🌻🌜🌻🌜🌻🌜🌻
#از_او_بگوییم
💠قدمی برای فرج!
🔹بوی گِز پرهایش به مشام میرسید. اگر کمی جلوتر میرفت بالهایش هم میسوخت! اما سر را به پایین چرخاند و با همان عجله برگشت. غوغای جمعیتی که تمام بلندیها را سیاه کرده بودند و صورتشان مثل شاطرها قرمز شده بود همراه با دود و زبانههای آتش در دره موج میزد و از دامن کوه بالا میآمد. آسمان گرفت.
– چه میکنی؟ این آتش است! برای چه این قدر میروی و میآیی؟
– با منقار آب میآورم و بر آتش میریزم.
– میخواهی با یک منقار آب، یک کوه آتش را خاموش کنی؟!!
چشمان خیس گنجشک برقی زد و گفت: میدانم این آب برای این آتش کم است؛ میخواهم برای نجات ابراهیم بیشترین کاری که در توان دارم انجام دهم.
📌امروز حضرت حجت بن الحسن علیه السلام، پسر ابراهیم خلیل است؛ بیاییم برای فرج او بیشترین کاری که در توان داریم انجام دهیم…
#امام_زمان
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها 🤲🏻
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 باماهمراه باشید 👇👇👇
☫ڪلناعباسڪیازینب(س)
🌹@yaaazeynaabb🌹
.
#از_او_بگوییم
💠کسوف نور!
🔹ششصد سال درهای آسمان باز نشده بود! وحی نازل نشده بود! ششصد سال، زمین نگاهِ ملتمسانهاش را به آسمان دوخته بود!
حالِ آن روزگار را امیرالمؤمنین علیهالسّلام اینطور وصف کردهاند:
اَرْسَلَهُ عَلى حینِ فَتْرَه مِنَ الرُّسُلِ؛ خداوند، محمّدش را وقتی فرستاد که فاصله میان پیامبرها زیاد شده بود …
و طُولِ هَجْعَه مِنَ الاُْمَمِ؛ خواب غفلت امّتها طولانی شده بود …
وَ اعْتِزام مِنَ الْفِتَنِ؛ فتنهها جدی شده بود …
وَ انْتِشار مِنَ الاُْمُورِ؛ امور حیات بشر از هم گسیخته بود …
وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ؛ آتش جنگها شعلهور بود...
وَ الدُّنْیا کاسِفَهُ النُّورِ؛ و دنیا در کسوف نور بود…
ظاهِرَهُ الْغُرُورِ؛ و روی فریبش نمایان بود …
عَلى حینِ اصْفِرار مِنْ ورقها؛ برگهای حیاتش زرد شده بود …
وَ اِیاس مِنْ ثَمَرِها؛ و همه از میوه دادن و بارور شدن زندگی ناامید شده بودند …
وَ اغْوِرار مِنْ مائِها؛ و آب حیات فروکش کرده بود …
قَدْ دَرَسَتْ مَنارُ الْهُدى؛ نشانههای هدایت کهنه شده بود …
وَ ظَهَرَتْ اَعْلامُ الرَّدى؛ و نشانههای گمراهی نمایان شده بود …
‼️ میبینید؟! حالِ زمانهی ما هم انگار بیشباهت به هنگامهی بعثت نیست!
دعا کنیم خداوند مهدیاش را همینروزها بفرستد، همینروزها که دنیای ما هم در کسوف نور است...
#امام_زمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها 🤲🏻
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 باماهمراه باشید 👇👇👇
☫ڪلناعباسڪیازینب(س)
🌹@yaaazeynaabb🌹
#از_او_بگوییم
💠ما به وعدهی خود وفا کردیم، شما چه میکنید؟
🔹ابوبصیر می گوید؛ به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: فلان مرد شراب می خورد و کارهای حرام انجام می دهد.
حضرت فرمودند: هنگامی که به کوفه برگشتی، به دیدن تو می آید. به او بگو: جعفر بن محمد گفت: این کارهایی که می کنی را ترک کن، من ضامن می شوم که خدا بهشت را به تو عنایت کند.
