eitaa logo
یادی از یاران
158 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
499 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
•°‹🥀🕊› 🏴 سَلامٌ عَلى قَلبِ زينَبَ الصَّبور وَ لِسانَها الشَّكور ...😭 . • 🌷رو سفیدم میکنند و فخر مادر میشوند 🌷نو جوان هایم سپرهای برادر میشوند 🌷این پسرها پیشکش های من وعبدلله اند 🌷صحبت جنگ وجدل باشد قلندر میشوند 🌷آینه انگار پیش مرتضی بگذاشتند 🌷هیبت جنگی که میگیرند حیدر میشوند 🌷دست برشمشیر میگیرند طوفان میکنند 🌷یک تنه قطعاً حریف چند لشگر میشوند 🌷خون قتال العرب جاریست در رگ هایشان 🌷قابض الارواح کوفی های کافر میشوند 🌷بوی زهرا میدهد پهلوی آقازاده ها… 🌷چونکه بایک واسطه فرزندکوثر میشوند 🌷زیر نیزه یاد غمهای مدینه میکنند 🌷گریه کن های جوانمرگی مادر میشوند 🌷هر چه باشد هردو خواهرزاده های محسن اند 🌷منتقم های شهید ضربه ی در میشوند 🌷اکبر تو ارباً اربا شد ولی شکر خدا 🌷دست گل هایم پس از او زود پرپر میشوند . • 🏴 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْنﷺ•••🕯🥀 🍃🕊🍃
•°‹🥀🕊› 🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یَاحُرّ بْن یَزید الْرِّیَاحِی وَ رَحْمَهُ الله وَ بَرَکَاتُهُ...😭 . • 🌷من آن حرم که حریّت عطا کرده است مولایم 🌷مخوانیدم دگـر حــرّ یزیـدی، حــر زهرایم 🌷اگر چـه ذره ام، در دامـن پـرمهـر خورشیدم 🌷اگرچـه قطـره بودم، وصـلِ دریا کرد دریایم 🌷اگر دامـان مهـرش را نگیـرم، اوفتـد دستم 🌷گر از کویش گذارم پای، بیرون، بشکند پایم 🌷اگر عباس گوید دست و سر، سازم به قربانش 🌷وگـر اکبــر پسنـدد، کشتـه ی آن قد و بالایم 🌷ز چشمم اشک خجلت بود جاری، بخت را نازم 🌷که هم بخشید، هـم اذن شهادت داد مولایم 🌷تمنایم فقط ایـن است از ریحـانه ی زهرا 🌷که با خون جبینم آبرو بخشد بـه سیمـایم 🌷صـدای گریـه ی اصغـر ز قحـط آب، آبـم کرد 🌷لـب خشکیده ی عبـاس، آتـش زد بـه اعضایم 🌷چه بی رحمید اهل کوفه! من با چشم خود دیدم 🌷ترک خورده است از هرم عطش لب های آقایم 🌷تماشایی ست لبخندم اگر بـا چشم خود بینم 🌷کـه مولایـم کنـد بـا پیکـر خـونین تماشایم 🌷بسوزانید و خاکستـر کنیـد از پـای تـا فرقم 🌷من آن پروانه ای هستم کز آتش نیست پروایم 🌷ز خجلت خواست تا از تن شود روحم برون «میثم!» 🌷حسین بـن علـی بـا یـک تبسـم کـرد احیایم . • 🏴 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْنﷺ•••🕯🥀 🍃🕊🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°‹🥀🕊› 🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یَاعَبدالله بْن الْحَسَنﷺ ...😭 . • 🌷نگاهِ ملتمس‌اش تا به آن کران اُفتاد 🌷زد آنقدَر به زمین پا که نیمه‌جان اُفتاد 🌷حرارتِ جگرِ عمه‌اش تنش سوزاند 🌷کشید آهی و آتش به استخوان اُفتاد 🌷گرفته بازوی او را، امانتِ حسن است 🌷به ناله گفت: مَرو عمه از توان اُفتاد 🌷گرفته بود که ناخن به صورتش نزند 🌷ولی به چهره‌اش از زخم‌ها نشان اُفتاد 🌷همینکه دید رهایش نمی‌کند عمه 🌷به روی سینه‌ی خود زد به الامان اُفتاد 🌷نگاه کن که بزرگ قبیله را کشتند 🌷خدایِ من تَهِ گودال آسمان اُفتاد 🌷نگاه کن به تَنِ ذوالجناح نیزه زدند 🌷بلند مرتبه شاهی نفَس زنان اُفتاد 🌷تلاش کرد بماند به زین، هُلَش دادند 🌷که چند نیزه به او خورد و ناگهان اُفتاد 🌷یتیم گریه کند، عرش را بهم بزند 🌷به گریه‌های یتیمانه‌ای چُنان اُفتاد... 