جام لاتقنطو
خدا کند که من از اشتباه برگردم
ز راه جرم و خطا و گناه برگردم
صدا زدی که بیایم به درگهت یارب
همیشه خواسته ای تو، بخواه برگردم
رسیده ام به لب پرتگاه و بی مددت
چگونه از لبه ی پرتگاه برگردم
چقدر فاصله دارم ز تو،به بنده ی خویش
نگاه کن که ز فیض نگاه برگردم
میان چاه گنه مانده ام اسیر و غریب
خدای من مددی کن، ز چاه برگردم
مرا ز تیره گی معصیت رهایی بخش
که سوی تو به فروغ پگاه برگردم
به یک نگاه محبت تو روسفیدم کن
مخواه سوی درت روسیاه برگردم
مرا ببخش ز لاتقنطوی خود جامی
که سوی درگه تو روبراه برگردم
مرا پناه بده در حصار رحمت خویش
پناه ده که من بی پناه برگردم
شکسته بالم ومثل «وفایی» مسکین
به آستان تو با اشک و آه برگردم
#سید_هاشم_وفایی