#متن_خاطره
رزمیکار بود و خوشهیکل.
قبل از اذانِ صبح دیدم نمازشب میخونه.
با اون هیکلِ درشت مثل یه بچه سرش رو انداخته بود پایین. با آرامش خاصی حمد
و سوره میخوند. رفت و رفت تا اینکه رسید
به تشهد. یهو یه تیر اومد و خورد
به سینهاش نمیدونم تیر ازکجا پیداش شد.
درد میکشید اما به روی خودش نمیآورد. نمازشرو نشکست تا اینکه افتاد.
دویدم و رفتم بالای سرش.
دیدم آروم داره سلامِ آخرِ نماز رو میگه: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته...
همراه با نمازشب تموم کرد و شهید شد :)💔
پ.ن:فقط دم از شهادت میزنیما ولی هیچی بارمون نیست :)
شاید اونا یکاری کنن به خودمون بیایم
#ماکجایکاریم 🚶🏿♂
منبع:روایت مقدس
#شهادت_لیاقت
『 eitaa.com/yadegaranir 』