eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
412 دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
8.7هزار ویدیو
49 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج حسن به من میگفت "فلانی؛اگه جایگاهت رو تو جمهوری اسلامی فهمیدی و دونستی کجا باید کار‌کنی دو ساعت کمتر بخواب برای امام زمانت بیشتر کارکن." گفتم حاج حسن چرا انقد کم میخوابی؟مریض میشی یه وقت. می گفت "فلانی انقدر وقت داریم بعد مرگ بخوابیم که نگو ..." 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ‏ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ به مناسبت سالروز شهادت: علیرضا گلمحمدی قاسمی ❣سردار علیرضا گل‌محمدی به همراه همرزمش محمود حاجی قاسمی در روز پنجشنبه ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۹ در جریان عملیات تفحص پیکر‌های مطهر شهدا در زرباطیه عراق، در اثر برخورد با مین به شهادت رسیدند. پیکر شهید گل محمدی سوم اسفندماه ۱۳۹۹ در حرم حضرت معصومه (س) جوار شهید شهروز مظفری‌نیا (سرتیم محافظان سپهبد شهید حاج قاسم‌سلیمانی) به خاک سپرده شد ❣فرمانده شهیدی که هزاران شهید را تفحص کرد ❣شهید گل‌محمدی در طول ۲۵ سال کار تفحص کرامات زیادی از شهدا دیده بود. یکی از کرامات شهدا مربوط می‌شود به روزهایی که او به همراه گروه تفحص در سرمای ارتفاعات کانیمانگای کردستان عراق بدون نفت مانده بودند و به دلیل سرمای شدید نیروها توان کار کردن نداشتند. شهید گل‌محمدی از مسؤولان محلی درخواست نفت کرد، اما به دلیل شرایط منطقه امکان دسترسی سریع به نفت وجود نداشت. آن‌ها برای اینکه کمی گرم شوند سراغ بیل مکانیکی رفتند و مشغول کار شدند و در این حین پیکر مطهر شهیدی را پیدا کردند. 🖍پیت نفتی که شهدا فرستادند روایت همرزمان شهید گل‌محمدی از آخرین تفحصش 🔵آن‌‌ها در سنگر مخروبه با بیل مکانیکی کاوش را ادامه دادند. در این میان شهید گل‌محمدی در بیل مکانیکی افتادن یک شیء سنگین از دهانه بیل را احساس کرد و وقتی که سراغ آن شیء رفت، دید که پیت حلبی پر از نفت باقی‌مانده از زمان جنگ روی زمین افتاده است. آن‌ها با این اتفاق منقلب شدند. 🌷ارواح مطهرشهدا 🌷شهیدان جستجوگر نورصلــواتـــــــ
🔥وقتی شهدا می‌گویند نگران نباشید 🔻مادر شهید که در فتنه دروایش گنابادی در اول اسفند ۹۶ مظلومانه به شهادت رسید، می‌گوید: در زمستان ۹۶ در منزل ما فضای گفتگو پیرامون موضوعات مربوط به شهادت محمدحسین و حوادث پس از اغتشاشات دی ماه ۹۶ خیلی داغ بود. 🔻فرزند دیگر من، مجتبی، نسبت به مظلومیت رهبر انقلاب و مسائل مربوط به اقدامات دشمنان در آن ایام خیلی نگران بود. 🔻تا اینکه شبی برادر شهیدش، یعنی محمد حسین را در خواب می بیند که به منزل آمده و روی صندلی نشسته و با نوعی عتاب به مجتبی می گوید: «چرا اینقدر غصه میخوری؟ چرا اینقدر ناراحتی؟ ما خودمون داریم همه چیز را می بینیم ما حواسمان به همه چیز هست...» 🔸پ.ن۱: شهید سید محمد حسین حدادیان در جریان فتنه دراویش ۹۶ با حدود ۵۰ گلوله ساچمه ای و ضربات تیغ و چاقو مورد محاصره قرار گرفت و به طرز فجیعی به شهادت رسید. 🔸پ.ن۲: عکس مربوط به بوسه رهبر معظم انقلاب بر لباس خادمی شهید حدادیان است. ✍راوی:حمیدرضا ابراهیمی 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
