بیا و پایان بده به این هجران. بیا و انتقام سیلی را بگیر، انتقام رگ های بریده، گوش بی گوشواره و روزهای اسارت.... ✍نویسنده : 🌹🍃🌹🍃 👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است 👉 🕊 🌷🕊🌷🕊🌷 @ya_zahhra_313
سردار شهید علی شفیعی تولد 1345/08/18 کرمان شهادت 1365/10/4 جزیره ی ام الرصاص سمت:فرمانده محورهای عملیاتی لشکر41 ثارالله کرمان خاطراتی از سردار شهید علی شفیعی کمک به نیازمندان در نیمه های شب درب اولین منزل ایستاد، گره گونی را باز کرد و پلاستیکی را کنار در گذاشت، چند مرتبه به شدت در را کوبید و سریع رفت، در باز شد، زنی پلاستیک کنار در را برداشت، به بیرون سرک کشید و برگشت . هیچ گاه جنگ و جبهه را رها نکرد و سختیهای آن را با جان و دل پذیرفت . در والفجر 8 در کارخانه نمک فاو آنقدر مانده بود که یک لایه نمک بر پوستش نشسته بود و با شوخی به بچه ها می گفت "اگر می خواهید من دارم "دستی بر موها و صورتش می کشید و نمک می ریخت ، از بس با شور کارخانه وضو گرفته بود ، تمام دست و صورتش شوره بسته بود . او با این وضع مشکل هم حاضر نبود وظیفه خود را زیر پا بگذارد و برای آسایش خودش کار و را رها کند. فرازی از نامه باش به و به درستی نیتم وتورا بهترین ها و ها واعمال ها یافتم پس مرابه راه خودت فراخوان و بدان از تمامی جاری بریدم تا به تو بپیوندم . خدایا من خواهان هستم پس در حقم لطفی کن ، خدایا این دست ها در تو را زده است خدایا این چشم ها بهانه تو رامی گیرد و بی اختیار می ریزد. 👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است 👉 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 @ya_zahhra_313