eitaa logo
ستاد یادواره شهدای مشکین دشت
419 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
45 فایل
کانال ستاد یادواره شهدای مشکین دشت به‌منظور ترویج فرهنگ ایثار ،شهادت و بزرگداشت اقدامات ارزنده ۱۰۳ شهید گرانقدر و ۸ شهید گمنام شهر مشکین دشت تاسیس شده است. ادمین کانال: @L_a_110 لینک کانال: @yadvare_shohada_meshkindasht
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 قرار شبانه روایت است که : هر زمان جوانی دعای فرج مهدی (عج) را زمزمه کند، همزمان امام زمان دستهای مبارکشان را به سوی آسمان بلند می کنند و برای آن جوان دعا می فرمایند . پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از شهید 🌷 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
4_6025990732928518067.ogg
525.4K
فایل صوتی قرائت دعای فرج با نوای علی فانی ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
﷽ شهادت داستانِ زندگے آنانے است که فهمیدند دنیا جاے ماندن نیست... -شهید مرتضی آوینی 🌷 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
🍀 🍀 امروز برابر است با 🗓 7 مرداد 1400ه.ش 🗓 18 ذی الحجه 1442ه.ق 🗓 29 جولای 2021 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 نیست خدائی جز الله، فرمانروای حق و آشکار 🔸صفحه ۱۵۰ 🔸جزء ۸ جهت سلامتی و وهدیه به روح و ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ _مرداد_ماه سالروز عروج🌹 والامقام 🌹 شهرمشکین دشت 🌹شهید_عباس _خدا بنده لو 🌹 🌹 سالگرد 🌹 آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🕊🌹🥀🌴🥀🌹 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝ 🕊🌹🥀🌴🥀🌹‌‌
شهید عباس خدا بنده لو 🕊 🌹 🕊 ستاد یادواره شهدا شهر مشکین دشت ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ _مرداد_ماه سالروز عروج🌹 والامقام 🌹 شهرمشکین دشت 🌹شهید_محسن _اوجانی 🌹 🌹 سالگرد 🌹 آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🕊🌹🥀🌴🥀🌹 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝ 🕊🌹🥀🌴🥀🌹‌‌
شهید محسن اوجانی 🕊 🌹 🕊 ستاد یادواره شهدا شهر مشکین دشت ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
ستاد یادواره شهدای مشکین دشت
#عکس شهید محسن اوجانی #روحشان_شاد 🕊 #یادشان_گرامی 🌹 #راهـشان_پر_رهرو 🕊 ستاد یادواره شهدا شهر مش
زندگی نامه این شهید گرانقدر به شرح ذیل است: شهید محسن اوجانی در یك خانواده طبقه پایین جامعه در سال ۱۳۳۵در شهر كرج متولد شد. دوران كودكی خود را مثل تمام بچه‌ها با فقر و تنگ دستی گذراند. او در سن هفت سالگی اولین قدم را به جامعه زندگی نهاد و پس از هشت سال تحصیل ترك تحصیل نمود و پس از ان پا به عرصه كارگری گذاشت و عضوی از اعضای قشر زحمتكش كارگر شد. از اولین روزهای كار خود بود كه متوجه شد استعمار به طبقه كارگر حكمفرماست و شروع به مبارزه كرد تا سال 57 كه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. او در محیط خانواده جوانی بود استوار و فعال و نسبت به خانواده دلسوز و مهربان بود و اغلب بعد از ساعات كار خود بقیه اوقات فراغت خود را صرف كمك رساندن و رفع مشكلات خانواده شهدای انقلاب میكرد. از كمك به دیگران به هیچ عنوان دریغ نمیكرد و او همیشه دوست داشت كه مراسم شب سوم و هفتم شهدا را هر چه باشكوهتر برگزار كند. شهید محسن اوجانی در به ثمر رساندن اهداف انقلاب اسلامی مخصوصاً تبلیغات نقش موثری داشت او در اولین ساعات انقلاب مسلح شد و برای تداوم انقلاب اسلامی شروع به پاسداری