~🕊
ای شهـید؛
پنجشنبه است
نگاهت را ، خیرات دلم کن
که شیرین ترین حلواست . . .
@yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت شهید مهدی باکری توسط حضرت رهبر معظم انقلاب اسلامی و شهید سردار سلیمانی.....
بسیار زیبا ....
@yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ مصاحبه
📌 مصاحبه جالب با مردم در شرایط #کرونا
❓ این روزها دلتنگ کی هستید؟
@yadvare_shohada_mishkindasht
#حضرٺ_عشـق⚜️❤️
ڪاسہ صبرم شده لبریز از داغ حرم
داغـــدار #گنبـــدم آقا تَسَـــلّایَم بده
من مگر چیز زیادے از تو مےخواهم #حسین؟
گوشہ اے از #صحن زیبایٺ مرا جایم بده
#سـیـدالشهدا❤️⚜️
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
#شب_جمعه🌙
@yadvare_shohada_mishkindasht
#طنز_جبهه
اینطوری لو رفت
دو تا از بچههای گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند وهای های میخندیدند. گفتم: «این كیه؟»
گفتند: «عراقی»
گفتم: «چطوری اسیرش كردید؟» میخندیدند.
گفتند: «از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آورده با لباس بسیجیها آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بود. پول داده بود!»
اینطوری لو رفته بود. بچهها هنوز میخندیدند😂😂😂
@yadvare_shohada_mishkindasht
YEKNET.IR - shoor - shabe avale moharram1399 - banifatemeh.mp3
5.22M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃این که از غم تو پیرم
🍃این که دورم و دلگیرم
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
⏯ #شور
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
@yadvare_shohada_mishkindasht
✍️ #رمان_دمشق_شهر_عشق
#قسمت_هفتم
💠 از کلام آخرش فهمیدم زینبی که صدا میزد من نبودم، سعد ناباورانه نگاهش میکرد و من فقط میخواستم با او بروم که با #اشک چشمانم به پایش افتادم :«من از اینجا میترسم! تو رو خدا ما رو با خودتون ببرید!»
از کلمات بی سر و ته #عربیام اضطرارم را فهمید و میترسید هنوز پشت این پرده کسی در کمین باشد که قدمی به سمت پرده رفت و دوباره برگشت :«اینجوری نمیشه برید بیرون، #شناساییتون کردن.» و فکری به ذهنش رسیده بود که مثل برادر از سعد خواهش کرد :«میتونی فقط چند دیقه مراقب باشی تا من برگردم؟»
💠 برای #حفاظت از جان ما در طنین نفسش تمنا موج میزد و سعد صدایش درنمیآمد که با تکان سر خیالش را راحت کرد و او بلافاصله از پرده بیرون رفت.
فشار دستان سنگین آن #وهابی را هنوز روی دهانم حس میکردم، هر لحظه برق خنجرش چشمانم را آتش میزد و این #ترس دیگر قابل تحمل نبود که با هقهق گریه به جان سعد افتادم :«من دارم از ترس میمیرم!»
💠 رمقی برای قدمهایش نمانده بود، پای پرده پیکرش را روی زمین رها کرد و حرفی برای گفتن نداشت که فقط تماشایم میکرد. با دستی که از درد و ضعف میلرزید به گردنم کوبیدم و میترسیدم کسی صدایم را بشنود که در گلو جیغ زدم :«#خنجرش همینجا بود، میخواست منو بکشه! این ولید کیه که ما رو به این آدمکُش معرفی کرده؟»
لبهایش از ترس سفید شده و بهسختی تکان میخورد :«ولید از #ترکیه با من تماس میگرفت. گفت این خونه امنه...» و نذاشتم حرفش تمام شود و با همه دردی که نفسم را برده بود، ناله زدم :«امن؟! امشب اگه تو اون خونه خوابیده بودیم سرم رو گوش تا گوش بریده بود!»
💠 پیشانیاش را با هر دو دستش گرفت و نمیدانست با اینهمه درماندگی چه کند که صدایش در هم شکست :«ولید به من گفت نیروها تو #درعا جمع شدن، باید بیایم اینجا! گفت یه تعداد وهابی هم از #اردن و #عراق برای کمک وارد درعا شدن، اما فکر نمیکردم انقدر احمق باشن که دوست و دشمن رو از هم تشخیص ندن!»
خیره به چشمانی که #عاشقش بودم، مانده و باورم نمیشد اینهمه نقشه را از من پنهان کرده باشد که دلم بیشتر به درد آمد و اشکم طعم #شکایت گرفت :«این قرارمون نبود سعد! ما میخواستیم تو مبارزه کنار مردم #سوریه باشیم، اما تو الان میخوای با این آدمکشها کار کنی!!!»
