eitaa logo
‹ یادگاࢪ مادࢪ ›
679 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
443 ویدیو
194 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو_العشق تو مرا جان و جهانی قسمت_ بیست و سوم من.. یه دختر.. 17 ساله.. مغرور.. شایدم خودخواه😶.. برای اولین بار شکستم.. 🤨 اینبار خیلی آرومم.. اما از درونم همش صدای شکستن میاد.. صدای خورد شدن😔 روی دلایلش خیلی اصرار داشت.. 🙁و حرف اصلیش این بود که قلب جای حسین ع است و بس! 😲😔 پس من چی؟! من... حوا.. به همین راحتی ازم گذشت؟! 🙄 نه.. نمیشه.. من دوسش دارم.. اونم عاشقمه خودش گفت.. خودش گفت که عاشقمه خودش گفت که من زندگیشم خودش گفت که من همه ی وجودشم 😔😔😥😥😭 این اشکا.. دیگه کم کم دارم باهاشون زندگی میکنم.. یعنی اگه یه روز سرازیر نشن.. انگار اتفاق عجیبی افتاده 😲😔 ندای درونی : ( دیوونه شدیاااا😏داره خودش صادقانه بهت میگه زندگی کنار من فقط عذابه.. بعد تو.. 😲تو خیلی محکم میگی من تا آخرش هستم 😶😲! کم داری واقعا؟!) آره.. کم آوردم من این منِ مغرور در مقابل عشق سر تعظیم فرود آورد این داستان ادامه دارد... نویسنده : خلفی Khalafi_313 ارتباط با نویسنده👆🏻 🔴نکته: این داستان حاصل تفکرات نویسنده میباشد.و هرگونه شباهت با اشخاص کاملا اتفاقی است. ◾🔴هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام نویسنده پیگرد قانونی و الهی دارد.