نمود. در اوایل درگیری كردستان به سنندج اعزام شد و بعد از یكسال و اندی كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در كرج مستقر شد و به عنوان ذخیره سپاه به وظیفه دینی و میهن خویش پرداخت. شهید اوجانی در سال 58 ازدواج نمود و بعد از دو سال خداوند بزرگ دختری به او عطا نمود به نام الهام. شهید محسن اوجانی كه بیش از این تاخیر در رفتن به جبهه را جایز نمیدانست بالاخره با وداع با خانواده و تنها فرزند خویش در تاریخ 30 تیر ماه ۱۳۶۵ به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد و در تاریخ هفتم مرداد ماه همان سال در جبهه كوشك براثر اصابت تیر دشمن صفاك به ناحیه سرش به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🕊 🌹 🕊 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
قبݪ از عمݪیات بود... داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توےبے سیم بہ هم رمز بدیم... ڪہ تڪفیریا نفهمن... یهو سیدابراهیم(شهید صدرزاده) از فرمانده هاے تیپ فاطمیون بݪند گفت: آقا اگر من پشت بے سیم گفتم همہ چی آرومہ من چقدر خوشبختم...بدونید دهنم سرویس شده😂 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
مداحی آنلاین - تو جنت بازم جشن غدیره - حمید علیمی.mp3
7.39M
🌸 💐تو جنت بازم جشن غدیره 💐به زهرا آقامون بی نظیره 🎤 👏 ستاد یادواره شهدا شهر مشکین دشت ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
مداحی_آنلاین_ای_دل_تا_نجف_برو_محمود.mp3
4.25M
🌸 💐ای دل تا نجف برو 💐تا بیت الشرف برو 🎤 👏 ستاد یادواره شهدا شهر مشکین دشت ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
عمریست به عشق تو اسیریم علی مست از خم باده غدیریم علی داریم تمنا ز خداوند علی با حب ولای تو بمیریم علی ✨🌺 💕💖 ✨🌺 ستاد یادواره شهدا شهر مشکین دشت ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
✨هُــــــوَالْمَـــــــحبــــــوب✨ 🌷رمان محتوایی ناب😍👌 💜 💜 🌷 قسمت -میگی چکارکنم؟😕 -حالا یه کاریش میکنیم.من با توأم خیالت راحت.😊 -ممنون داداش.☺️ بالاخره خواستگارها اومدن....💐🍰 تو خواستگاری هام مریم مشغول سرگرم کردن بچه ها توی اتاق بود.😊 حرفهای همیشگی بود... من مثل هربار سینی چایی رو بردم توی هال.ولی هربار محمد سینی رو ازم میگرفت 😊👌و خودش پذیرایی میکرد. اکثر خواستگارها هم غر میزدن ولی من از اینکار محمد خوشم میومد.😇 کنار اسماء نشستم... به سهیل کردم...😕 خوش قیافه و خوش تیپ بود.از اون پسرهایی که خیلی از دخترها آرزوشو دارن.🙁 بزرگترها گفتن من و سهیل بریم تو اتاق من که حرف بزنیم.محمد گفت: _هوا خوبه.با اجازه تون برن تو حیاط.🌳 نمیدونم چرا محمد اینو گفت ولی منم ترجیح میدادم بریم توی حیاط،گرچه هوای اسفند سرده... محمد جذبه ی خاصی داره.حتی پدرم هم روی حرفش حساب میکنه و بهش اعتماد داره.😊☝️ رفتیم توی حیاط،.. من و آقای سهیل.روی تخت نشستیم ولی سهیل نشسته بود.گفت: _من سهیل صادقی هستم.بیست وشش سالمه.چند سال خارج از کشور درس خوندم.پدرومادرم اصرار دارن من ازواج کنم.منم قبول کردم ولی بعد از ازدواج برمیگردم. منکه تا اون موقع به رو به روم نگاه میکردم باتعجب نگاهش کردم.😟 نگاهش...نگاهش خیلی بود. از نگاه مستقیم و بی حیایش سرمو انداختم😔 پایین و گفتم: _من دوست ندارم جایی جز ایران🇮🇷 زندگی کنم... از نظر من ادامه ی این بحث بی فایده ست.😐 بلند شدم،چند قدم رفتم که گفت: _حالا چرا اینقدر زود میخوای تمومش کنی؟شاید بتونی راضیم کنی که بخاطر تو ایران بمونم.