#تلنگرانه اگردخترهامیدونستن همشون‌ناموس‌امام‌زمان‌هستن‌شاید دیگه‌آتیش‌به‌وجود‌مهدی‌فاطمه‌نمیزدن! شایدعکساشون‌روازتوی ‌دست‌وپای‌نامحرم‌جمع میکردن ... #ناموس_امام_زمان😔😍 °•{@yadegar_madar}•°

#لـطفا_دانـلود_ڪنید🙏 ✨وصـیت شهید مہدےمحسـن رعد #یڪ_خواهـش_برادرانہ 👈این ڪار باعـث مےشود امام زمان(عج) خون گـریہ ڪند😔😭 #ڪلام_شـہید °•{ @yadegar_madar}

رفقا نمازتـون تـلخ نـشہ🙃 نمـااز اول وقتـش میـچسبہ😋😍 #نماز_اول_وقت #التماس_دعاےفرج

#قـرار_عـاشقے😍 مـومن بعـد نماز دعـا براے سلـامتےوظـهور فـراموشت نـشہ🙃🍃 °•{ @yadegar_madar}

#بہ_وقـت‌_رمـان😍📚 👇👇👇

هو_العشق تومراجان وجهانی قسمت_بیست و یکم از بیمارستان برگشتم خونه... هر کس ازم می‌پرسید که چرا حالم خراب شده بود، جواب سربالا میدادم😟 مثلا میگفتم فشارم افتاد یه دفعه... و همه هم با توجه به فشار کاری ای که روم بود این به جواب رو کاملا قبول میکردن👌🏻🙄 تبدیل به یه جنازه متحرک شدم، میشینم یه گوشه،توی تاریکی... و برای مدت ها به دیوار خیره میشم 😔 دیواری که شاید بتونه درکم کنه... حرفام رو بشنوه... و در عین حال قضاوتم هم نکنه👌🏻☹️ زندگی دیگه برام زندگی نیست... مردگیه! ولی باید ازش بپرسم... باید ازش بپرسم که... 😔که چراااا؟! واقعا چرا؟! مگه من چه اشتباهی مرتکب شده بودم که لایق این دروغ باشم؟! 😟☹️ حوا... حوا، چیکار کردی؟! نکنه کاری کردی... نکنه خودت باعث این اتفاق شدی؟ نکنه! 😔😟😢 راستش.... این قدرت رو ندارم که در حال حاضر ازش سوالی بپرسم در این مورد😣😣 حوا به شدت ضعیف شده... سخت راه میره... با هیچ کس صحبت نمیکنه... سکوت تلخش همه رو متعجب کرده... آخ... 😢 حوا حوا با خودت چیکار کردی دختر؟! این داستان ادامه دارد.... نویسنده : #زهرا_خلفی Khalafi_313 👆🏻ارتباط با نویسنده 🔴نکته: این داستان حاصل تفکرات نویسنده میباشد.و هرگونه شباهت با اشخاص کاملا اتفاقی است. ◾🔴هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام نویسنده پیگرد قانونی و الهی دارد.