🌷که عمه دید حسن را میانِ کوچه‌ی تنگ 🌷کنارِ مادرش آنجا به سر زنان اُفتاد 🌷کشید بازوی خود را دوید تا گودال 🌷سرش شکست همینکه دوان دوان اُفتاد 🌷در ازدحامِ حرامی چه سخت رد می‌شد 🌷که چند دفعه دراین بِین، بی امان اُفتاد 🌷میان شهیه‌یِ اسبان و نعره‌های هجوم 🌷نگاهِ او به عمو بینِ قاتلان اُفتاد 🌷از این و آن چقدَر ضربه خود اما رفت 🌷که دید موی عمو دست این و آن اُفتاد 🌷رسید در تَهِ گودال روبروی سنان 🌷میانِ حرمله و شمر و ساربان اُفتاد 🌷عمو به خاک و سرش روی دامن باباست 🌷کنارِ این دو، زنی با قدی کمان اُفتاد 🌷همینکه خواست بگوید پدر، عمو را دید 🌷همینکه گفت عمو، دستش آن میان اُفتاد . • 🏴 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْنﷺ•••🕯🥀 🍃🕊🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️‍🩹🕊
•°‹🥀🕊› 🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا قاسم بْن الْحَسَنﷺ ...😭 . • 🥀سیزده ساله جوانی که گل باغ ولاست 🥀قمر نجمه و شمس الشرف کرب‌وبلاست 🥀نور او ناب‌تر از رنگ عقیق یمنی است 🥀پرورش یافته‌ی مکتب ناب حسنی است 🥀طینتش نور و لبش کوثر و قدّش طوباست 🥀نوه‌ی حیدر کرار و عزیز زهراست 🥀نور از روی جبینش به فلک می‌تابد 🥀مهر ایمان و یقینش به فلک می‌تابد 🥀نوجوانی که به پیران جهان راهبر است 🥀یم ایثار و وفا را صدفی پُرگُهر است 🥀داشت جامی به کف از جام وفا زرین‌تر 🥀اشتیاقش به شهادت زعسل شیرین‌تر 🥀نامه‌ی مرد جمل را به روی دست گرفت 🥀سیزده جام عسل را به روی دست گرفت 🥀بغض پنجه به دل و راه گلویش می‌زد 🥀بس که او بوسه به دستان عمویش می‌زد 🥀گفت دانی به شما عشق و ارادت دارم 🥀ای عموجان به دلم شوق شهادت دارم 🥀ای کریمی که کرم هست تو را عادت و خو 🥀بامن ای جان عمو حرف نرفتن تو مگو 🥀هردو نذر حرم دوست متاعی کردند 🥀هردو با ناله و گریه چه وداعی کردند 🥀همه دیدند مه چاردهی سر زده است 🥀با نقابی که به رویش زده او آمده است 🥀آمد و جن و ملک را به تماشا انداخت 🥀«کوهِ طوفان زده را یک تنه از پا انداخت» 🥀بس که بر میسره و میمنه‌ی لشگر تاخت 🥀همه را یاد ابرمردِ جمل می‌انداخت 🥀کوفیان بار دگر حیله و نیرنگ زدند 🥀وای از آن لحظه که بر او همگی سنگ زدند 🥀با همان دست که بر جسم حسن تیر زدند 🥀شب‌پرستان به تنش نیزه و شمشیر زدند 🥀موج زد لشگر و دیدند دگر قاسم نیست 🥀استخوانی به تمامیِ تنش سالم نیست 🥀عشق می‌گفت حسین بن علی را، بشتاب 🥀یک صدا گفت عمو قاسم خود را دریاب 🥀باغبان دید گلش پرپر و پامال شده 🥀بسملی روی زمین بی‌پر و بی‌بال شده 🥀ای «وفایی» چه بگویم که حسین از آن دشت 🥀با تن او به چه حالی به حرم بر می‌گشت . • 🏴 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْنﷺ•••🕯🥀 🍃🕊🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°«❤️‍🩹🕊» . • ✓✓✓✨بنویسید در تاریخ دو قاسم فدای زینب {سلام الله علیها} شدند...🥀🌱 . • ❍• نثار ارواح پاڪ شهدا، سلامتی و تعجیل درظهور امام زمان ✨اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمدٍ وَآلِ مُحَمدٍ وَعَجّلْ فرَجَهُمْ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَـرَج بِحق‌ّ الزّینب‌ سَلام‌ُ الله‌ عَلَیها✨🤲🏼 ❏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌• السّلامُ علَیکِ یا فاطمةُ الزّهراﷺ•••🥀 ❏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌• صَلَےاللّٰه عَلَیْکَ یٰااَبٰاعَبْدِاللّٰه•••💔 🍃🕊🍃