eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
82 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
#رمان_پسرک_فلافل_فروش🌸🍃 #قسمت_بیستم 💕 #احتیاط💕 سال اول طلبگي هادي بود. يك روز به او گفتم: مي دا
🌸🍃 💕 (ع) 💕 مي گويند اگر مي خواهي ي واقعي آقا ابا عبدالله (علیه السلام) را بشناسي بار در مقابل او نام مقدس (علیه السلام) را بر زبان جاري كنيد. خواهيد ديد كه محب و شيعه ي واقعي حالتش تغيير كرده و اشك در چشمانش حلقه مي زند😭 شدت علاقه و محبت هادي به امام حسين (علیه السلام) وصف ناشدني بود. او از زماني كه خود را شناخت در راه سيد و سالار شهيدان قدم بر مي داشت. هادي از بچگي در هيئت ها کمک مي کرد. او در کنار ذکرهايي که هميشه بر لب داشت، نام (علیه السلام) را ميکرد. واقعاً نمي شود ميزان محبت او را توصيف كرد. اين سال هاي آخر وقتي در برنامه هاي هيئت شركت مي كرد، حال و هواي همه تغيير مي كرد. يادم هست چند نفر از كوچك ترهاي هيئت مي پرسيدند: چرا وقتي آقا هادي در جلسات هيئت شركت مي كند، حال و هواي مجلس ما تغيير مي كند؟ ما هم مي گفتيم به خاطر اينكه او تازه از كربلا و نجف برگشته. اما واقعيت چيز ديگري بود😔 محبت آقا ابا عبدالله (علیه السلام) با گوشت و پوست و خون او آميخته شده بود☝️او تا حدودي امام حسين (علیه السلام) را بود. براي همين وقتي نام مبارك آقا را در مقابل او مي بردند اختيار از كف مي داد💔 وقتي صبح ها براي نماز به مسجد مي آمد. بعد از نماز صبح در گوشه اي از مسجد به سجده مي رفت و در سجده كل را قرائت مي كرد. هادي هر جا مي رفت براي هيئت امام حسين (علیه السلام) هزينه مي كرد. درباره ي هيئت رهروان شهدا كه نوجوانان مسجد بودند نيز هميشه جزء بانيان هزينه هاي هيئت بود. زماني که هادي ساکن نجف بود، هر شب جمعه به کربلا مي رفت. در مدت حضور در کربلا از دوستانش جدا مي شد و خلوت عجيبي با مولای خود داشت. خوب به ياد دارم که هادي از ميان همه ي شهداي كربلا به يك شهيد علاقه ي ويژه داشت. بعضي وقت ها خودش را مثل آن شهيد مي دانست و جمله ي آن شهيد را تكرار مي كرد. هادي مي گفت: من عاشق ، غلام آقا ابا عبدالله (علیه السلام) ، هستم. جون در روز عاشورا به آقا حرف هايي زد كه حرف دل من به مولا است💔 او از سياه بودن و بدبو بودن خودش حرف زد و اينكه لياقت ندارد كه خونش در رديف خون پاكان قرار گيرد. من هم همين گونه ام. نه آدم درستي هستم. نه... در اين آخرين سفر هادي مطلبي را براي من گفت كه خيلي بود! هادي مي گفت: يك بار در نجف تصميم گرفتم كه سه روز آب و غذا كمتر بخورم يا اصلاً نخورم تا ببينم مولاي ما امام حسين (علیه السلام) در روز عاشورا چه حالی داشت. اين كار را شروع كردم. روز سوم حال و روز من خيلي خراب شد. وقتي خواستم از خانه بيرون بيايم ديدم چشمانم سياهي مي رود. من همه جا را مثل دود مي ديدم. آنقدر حال من بد شد كه نمي توانستم روي پاي خودم بايستم. از آن روز بيشتر از قبل مفهوم كربلا و تشنگي و امام حسين (علیه السلام) را مي فهمم😭😭 ..... ✍️نویسنده: ✨به نیابت از بی بی دوعالم حضرت زهرا سلام الله علیها برای ظهور امام زمان عج صلوات بفرستیم🌹
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
.*:☆*.:。.✿*✿.。.:* ☆.*. #ستـارگانِ_آسمٰانِ‌کـربلا💫🌟 ⭐️عبدالله فرزند عُمَیر(عروس و داماد) 🌹عبدالله
..*:☆*.:。.✿*✿.。.:* ☆.*.. 💫🌟 ⭐️ (غلام سیاه) 🌹ابوذر غفاری از یاران بسیار خوب پیامبر بود بخاطر حق گویی دربیابان زبده درتنهایی وغربت به شهادت رسید افتخاری خدمتگزاری ابوذر را داشت .