eitaa logo
کـافـه‌یــادگــاه‌
77 دنبال‌کننده
742 عکس
430 ویدیو
12 فایل
رساله‌ی‌عشق‌‌ من همانم که خودم از خود من جا مانده و در این مرحله از زندگی تنها مانده https://abzarek.ir/service-p/msg/1793684
مشاهده در ایتا
دانلود
هر تفکری درباره خودمان داریم، همان طور خواهیم شد. اگر تصورت درباره خودت این باه که 😱 من توانایی حفظ قرآن را ندارم 😞 حافظه من بده 🤥 توی هر کاری شکست می‌خورم... پس چی؟ هر روز بگو: 💪 من می‌توانم...قطعا خواهی توانست. البته واقع‌بین باش. بار سنگین برندار. در حفظ قرآن برنامه‌ای انتخاب کن که زمان و حال کافی برای انجامش داشته باشی و به همه زندگیت برسی👉
زمان: حجم: 102.8K
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم
2.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 " قلب قرآن کریم سوره یاسین است و قلب جمهوری اسلامی ایران ، آیت الله خامنه ای است"
@YAD_GAH🎧رادیویادگاهMohammad Motamedi - Parva.mp3
زمان: حجم: 7.28M
بر من همه درا بسته شد و از پا ننشستم آمد سوی من سنگ از همه سو اما نشکستم گفتند مرو قدری بنشین ره دور و دراز است گفتند مگو گفتند مَبین اینها همه راز است شادم که دلم راهی شد شادم که نماندم در خود شادم که شنیدم دیدم جنگیدم حاشا که شوم سرگردان یک آن شکنم این پیمان حاشا که ببیند دنیا تردیدم من بالم را که شبی در طوفان گم شد آوازم را که میان باران گم شد پیدا کردم پیدا کردم دادم دل را به صدایی پنهان در جان من بی پروا سوی رویایی بی پایان پروا کردم پروا کردم همه عالم اگر به تو گفته دگر نَبُود زمانه ی عشق دل من تو بمان تو بمان و بخوان به جهان ترانه ی عشق من بالم را که شبی در طوفان گم شد آوازم را که میان باران گم شد پیدا کردم پیدا کردم دادم دل را به صدایی پنهان در جان من بی پروا سوی رویایی بی پایان پروا کردم پروا کردم 
4_6048498676546931120
زمان: حجم: 1.79M
در جوانی پاک بودن شیوه‌ی پیغمبریست؛ ور نه هر گبری به پیری میشود پرهیزگار صوت:
هر چه کردی با دلم را شعر کردم روزِحشر دفترِ اشعارِ ماخود نامه‌ی اعمالِ توست...
دیدمش در شهر ،حالش بد، نگاهش بگذریم یار با او دست در دستش، حواسش بگذریم! (:
در حیرتم که عشق از آثارِ دیدن است ما کورها، ندیده چرا عاشقت شدیم؟!
برایش شعر خواندم ٬ اشک هایش را درآوردم پس از یک عمر خاموشی صدایش را درآوردم دلم از دست او پُر بود ٬ اما باز خندیدم و با دست خودم رختِ عزایش را درآوردم سپس با بوسه ای زیر زبانش را کشیدم تا ته و تووی تمامِ ماجرایش را درآوردم میانِ ماندن و رفتن مردد بود پاهایش نشستم٬ کفش های تا به تایش را درآوردم ولی او باز رفت و من برای رفعِ دلتنگی نشستم رو به آیینه ادایش را درآوردم _ حسین‌طاهری
: - میگم چرا وقتی به یه نفر میگن سرطان داره و فقط سه ماه زنده‌س همه چیشو می‌فروشه میره سفر و به چیزی جز زندگی اهمیت نمیده !؟ ++شاید،چون تا اون روز برای آینده‌ش زندگی میکرده و وقتی متوجه میشه آینده‌ای وجود نداره شروع میکنه به زندگی کردن توی زمان حال..؟! هان؟! میشه فرض کنی بهت گفتن سرطان داری ! شاید آدم تکونی به خودش داد ! نه میشه گذشته رو تغییر داد و نه میشه از آینده با خبر شد . امروز امروز امروز زندگی همین امروزه هرکه تسلیم خدا باشد جهان تسلیم اوست منطقی‌تر فکرکنیم
را ببینید شعر ، متن ادبی ، داستان ، دلنوشته هرجور برات راحت تره ، ذهنت را مدیریت نکنی ، سرگرم چیزهای بیهوده و بافته های ذهنی میشی و ذهنت تورو مدیریت می‌کنه . ذهن ، مثل اون آدمه که بی گواهینامه پشت فرمون ... میفرستدت ته دره😁 برای حفظ بهداشت ذهن