💠 پنجه دستانش را از روی پیشانی تا میان موهای مشکیاش فرو برد و انگار فراموشش شده بود این دختر مجروحی که مقابلش مثل جنازه افتاده، روزی #عشقش بوده که به تندی توبیخم کرد :«تو واقعاً نمیفهمی یا خودتو زدی به نفهمی؟ اون بچهبازیهایی که تو بهش میگی #مبارزه، به هیچ جا نمیرسه! اگه میخوای حریف این #دیکتاتورها بشی باید بجنگی! ما مجبوریم از همین وحشیهای وهابی استفاده کنیم تا #بشار_اسد سرنگون بشه!»
و نمیدید در همین اولین قدم نزدیک بود عشقش #قربانی شود و به هر قیمتی تنها سقوط نظام سوریه را میخواست که دیگر از چشمانش ترسیدم. درد از شانه تا ستون فقراتم میدوید، بدنم از گرسنگی ضعف میرفت و دلم میخواست فقط به خانه برگردم که دوباره صورت روشن آن جوان از میان پرده پیدا شد.
💠 مشخص بود تمام راه را دویده که پیشانی سفیدش از قطرات عرق پر شده و نبض نفسهایش به تندی میزد. با یک دست پرده را کنار گرفت تا زنی جوان وارد شود و خودش همچنان اطراف را میپائید مبادا کسی سر برسد.
زن پیراهنی سورمهای پوشیده و شالی سفید به سرش بود، کیفش را کنارم روی زمین نشاند و با #مهربانی شروع کرد :«من سمیه هستم، زنداداش مصطفی. اومدم شما رو ببرم خونهمون.» سپس زیپ کیفش را باز کرد و با شیطنتی شیرین به رویم خندید :«یه دست لباس شبیه لباس خودم براتون اوردم که مثل من بشید!»
💠 من و سعد هنوز گیج موقعیت بودیم، جوان پرده را انداخت تا من راحت باشم و او میدید توان تکان خوردن ندارم که خودش شالم را از سرم باز کرد و با #بسم_الله شال سفیدی به سرم پیچید. دستم را گرفت تا بلندم کند و هنوز روی پایم نایستاده، چشمم سیاهی رفت و سعد از پشت کمرم را گرفت تا زمین نخورم.
از درد و حالت تهوع لحظهای نمیتوانستم سر پا بمانم و زن بیچاره هر لحظه با صلوات و ذکر #یاالله پیراهن سورمهای رنگی مثل پیراهن خودش تنم کرد تا هر دو شبیه هم شویم.
💠 از پرده که بیرون رفتیم، مصطفی جلو افتاد تا در پناه قامت بلند و چهارشانهاش چشم کسی به ما نیفتد و من در آغوش سعد پاهایم را روی زمین میکشیدم و تازه میدیدم گوشه و کنار مسجد انبار #اسلحه شده است...
#ادامه_دارد
@yadvare_shohada_mishkindasht
شهیدگمنام
خوشنـــــام تویـــے
گمنـــام منــــم ...
شهدای گمنام مشکین دشت
🌺صبحتون شهدایی🌺
@yadvare_shohada_mishkindasht
تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے
31
🍃🌸ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهدای_گمنام_مشکین_دشت
@yadvare_shohada_mishkindasht
🍃تنگ شکسته بود...
و ماهی در حالِ جان دادن
که مادر با ظرف آب از راه رسید...
من یاد تو میاُفتم !
✦ یا ابا صالح المهدی ادرکنی ✦
@yadvare_shohada_mishkindasht
زیارت مجازی مزار مطهر شهید سپهبد #حاج_قاسم_سلیمانی
📽 از اینجا به زیارت گلزار شهدای کرمان و مزار شریف حاج قاسم سلیمانی وارد شوید👇
soleimany.ir/tour/
❤️ زیارتتان قبول ❤️
@yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️کلیپ بسیار زیبا❤️
✅ عکسهایی بسیار زیبا از شهید
قاسم سلیمانی در جنگ تحمیلی و در سوریه و عراق
#روحت_شاد_سردار_دلها💚
@yadvare_shohada_mishkindasht
VID_20201202_012252_658.m4a
485K
در من، توانِ از تو گذشتن نبود و نیست...!☘
عاشقانه های شهید حمید باکری و همسرش💚
@yadvare_shohada_mishkindasht
🔻امروز ١۴ آذر زادروز عباس بابایی است؛ کسی که بیش از ۳۰۰۰ ساعت پرواز و ۶۰ عملیات جنگی موفق داشت و بنیانگذار سوختگیری هوایی با هواپیمای اف۱۴ بود.
روحش شاد و یادش گرامی
@yadvare_shohada_mishkindasht
مداحی_آنلاین_با_همه_لحن_خوش_آواییم.mp3
1.48M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷
🍃با همه لحن خوش آواییم
🍃در به در کوچه تنهائیم
💔 #جمعه_های_دلتنگی
😔😔😔آقا بیا 🙏😭
@yadvare_shohada_mishkindasht
#جمعه_نوشت
✍ عادت کردهایم به این جملهی تکراری؛
یک هفتهی دیگر ... بدونِ شما گذشت❗️
همین نگاه غلط به جمعههاست که حضورِ قطعیاش را، به ظهورش ختم نمیکند!