هوالعشق تو مرا جان و جهانی قسمت_بیست و دوم بلاخره باید باهاش صحبت کنم.. 😔☹️نباید این وضعیت ادامه پیدا کنه... نباید 👌🏻😔 اما میترسم... خیلی میترسم😣 از جوابی که خواهم شنید میترسم 😑🤦🏻‍♀️ ندای درونی : (حوا... تو که ترسو نبودی.. شجاعتت توی هر زمینه ای مثال زدنی بود.. چرا اینشکلی شدی دختر؟! 🧐) خب... چرا اینشکلی شدم؟! معلومه.. عاشق شدم 😑😥 من نباید کم بیارم.. باید.. باید.. باهاش صحبت کنم 💪🏻 تلفنم رو به سختی از روی میز برداشتم و شماره اش رو گرفتم.. دستام دارن میلرزن😟 نه.. بهتره قطع کنم تا جواب نداده😭.. من نمیتونم.. نمیتونم 😣 ندای درونی : (تو میتونی... مگه این خودت نبودی که به همه میگفتی از نظر من غیرممکن وجود نداره.. پس چیشد؟! نکنه اینا فقط حرف بودن.. حرفایی که فقط به بقیه میگفتی.. پس خودت چی حوا؟! کِی میخوای راه درست رو بِری؟ هان؟! 🙄) چی میگی عزیز من 😂😂... مگه میشه اینی که تو میگی وقتی حتی قلب انسان سمت چپ قرار گرفته! صدایی از پشت تلفن اومد که می‌گفت : چی؟! سمت چپ قرار داره؟! 🧐 (وای.. نههه.. انگار بازم زیادی بلند حرف زدم 🤦🏻‍♀️😑) سعی کردم خونسردی خودمو حفظ کنم و آروم باشم... پس با تمام نیرویی که داشتم گفتم سلام😔 به نظرم وقتی متوجه شد منم... تعجب کرد! 🙄 سریع گفت : مگه من به شما نگفتم.... پریدم وسط حرفش...با هق، هق... تند تند و بدون مکث.. یا حتی نفس کشیدن صحبت می‌کردم " بله.. بله.. آقای به اصطلاح محترم.. شما گفتی.. شما گفتی بیخیالت بشم... گفتی سرطان دارم.. بعد بهم گفتی دروغ گفتم... گفتی بهت فکر نکنم.. گفتی نمیتونیم کنار هم باشیم 😭.. گفتی فرد مناسبی برای همدیگه نیستیم 😟.. گفتی... پرید وسط حرفم وبا نگرانی گفت : چیشده؟! 😲.. چیشده عزیز من؟! چرا گریه میکنی گل من؟! سریع گفتم : من گل شما نیستم.. من عزیز شما نیستم... آدم با عزیزش همچین کاری نمیکنه... آدم گُلش رو له نمیکنه.. نمیکنه 😭 (صدام بالاتر رفت و فریاد کشیدم) له نمیکنه... 😢😢 به خدااا... پرید وسط حرفم و با صدایی لرزان گفت : عزیز من به جون تو که عزیزمی نه... به جون خودم دلیل داشتم.. توروخدا گریه نکن.. توروخدا.. خواهش میکنم 😣اگه بهت دروغ گفتم.. برای این بود که نمیخواستم کنار من عذاب بکشی.. پس بهت گفتم بیمارم و سرطان دارم.. که ازم دور بشی.. اما تو مصمم تر از این حرفا بودی گلِ من.. 😟تو با بودن در کنار من اذیت میشی.. من یه سربازم...سرباز امام زمان... یه سرباز هیچی از خودش نداره.. (شکه شدم 😶... حرفاش.. دلایلش.. هم منطقی بودو هم نبود.. آخه... ☹️ نه.. نمیتونم رهاش کنم... نمیتونم) پس اشکامو با گوشه ی آستینم پاک کردم و مصمم تر از قبل گفتم💪🏻 : من رهات نمیکنم! این داستان ادامه دارد.... نویسنده :#زهرا_خلفی Khalafi_313 👆🏻ارتباط با نویسنده 🔴نکته: این داستان حاصل تفکرات نویسنده میباشد.و هرگونه شباهت با اشخاص کاملا اتفاقی است. ◾🔴هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام نویسنده پیگرد قانونی و الهی دارد.

•🌈🖇 بسم الله الرَّحمَن الرَّحیـم اللهـمّ حَبّبْ الیّ فیہِ الإحْسانَ وكَـرّهْ الےّ فیهِ الفُسـوقَ والعِصْیانَ وحَـرّمْ عليّ فیہِ السّـخَطَ والنّیـرانَ بِـعَوْنِكَ یا غیـاثَ المُسْتغیثین. خدایا دوست گـردان بمن در این روز نیكى را و نـاپسند بدار در این روز فسق و نافـرمانى را و حرام كن بر من در آن خشـم و سوزندگى را به یاریت اى دادرس داد خواهان.  #دعآۍ‌روزیـازدهـم‌مآه‌مبآرڪ‌رمضآن🌙😍 °•{ @yadegar_madat}•°

✨ذڪر روز یا الرحـم الراحـمیـن... :) ای مـہربان تـرین مہـربانـان (۱۰۰مرتبـہ)

#مـداحـےتایـم🎙 ســلام عـشقم✨ ســـلام عـمرم☺️ ســلام مـحبوب من😍 #پیشنـهاد_ویـژه °•{ @yadegar_madar}

حرفے؛سخنے؛نظرے؛انتقادے دارید به صورت ناشـناس بگید😊✨ #نظرسنجے🤔 ^_^ 🌈ڪانال یادگار مادر https://harfeto.timefriend.net/807862090