eitaa logo
یادِ شهدا
1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
2 فایل
مقام معظم رهبری: گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست.‌ 💌این دعوتی از طرف شهداست؛ شهدا تو رفاقت سنگ تموم می‌ذارن و مدیون هیچکس نمی‌مونن! کپی با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان✅ ادمین کانال @yade_shoohada
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀غنچه‌ی نشکفته شهیده "سارا اکبری" 💔 در سال ۱۳۶۴ در یک خانواده مذهبی و پای‌بند به ارزش‌های انقلاب، متولد شد، او در کانون گرم خانواده‌ای که بانوی شهید پروین اسماعیلی‌لیما و پاسدار شهید قاسم اکبری پایه‌گذارش بودند، پرورش یافت. سارا تنها دو سال در این دنیا فرصت زندگی یافت و آنچنان طهارت در جان او رسوخ کرده بود که از هر جهت، قابلیت پذیرش فیض خالق کریم را یافت و سرانجام در ۱۰ مهر ماه ۱۳۶۶ هنگامی‌که به اتفاق پدر، مادر و خواهرش به منزل‌شان در شهرستان خاش استان سیستان و بلوچستان، بازمی‌گشتند، مورد اصابت تیر سیه‌دلان شرور واقع شدند و در دم، جان به جان آفرین تسلیم کردند، آنها در روستای لیما اشکور شهرستان رامسر به خاک س‍‍پرده شدند. ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچه‌ی نشکفته شهیده "سارا اکبری" پنجم 🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀غنچه‌ی نشکفته شهیده "تهمینه خاکبازیان" 💔در بیست و پنجمین روز از تیرماه سال ۱۳۶۱، در شهرستان خرم آباد همچون غنچه‌ای شکفت. پدرش محمدتقی و مادرش ماه سلطان نام داشت. بیست  و سوم دی ماه سال ۱۳۶۵، در حالیکه تنها ۴/۵ بهار از عمر کوتاهش می‌گذشت، در زادگاهش بر اثر بمباران هوایی دشمن همچون گلی پرپر شد و در گلزار شهدای آرامستان خضر خرم آباد آرام گرفت. ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچه‌ی نشکفته شهیده "تهمینه خاکبازیان" ششم 🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀کودک شهید "بهنام محمدی" 💔شهید بهنام محمدی در تاریخ ۱۲ بهمن ماه ۱۳۴۵ در منزل پدر بزرگش در خرمشهر به‌دنیا آمد. ریزه بود و استخوانی. اما فرز چابک بازیگوش و سرزبان دار. در مقاومت خرمشهر به همراه سایر مدافعین حضور اثرگذاری داشت.بهنام می‌رفت شناسایی.  گاهی گیر عراقی‌ها می‌افتاد. چند بار گفته بود: «دنبال مامانم می‌گردم، گمش کردم.» عراقی‌ها فکر نمی‌کردند بچه ۱۳ ساله برود شناسایی؛ رهایش می‌کردند.  یک اسلحه به غنیمت گرفته بود؛ با همان اسلحه ۷ عراقی را اسیر کرده بود. شهر دست عراقی‌ها افتاده بود. در هر خانه چند عراقی پیدا می‌شد که کمین کرده بودند یا داشتند استراحت می‌کردند. خودش را خاکی می‌کرد. موهایش را آشفته می‌کرد و گریه‌کنان می‌گشت خانه‌هایی را که پر از عراقی بود به‌خاطر می‌سپرد. عراقی‌ها هم با یک بچه خاکی نق نقو کاری نداشتند. گاه می‌رفت داخل خانه‌ها پیش عراقی‌ها می‌نشست مثل کرولال‌ها از غفلت عراقی‌ها استفاده می‌کرد و خشاب و فشنگ و کنسرو برمی‌داشت. خمپاره‌ها امان شهر را بریده بودند و درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود. کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش) اوضاع خیلی سخت شده بود؛ ناگهان بچه‌ها متوجه شدند که بهنام گوشه‌ای افتاده است و از سر و سینه‌اش خون می‌جوشید. پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود. چند روز قبل از سقوط خرمشهر، در ۲۸ مهر ۱۳۵۹ پر کشید. ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به کودک شهید "بهنام محمدی" هفتم 🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀غنچه‌ی نشکفته شهید "محمدطاها اقدامی" 💔محمدطاها کودک ۴ ساله‌ای بود که در تاریخ ۳۱ شهریور ۹۷ و در حادثه تروریستی اهواز به شهادت رسید. این حمله حدود ساعت ۹ صبح حوالی پادگان لشکر ۹۲ زرهی اهواز رخ داد. مهاجمان مسلح که پیش از اجرای این مراسم در پشت محل برگزاری رژه کمین کرده و منتظر بودند، نیم ساعت پس از آغاز مراسم، مسیر رژهٔ یگان‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی وارتش جمهوری اسلامی ایران را به رگبار گلوله بستند. این شهید ۴ ساله فرزند یکی از کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران است که به همراه مادرش برای تماشای رژه نیروهای مسلح در این مراسم حضور یافته بود. در این حادثه مادر محمد طاها نیز زخمی شد. محمدطاها اهل روستای ازان شهر میمه متولد سال ۱۳۹۲ به عنوان کوچکترین شهید این حادثه شناخته شد.  ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچه‌ی نشکفته شهید "محمدطاها اقدامی" هشتم 🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀کودک شهید "محمدحسین فهمیده" 💔محمد حسین فرزند محمد تقی در سال ۱۳۴۶ در خانواده‌ای مذهبی در محله پامنار شهر قم چشم به جهان گشود. در همان روزهای نخست جنگ تحمیلی، محمد حسین خود را به شهرهای جنوب کشور می رساند و با گروهی از دانشجویان انقلابی دانشکده افسری برخورد کرده و به نزد فرمانده آنان می‌رود و از او می‌خواهد که وی را با خود ببرند. فرمانده امتناع می‌کند، اما شهید فهمیده ، آن قدر اصرار می‌کند تا فرمانده را متقاعد می‌کند که برای یک هفته او را همراه خود به خرمشهر ببرد. او به اتفاق دوست شهیدش محمد رضا شمس، در یک سنگر قرار داشتند تا در هجوم عراقی‌ها به خرمشهر محاصره می‌شوند. محمد رضا شمس، دوست و هم سنگر حسین زخمی می‌شود و حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط می‌رساند و به سنگر خود بر می‌گردد و می‌بیند که تانک‌های عراقی به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و در صدد محاصره آن ها هستند. حسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در دستش گرفته بود به طرف تانک‌ها حرکت می‌کند. تیری به پای او می‌خورد و از ناحیه پا مجروح می‌شود. با این وجود خود را به تانک پیشرو می‌رساند و آن را منفجر می‌کند و خود نیز تکه تکه می‌شود. افراد دشمن گمان می‌کنند که حمله‌ای از سوی نیروهای ایرانی صورت گرفته است، تانک‌ها را رها کرده و فرار می‌کنند. در نتیجه، حلقه محاصره شکسته می‌شود و نیروهای کمکی هم می‌رسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاک سازی می‌کنند. ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به کودک شهید "محمدحسین فهمیده" نهم 🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀غنچه‌ی نشکفته شهید "رضا آقایی" 💔"شهید رضا آقایی" در ۳۰ شهریور ماه سال ۱۳۴۶ در اراک به دنیا آمد. او در ۲۶ دی ماه سال ۱۳۶۵ بر اثر بمباران منزل مسکونی توسط جنگنده های متجاوز دشمن، همزمان با اوج عملیات مهم کربلای پنج به شهادت رسید. پدرش رزمنده بود، و در موقع بمباران جبهه بود این شهید فقط و فقط ۴۷۶ روز در این دنیا زندگی کرد. در آن سال ها بعثی های جنایتکار هر وقت در میدان جنگ و نظامی، شکستی را مُتحمل می شدند، جنگ شهری و بمباران مناطق مسکونی را برای فشار و انتقام از ایران افزایش می دادند ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچه‌ی نشکفته شهید "رضا آقایی" دهم 🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀غنچه ی نشکفته شهیده "طاهره جمشیدی" ❤️‍🔥ای کاش به خانه ما موشک بزنند؛ تهران خانه امام است... 