😏 از لحن صحبت کردنش خیلی بیشتر بدم اومد تا فعل مفردی که استفاده میکرد..😑 برگشتم سمتش و جوری که آب پاکی رو بریزم روی دستش گفتم: _من اصلا اصراری برای موندن شما ندارم.اصلا برام مهم نیست ایران بمونید یا نمونید.جواب من به شما منفیه.☝️ -اونوقت به چه دلیل؟ما که هنوز درمورد هیچی حرفی نزدیم😐 -لازم نیست که آدم...😕 -حالا چرا نمیشینی؟😕 با دست به کنارش روی تخت اشاره کرد و گفت:بیا بشین. ولی من روی پله نشستم و بدون اینکه نگاهش کنم،گفتم: _نیاز نیست آدم همه چیز رو بگه،خیلی چیزها با رفتار مشخص میشه. -الان از رفتار من چی مشخص شده که اونجوری میخواستی ازم فرار کنی؟😐 نمیخواستم بحث به اونجایی که اون میخواست کشیده بشه،فقط میخواستم این گفتگو یه کم بیشتر طول بکشه که نگن بی دلیل میگم نه.گفتم: _چرا اومدید خواستگاری من؟😕 بالبخندی که یعنی من فهمیدم میخوای بحث روعوض کنی گفت: _خانواده م مخصوصا مادرم اونقدر ازت تعریف کردن که به مادرم گفتم یه جوری میگی انگار فرشته ست.مادرم گفت واقعا فرشته ست.منم ترغیب شدم ببینم این فرشته کی هست.😊 سکوت کرد که چیزی بگم... متوجه نگاه سنگینش شدم ولی من سرمو بالا نیاوردم که نگاهشو نبینم. خودش ادامه داد: _ولی وقتی دیدمت و الان که اینجایی فهمیدم مادرم کم تعریف کرده ازت.😊 تو دلم گفتم ✨خدا جونم!!!😒🙏 چرا اینقدر بامن شوخی میکنی؟😔به فکر من نیستی مگه؟😔آخه چرا پسری مثل سهیل باید بخواد که همسری مثل من داشته باشه؟😔قطعا دخترهایی دور و برش هستن که آرزوی همسری سهیل رو داشته باشن.چرا بین اون دخترهای رنگارنگ سهیل باید منو بخواد؟...😔😞 یاد اون جمله ی معروف افتادم؛ ✨کسی که محبت خدا رو داشته باشه،خدا محبت اون بنده شو به دل همه می اندازه...✨خب خداجون من چکار کنم؟😞عاشق تو نباشم که کسی عاشق من نشه؟😔خوبه؟😞 تو همین افکاربودم که سهیل گفت: _تو چیزی نمیخوای بگی؟ -الان مثلاشما چی دیدین که متوجه شدین تعریف های مادرتون درسته؟ -مثلا . دختری که به هر پسری نگاه نمیکنه یعنی در آینده به همسرش نگاه میکنه.زنی که فقط به همسرش نگاه کنه دیگه مقایسه نمیکنه و همسرش رو میدونه. دختری که به هر پسری نگاه بیجا نمیکنه این هست که با پسری ازدواج کنه که اون هم به نامحرم نگاه بیجا نکنه😊👌 تو فکر بود.نگاهم به آسمان بود.گفتم: _من مناسب همسری شما نیستم. پوزخندی زد و گفت:... ادامه دارد... 📚نویسنده: 🌼🌸🌼 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
✨هُــــــوَالْمَـــــــحبــــــوب✨ 🌷رمان محتوایی ناب😍👌 💜 💜 🌷 قسمت پوزخندی زد و گفت: _راحت باش... (به خودش اشاره کرد) _بگو من لیاقت تو رو ندارم.😏 بلند شدم و گفتم: _دیگه بهتره بریم داخل. برگشتم سمت پله ها که برم بالا،با یه حرکت ناگهانی اومد جلوم،با دستش مانع رفتنم شد. صاف تو چشمهام نگاه کرد و گفت: _چکار کنم لایقت بشم؟😒چکار کنم راضی میشی؟😒 باتعجب😳 و اخم😠 تو چشمهاش خیره شدم که شاید بفهمم چی تو سرشه. ازچیزی که میدیدم ترس افتاد تو دلم،😥نگاهش واقعا ملتمسانه بود. تعجبم بیشتر شد.گفت: _هرکاری بگی میکنم.😕به کسی نگاه نکنم خوبه؟ریش داشته باشم خوبه؟😐 دستشو برد سمت دکمه یقه ش وگفت: _اینو ببندم خوبه؟ -یعنی برداشت شما از من و عقاید و تفکراتم اینه؟!!😐 پله ها رو رفتم بالا.پشت در بودم که گفت: _بذار بفهمم تفکرات و عقاید تو چیه؟😕 نمیدونستم بهش چی بگم،.. ولی بودم حتی اگه تغییر کنه هم باهاش ازدواج کنم... از سکوت و تعلل من برای رفتن به خونه استفاده کرد و اومد نزدیکم و گفت: _بذار بیشتر همدیگه رو بشناسیم.