🏴🏴امروز روز مرثیه خواندن برای زهرای اطهر نیست! امروز روز مرگ آنانیست که دم از حقوق زنان میزنند! بیایند و ببینند الگوی ما چه کرد میان کوچه !
زن و زندگی و آزادگی را چگونه معنا کرد برای تمام تاریخ جهان !
بنگرید الگوی زنان ما چگونه از حریم ولایتش یک تنه دفاع میکند و پرده از چهرهی خبیث سیاست بازان دین برمیدارد.
ببینید چه مقتدر میان جنگ دین و سیاست میایستد و کنار نقش همسری و مادریاش، مدافع حرم میشود.
فکر کردند، او در سکوتِ نیمه شب به خاک سپرده شد و در ظلمت و تاریکی از یاد همه خواهد رفت !
نه ! این هم از علم و بصیرت زهرا (س) بود که چنان برود تا صدای "یا علی" گفتنش در صبح روشن زمانه تا همیشهی جهان، طنین انداز بماند و همه را بیدار کند!
الگوی ما ، این درس را چه خوب به دخترش آموخت و زینبِ او در کاخ یزیدیان زمانهاش مثل مادر، علیوار سخن گفت و نقش زن در جامعهی اسلامی را برای نامردان به ظاهر دین روشن نمود و بر طبل رسوایی آنان کوفت .
امروز روز مرثیه نیست
امروز روز حق با علی ست
همان نوایی که زهرا برایش جان داد
س.قائینی
🌱
🌷بِسْمِرَبِّالْفاٰطِمِهْ(س)🌷
عَظَمَتِ زَناٰنِگیِ فاٰطِــــــــمِهْ، قُدْرَتِ مَرْداٰنِگیِ اَشْباٰهُالرِّجاٰلی راٰ بِهْ چاٰلِشْ کِشیدْ کِهْ هَمِهٔ هُنَرِشاٰنْ بِهْ آٰتَشْ کِشیدَنِ خاٰنِهْایسْتْ کِهْ اَبَرْپَهْلِواٰنی غِیْرَتْمَنْدِ مَأْموُرِ بِهْ صَبْرْ دَرْ کوُچِهْ باٰ دَسْتاٰنی دَرْ کَمَنْدْ مینِگَریسْتْ، ماٰدَرِ جَواٰنی، بیپَناٰهْ وُ تَنْهاٰ پُشْتِ دَرْ دَرْدْ میکِشیدْ وَ دُرْداٰنِگاٰنِ مُتَحَیِّری کِهْ ماٰنْدِهْ بوُدَنْدْ جاٰنِبِ ماٰدَرْ بِگیرَنْدْ یاٰ پِدَرْ؟
اُمِّاَبیهاٰ دَسْتْبَرْکَمَرْ، باٰ صوُرَتِ نیلی وَ باٰزوُیِ وَرَمْکَرْدِه، یِکْتَنِهْ باٰرِ تَکْلیفِ حِماٰیَتْ اَزْ وِلاٰیَتْ راٰ بِهْ دوُشْ گِرِفْتْ وَ مَرْداٰنِگی، حَقْطَلَبی وَ وِلاٰیَتْمَداٰری راٰ بِهْ رُخِ زورْمَنْداٰنْ وَ قَهْرِماٰناٰنِ پوُشاٰلیِ دُنْیاٰ کِشیدْ وَ آٰنْهاٰ راٰ اَزْ دَمِ تیغِ فُرْقاٰنِ حَقّ وُ باٰطِلْ گُذَراٰنْدْ.
یکشنبه ۱۴٠۲/٠۹/۲۶
#فاطمیه_غرق_غم_و_نامردی
#فاطمه_محور_حق_و_باطل
#غزه_غرق_در_خون_و_بیاعتنایی
#جنون_مجنون
╭~•🌱🕊•~─↷
╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
هدایت شده از یادگاه (فصل آگاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا که نمرده...!
چرا ناامید شدی؟!
بگو، عیبی ندارد، شکوه کن از عشق، طوری نیست
اگر مانند من هرشب تو هم تا صبح بیداری…
شَبــْــ خُوشـْــ
Shab Yalda Bedoone To.mp3
7.32M
🎧 شب یلدا
🎙دکلمه: #محمدحسین_موسوی_تبار
✏️شاعر: #محمدمهدی_سیار
جا ماندهام در این شب یلدا بدون تو
راهم نمیدهند به فردا بدون تو
"دل" میکشم فقط به سر انگشت یخزده
بر شیشهٔ پر از مهِ دنیا بدون تو
دردیست بیشکایت و مرگیست بیشکوه
این زنده ماندنِ منِ تنها بدون تو
حسرتگدازِ یک نفس راحتم که آه...
قسمت نبود با تو و حاشا بدون تو!
حق داشتی ندیده بگیری تو هم مرا
دنیای من نداشت تماشا بدون تو
زار و نَزار میگذرد روزگار من
تقویم روزهای مبادا... بدون تو...
#غزل
#یلدا
شب یلداست
شبی که در آن انار محبت دانه می شود
و سرخی عشق و عاطفه
نثار کاسه های لبریز از شوق ایرانیان می شود
یلدا یعنی یادمان باشد که
زندگی آن قدر کوتاه است
که یک دقیقه بیشتر با هم بودن راباید جشن گرفت
یادمان باشد با آمدن زمستان
اجاق خاطره ها را روشن بگذاریم
تا دچار سردی فاصله ها نشویم.