💔در یکی از روزهای سال ۱۳۶۳، سومین فرزند ام‌البنین و رضا در شهر کرج چشم به هستی گشود و در دامان پدر و مادری مؤمن و متدین پرورش یافت؛ نامش را «طاهره» گذاشتند. مادر طاهره می‌گوید:«با توجه به این که کم‌سن و سال بود، اما بیشتر از سنش می‌فهمید و به امام علاقه زیادی داشت؛ زمانی که تصویر حضرت امام بر روی صفحه تلویزیون نمایان می‌شد، مقابل آن می‌ایستاد و چهره امام را می‌بوسید. در زمان موشک باران، سعی می‌کردم با صحبت کردن او را  آرام کنم و می‌گفتم:«آنها می‌روند تهران را بمباران می‌کنند و دیگر به کرج نمی‌آیند!» او در مقابل حرفم ناراحت می‌شد و با اعتراض می‌گفت:«تهران نه! تهران خانه امام است! بهتر است بیایند و به خانه ما موشک بزنند.» 🥀وی به مانند دیگر فرزندان خانواده‌های ایثارگر، از نعمت حضور پدر، بهره چندانی نداشت، سرانجام در ۱۸ فروردین ماه ۱۳۶۷ در حالی که همراه با خواهرش فاطمه، مشغول بازی بود، بر اثر بمباران هوایی دژخیمان بعثی، برای همیشه چشم از دنیا فرو بست و پیکر پاکش همراه با پیکر خواهرش در روستای باندر مرزن‌آباد چالوس به خاک سپرده شد. ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچه‌ی نشکفته شهیده "طاهره جمشیدی" یازدهم 🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀غنچه‌ی نشکفته شهیده "سمانه اکبری" ❤️‍🔥شهیده چندماهه 💔سال ۱۳۶۶ در خانواده‌ای مؤمن و از دامان مادر شهیده‌ای چون پروین اسماعیلی‌لیما، دختری دیده به جهان گشود که اسمش را سمانه گذاشتند؛ وی در طول یک سال زندگی کوتاه خود، طهارت، عشق و محبت را از مادر و پدرش آموخت،؛ گویا شهادت در رگ‌ها و گوشت و پوستش جریان داشت. 🥀سرانجام در زمان هجرت خانواده به زاهدان و در هنگام بازگشت خانواده به منزل‌شان در شهرستان خاش، مورد اصابت تیرهای زهرآلود و خشم‌آگین سیه‌دلان واقع شدند و آرام در آغوش پُرمهر و سرخ مادر در دهم مهر ماه ۱۳۶۶ به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهیده چند ماهه در روستای لیما از توابع اشکور رامسر به خاک سپرده شده است. ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچه‌ی نشکفته شهیده "سمانه اکبری" دوازدهم 🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀غنچه‌ی نشکفته شهیده "زهرا کریمی" 💔سال ۱۳۵۸ در خانواده‌‌ی مذهبی و سادات کریمی، دختری به دنیا آمد که والدینش نام زهرا را برای او برگزیدند؛ زهرا در خانواده‌ای متدین و در دامان پدر و مادری خونگرم و پُرمهر پرورش یافت. پس از رسیدن به سن هفت سالگی همراه با دوستان و هم‌سالانش به مدرسه رفت و مشغول به تحصیل شد، پدر و مادرش از اهالی مرزن‌آباد چالوس بودند، که به‌ علت شرایط شغلی به کرج مهاجرت کرده و در این شهر ساکن شدند. زهرا سال دوم دبستان بود، که هجدهم مهر ماه ۱۳۶۷ بر اثر بمباران هوایی منطقه اسلام‌آباد کرج، به اتفاق جمعی از اعضای خانواده، دار فانی را وداع گفت و به سوی حق شتافت. ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچه‌ی نشکفته شهیده "زهرا کریمی" سیزدهم 🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀غنچه‌ی نشکفته شهیده "سمیه کریمی" ❤️‍🔥همانند غنچه‌ای تازه شکفته به خاک و خون کشیده شد... 💔شهیده "سمیه کریمی" سال ۱۳۶۲ در خانواده‌ای پر جمعیت چشم به جهان گشود و در دامان پدر و مادری باتقوا و مذهبی رشد کرد. او نیز همانند دیگر هم‌سالانش از جنایت‌های رژیم بعثی عراق در امان نماند و این کوردلان از خدا بی‌خبر، خانواده سمیه را مثل بسیاری از خانواده‌های دیگر داغدار کردند و سمیه 5 ساله همراه با مادر و خواهرش در بمباران ۱۰ صبح هجدهم فروردین ماه ۱۳۶۷، همانند غنچه‌ای تازه شکفته به خاک و خون کشیده شد. 🥀پیکر پاکش در کنار تابوت مادر و خواهر، بر روی دستان هزاران نفر از مردم شهیدپرور چالوس و مرزن‌آباد تشییع و در روستای پنجک مرزن‌آباد به خاک سپرده شد.‏ ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچه‌ی نشکفته شهیده "سمیه کریمی" چهاردهم 🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀غنچه‌ی نشکفته شهیده "صغری جمشیدی" ❤️‍🔥شقایق سرخ؛ 💔سال ۱۳۶۵ از پدر و مادری مازندرانی به نام ام‌البنین و رضا، دختری در کرج به‌ دنیا آمد که اسمش را صغری گذاشتند. صغری در کنار دیگر برادران و خواهران در آغوش گرم خانواده رشد کرد و پرورش یافت. شرایط خاص کشور در زمان جنگ تحمیلی موجب شد تا رضا جمشیدی پدر صغری نیز همانند بسیاری از مردان این سرزمین در جبهه حضور یابد. دژخیمان از خدا بی‌خبر و دیوصفتان در طول ۸ سال جنگ تحمیلی، بارها و بارها مناطق مسکونی را بمباران می‌کردند تا ایران اسلامی را مجبور به ترک میدان مبارزه و پذیرش صلحی نابرابر کنند. به همین دلیل هجدهم فروردین ماه ۱۳۶۷ بمب‌های خودشان را بر سر مردم مظلوم و بی‌دفاع کرج فرو ریختند و با این اقدام خبیثانه‌شان، صغری کوچک را که بیشتر از ۲ سال و ۳ ماه از عمرش نمی‌گذشت، در حالیکه مشغول بازی با کودکان همسایه بود، همانند شقایق‌های سرخ، پرپر کردند و پیکر کوچک او را زیر خروارها آوار دفن کردند. 🥀پیکر مطهرش با همت مردم محلی از زیر آوار، بیرون کشیده شد و توسط مردم ولایتمدار چالوس و مرزن آباد تشییع و در کنار خواهرش طاهره در گلزار شهدای باندر به خاک سپرده شد. ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچه‌ی نشکفته شهیده "صغری جمشیدی" پانزدهم 🥀 @yaade_shohadaa
🍂بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟! 🥀غنچه‌ی نشکفته شهیده "مژگان خضری" ❤️‍🔥مژگان 3 ساله؛ کوچکترین شهید انقلاب بندرعباس 💔شهید "مژگان خضری"، کوچکترین شهید انقلاب بندرعباس یازدهم شهریور ماه ۱۳۵۴ در بندرعباس به دنیا آمد؛ خانه آن‌ها در محله اوزی های بندرعباس بود. با حمله رژیم شاهنشاهی به تظاهرکنندگان و پناه آوردن مردم به جلوی خانه آنها در حالی که مژگان جلوی منزلشان ایستاده بود، بر اثر تیراندازی های نیروهای رژیم ستمشاهی در سن سه سال و نیم سالگی در چهاردهم دی ماه سال ۱۳۵۷ به شهادت رسید و این نشان دهنده این است که رژیم فاسد پهلوی حتی به طفلی کوچک هم رحم نمی کرد. 🥀مزار این شهیده‌ی نونهال، در گلزار شهدای بندرعباس است. ♦️تلاوت سوره ی «کوثر» هدیه به غنچه‌ی نشکفته شهیده "مژگان خضری" شانزدهم 🥀 @yaade_shohadaa