😊 -در موردش فکر میکنم. اون که انگار به هدفش رسیده باشه خوشحال گفت: _ممنونم زهراخانوم.☺️ بعد با لبخند درو باز کرد و گفت: _بفرمایید. یه دفعه همه برگشتن سمت ما... از نگاه هاشون میشد فهمید چی تو سرشونه. خانم و آقای صادقی خوشحال نگاهمون میکردن. مامان و بابا اول تعجب کردن بعد جواب نگاه های خانم و آقای صادقی رو بالبخند دادن. نگاه محمد پر از تعجب و سؤال و نگرانی و ناراحتی بود... بالاخره خانواده ی صادقی رفتن.منم داشتم میرفتم سمت اتاقم که بابا صدام کرد: _زهرا -جانم بابا -بیا بشین نشستم روی مبل،رو به روی محمد.بابا گفت:نظرت چیه؟ به چشمهای بابا نگاه کردم ببینم دوست داره . نگاهش سؤالی بود و کمی نگران.حتما فهمیده سهیل اونی که باید باشه نیست. محمد گفت: _بابا شما که سهیل رو دیدید.فهمیدید چه جور آدمیه.این...😕 بابا پرید وسط حرفش و گفت: _بذار خودش جواب بده.😐 مامان گفت: _آخه زهرا هیچ وقت با خواستگارش جوری حرف نمیزد که پسره خوشحال بیاد تو خونه! همه ساکت بودن و به من نگاه میکردن ولی محمد کلافه سرش پایین بود.گفتم: _من نمیدونم چرا آقای صادقی اون طور رفتار کرد.من فقط بهش گفتم درمورد پیشنهادش فکرمیکنم. بلندشدم که برم،مامان گفت: _یعنی فقط از اینکه بهش فکرکنی اینقدر خوشحال شد؟!!😟 شانه بالا انداختم و گفتم: _چی بگم؟فقط همین بود.🙁 چندقدم رفتم و برگشتم،بالبخند گفتم: _شاید اینقدر جاهای مختلف رفته خواستگاری همون اول بهش نه گفتن😅 از اینکه من به پیشنهادش فکر کنم خوشحال شده.😁 همه لبخند زدن😊😊😏 و محمد پوزخند زد.منم رفتم تو اتاقم. مریم اومد پیشم و گفت: _چی شده؟محمد خیلی ناراحته!😕 -خودم هم نمیدونم چرا سهیل اونطوری رفتار کرد.فردا یه سرمیام خونه تون،باید با تو و محمد حرف بزنم.😊 -خوشحال میشیم.😊 اینکه خواستم بعدا با محمد صحبت کنم آروم ترش کرده بود. وقتی داشت میرفت... ادامه دارد... 📚نویسنده: ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
💠 قرار شبانه روایت است که : هر زمان جوانی دعای فرج مهدی (عج) را زمزمه کند، همزمان امام زمان دستهای مبارکشان را به سوی آسمان بلند می کنند و برای آن جوان دعا می فرمایند . پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از شهید 🌷 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
4_6025990732928518067.ogg
525.4K
فایل صوتی قرائت دعای فرج با نوای علی فانی ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
Asadollah.mp3
7.74M
🌺 ترانه ی جدید اسدالله 🎧 محسن چاووشی 🌼 🌼 🌼 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @yadvare_shohada_meshkindasht
✍شهید زین الدین:هرگاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله یاد می‌کنند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @yadvare_shohada_meshkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌄در شب جمعه و شام... 💚عید سعید غدیر💚 دل هایمان را روانه حرم ابی عبدلله علیه السلام میکنیم 🍃🌹 زائر همیشه بعد نجف کربلا رَوَد یعنی غدیر اذن دخول مُحَرَّم است... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @yadvare_shohada_meshkindasht
