#مصارع_عشاق
🌷حضرت زینب سلام الله علیها اسیر شد. این که میگویند بی معجری و در زیارت ناحیه مقدسه میفرماید أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ، به این معنی نیست که کسی زینب را دید.
شیخ هادی کاشف الغطا برای حضرت زینب شعری گفت.
💔حاسرة الوجه بغیر برقع
💔لا یستر غیر ساعد و اذرع
🌷یعنی چهرهی حضرت زینب آشکار شده بود و او چهرهاش را میپوشاند اما نه با چادر بلکه با دست و ساعد خودش.
این شعر را نوشت و خوابید.
صبح که از خواب بلند شد دید یک بیت اضافه شده است.
به او القا کردند که این بیت را امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سروده است.
❤️و هی باستار من الانواری
❤️تحجبها عن اعین النظاری
🌷بله، چادر از سر زینب کشیدند اما او مستور در انوار الهی بود و چشم احدی بر زینب کبری نیفتاد.
تا قبل از کربلا نه کسی زینب را دیده بود و نه صدایش را شنیده بود. او را طوری شب میبردند و میآوردند که سایه اش را هم کسی نبیند. این آل الله که غیرت مطلق هستند اجازه نمیدهند که کسی زینب را ببیند. در کربلا یک کاری کرده بودند حرف که میزد صدای علی بن ابی طالب شنیده میشد! زینب غیرت الله است!
وقتی وارد مجلس یزید شد، تا یزید چشمش به زینب افتاد، چنان کبریایی خدا در زینب ظهور کرد
که یزید گفت: مَن هذه المتکبّرة؟!
تکبر او مظهر کبریایی حق متعال بود.
لذا حضرت زینب کربلا را کربلا کرده است.
من، شما، #شهدایکربلا و همهی #شهدای عالم سر سفرهی زینب کبری نشستهایم.
در دهه محرم هم اگر دقت کنید
ورودیه، روضه حضرت زینب است.
شب حضرت رقیه، روضه حضرت زینب است، شب چهارم روضه حضرت زینب است.
شب حضرت علی اصغر امام حسین به زینب میفرماید: «نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ». در روضهی حضرت علی اکبر این زینب است که میرود تا علی اکبر را به خیمه برگرداند.
برویم سراغ اباالفضل العباس هم این زینب است که میگوید عباس جان برادرم را یک وقت تنها نگذاری...
روز عاشورا هم که همه زینب است و بعد عاشورا هم که زینب است.
دیدید زینب هستی را از خودش پر کرده است؟! امام حسین به زینب فرمود بایست که تو اسیر شوی و وظیفهی مهمی داری.
امام حسین فرمود زینب جان! بعد شهادت من شما باید با حق متعال عشق بازی کنی! همین که شهید شدم بدن مرا در آغوش بگیری و بگویی خدایا این قربانی کوچک را از ما بپذیر...
وقتی هم که آقازادههای حضرت میخواستند به میدان بروند زینب کبری آماده شان کرد، لباس بر تنشان پوشاند، شانه بر سرشان زد، عطر به پیراهنشان زد و به حجلهی دامادی فرستاد.
وقتی هم که این دو دردانه به شهادت رسیدند از خیمه بیرون نیامد. نه به این خاطر که نمیخواست شرمندگی امام حسین را ببیند بلکه این دو قربانی را مقابل اباعبدالله خیلی کوچک میدید. میگفت برادر من شرمندهام که بیشتر از این ندارم تا تقدیم شما بکنم...
@yadeshohada313
#مصارع_عشاق
🌷حضرت زینب سلام الله علیها اسیر شد. این که میگویند بی معجری و در زیارت ناحیه مقدسه میفرماید أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ، به این معنی نیست که کسی زینب را دید.
شیخ هادی کاشف الغطا برای حضرت زینب شعری گفت.
💔حاسرة الوجه بغیر برقع
💔لا یستر غیر ساعد و اذرع
🌷یعنی چهرهی حضرت زینب آشکار شده بود و او چهرهاش را میپوشاند اما نه با چادر بلکه با دست و ساعد خودش.
این شعر را نوشت و خوابید.
صبح که از خواب بلند شد دید یک بیت اضافه شده است.
به او القا کردند که این بیت را امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سروده است.
❤️و هی باستار من الانواری
❤️تحجبها عن اعین النظاری
🌷بله، چادر از سر زینب کشیدند اما او مستور در انوار الهی بود و چشم احدی بر زینب کبری نیفتاد.
تا قبل از کربلا نه کسی زینب را دیده بود و نه صدایش را شنیده بود. او را طوری شب میبردند و میآوردند که سایه اش را هم کسی نبیند. این آل الله که غیرت مطلق هستند اجازه نمیدهند که کسی زینب را ببیند. در کربلا یک کاری کرده بودند حرف که میزد صدای علی بن ابی طالب شنیده میشد! زینب غیرت الله است!
وقتی وارد مجلس یزید شد، تا یزید چشمش به زینب افتاد، چنان کبریایی خدا در زینب ظهور کرد
که یزید گفت: مَن هذه المتکبّرة؟!
تکبر او مظهر کبریایی حق متعال بود.
لذا حضرت زینب کربلا را کربلا کرده است.
من، شما، #شهدایکربلا و همهی #شهدای عالم سر سفرهی زینب کبری نشستهایم.
در دهه محرم هم اگر دقت کنید
ورودیه، روضه حضرت زینب است.
شب حضرت رقیه، روضه حضرت زینب است، شب چهارم روضه حضرت زینب است.
شب حضرت علی اصغر امام حسین به زینب میفرماید: «نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ». در روضهی حضرت علی اکبر این زینب است که میرود تا علی اکبر را به خیمه برگرداند.
برویم سراغ اباالفضل العباس هم این زینب است که میگوید عباس جان برادرم را یک وقت تنها نگذاری...
روز عاشورا هم که همه زینب است و بعد عاشورا هم که زینب است.
دیدید زینب هستی را از خودش پر کرده است؟! امام حسین به زینب فرمود بایست که تو اسیر شوی و وظیفهی مهمی داری.
امام حسین فرمود زینب جان! بعد شهادت من شما باید با حق متعال عشق بازی کنی! همین که شهید شدم بدن مرا در آغوش بگیری و بگویی خدایا این قربانی کوچک را از ما بپذیر...
وقتی هم که آقازادههای حضرت میخواستند به میدان بروند زینب کبری آماده شان کرد، لباس بر تنشان پوشاند، شانه بر سرشان زد، عطر به پیراهنشان زد و به حجلهی دامادی فرستاد.
وقتی هم که این دو دردانه به شهادت رسیدند از خیمه بیرون نیامد. نه به این خاطر که نمیخواست شرمندگی امام حسین را ببیند بلکه این دو قربانی را مقابل اباعبدالله خیلی کوچک میدید. میگفت برادر من شرمندهام که بیشتر از این ندارم تا تقدیم شما بکنم...
...💚@yadeshohada313
#مصارع_عشاق
🌷حضرت زینب سلام الله علیها اسیر شد. این که میگویند بی معجری و در زیارت ناحیه مقدسه میفرماید أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ، به این معنی نیست که کسی زینب را دید.
شیخ هادی کاشف الغطا برای حضرت زینب شعری گفت.
💔حاسرة الوجه بغیر برقع
💔لا یستر غیر ساعد و اذرع
🌷یعنی چهرهی حضرت زینب آشکار شده بود و او چهرهاش را میپوشاند اما نه با چادر بلکه با دست و ساعد خودش.
این شعر را نوشت و خوابید.
صبح که از خواب بلند شد دید یک بیت اضافه شده است.
به او القا کردند که این بیت را امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سروده است.
❤️و هی باستار من الانواری
❤️تحجبها عن اعین النظاری
🌷بله، چادر از سر زینب کشیدند اما او مستور در انوار الهی بود و چشم احدی بر زینب کبری نیفتاد.
تا قبل از کربلا نه کسی زینب را دیده بود و نه صدایش را شنیده بود. او را طوری شب میبردند و میآوردند که سایه اش را هم کسی نبیند. این آل الله که غیرت مطلق هستند اجازه نمیدهند که کسی زینب را ببیند. در کربلا یک کاری کرده بودند حرف که میزد صدای علی بن ابی طالب شنیده میشد! زینب غیرت الله است!
وقتی وارد مجلس یزید شد، تا یزید چشمش به زینب افتاد، چنان کبریایی خدا در زینب ظهور کرد
که یزید گفت: مَن هذه المتکبّرة؟!
تکبر او مظهر کبریایی حق متعال بود.
لذا حضرت زینب کربلا را کربلا کرده است.
من، شما، #شهدایکربلا و همهی #شهدای عالم سر سفرهی زینب کبری نشستهایم.
در دهه محرم هم اگر دقت کنید
ورودیه، روضه حضرت زینب است.
شب حضرت رقیه، روضه حضرت زینب است، شب چهارم روضه حضرت زینب است.
شب حضرت علی اصغر امام حسین به زینب میفرماید: «نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ». در روضهی حضرت علی اکبر این زینب است که میرود تا علی اکبر را به خیمه برگرداند.
برویم سراغ اباالفضل العباس هم این زینب است که میگوید عباس جان برادرم را یک وقت تنها نگذاری...
روز عاشورا هم که همه زینب است و بعد عاشورا هم که زینب است.
دیدید زینب هستی را از خودش پر کرده است؟! امام حسین به زینب فرمود بایست که تو اسیر شوی و وظیفهی مهمی داری.
امام حسین فرمود زینب جان! بعد شهادت من شما باید با حق متعال عشق بازی کنی! همین که شهید شدم بدن مرا در آغوش بگیری و بگویی خدایا این قربانی کوچک را از ما بپذیر...
وقتی هم که آقازادههای حضرت میخواستند به میدان بروند زینب کبری آماده شان کرد، لباس بر تنشان پوشاند، شانه بر سرشان زد، عطر به پیراهنشان زد و به حجلهی دامادی فرستاد.
وقتی هم که این دو دردانه به شهادت رسیدند از خیمه بیرون نیامد. نه به این خاطر که نمیخواست شرمندگی امام حسین را ببیند بلکه این دو قربانی را مقابل اباعبدالله خیلی کوچک میدید. میگفت برادر من شرمندهام که بیشتر از این ندارم تا تقدیم شما بکنم...
...💚@yadeshohada313