این غلام سیاه عاشق اهلبیت بود وسالها به امام حسن وامام‌حسین خدمت کرد🙂 در سفر کربلا جون از مدینه امام را همراهی کرد او بااینکه سنش بالابود اما زیاد فعال بود در روزعاشورا ازامام اجازه خواست تا به میدان برود ولی امام چون خیلی اورا دوست داشت اجازه نداد وازاو خواست که کربلا را ارک کند.. جون به گریه افتاد😔 وگفت: من در روزهای شاد باشمابودم چطور درروزهای رنج وسختی ازشما جداشوم💔 ای سرور من اگرچه فامیل معروفی ندارم و بویم ناخوش وچهره‌ام سیاه هست ولی میخواهم به بهشت بروم وروسفید شوم بهخدا ازشما جدا نمیشوم تاخونم باخون های شما امیخته شود☝️😔 امام اجازه میدان داد جون جنگید تااینکه زخمی شد و برزمین افتاد امام بر بالین او امدو دعاکرد: خدایا رویش را سپید و بویش را خوش بگردن واورا بانیکان محشور کن🤲🏻 پس‌از گذشت سه روز از حادثه کربلا وقتی مردم برای دفن شهدا امدند متوجه بوی خوش عطر بدن این غلام‌سیاه شدند که همه‌جا راپرکرده بود... ✍به راستی چه افراد سرشناسی بودند که به راه یزید رفتندو باسکوت ذلت وخواری برای خود خریدند وچه غلامان سیاهی که ازشاهان پیشی گرفتند وبه خوشبختی رسیدند... خدایا مارهمچون جون روسفید بگردان... 💔واقعه‌عاشورا تمامش درس‌زندگیست💔 🏴 🌹 🔆کپی فقط با ۵صلوات نذر فرج امام‌زمان... @yadeShohada313
..*:☆*.:。.✿*✿.。.:* ☆.*.. 💫🌟 ⭐️ (غلام سیاه) 🌹ابوذر غفاری از یاران بسیار خوب پیامبر بود بخاطر حق گویی دربیابان زبده درتنهایی وغربت به شهادت رسید افتخاری خدمتگزاری ابوذر را داشت .این غلام سیاه عاشق اهلبیت بود وسالها به امام حسن وامام‌حسین خدمت کرد🙂 در سفر کربلا جون از مدینه امام را همراهی کرد او بااینکه سنش بالابود اما زیاد فعال بود در روزعاشورا ازامام اجازه خواست تا به میدان برود ولی امام چون خیلی اورا دوست داشت اجازه نداد وازاو خواست که کربلا را ارک کند.. جون به گریه افتاد😔 وگفت: من در روزهای شاد باشمابودم چطور درروزهای رنج وسختی ازشما جداشوم💔 ای سرور من اگرچه فامیل معروفی ندارم و بویم ناخوش وچهره‌ام سیاه هست ولی میخواهم به بهشت بروم وروسفید شوم بهخدا ازشما جدا نمیشوم تاخونم باخون های شما امیخته شود☝️😔 امام اجازه میدان داد جون جنگید تااینکه زخمی شد و برزمین افتاد امام بر بالین او امدو دعاکرد: خدایا رویش را سپید و بویش را خوش بگردن واورا بانیکان محشور کن🤲🏻 پس‌از گذشت سه روز از حادثه کربلا وقتی مردم برای دفن شهدا امدند متوجه بوی خوش عطر بدن این غلام‌سیاه شدند که همه‌جا راپرکرده بود... ✍به راستی چه افراد سرشناسی بودند که به راه یزید رفتندو باسکوت ذلت وخواری برای خود خریدند وچه غلامان سیاهی که ازشاهان پیشی گرفتند وبه خوشبختی رسیدند... خدایا مارهمچون جون روسفید بگردان... 💔واقعه‌عاشورا تمامش درس‌زندگیست💔 🏴 🌹 🔆کپی فقط با ۵صلوات نذر فرج امام‌زمان... ...💔@yadeShohada313
..*:☆*.:。.✿*✿.。.:* ☆.*.. 💫🌟 ⭐️ (غلام سیاه) 🌹ابوذر غفاری از یاران بسیار خوب پیامبر بود بخاطر حق گویی دربیابان زبده درتنهایی وغربت به شهادت رسید افتخاری خدمتگزاری ابوذر را داشت .این غلام سیاه عاشق اهلبیت بود وسالها به امام حسن وامام‌حسین خدمت کرد🙂 در سفر کربلا جون از مدینه امام را همراهی کرد او بااینکه سنش بالابود اما زیاد فعال بود در روزعاشورا ازامام اجازه خواست تا به میدان برود ولی امام چون خیلی اورا دوست داشت اجازه نداد وازاو خواست که کربلا را ارک کند.. جون به گریه افتاد😔 وگفت: من در روزهای شاد باشمابودم چطور درروزهای رنج وسختی ازشما جداشوم💔 ای سرور من اگرچه فامیل معروفی ندارم و بویم ناخوش وچهره‌ام سیاه هست ولی میخواهم به بهشت بروم وروسفید شوم بهخدا ازشما جدا نمیشوم تاخونم باخون های شما امیخته شود☝️😔 امام اجازه میدان داد جون جنگید تااینکه زخمی شد و برزمین افتاد امام بر بالین او امدو دعاکرد: خدایا رویش را سپید و بویش را خوش بگردن واورا بانیکان محشور کن🤲🏻 پس‌از گذشت سه روز از حادثه کربلا وقتی مردم برای دفن شهدا امدند متوجه بوی خوش عطر بدن این غلام‌سیاه شدند که همه‌جا راپرکرده بود... ✍به راستی چه افراد سرشناسی بودند که به راه یزید رفتندو باسکوت ذلت وخواری برای خود خریدند وچه غلامان سیاهی که ازشاهان پیشی گرفتند وبه خوشبختی رسیدند... خدایا مارهمچون جون روسفید بگردان... 💔واقعه‌عاشورا تمامش درس‌زندگیست💔 🏴 🌹 🔆کپی باصلوات نذر فرج امام‌زمان... ...💔@yadeShohada313