کجاست آن که مرا و دل مرا بلد است
که خندههاش دلیل حیات این جسد است
مرا نگفته و ننوشته، خوب میداند
در امتحان دلم نمرهاش همیشه صد است
#کـافـهیـادگـاه
کنار چای به من شعر میدهد هرشب
سلام اولِ صبحش به بوسه مستند است
دلم برای دلش یا دلش برای دلم
قوارهٔ هم و آیینهٔ تمامقد است
نه هیچ برکه و ساحل، نه هیچ چشمه و رود
نفس کشیدنِ او وقت خواب، جزر و مد است
به جز ترازوی تقوا چه میتوانم گفت؟
به او که طرز نگاهش تمیزِ خوب و بد است
اگر نیامده امشب به این اتاق بهار
درخت شعر من آیا چرا شکوفه زدهست؟!
#جواد_شیخالاسلامی