eitaa logo
با نوای کاروان
20.8هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
5.3هزار ویدیو
496 فایل
🌐زیست بوم مجازی.. ⭐به روزترین محتوای رسانه ای در حوزه فرهنگی،مذهبی،اجتماعی ⭐سخنرانی،مداحی،ادعیه ومناجات ⚡معرفی مداحان جوان و نوجوان ⚡معرفی هیئات شاخص کشور ⚡خدمات رسانه ای درحوزه مشاوره ⚡کانال صبح ظهور @sobhezohor کانال آموزشگاه: @Content_club
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ❤️احـــتـــرام به پــدر ✍پيرمردي تصميم گرفت تا با پسر، عروس و نوه چهار ساله خود زندگي کند. دستان پيرمرد مي لرزيد و چشمانش خوب نمي ديد و به سختي مي توانست راه برود. هنگام خوردن شام، غذايش را روي ميز ريخت و ليواني را بر زمين انداخت و شکست. پسر و عروس از اين کثيف کاري پيرمرد ناراحت شدند: بايد درباره پدربزرگکاري بکنيم، و گرنه تمام خانه را به هم مي ريزد. آنها يک ميز کوچک در گوشهاتاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهايي آنجا غذا بخورد. بعد از اينکه يک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست، ديگر مجبور بود غذايش را درکاسه چوبي بخورد. هروقت هم خانواده او را سرزنش مي کردند، پدربزرگ فقط اشک مي ريخت و هيچ نمي گفت. يک روز عصر، قبل از شام، پدر متـوجه پسر چهـار ساله خود شد که داشت با چند تکـه چوب بـازي مي کرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم، داري چي درست مي کني؟ پسر با شيرين زباني گفت: دارم براي تو و مامان کاسه هاي چوبي درست مي کنم که وقتي پير شديد، در آنها غذا بخوريد! و تبسمي کرد و به کارش ادامه داد.از آن روز به بعد همه خانواده با هم سر يک ميز غذا مي خوردند. ┄┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/2828337165C01ca42dcd2