#گلایهٔ_شهیدابراهیم_هادی
سلام
خواب شهیدابراهیم هادی را دیدم
ناراحت بود میگفت چرا چادرتان را کنار گذاشتین ؟اخه خیلی از چادریهای فامیلمون مانتویی شدن تازه قم هستیم
وقتی که شهید هادی بلند شد که بره دوباره گفت چادرتان را کنار نگذارید و از ریل راه اهن رد شد و رفت به طرف بیابونی .
#عنایت_شهدا🥀
#شهیدابراهیم_هادی
@yadeShohadaa
💠عنایت #شهیدابراهیم_هادی شامل حال دوست گلمون شد😍✌️🏼
الحمدالله🌷
#کاربرکانال_عنایات_شهدا_وامام_زمان🌹
@yadeShohadaa
#حاجتروایی
#شهیدابراهیم_هادی
#شهیدسعیدسامانلو
مامانم هروقت کارش گیر میکنه یه سفره ختم صلوات میزاره کاهای غیرممکنش حل میشه اما این بار هرکارکرد نشد..
دلش خیلی شکسته بود💔
ابجیم ۱۴سالشه وپاش ناجور اوضاعش خراب بود جوری که اگ دوباره عمل میشد تااخر عمرش ممکن بود فلج بشه😔
دکترش گفته بود برید دوباره عکس بگیرید باعکس برید بیمارستان بستری بشید تا دوباره عمل بشه اما این عمل خیلی خطرناکه ...
همینکه خواهر رفته بود اتاق عکس برداری مامانم بمن زنگ زد وگریه میکرد منم بهش گفتم ختم صلوات هدیه ب این دوشهید کنه و نذر کنه..
فرداش ک جواب عکس اومد که پاش سالم سالمه واحتیاجی ب عمل نداره😍دکترا هنگ کرده بودند که چه اتفاقی افتاده
و فرداشم مامانم فک کنم نارنگی خیرات کردن...
☔️ @yadeShohadaa
#معجزات_شهدا
#شهیدابراهیم_هادی
🦋 من سال گذشته خیلی اتفاقی باکتاب زندگی شهیدابراهیم هادی اشنا شدم قبل ازخواندن این کتاب واشنایی ام باشهیدهادی هیچ شناخت ویافکری راجب شهدا نداشتم زندگی وشخصیت ایشون خیلی برام جالب بود ودرکتاب چند روایت بودکه مردم از متوسل شدن شون به این شهید وحاجت گرفتنشون گفته بودند من اصلا تاقبل ازین نمیدونستم ک شهدا هم حاجت میدن خلاصه ...
کمی بعد تو همون تابستون شب جمعه وانت همسرمو با کلی جنس غرفمون که پشت اش بود و واقعا ماشین ولباسا کل سرمایه زندگی مابود دزد برد...
وای چه حالی بود فقط خدا میدونه که مردیم وزنده شدیم زنگ زدیم پلیس اومد و پلیسا گفتن شاید ماشین چون قدیمیه چندماه دیگه پیدا بشه اما قید جنساشو صد درصد بزنید...
همه احتمالات برای زندگی ما بدترین بود بدون وانت ولباسا همسرم نمی تونست کارکنه چون غرفه دار بود من همونجا برای #شهیدهادی_نذر_کردم که اگه ماشین تاپنجشنبه دیگه دست نخورده دیگه پیدا بشه ماهمون پنجشنبه باهمون ماشین با شیرینی میایم سر مزارت یعنی غیرممکن ترین حالت ازنظر همه ...
اما باورتون نمیشه دوشنبه همون هفته ازکلانتری زنگ زدن که بیایید ماشین تون پیدا شده با چه هول و ولایی رفتیم کلانتری ماشین رو ببینیم...
هی میپرسیدیم سالمه⁉ چیو بردن⁉️ مامورا جواب درستی نمیدادن گفتن ماهم ندیدیم رفته پارکینگ...
فقط یکیشون گفت خانم شما مطمئنید ماشین رو اشتباه پارک نکردید؟ وای خدا الانم مینویسم چشام پر اشک میشه😭 گفتم یعنی چی؟؟😳
منطقه ای که ماشین دزد برد #شهران_تهران بود ماشین اون دست بلوار تویکی از کوچه ها پارک شده بود و ظاهرن چیزی دست نخورده..
وقتی رفتیم پارکینگ ماشینو دیدیم باورتون نمیشه مثلا قل از دزدی بود حتی عینک دودی مارک بودهم رو داشبورد بود هیچی دست نخورده بود حتی ابزارهای شوهرم پایین جلو صندلی راننده بود
الله اکبر😭😭😭
مامورا میگفتن شما اونجا پارک کرده بودید یادتون رفته .گفتیم اقامااصلا ازاون کوچه حتی رد هم نشدیم تاحالا..
خلاصه تاکارای ترخیص ماشین انجام دادیم و بعدش عصر پنجشنبه با با یک جعبه شیرینی رفتیم سر مزار یادبود شهید ابراهیم هادی..
و وقتی ده ها نفر حاجت گرفته رو باشکلات وشیرینی سرمزارشون دیدم گفتم
#سلام_بر_ابراهیم که ازبندگان خوب خداست(مطابق عنوان کتابشون)
زندگیمون رو مدیون دعای شهید هستیم💔🌷🌷
@yadeShohadaa
#گلایهٔ_شهیدابراهیم_هادی
سلام
خواب شهیدابراهیم هادی را دیدم
ناراحت بود میگفت چرا چادرتان را کنار گذاشتین ؟اخه خیلی از چادریهای فامیلمون مانتویی شدن تازه قم هستیم
وقتی که شهید هادی بلند شد که بره دوباره گفت چادرتان را کنار نگذارید و از ریل راه اهن رد شد و رفت به طرف بیابونی .
