eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
82 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
فرمود بسم الله و بالله و فی سبیل الله .. تیری رسید .. خون از سینۀ مبارکش فواره زد .. رویِ اسب بود مولای ما .. شدت خون ریزی طوری شد که از بالایِ اسب زمین افتاد .. رو دو زانو نشست بعضی ها اومدن جلو ، دشنام دادن .. آمادۀ رزم بود هنوز ، کسی از سمتِ راست اومد .. از فاصله نزدیک ضربه ی شمشیری زد .. یا صاحب الزمان .. 😭 فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ .. با صورت به زمین افتاد ..😭😭😭 دیدن کار تمامِ .. دویدن .. شمشیر بلند کرد .. تا زینب کبری از دور این صحنه رو دید دستِ عبدالله رو رها کرد رو سرش گذاشت .. یا رسول الله .. عبدالله دستش آزاد شد دوید .. من این بار نمیزارم .. وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّی .. هنوز ضربه ی شمشیر پایین نیامده بود ، فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِیَدِهِ .. دستُ سپر کرد شمشیر رسید .. صدای شکستنِ استخوان آمد .. فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ .. به پوست آویزان شد .. صدای شکسته شدنِ استخوان به گوشش رسید .. فَنَادَى الْغُلَامُ یَا أُمَّاهْ ... این آقا زاده صداش بلند شد یا اُماه😭😭😭💔😭 ... 🤲💔
فرمود بسم الله و بالله و فی سبیل الله .. تیری رسید .. خون از سینۀ مبارکش فواره زد .. رویِ اسب بود مولای ما .. شدت خون ریزی طوری شد که از بالایِ اسب زمین افتاد .. رو دو زانو نشست بعضی ها اومدن جلو ، دشنام دادن .. آمادۀ رزم بود هنوز ، کسی از سمتِ راست اومد .. از فاصله نزدیک ضربه ی شمشیری زد .. یا صاحب الزمان .. 😭 فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ .. با صورت به زمین افتاد ..😭😭😭 دیدن کار تمامِ .. دویدن .. شمشیر بلند کرد .. تا زینب کبری از دور این صحنه رو دید دستِ عبدالله رو رها کرد رو سرش گذاشت .. یا رسول الله .. 💔😭 دستش آزاد شد دوید .. من این بار نمیزارم .. وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّی .. هنوز ضربه ی شمشیر پایین نیامده بود ، فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِیَدِهِ .. دستُ سپر کرد شمشیر رسید .. صدای شکستنِ استخوان آمد..😭 فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ .. به پوست آویزان شد .. صدای شکسته شدنِ استخوان به گوشش رسید ..😭😭 فَنَادَى الْغُلَامُ یَا أُمَّاهْ ... این آقا زاده صداش بلند شد یا اُماه😭😭😭💔😭😭😭😭😭 ...😭 🤲💔 ....... 🖤🕌
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
خانواده امام حسن برا سپر نشدن برا یه معصوم قبلا خیلی جگرشون سوخته .. باباش امام حسن پیر شد از اون وا
فرمود بسم الله و بالله و فی سبیل الله .. تیری رسید .. خون از سینۀ مبارکش فواره زد .. 💔 رویِ اسب بود مولای ما .. شدت خون ریزی طوری شد که از بالایِ اسب زمین افتاد .. رو دو زانو نشست بعضی ها اومدن جلو ، دشنام دادن .. آمادۀ رزم بود هنوز ، کسی از سمتِ راست اومد .. از فاصله نزدیک ضربه ی شمشیری زد .. یا صاحب الزمان .. 😭 فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ .. با صورت به زمین افتاد ..😭😭😭 دیدن کار تمامِ .. دویدن .. شمشیر بلند کرد .. تا زینب کبری از دور این صحنه رو دید دستِ عبدالله رو رها کرد رو سرش گذاشت .. یا رسول الله .. 💔😭 دستش آزاد شد دوید .. من این بار نمیزارم .. وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّی .. هنوز ضربه ی شمشیر پایین نیامده بود ، فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِیَدِهِ .. دستُ سپر کرد شمشیر رسید .. صدای شکستنِ استخوان آمد..😭 فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ .. به پوست آویزان شد .. صدای شکسته شدنِ استخوان به گوشش رسید ..😭😭 فَنَادَى الْغُلَامُ یَا أُمَّاهْ ... این آقا زاده صداش بلند شد یا اُماه😭😭😭💔😭😭😭😭😭 ...😭😭 🤲💔 ....... 🖤🕌
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
خانواده امام حسن برا سپر نشدن برا یه معصوم قبلا خیلی جگرشون سوخته .. باباش امام حسن پیر شد از اون وا
فرمود بسم الله و بالله و فی سبیل الله .. تیری رسید .. خون از سینۀ مبارکش فواره زد .. 💔 رویِ اسب بود مولای ما .. شدت خون ریزی طوری شد که از بالایِ اسب زمین افتاد .. رو دو زانو نشست بعضی ها اومدن جلو ، دشنام دادن .. آمادۀ رزم بود هنوز ، کسی از سمتِ راست اومد .. از فاصله نزدیک ضربه ی شمشیری زد .. یا صاحب الزمان .. 😭 فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ .. با صورت به زمین افتاد ..😭😭😭 دیدن کار تمامِ .. دویدن .. شمشیر بلند کرد .. تا زینب کبری از دور این صحنه رو دید دستِ عبدالله رو رها کرد رو سرش گذاشت .. یا رسول الله .. 💔😭 دستش آزاد شد دوید .. من این بار نمیزارم .. وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّی .. هنوز ضربه ی شمشیر پایین نیامده بود ، فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِیَدِهِ .. دستُ سپر کرد شمشیر رسید .. صدای شکستنِ استخوان آمد..😭 فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ .. به پوست آویزان شد .. صدای شکسته شدنِ استخوان به گوشش رسید ..😭😭 فَنَادَى الْغُلَامُ یَا أُمَّاهْ ... این آقا زاده صداش بلند شد یا اُماه😭😭😭💔😭😭😭😭😭 🤲💔 ....... 🖤