🔹هنگامی که به کوفه برگشتم، او هم به همراه اشخاص دیگر به دیدن من آمد. او را نگهداشتم تا منزل خلوت شد و پیغام حضرت را به او رساندم. او پذیرفت و دست از آن کارها کشید. آن گاه چند روزی بیشتر نگذشت که پیغام داد من بیمارم؛ پیش من بیا.
من به منزل او رفت و آمد کرده و او را مداوا می کردم تا هنگام مرگ او رسید.
موقع جان دادن، کنار بستر او بودم؛ حمله ی غشی به او دست داد و هنگامی که به هوش آمد گفت: ابوبصیر! مولای تو به وعدهی خود وفا کرد.
این را گفت و از دنیا رفت، و چون سال آینده به حج رفتم، خدمت حضرت صادق علیهالسلام رسیدم و هنگامی که اجازه خواسته و وارد شدم، هنوز یک پایم در صحن خانه و پای دیگرم در دالان بود و پیش از آن که سخنی بگویم از داخل اتاق فرمودند: ای ابوبصیر! ما به وعدهیمان در بارهی رفیقت وفا کردیم!
📚 بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۱۴۶
📌دوستداران امام زمان!
فرصت زیادی پیش رو نیست، شاید فردا دیر باشد، و چه بسا دقایقی دیگر نوبت ما برسد، توبه کنیم و به آغوش حجت خدا بازگردیم، این گونه #امام_زمان علیه السلام را خشنود کردهایم…. حضرت صاحب الامر علیه السلام، همیشه به وعده ی خود در مورد مردمان و شیعیان وفا می کنند…
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها 🤲🏻
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 باماهمراه باشید 👇👇👇
☫ڪلناعباسڪیازینب(س)
🌹@yaaazeynaabb🌹
.
#از_او_بگوییم
💠با امام زمانتون حرف بزنید!
🔹صبح زود رفتم برای خرید نان تازه. آقایی شیک پوش زودتر از من رسیده بود. نانوا خمیرهای نان بربری را پهن کرده و با چوب بلندش میچید توی تنور. بلند بلند حرف زدن نانوا و شاگردش توجه هر دوی ما را جلب کرد. به آقای شیک پوش به شوخی گفتم: معلوم نیست این دو بزرگوار، الان این طوری بلند بلند صحبت میکنن، تا آخر شب چه قدر کشش حرف زدن دارن؟
🔹آقای شیک پوش گفت: ولی حرف زدن خیلی خوبه! اصلا حرف زدن یه نعمت بزرگه! من هر وقت دلم میگیره یا مشکلی پیدا میکنم به برادر بزرگترم زنگ میزنم و با او حرف میزنم و آرامش میگیرم!
و ادامه داد اصلا حرف زدن با دیگران دل آدم را باز میکنه. علی الخصوص که شنونده، آدم دانا و دلسوزی باشه! برادرم برای من همین طوره!
گفتم: چه حرف به جایی زدین! بیخود نیست که استاد ما میگفت: با امام زمانتون حرف بزنید! حرف زدن با ایشان ،نه تنها دل خودتون را باز میکنه، بلکه دل امامتون را هم شاد میکنه!
🔹آقای شیک پوش پرید وسط حرفم و پرسید: کِی و کجا میشه با #امام_زمان حرف زد؟
باید بریم جمکران؟
گفتم: استاد ما میفرمود؛ همیشه و همه جا میشه با امام زمان حرف زد، امام زمان هم شنوای حرف شماست و هم داناست و هم دلسوز! امتحان کنید! من که بارها آزمودهام و از سر دلسوزی برای شما میگویم!
🔹نانهای داغ بربری از تنور بیرون آمدند و نانوا و شاگردش همچنان گرم گفتگو بودند و مرد شیکپوش در حال خداحافظی گفت: قول استاد شما را امتحان میکنم، مطمئنم نتیجه میگیرم!
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