🌷🕊🍃 شما ؛ رفتید ولی یادتان دستِ مرا رها نمی‌کند..! 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از شهدا شغل شهیدی که محبوب جوانان است 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
🌷 این شهیدعزیز در دوره ای پهلوی دراثرشکنجه بدنش را قطعه قطعه و بعد سوزاندن بعد از گذشت ۱۶روز از سوختن جسدش به خواب یکی از دوستانش میاد ومحل شهادت خودشون را بیان میکند... ایشان درقطعه اعدامی ها آرامستان بهشت رضا(ع) مشهد مقدس بلوک ۲۲ردیف۳قطعه۳۲ مدفون است 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از شهدا حاج حسین کاجی - روایتگری (سبک و زندگی و رفتار شهدایی) 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
⭕️چه بـــداند، چه نـــداند!!! 🔻حضرت : ✅هر کسی مردم را نسبت به فعّالیّت و تلاش و برنامه‌ریزی‌های مسئولین کشور بی‌اعتقاد و بدبین بکند، دارد به سود دشمن کار میکند؛ چه بداند، چه نداند. ۱۴۰۱/۳/۲۲ پ.ن: عیار انقلابی گری و کانال‌دارهای مدعی انقلابی این روزها مشخص می‌شود. 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
شادی روح مطهر شهدای انقلاب اسلامی در اسفند ماه، صلوات🌹 به عشق ایران 🇮🇷 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
🔻شهیدی که با دو حوری به خوابِ همسرش آمد! وقتی محسن پسر بزرگم حدود چهار سال داشت و بسیاری از شب‌ها تب می‌کرد و مشکلات زندگی بسیار شده بود؛ یک شب در خواب من را برای دیدنِ شهید به بهشت بردند. وقتی به درب بهشت رسیدم، دیدم آنجا با طاق نصرتی زیبا که از گل‌های قرمز رُز پوشیده شده،‌ جلوه می‌کند و رودخانه‌ای در آنجاست که آنچنان زلال و بی‌همتاست که فقط از آن یک خط دیده می‌شود و همه از روی آن به آسانی می‌گذرند‌ و کوهی که مثل آینه برافراشته شده، در برابرم است😍 در حالی که انتظار آمدن شهید را می‌کشیدم، ناگهان او را در حالی که دو خانم خوشگل در کنارش بودند دیدم😱 آن‌ها آنقدر زیبا و ناز بودند که مو‌هایشان تا کف پایشان کشیده می‌شد و از دو طرف، شهید را محکم گرفته بودند! من با دیدن این صحنه حسادت زنانه‌ام گُل کرد و قهر کردم و روی برگرداندم و رفتم. شهید دنبالِ من می‌دوید که نروم و من می‌گفتم: بایدم بهت خوش بگذره! من با این همه مشکلات زندگی میکنم و بچه‌ها را نگه می‌دارم، اونوقت تو اینجا خوش می‌گذرونی و ما از یادت رفته‌ایم.. شهید گفت: بخدا باور کن این‌ها زنِ من نیستند. این‌ها اعمال من هستند و به من چسبیده‌اند، چکارشان کنم؟! و گفت: می‌خواهی بگویم بروند؟ دستی زد و آن‌ها غیب شدند و شروع به دلجویی کرد و می‌گفت: ما توی دنیا خیلی کار کردیم و اصلا زیادی هم آوردیم؛ حاضرم آن‌ها را با تو تقسیم کنم، ولی تو با من قهر نکن❤️ با اشاره، خانه‌ای زیبا را به من نشان داد و گفت: آن خانه را برای شما دارم می‌سازم که بعدا آمدید اینجا مستاجری نکشید و راحت باشید. خلاصه دل من را به دست آورد و خداحافظی کردم