یادمان باشد میوه سربسته حرف هامان را رو به روی هم می گذاریم
تا طعم شیرین دوستی را به کام زمستانی روزگار بچشانیم
بگذاریم هر چه تاریکی هست
هرچه سرما و خستگی هست
تا سحر از وجودمان رخت بربندد
بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد نمود
و این یعنی بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی
حتی وقتی همه چیز یخ می زند......
امشب آخرین دقیقه آذر ماه را ورق می زنیم
شب شروع زمستان است
چراغ خانه ها هنوز روشن است و
خانه نشینان گرد آتش دوستی نشسته اند
همه گرد هم آمده ایم تا از روز های خوب خدا
سخن بگوئیم و به بهانه طولانی ترین شب سال
فارغ از پیچ و خم های زندگی همدیگر را
به شنیدن خاطرات خوب میهمان کنیم
شب یلدا غروب پاییز نیست
طلوع زمستان نیست شب یلدا بهانه ای ست
برای غروب غم ها و طلوع شادی ها
بوی یلدا را می شنوی
انتهای خیابان آذر است
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان
قراری طولانی به بلندای یک شب
شب عشق بازی برگ و برف
پاییز چمدان به دست ایستاده
عزم رفتن دارد ....
امشب یلداست
شبی که پاییز، درهر ثانیه
از تو رد می شود و می گذرد
برگ های رقصان پاییز
از دور نظاره گر چشمانت هستند
و آرام می نگرند تا ببینند
چگونه برای شان دست تکان می دهی
خیلی کوشش نکن. پلک پاییز سنگین شده
و دارد در خواب زمستانی فرو می رود
می بینی، تنها همین چند دقیقه ناقابل
می تواند از یک شب عادی و همیشگی تو
یلدا بسازد؛ یادمان باشد با آمدن زمستان
مشعل باهم بودن را روشن بگذاریم
تا سردی فاصله ها به خانه ها راه نیابد......
شب یلدا همیشه جاودانی است
زمستان را بهارزندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است
نشان ازسنت ایرانیان است
شب یلد ا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه ،هرگز زوالش
شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب
شب یلدا زحزن و غم مبراست
بساط شادمانی ها مهیاست
شب یلدا بیا روشن روان شو
به نزد شاعران همزبان شو
شب یلدا شب سال است ای دل
مرا در انجمن ، شعراست محمل
شب یلدا بلند است و یگانه
نمی گیرد دلم هرگز بهانه
شب یلدا کنار دوستان باش
برای ما گلی ازبوستان باش
شب یلدا به آجیل و ترانه
بساط میوه ها در کنج خانه
شب یلدا ، انار و هندوانه
غذا سبزی پلو، ماهی بهانه
شب یلدا کتاب قصه ها باز
تمام کودکان همراه و همساز
شب یلدا پدر در خانواده
به مادر هدیه ای با عشق داده
شب یلدا برای من همیشه
شبی با برف و یخ از پشت شیشه
شب یلدا برای هر خردمند
بود نیکو شبی ، سرشار از پند
شب شب چله شب یلدا شده ... مو سم برف و سوز سرما شده ...
چایی و دور همی پای کرسی ... چه دلنواز و خوب و زیبا شده ...
آجیل و شیرینی و هندوانه ... یه جمع با صفا و شاعرانه ...
انار دون کرده و فال حافظ ... با غزلای ناب و عاشقانه ....
کاشکی میشد هر شبمون چون شب یلدا بشه .... امشبمون انگیزه ی شادی فردا بشه ... آیینه ی دل نگیره رنگ غم و غصه رو.... قسمتمون همدلی وگرمی دلهابشه ...
شب شب چله شب یلدا شده ... مو سم برف و سوز سرما شده ....
چایی و دور همی پای کرسی..... چه دلنواز و خوب و زیبا شده
| شب یلدا |
.
.
ماه رد مي شد از شب يلدا، ولي انگار بي خبر بوديم
سايه ها هم بلند تر بودند، شاد از آن جشن مختصر بوديم
پاي اين صخره سفره گسترديم ،باده مان چاي قند پهلو بود
شب سردي كه گرم خاطره از كودكي هاي يكدگر بوديم
صفي از مرغ هاي ماهي خوار ، آمدند از اجل معلق تر
فكر اندوه ماهيان آنجا ، از همه عمر بيشتر بوديم
ماسه ها از تلاطم امواج، زير پامان تكان تكان خوردند
در مه آلود ساحل بي تاب ،چون دو تا قوي همسفر بوديم
سيلي موج ها مكرر شد ، ناگهان صخره ها كم آوردند
چشم بر موج هاي ساحل كوب ، محو هنگامه ي خطر بوديم
قصه ي کودکانه خود را ، شب يلدا به ماه مي گفتيم
گاه بالاي تخته سنگي نيز ، در خيال از ستاره سر بوديم
يادم آمد كه باد مي آمد ، شب يلداي كودكي هايم
خواهرم سوزني به دستش رفت ،دور قاليچه با پدر بوديم
شب يلداي ديگري اما ، مادرم در گدازه ي تب بود
داشت تا صبح سخت مي لرزيد، ما سراسيمه پشت در بوديم
عابر صخره هاي ساحلي ام ، موج ها در دلم مي آشوبند
بر همين صخره خوب يادم هست ، شبي اين گونه تا سحر بوديم
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد