230607-101217_01.MP3
34.4M
#نحوه_تکامل_نفس (راه حل دوم)
تفاوت تکامل و حرکت
#استاد_کرمانشاهانی
تشکیک عرضی.pdf
218.3K
#تشکیک_عرضی
توضیح، اثبات و بیان برخی از چالش ها
آزادی مطلق و نفس انسانی
۱. با نگاهی به مراحل رشد انسان متوجه می شویم که او مراحل مختلفی را در طی زندگی خود سپری می کند. او دارای ظرفیت های مختلفی است که در طی زمان بالفعل شده و از حالت بالقوه خارج می شوند.
۲. با بررسی این مراحل به این نکته می رسیم که در مراحل ابتدایی ظرفیت هایی مانند قدرت بر تغذیه، دفع آن و... هستند که بالفعل شده و رشد می کنند.
۳. در مراحل بعدی است که انسان کم کم قدرت بر تفکر و استدلال را به دست آورده و از آن بهره می برد.
۴. تمایلات انسان تابعی از ساختار وجودی او هستند. چون انسان نیاز به جایگزینی سلول های تحلیل رفته دارد و دستگاه گوارش دارد، احساس گرسنگی و لذت بردن از غذا را هم دارد.
۵.بنابراین شروع انسان، شروعی جسمانی است و تمایلات او، تمایلاتی جسمانی هستند و انسان کم کم ارتقاء پیدا می کند.
۶. انسان وجود محدودی است و بالتبع افعال محدودی هم دارد و لذا پرداختن به امری، او را از پرداختن به امر دیگر باز می دارد.
۷. برخی از ظرفیت های انسانی در مراحل پیشرفته تر وجودی قرار دارند، بنابراین برای محقق شدن نیاز به تمرین و تکرار و پرداخت دارند. مانند ظرفیت ها و قابلیت های ساده نیستند که بدون هیچ تلاشی و خود به خودی بالفعل شوند. برای مثال شخص برای به دست آوردن قابلیت خواندن و نوشتن نیاز به فعالیت و تمرین مخصوص دارد.
۸. سیستم رشد انسانی شخص را با چالشی رو به رو می کند، چون شروع او، شروعی جسمانی است و تمایلات او تمایلاتی جسمانی هستند، در ابتدا این تمایلات هستند که قدرت جدی را دارند. لذا افعال انسانی معمولا مشغول به آن ها است. بنابراین، افعال انسانی نوعا و طبیعتا جسمانی است.
۹. با توجه به محدودیت انسان و پرداخت طبیعی او به افعال جسمانی، جایی برای افعال دیگر باقی نمی ماند و برخی از ظرفیت های او بالقوه باقی می مانند و این باعث نقص او و نقص جامعه است.
۱۰. با توجه به اینکه نقص در ناحیه فردی و اجتماعی مطلوب نیست، باید برای این امر چاره ای اندیشید.
شخص که به حسب طبیعت خود به سمت ماده و جسم می رود، لذا از بعد شخصی او انتظاری نیست.
بنابراین، لازم است تا حدی در فضای خانوادگی و اجتماعی توسط پدر و مادر و حاکمیت شخص بالاجبار به افعالی دست بزند و از افعالی پرهیز داده شود که در رشد ظرفیت های غیر جسمانی او، به او کمک می کند.
اینجاست که تربیت خانوادگی و اجتماعی و محدودیت های آن، مشروعیت و لزوم پیدا می کند.
۱۱. پس رهاسازی مطلق، خلاف تدبیر و اندیشه است. انسان جسمانی فرصت پرداخت غیر جسمانی ندارد.
باید با مجبور کردن او به برخی از افعال زمینه های رشد را برای او فراهم کرد تا با محقق شدن آن ساختار های وجودی، تمایلات آن نیز در او شکل بگیرد و بعد از این او به اختیار به این افعال دست بزند. مانند دانش آموزی که با چشیدن لذت علم، دیگر بدون توصیه و اجبار معلم و پدر و مادر خود به یا گیری و پیگیری دانش می پردازد.
پ.ن:
۱.در این نوشته در مورد اصل دخالت خانوادگی و حاکمیتی صحبت شده است. اما لازم است به حدود آن نیز به صورت جداگانه پرداخته شود.
۲. حتی اگر شخصی وجود غیر جسمانی را نیز قبول نداشته باشد، به این نوشته صدمه ای وارد نمی شود. برخی از ظرفیت ها خود به خودی به دست می آیند و برخی با کار و فعل.
۳. پشتوانه این نوشته را می توان تمثیل غار افلاطون و مبنای جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء صدرای شیرازی در نظر گرفت.
