eitaa logo
دانلود
🍃🌺🌸✳️🌸🌺🍃 https://t.me/yadshohada/2060 ✳️ 🔶 خاطره ای از زاده 🔹چند روز قبل از عملیات والفجر ۸ دستور آمد همه چیز را به تعاون تحویل بدهیم 🔹در همین حین دستم را گرفت و پشت به یک دیوار کاهگلی نشست و خیره به چشم هایم نگاه کرد. 🔹شهید محمد تقی قویدل، که روحانی محقق و بذله گویی بود، از کنار ما می گذشت. او با دیدن ما گفت:« خوب سیاحت کن. فردا را چه دیدی » 🔹 من بی اختیار به مهدی گفتم: « اگر کسی رفتنی باشد، فکر کنم حق من است!» گفت:« طاقت داری چیزی بگویم؟» 🔹گفتم:« اگر نگویی، دیگر پیش من نیا، طاقت شنیدن هر خبری را دارم» دنیا روی سرم خراب شد وقتی که آن شمشاد راست قامت گفت: 💥 🔹گفتم:« فکر کردی! این تب عملیات است. تو کجا و شهادت کجا!» 🔹او دیگر چیزی نگفت و بر خواست و مرا با افکار مشوش خود تنها گذاشت......... احساس کردم آن روز، مهدی حسین زاده حقیقتی را به من گفت که از درک آن عاجز بوده ام. 🔻برگرفته از:کتاب آبراه هجرت ص ۴۶ 🔰 @yadshohada