#عنایت_شهدا🥀
#شهیدابراهیم_هادی
#معجزات_شهدا
#شهیدابراهیم_هادی
🦋 من سال گذشته خیلی اتفاقی باکتاب زندگی شهیدابراهیم هادی اشنا شدم قبل ازخواندن این کتاب واشنایی ام باشهیدهادی هیچ شناخت ویافکری راجب شهدا نداشتم زندگی وشخصیت ایشون خیلی برام جالب بود ودرکتاب چند روایت بودکه مردم از متوسل شدن شون به این شهید وحاجت گرفتنشون گفته بودند من اصلا تاقبل ازین نمیدونستم ک شهدا هم حاجت میدن خلاصه ...
کمی بعد تو همون تابستون شب جمعه وانت همسرمو با کلی جنس غرفمون که پشت اش بود و واقعا ماشین ولباسا کل سرمایه زندگی مابود دزد برد...
وای چه حالی بود فقط خدا میدونه که مردیم وزنده شدیم زنگ زدیم پلیس اومد و پلیسا گفتن شاید ماشین چون قدیمیه چندماه دیگه پیدا بشه اما قید جنساشو صد درصد بزنید...
همه احتمالات برای زندگی ما بدترین بود بدون وانت ولباسا همسرم نمی تونست کارکنه چون غرفه دار بود من همونجا برای #شهیدهادی_نذر_کردم که اگه ماشین تاپنجشنبه دیگه دست نخورده دیگه پیدا بشه ماهمون پنجشنبه باهمون ماشین با شیرینی میایم سر مزارت یعنی غیرممکن ترین حالت ازنظر همه ...
اما باورتون نمیشه دوشنبه همون هفته ازکلانتری زنگ زدن که بیایید ماشین تون پیدا شده با چه هول و ولایی رفتیم کلانتری ماشین رو ببینیم...
هی میپرسیدیم سالمه⁉ چیو بردن⁉️ مامورا جواب درستی نمیدادن گفتن ماهم ندیدیم رفته پارکینگ...
فقط یکیشون گفت خانم شما مطمئنید ماشین رو اشتباه پارک نکردید؟ وای خدا الانم مینویسم چشام پر اشک میشه😭 گفتم یعنی چی؟؟😳
منطقه ای که ماشین دزد برد #شهران_تهران بود ماشین اون دست بلوار تویکی از کوچه ها پارک شده بود و ظاهرن چیزی دست نخورده..
وقتی رفتیم پارکینگ ماشینو دیدیم باورتون نمیشه مثلا قل از دزدی بود حتی عینک دودی مارک بودهم رو داشبورد بود هیچی دست نخورده بود حتی ابزارهای شوهرم پایین جلو صندلی راننده بود
الله اکبر😭😭😭
مامورا میگفتن شما اونجا پارک کرده بودید یادتون رفته .گفتیم اقامااصلا ازاون کوچه حتی رد هم نشدیم تاحالا..
خلاصه تاکارای ترخیص ماشین انجام دادیم و بعدش عصر پنجشنبه با با یک جعبه شیرینی رفتیم سر مزار یادبود شهید ابراهیم هادی..
و وقتی ده ها نفر حاجت گرفته رو باشکلات وشیرینی سرمزارشون دیدم گفتم
#سلام_بر_ابراهیم که ازبندگان خوب خداست(مطابق عنوان کتابشون)
زندگیمون رو مدیون دعای شهید هستیم💔🌷🌷
@yadeShohadaa
هدایت شده از عِنایٰاتِ امٰامزَمٰان وَشهدا
#حاجتروایی
#شهیدابراهیم_هادی
#شهیدسعیدسامانلو
مامانم هروقت کارش گیر میکنه یه سفره ختم صلوات میزاره کاهای غیرممکنش حل میشه اما این بار هرکارکرد نشد..
دلش خیلی شکسته بود💔
ابجیم ۱۴سالشه وپاش ناجور اوضاعش خراب بود جوری که اگ دوباره عمل میشد تااخر عمرش ممکن بود فلج بشه😔
دکترش گفته بود برید دوباره عکس بگیرید باعکس برید بیمارستان بستری بشید تا دوباره عمل بشه اما این عمل خیلی خطرناکه ...
همینکه خواهر رفته بود اتاق عکس برداری مامانم بمن زنگ زد وگریه میکرد منم بهش گفتم ختم صلوات هدیه ب این دوشهید کنه و نذر کنه..
فرداش ک جواب عکس اومد که پاش سالم سالمه واحتیاجی ب عمل نداره😍دکترا هنگ کرده بودند که چه اتفاقی افتاده
و فرداشم مامانم فک کنم نارنگی خیرات کردن...
☔️ @yadeShohadaa
هدایت شده از تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
#گلایهٔ_شهیدابراهیم_هادی
سلام
خواب شهیدابراهیم هادی را دیدم
ناراحت بود میگفت چرا چادرتان را کنار گذاشتین ؟اخه خیلی از چادریهای فامیلمون مانتویی شدن تازه قم هستیم
وقتی که شهید هادی بلند شد که بره دوباره گفت چادرتان را کنار نگذارید و از ریل راه اهن رد شد و رفت به طرف بیابونی .
#عنایت_شهدا🥀
#شهیدابراهیم_هادی