eitaa logo
کـافـه‌یــادگــاه‌
77 دنبال‌کننده
742 عکس
430 ویدیو
12 فایل
رساله‌ی‌عشق‌‌ من همانم که خودم از خود من جا مانده و در این مرحله از زندگی تنها مانده https://abzarek.ir/service-p/msg/1793684
مشاهده در ایتا
دانلود
فرصت عشق مهم نیست اگر کم باشد لیک حوّای کسی باش که آدم باشد...
دلت گرفته ای دوست؟ دل غمینه‌ات چند؟ غمی به سینه داری؟ غم به سینه‌ات چند؟ غم تمام عالم برای من... قبول است؟ فقط کمی بخندید به‌جای من... قبول است؟
به فلک می‌رسد از روی چو خورشید تو نور آدمی چون تو در آفاق نشان نتوان داد بلکه در جنت فردوس نباشد چو تو حور حور فردا که چنین روی بهشتی بیند گرش انصاف بود معترف آید به قصور زندگان را نه عجب گر به تو میلی باشد مردگان بازنشینند به عشقت ز قبور آن بهایم نتوان گفت که جانی دارد که ندارد نظری با چو تو زیبامنظور آن چه در غیبتت ای دوست به من می‌گذرد نتوانم که حکایت کنم الا به حضور منم امروز و تو انگشت نمای زن و مرد من به شیرین سخنی تو به نکویی مشهور سختم آید که به هر دیده تو را می‌نگرند سعدیا غیرتت آمد نه عجب سعد غیور...
گفتم فراق را به صبوری دوا کنم صبرم زیاد نیست، چرا ادعا کنم؟ بوسیدمش ز دور و چنین مستم از غرور گر بوسه بر لبش بگذارم چه‌ها کنم گفتم به قول خویش وفا کن، جواب داد کی قول داده‌ام که بخواهم وفا کنم؟ بیم فراق دارم و باید به شوق وصل شب تا سحر نماز بخوانم، دعا کنم... اشکی نمانده‌است که جاری کنم ز چشم جانی نمانده‌است که دیگر فدا کنم ای عشق، من که عقل خود از دست داده‌ام، دیوانه‌ام مگر که تو را هم رها کنم؟ زاهد به ذوق آمده از شعر من ولی ننگا به من که ذوقی از این مرحبا کنم...
یه رفیق دارم میگه «یه بابابزرگ دارم به اسنپ، میگه: عصمت. هروقت هرجا میخواد بره، میگه: زنگ بزن، عصمت بیاد، منو ببره». 😂😂😂😂
4.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در پی دوست به کوی دگران میگردم یار در خانه و من گرد جهان میگردم.... اللهم عجل لولیک الفرج
تأثیر هزار استکان چاییِ داغ😱 اندازه‌ی یک خسته نباشیدِ تو نیست...!😁
شعر باید عطشِ کوچه به باران باشد وصفِ افتادن برگی به خیابان باشد شوقِ مستانه ی تکرارِ طلوع از دل صبح یا که باید هوسِ برفِ زمستان باشد وقتِ باران شدنِ ابر غزل، جامه ی شعر بهترین پوششِ یک لحظه ی عریان باشد وقت درگیری هوشیاری و مستی باید دائما جاذبه اش مرکزِ میدان باشد اثرِ نافذِ شعر نکته ریزی دارد اینکه ابیاتِ تَرَش آمده از جان باشد موقعِ خواندنِ هر واژه آن تقریبا پشتِ یک پنجره صد خاطره مهمان باشد شعر، شیرین ترین نوعِ بیانش باید عشقِ آمیخته با لذتِ عرفان باشد..
حرف‌هایش از نوازش‌های او شیرین‌تر است از هر انگشتش هنر می‌ریزد، از لب بیشتر...!
گفتمش سربسته، کاری کن بسوزانی لبم رفت و یک لیوان برایم چایی لب‌سوز ریخت...!