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌹دیدار با خانواده معظم شهدای سادات به مناسبت عید سعید غدیرخم🌹 ✍به گزارش روابط عمومی ستاد یادواره شهدای شهر مشکین دشت: جمعی از خادمین الشهدا ستاد یادواره شهدا شهر مشکین دشت به همراه فرمانده محترم حوزه بسیج ۳۲۱ شهید باهنر مشکین دشت با رعایت تمامی پروتکل های بهداشتی حضور در منزل خانواده معظم شهدای( سادات) ضمن عرض تبریک عید سعید غدیر خم و ادای احترام به مقام شامخ شهدا و پاسداشت نام و یاد آن ها، با اهدای لوح تندیس منقش به نام زیبای امیر المومنین (ع) از صبر و فداکاری خانواده های معزز شهدای سادات تجلیل گردید. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌷 🕊 🌹 🕊 🕊🌹🥀🌴🥀🌹 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝ 🕊🌹🥀🌴🥀🌹‌‌🌺
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌹دیدار با خانواده معظم شهدای سادات به مناسبت عید سعید غدیرخم🌹 ✍به گزارش روابط عمومی ستاد یادواره شهدای شهر مشکین دشت: جمعی از خادمین الشهدا ستاد یادواره شهدا شهر مشکین دشت به همراه فرمانده محترم حوزه بسیج ۳۲۱ شهید باهنر مشکین دشت با رعایت تمامی پروتکل های بهداشتی حضور در منزل خانواده معظم شهدای( سادات) ضمن عرض تبریک عید سعید غدیر خم و ادای احترام به مقام شامخ شهدا و پاسداشت نام و یاد آن ها، با اهدای لوح تندیس منقش به نام زیبای امیر المومنین (ع) از صبر و فداکاری خانواده های معزز شهدای سادات تجلیل گردید. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌷 🕊 🌹 🕊 🕊🌹🥀🌴🥀🌹 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝ 🕊🌹🥀🌴🥀🌹‌‌🌺
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌹دیدار با خانواده معظم شهدای سادات به مناسبت عید سعید غدیرخم🌹 ✍به گزارش روابط عمومی ستاد یادواره شهدای شهر مشکین دشت: جمعی از خادمین الشهدا ستاد یادواره شهدا شهر مشکین دشت به همراه فرمانده محترم حوزه بسیج ۳۲۱ شهید باهنر مشکین دشت با رعایت تمامی پروتکل های بهداشتی حضور در منزل خانواده معظم شهدای( سادات) ضمن عرض تبریک عید سعید غدیر خم و ادای احترام به مقام شامخ شهدا و پاسداشت نام و یاد آن ها، با اهدای لوح تندیس منقش به نام زیبای امیر المومنین (ع) از صبر و فداکاری خانواده های معزز شهدای سادات تجلیل گردید. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌷 🕊 🌹 🕊 🕊🌹🥀🌴🥀🌹 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝ 🕊🌹🥀🌴🥀🌹‌‌🌺
بسم رب شهدا و الصدیقین
🌹🌹🌹🌹🕊🕊 ✍عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است‌ ✍رویت سپید باد، “شهادت” مبارکت! از ما ببر به شهیدان سلام ما ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
🍀 🍀 امروز برابر است با 🗓 8 مرداد 1400ه.ش 🗓 19 ذی الحجه 1442ه.ق 🗓 30 جولای 2021 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 خدایا درود فرست بر محمد و خاندان محمد 🔸صفحه ۱۵۱ 🔸جزء ۸ جهت سلامتی و وهدیه به روح و ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
التماس دعا بر خلاف همه اشخاص که موقع نماز و دعا، اگر می‌گفتی: «التماس دعا» جواب می‌شنیدی: «محتاجیم به دعا» به بعضی از بچه‌های حاضر جواب که می‌گفتی جواب‌های دیگری می‌گفتند. یکبار به یکی گفتم: «فلانی ما را هم دعا بفرما» فورا گفت: «شرمنده سرم شلوغه. ولی باشه،‌ چشم. سعی خودمو می‌کنم. اگه رسیدم رو چشام.» ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
مژده ای دل که شب میلاد کاظم آمده فاطمه بر دیدن موسی بن جعفرآمده کاظمین امشب چراغان ازوجود کاظم است خانه ی صادق چراغان از حضور کاظم است 💕💖 (ع)💕💖 💕💖 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
4_5773907643353532384.mp3
2.75M
🌸 (ع) 💐خورشید عالمین 💐ای شاه کاظمین 🎤 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @yadvare_shohada_mishkindasht ╚═♥️════.🍃🕊.═╝