آمد و چون خواب پیش چشم های من نشست
دست هایم را گرفت آن آرزوی دوردست
با نگاهی بغض هایم را در آغوشش گرفت
شعر خواند و در صدایش "دوستت دارم" شکست..
هم به خنده خواند : آخر دور ما هم می رسد
هم به گریه گفت : دلگیرم از این دنیای پست
"عالمی از نو بباید ساخت وز نو آدمی
آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست"
زیر لب این بیت حافظ را برایم خواند و بعد..
چشم هایش را که در من خیره بود آرام بست
خواستم از خستگی هایم بگویم پیش او
آمدم لب وا کنم دیدم که او هم خسته است..
#سیده_تکتم_حسینی
#کـافـهیـادگـاه
خدا تو را كلمه خواند و در دهانم ریخت
سپس به هیات یك شعر بر زبانم ریخت
جهان تسلسل تاریكی عمیقی بود
ستاره خواند تو را و در آسمانم ریخت!
به فال نیك گرفتند هر چه فنجان بود
شبی كه قهوهی چشمت در استكانم ریخت!
خدای كوزه به دوش آمد و سر ظهری
تو را چو جرعهی نابی به عمق جانم ریخت!
تو هر زمان كه بیایی شروع تقویم است
صدای پای تو در آخرالزمانم ریخت
تو اسم اعظم عشقی كه جبرییل تو را
به طعم خوشهی انگور در دهانم ریخت!
کبرا موسوی قهفرخی
#کـافـهیـادگـاه
تو آفریده شدی تا به عشق جان بدهی
به این کبوتر پر بسته آسمان بدهی
به من که رانده شدم از بهشت و از دوزخ
تو در میان دو بازوی خود امان بدهی
بگیر دست مرا آشنای دیرینه
تو آمدی که به من راه را نشان بدهی
بخند بلکه در این روزگار حسرت و یاس
به جان خسته و بیتاب من توان بدهی
هنوز میشود از عشق قصه گفت و شنید
اگر توجان دوباره به داستان بدهی
#لیلا_حسیننیا
گفته بودی "هرچه می خواهد دل تنگت بگو"
هرچه می گویم دل سنگت نمی آید به رحم...
#محمدحسن_ابراهیمی
یادم برود سلسله ی موت؟! ... که دیده است
تاریخ فراموش کند سلسله ها را..
#صادق_فغانی
سلام وقت بخیر
نظراتتون درباره فعالیت کافهیادگاه ، از طریق لینک ناشناس در بیو کانال ، اعلام کنید.
ممنونم که هستین🌹
مجنونم و شکل بید دارم دکتر!
میلرزم و ضعف دید دارم دکتر!
لبهای من از تب جنون میسوزند
بوسیدگی شدید دارم دکتر!
#جلیل_صفَر_بیگی
#رباعی