#آزادی_مطلق
#اجبار
سیر #رشد_فلسفه در شیعه و هماهنگی با شرع و عرفان
در ابتداى حال، مكتب اشراقيين در اسلام رواجى نيافت و حكما و فلاسفه اسلامى به مكتب مشائين (اتباع ارسطو) اقبال نمودند. ولى ديرى نگذشت كه به نزديكى رابطه فلسفه و دين پىبرده و در صدد توفيق ميان فلسفه و دين برآمده، و بحثهايى تا اندازهاى ساده و ابتدايى انجام دادند. اين حقيقت را در تأليفات معلم ثانى «ابىنصر محمدبن طرخان فارابى» 76 و پس از آن در تأليفات تفسيرى «شيخالرئيس ابن سينا» 77 مىتوان يافت.
با تأمل كافى در كلمات اين دو فيلسوف بزرگ اسلامى، بسيار روشن است كه اينان پى برده بودند كه به حقايق كليه آفرينش، با هر يك از سه راه: يعنى از راه دين و ظواهر بيانات انبيا عليهم السلام و راه فلسفه و برهان، و راه ذوق و كشف، مىتوان نايل گرديد.
بارى، در اثر همين انتقال فكرى، اين دو فيلسوف، قدمهاى نخستين را در اين راه برداشتند،
و پس از آنها در قرن ششم هجرى، شهابالدين سهروردى «شيخ اشراق» 78 ميان ذوق و برهان را جمع كرد، و فلسفه اشراق را تجديد نمود، و پس از آن در قرن هفتم هجرى، فيلسوف و متكلم و رياضيدان معروف خواجهنصيرالدين طوسى 79 به توفيق ميان شرع و عقل پرداخت. و پس از آن در قرن هشتم هجرى شمسالدين محمد تركه 80 همين مسلك را با طرزى عميقتر پى ريزى كرده و آثارى از خود به يادگار گذاشت.
و پس از اينها در قرن يازده هجرى مير محمدباقر داماد 81، مسلكى قريب به مسلك اشراقيين پيمود،
و پس از آن صدرالمتألهين شيرازى 82 به تجديد فلسفه اسلامى پرداخته و حقايق آفرينش را از هر سه راه (ظواهر دينى و برهان و كشف) مورد بحث قرار داد و كتبى در توفيق ميان ظواهر دينى و برهان و كشف، و همچنين ميان ظواهر دينى و كشف تأليف نمود.
#علامه_طباطبایی
#شیعه
#کتاب_شیعه
تفاوت #دین و #فلسفه
البته، چون راه ظواهر دينى منتهى به وحى آسمانى است، كه به منظور تكميل و هدايت عموم مردم به انبيا رسيده، و آنان مأموريت تبليغش را به عموم مردم: عالم و جاهل و حضرى و بدوى يافتند، در نتيجه حقايق آفرينش و دقايق اسرار هستى، با سادهترين بيانى در همان ظواهر دينى ذكر شده، كه هر كس به اندازه سطح فهم خود چيزى دريافت داشته باشد.
ولى مطالب فلسفى درخور فهم عامه- يعنى غير اخصائيين اين فن- نبوده و در انحصار جمعى است كه با «رياضيات عقلى» ورزيده شده، و مىتوانند ميان برهان منطقى، و ميان افكار اجتماعى و قياسات جدلى و خطابى تميز دهند.
همچنين مطالب كشفى و ذوقى، مخصوص كسانى است كه با تعليمات دينى، و رياضيات شرعى، بدون ضم ضمايم، آيينه نفوس خود را صيقل زده، و طبق عنايتهاى باطنى خدايى، حقايق را مشاهده نمايند.
#علامه_طباطبایی
#کتاب_شیعه
برجستگی های مکتب صدرالمتالهین
اين مكتب، به واسطه نزديك كردن اين سه مسلك(عقل و شرع و شهود) به همديگر، موفقيتهايى يافته كه فلسفه در تاريخ چند هزار ساله خود از آنها محروم بوده، و از مشكلاتى كه از هر جانب به واسطه تهيدستى خود دامنگيرش مىشد و بنبستهايى كه پيش مىآمد پيوسته در شكنجه بود.
كليد رمزهايى به دست اين فلسفه اسلامى افتاده كه هرگز در فلسفههاى كهن كلده، مصر، يونان و اسكندريه به دست نمىآيد.
در نتيجه:
اولًا، مسائل فلسفى كه به حسب آنچه از كتب فلسفى گذشتگان، به عربى ترجمه شده و به دست مسلمين رسيده و تقريباً دويست مسئله بوده در اين مكتب فلسفى تقريباً به هفتصد مسئله بالغ مىشود.