چرا هفتههای ما، بدونِ امامی که حاضر است و فقط ظاهر نیست ؛ میگذرد!
اگر جمعهای؛ با تمام جان، شهادت دادیم؛ که یک هفته، با او، برای رسیدن به او، برای جلب نگاه او، برای ایستادنی محکم در کنار او، نفس کشیدیم، دویدیم وخسته شدیم؛ میتوانیم اقرار کنیم؛
یکهفته با امام و در انتظارش گذشت، و یک هفته به #ظهور ِ امامِ #حاضر مان نزدیکتر شدیم💫.
فرهنگ انتظار، فرهنگ زیستنِ با امام، در متن همین زندگی، در زمان حضور اوست...
حضوری که هست؛ فقط #ظاهر نیست!
@yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی از همسر شهید مدافع حرم
@yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موزیکویدئو | وطن سرخ از مرام تو...
🔰 بخشی از سمفونی شهید؛ اثر استاد مجید انتظامی؛
با صدای سالار عقیلی
@yadvare_shohada_mishkindasht
🔴جلسه عملیاتی طرح حاج قاسم سلیمانی
در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۹۹
در راستای مقابله با کووید ۱۹ در مشکین دشت برگزار گردید
با حضور👇
🔸 فرمانده حوزه مقاوت بسیج ۳۲۱ شهید باهنر مشکین دشت به عنوان فرمانده عملیاتی طرح حاج قاسم سلیمانی در بلوک غرب شهرستان فردیس
🔸رئیس مرکز خانه بهداشت و سلامت شهر مشکین دشت
🔸مسئول بهداشت محیط، خانه بهداشت مشکین دشت
🔸معاونت خدمات شهری و مقابله با کرونا شهرداری مشکین دشت
🔸رئیس خانه هلال احمر شهر مشکین دشت
🔸رئیس آتشنشانی مشکین دشت
🔸مسئول مجمع خیریه های مشکین دشت
🔸سازمان های مردم نهاد
🔸معاونت زیستی و سلامت حوزه مقاومت بسیج ۳۲۱ شهید باهنر
🔸معاونت فرهنگی هنری حوزه مقاوت بسیج ۳۲۱ شهید باهنر
🔰اخبار کلی و توضیحات طرح حاج قاسم سلیمانی را به زودی به سمع و نظرتان میرسانیم
💠خبرگزاری بسیج مشکین دشت💠
▪️این بار عصرِ جمعه
سربازی دیگر شهید شد...
دورتان بگردم، شما نمیآیید؟
العجل یا صاحب الزمان
@yadvare_shohada_mishkindasht
#طنز_جبهه
آبگوشت
فروردین سال 1365در مقر شهید محمد منتظری، از مقرهای تیپ 44قمربنی هاشم (ع) در نزدیکی سوسنگرد بودیم.
زیر حمله هوایی دشمن مشغول خوردن آبگوشت بودیم. آن را در یک سینی بزرگی ریخته بودیم وهمگی دور آن نشسته بودیم.
برق که قطع شد، شیطنتها شروع شد.هرکس کاری می کرد ودر آن تاریکی سر به سر دیگری می گذاشت.
باهماهنگی قبلی قرار شد یکی از بچهها از حوزه استحفاظی آقای خدادادی لقمه ای را بردارد، که ایشان با لحن خاصی گفت: لطفا غواص اعزام نفرمایید،منطقه در دید کامل رادار قراردارد!
با این حرف او یک دفعه چادر از خنده بچهها منفجر شد. اینقدر فضا شاد شده بود که کسی به فکر حمله هوایی دشمن نبود!
@yadvare_shohada_mishkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از سخنرانی، وسط نیروها گفت:
کاغذ بدهید، میخواهم چیزی بنویسم ....
@yadvare_shohada_mishkindasht
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
مهلت مسابقه قهرمان من (انشاء نویسی و عکس از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ) تا ساعت ۲۴ ، ۱۴ آذر می باشد.
همه متن ها و عکس های ارسال شده مسابقه #قهرمان_من درکانال تلگرام، ایتا و اینستاگرام یادواره شهدای شهر مشکین دشت اطلاع رسانی شد.
درصورتی که آثار ارسالی شما عزیزان اطلاع رسانی نشده است به آی دی های زیر پیام دهید:
تلگرام:
@setadeyadvareh
ایتا:
@khadem_yadvare_shohada
🌷منتظراعلام نتایج مسابقه باشید🌷
با تشکر
@yadvare_shohada_mishkindasht
🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزارش_تصویری
حرکت کاروان خودرویی بزرگداشت یاد و خاطره دانشمند شهید #حاج_محسن_فخری_زاده در اعتراض به ترور ناجوانمردانه ایشان
در #شهرستان_فردیس به سمت مشکین دشت ورزکان
ستاد یادواره شهدای شهر مشکین دشت
@yadvare_shohada_mishkindasht