خواب (س) رو دیده بود بی بی فرموده بودن تو به خاطر ما از گذشتی ما هم شهیدت میکنیم. موقعی که داشت میرفت سوریه بهم گفت: سید برام حضرت رقیه بخون گفتم نمیخونم، داری میری حسین هااات، گفت از بچه هام دل کندم، روضه می خوندم های های میکرد. . هر خانمے ڪہ چادر بہ سر ڪند و عفت ورزد، و هر جوانی ڪہ نماز اول وقت را در حد توان شروع ڪند، اگر دستم برسد سفارشش را بہ مولایم امام حسین (ع) خواهم ڪرد و او را دعا مے ڪنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالے قرار گیرد. 🌷 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
ارزش عمرِ دنیا.mp3
7.25M
※ چه تفاوتی بین ماه رجب و شعبان و رمضان با ماههای دیگر هست که ثانیه‌های این ماه، اینقدر باارزش و رشد دهنده هستند؟ ※ چه عاملی سبب این ارزش شده، و چگونه می‌توان از این عامل استفاده کرد و قدرت گرفت؟ ※ ویژه ماه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 متولد سال ۱۳۶۲ بود؛ جوانی بود با قد رعنا دلیر ، مثل مقتدایش عباس... از طریق لشکر ۷ حضرت ولیعصر(عج) استان خوزستان برای دفاع از حریم و حرم اهل بیت(س) به سوریه رفت و در تاریخ بهمن ۱۳۹۴ در عملیات آزادسازی شهرهای شیعه نشین نُبُل الزهرا به شدت مجروح گردید. شد جانباز %۷۰ درصد ... موج گرفتگی شدید، تخلیه یک چشم ، و نقص شدید بینایی چشم دیگر ، ثمره ی مجروحیت های متعددی وی گردید. سرانجام این جانباز دلاور روز پنج شنبه یکم اسفندماه ۹۸ به یاوران شهیدش پیوست. اون که دلاوری‌هاش تو جبهه غوغا کرده حالا بیاین ببینین کلکسیون درده😔 اون که تو میدون مین هزار تا معبر زده حالا توی رختخواب ، افتاده حالش بده! شعر از ابوالفضل سپهر جانباز سالروزشهادت 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_16459496956781877365674.mp3
4.9M
همت افتاد... باکری افتاد... تاکه این انقلاب برپا ماند..‌‌ این بدریون .. این خیبریون .. این فاطمیون....😭😭 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
🌷گفتند شهیـد گمنامه، پلاڪ هم نداشت،  اصلا هیـچ نشونه ای نداشت؛ ◇ امیـدوار بودم روی زیرپیراهنش اسمش رو نوشته باشه… نوشته بود : ◇ "اگر برای خـداست، بگذار گمنـام بمـانـم” 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
🌧 خداحافظ آسمانِ رجب ... 😭😭😭😭😭 آنقدر بی صدا باریدی و تطهیرمان کردی؛ که خودمان هم، سابقه ی خرابمان، فراموشمان شد! ✨آنقدر دامنت را برای پروازمان باز کردی؛ که زخمی بالانی چو ما نیز، جرأت بال زدن یافتیم! دیگر سفره ات آهسته آهسته جمع می شود .... و ما دوباره دلمان برای نوای "یامن أرجوا" برای "سبحان الله و أتوب إلیه" و برای عاشقانه ترین ترانه ی "لااله الا الله" تنگ می شود! ✨آمدی، تطهیرمان کردی، تا در نیمه ی شعبان، برای زیباترین جشنِ زمین، آماده شویم.... آمدی تطهیرمان کردی، تا زیر سایه ی تنها باقیمانده ی خدا، آشتی کنانی راه بیندازیم و در ضیافت رمضان، غریبگی نکنیم! دست مریزاد بر آسمان تـــو.... که ندیده خرید، و چشم بسته بارید.... 🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈ ☀️خداحافظ آسمانِ رجب... برای دیدنِ دوباره ات، باز منتظر می مانیم!۱😭😭😭 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
💠 انصاف عجیب شیخ رجبعلی خیاط 🔸 جوانی پارچه ای را نزد پیرمرد خیاط برد واز او خواست با آن پارچه کت و شلوار برایش بدوزد خیاط قبول کرد، اجرت کار ۱۵ تومان مشخص شد و جوان چند روز بعد برای تحویل لباسش آمد و مبلغ ۱۵ تومان پرداخت کرد پیر مرد خیاط با لبخند ۵ تومان پس داد وقتی جوان علت را جویا شد گفت: ما طی نمودیم اجرت ۱۵ تومان باشد و من راضی هستم چرا ۵ تومان پس دادید ؟ پیرمرد خیاط گفت گمان میکردم این کت و شلوار یک روز و نیم کار میبرد ولی یک روزه تمام شد دستمزد من در یک روز ده تومان کافی است . این گونه میشود پیرمرد خیاطی میشود شیخ رجبعلی خیاط و حضرت امام عصر برای دیدنش به مغازه اش میرود و با او نشست و برخاست می‌کند. 📚 کیمیای محبت 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
ایوب بلندی.mp3
11.05M
🎧 📘 نیمه_پنهان_ماه 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
🌱 گفت: مراقب نگاهت باش.. "العَین بَریدُ القَلب" چـشم پیغام رسان دل است... 🕊✨ 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
♥️ دلنوشته‌ای از مادر شهیـد علـی‌وردی به مناسبت تولد محمدامیـن برادر شهیـد آرمـان سلام آرمانم. عزیز دلم، می‌دونم که خوشحالی و جات خوبه. مام خوشحالیم از خوشحال بودنت؛ ولی چی بگم از دلِ تنگم؟ از بی‌تابی‌هایمان، از نبودنت و از جای خالیت؟ همه اینا رو به خاطر تو تحمل می‌کنیم، چون می‌دونم تو هیچ وقت نمی‌خوای ما ناراحت باشیم. خواستم بگم یادته چقدر بر دنیا آمدن محمدامین ذوق داشتی و روزشماری و لحظه‌شماری می‌کردی؟ همیشه می‌گفتی "مامان کی محمدامین بزرگ می‌شه و منو داداش صدا می‌زنه؟" دیدی محمدامین هم بزرگ شد، داداش صدات زد و چقدر تو ذوق می‌کردی با شیرین‌زبونی‌هاش و کاراش؟ همیشه می‌گفتی: "داداش تا منو داری غم نداری، من مثل کوه پشتتم."😭 آرمانم خواستم بگم تولد داداشته، همونی که براش روزشماری می‌کردی تا تولدش بشه، چیزی که دوست داشت رو براش بگیری و بلند بگی "داداشی تولدت مبارک، حالا بپر بغلم ببینم!" و باز بهش بگی: "داداشی بزرگ شدیا! داری مرد می‌شی! بیا داداشی، اینم کادویی که دوست داشتی!" و محمدامینم باز با ذوق بپره وهی بوست کنه...😭😭 نیستی آرمانم، و ما نمی‌دونیم چه جوری جایی خالیت رو تحمل کنیم... من چه جوری می‌تونم جایی خالیت رو برای محمدامین پر کنم؟😭😭 عزیزم، آرمانم! محمدامین خیلی دلتنگته... می‌دونم که هستی و باز خوشحالی که تولد داداشتیه... 😭😭😭💔💔 ✍🏻 از طرف مادر دلتنگ و بی‌تابت...💔💔 ❤️ 🤲 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
🍃 یک دقیقه با امام زمان عج به نیابت از برادر شهیدمان دعای فرج میخوانیم...