eitaa logo
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
170 دنبال‌کننده
278 عکس
153 ویدیو
4 فایل
🕊او بٰا سپاهی ازشهیدان خواهد آمد🕊 🌹وَلٰا تحسبَن الذیـنَ قُتلوا فـی سبیلِ الله امواتا بَلْ احیـٰاءٌ عندَ ربهم یُرزَقون🌹 📣لطفا شماهم ازعنایات خود توسط شهدا وامام‌زمان برای ما بگید👇 🆔 @A_Sadat313
مشاهده در ایتا
دانلود
من زبان بارداریم خوابی از دیدم تا حالا ایشون رو ندیده بودم و نمیشناختم تا اینکه درعالم خواب ایشون رو دیدم که لباس بسیجی ،چفیه در گردن لبخند زنان از درون مه غلیظی خارج شد من بارداری فوق العاده سختی داشتم خیلی سخت ،اون شب تو خواب ایشون بهم گفتن: ((این سختی ها گذراست ،این جهاد شما خانوم هاست شما خانوم ها که نمیتونین به میدون جنگ بیاین این جهادشماست در راه خدا)) شهید طاهر گفتن :((من در دوره بارداری خانومم فهمیدم چقدر سختی میکشید. 🕊چندروزبعدتصویرشون رو تو تلویزیون دیدم و فهمیدم ایشون شهید شدند و ازشهدای خانطومان هستند،ازقضا یک فرزند هم دارند نکته جالب ،لبخند روی لب شهید بود که فراموشم نمیشه ،خانومشون در مصاحبه از لبخند روی لب شهید میگفت که کنار نمیرفت و همه اون رو با لبخند میشناختند 💔از اون به بعد خیلی به جد بزرگوارشون توسل میکردم و هربار حاجت روا میشم دقیقا تابستون سال گذشته بود........ 🌹بعد از اون خواب شفای مریض دکتر جواب کرده رو هم باتوسل به جد بزرگوارشون گرفتیم برادر شوهرم تو سن ۳۳ سالگی سرطان بدخیم گرفت که تهران هم جوابش کردند😔اما..... به شهید توسل کردم به یک ماه نکشید درمانشون تمام شد❗️معجزه دیدم .فقط معجزه شد...... هر وقت مشکلی پیش میاد واسه شادی روح پاکشون صلوات نذر میکنم و الحمدالله همیشه جواب میگیرم . احساس نزدیکی بیشتری با خدا دارم🌱چرا که منو با مشکلات ریز و درشتم دید و اون بزرگوار رو تو مسیرم گذاشت تا تو بدترین شرایط عمرم باعث امید باشه🌹 ...❤️@yadeShohadaa
🌷 🌹 میخام از شهیدی بگم که درحقم خوبی کرد وبرادری😌☺️ وقتی شهید رو اوردن تو شهراعلامیه زدن امشب وداع با شهید هست☺️ ‌. منو با چندتا از خانوم های پاسدارقرار گذاشیتم ک امشب بریم وجای اسما جون خالی بود اون شب همه بودیم جز اون حتی اون شب کوثر جون هم بود☺️ . خیلی شلوغ بود خیلی حس حالش یجوری بود😢 بعدش ک شهید رو اوردن خیلی گریه کردیم😢 ن برای شهید ب قول کوثر برای خودمون باید گریه کنیم😢😔 من از شهید چیزی خاستم اگ اون نبود شاید منم الان نبودم😔 بعدش با بچها خدافظی کردیم اومدیم خونه انقد ک ناراحت و بیحال بودم ک تشیع جنازش نرفتم😔 دوشب بعدش خواب شهید رو دیدم😔😢 . دیدم اومدامام زاده ابراهیم با لباس پاسداری وچفیه سفیدگردنش یه کنار نشسته هوا بارونی تا منو دیدپاشد داشتم رد میشدم گفت وایسا گفت نگران نباش ما هواتو داریم نگران نباش انقد ناراحتی نکن. پاشدم کلی گریه کردم فردا رفتم سرخاکش گفتم واقعا راست میگی یعنی درست میکنی یعنی امیدوار باشم.😭😢 دوماه بعدش ک منتظراون خبر بودم جوابش اومد اصن باورتون نمیشه همونجوری ک این شهید تو خوابم گفت شد ب قولش عمل کرد.😒😢 اولین شهیدی هست ک باهاش خیلی دردودل میکنم.☺️ . خیلی بامعرفته چه کنیم ک ما برعکس اوناییم😢 شرمنده اذیت شدین ...❤️@yadeShohadaa