ثانياً: مسائل فلسفى كه مخصوصاً در مكتب مشّائين از يونانىها به طور غير منظم توجيه شده، و نوع مسائل از همديگر جدا، و به همديگر مربوط نبودند، در اين مكتب فلسفى حالت مسائل يك فن رياضى را پيدا كرده و به همديگر مرتبط و مترتب شدهاند، به نحوى كه باحل دو مسئله اولى، كه فلسفه را افتتاح مىكنند، همه مسائل فلسفى را مىتوان حل و توجيه نمود. و به همين جهت به آسانى مىتوان رابطه فلسفه را از طبيعيات قديم و هيئت قديم قطع كرد و در نتيجه هيچگونه برخورد و منافاتى ميان اين مكتب فلسفى و علم امروز اتفاق نمىافتد.
ثالثاً: فلسفه (تقريباً) جامد و كهنه، به واسطه روش اين مكتب فلسفى به كلى تغيير وضع و قيافه داده و مطبوع طبع انسانى و مقبول ذوق و عقل و شرع مىباشد، و مسائلى را كه علم جديد تازه موفق به كشف آنها شده يا اميد حل آن را دارد، اين مكتب فلسفى با مايه شگرف خود به طور عموم و كليّت به حل آنها موفق، يا شالوده حل آنها را مىريزد. چنانكه به واسطه حل شدن مسئله حركت جوهرى، كه سيصد سال پيش با اين روش فلسفى حل شده است، مسئله بُعد چهارم در اجسام، به طور روشن به دست آمده و مسئله نظريه نسبيّت (البته در خارج از افكار نه در افكار) روشن گرديده است، و مسائل ديگرى كه هنوز از راه علم مورد بحث نشده، به طور كليّت خاتمه يافته است.
#علامه_طباطبایی
#کتاب_شیعه
چند نکته جالب در این بیان هست:
۱. اهتمام #علامه_حسن_زاده در تدریس، حتی در روز جمعه
۲. اهتمام شاگردان ایشان در شرکت
۳. اهتمام ایشان به شاگردان مستعد و خاص به لحاظ علمی
۴. تعلق عاطفی ایشان به شاگردان
شرح اسفار، ج۴، ص۴۸
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
از اثار #فقه بسندگی. به گمانم تحلیل جالبی از یکی از علل مهم وضعیت امروزمان باشد.
علامه طباطبایی، آموزش دین، ص۴۰
موجودات در عالم نیاز های خود هستند مگر انسان عاقل.mp3
6.39M
موجودات مختلف عالم را در قالب نیاز های خود می بینند مگر انسان به واسطهی...
#استاد_کرمانشاهانی
#واقع_بینی
( اثبات ماده و پاسخ به ذشکالات آن)فصل5.pdf
210.8K
اثبات هیولی و پاسخ به اشکالات مطرح شده به آن
#استاد_مصباح
#آقای_فیاضی
فصل6(حقیقت هیولی).pdf
176.6K
حقیقت هیولی. همراه با نقد و بررسی نظریه استاد عبودیت حفظه الله.
#هیولی
توی این حدیث امام کاظم علیه السلام به زیبایی از دلایل #خرفتی جامعه امروز صحبت فرمودند.
شهوت پرستی، خودنمایی و آرزوهای دور و دراز بی منطق، خرفتی میاره
تصریح جناب صدرا در مورد اینکه ادله وجود ذهنی بحث #عینیت را هم حل می کند.
بنابراین در بحث وجود ذهنی صرفا نباید به دنبال وجود در ذهن بود و باید دید کدام یک از ادله توان اثبات عینیت را نیز دارند.
در این مورد می توان به شرح مبسوط شهید مطهری یا تعلیقات منظومه علامه حسن زاده رحمه الله علیه مراجعه کرد، چراکه خود صدرا رضوان الله تعالی علیه توضیح خاصی در این مورد ندارد.
اسفار، ج۱، ص۳۱۵
اجتهاد در معارف.mp3
19.3M
در این صوت استاد کرمانشاهانی حفظه الله تعالی نحوه #اجتهاد در علوم(با تاکید بر علوم معارفی) را توضیح می دهند.
. تعامل علوم با آیات و روایات چگونه باید باشد؟
فصل16(اضافه).pdf
158.1K
توضیح نحوه وجود مقولات نسبی با تمرکز بر مقوله #اضافه
به علاوه بحث از انواع مفهومات و تفاوت های آن ها
و توضیح #وجود_انتزاعی
این نکته استاد جوادی حفظه الله تعالی اهمیت زیادی در تبیین حرف عرفا و اشکالات وارد بر آن ها دارد.
برای مثال می توان به مناظره اخیر آقای سبحانی و استاد عشاقی مراجعه کرد.
#وحدت_وجود
رحیق مختوم، ج۴، ص۴۰۵