فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃به مناسبت سالروز شهادت
شهید مدافع حرم حاج احمد غلامی
ویدئویی حاوی تصاویر او با مداحی میثم مطیعی منتشر شد⭐️
به گفته همرزمان این شهید بزرگوار، حاج احمد به همراه یکی دیگر از همرزمانش برای آوردن پیکر شهید محمد رضا شیبانی عازم منطقه شدند و بعد از اینکه پیکر این شهید را با موفقیت به عقب بازگرداند🌸
در نزدیک مقر نیروهای خودی
مورد حمله تکفیری ها قرار گرفتند و
به شهادت رسیدند.🕊💫
❇️حاج احمد غلامی اولین شهید مدافع حرم شهرستان آزادشهر و چهاردهمین شهید استان گلستان محسوب میشود.
#شهید_مدافع_حرم 🕊
#شهید_احمد_غلامی🌷
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
🔹دل نوشته دختر #شهید_مدافع_حرم
#میثم_مداوری ...
🔹 قیمت این دلتنگی چند ؟!
راستی دیروز روز پدر بود؟
🔹دل نوشته دختر #شهید_مدافع_حرم
#میثم_مداوری ...
🔹 قیمت این دلتنگی چند ؟!
راستی دیروز روز پدر بود؟
محمدرضا خیلی هیئتی بود و حضورش در مراسم ها و مجالس اهل بیت علیهم السلام ترک نمی شد.
همین هم باعث شده بود تا زمینه های اعتقادی و معنوی اش عمیق تر و شوق شهادت در او ریشه دار شود.
مدرسه که بود اغلب شبها در هیئت دانش آموزیشان می ماند و به کارهای اجرایی علاقه مند بود.
شب های محرم در یک شب، به چند هیئت و مسجد می رفت و استفاده می کرد.
گاهی هم برای آخرین مجلسی که قصد رفتن داشت، می گشت تا جایی پیدا کند که شام می دهند!! با اینکه می توانست به خانه رود ولی روی این قضیه اصرار داشت؛ می گفت: "غذای هیئت یه چیز دیگه ست"
#شهید_مدافع_حرم
#شهیدمحمدرضادهقانامیری
#اللهم عجل لولیک الفرج
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
📌 گریه های پیرمردی که اختلال حواس داشت برای شهید سیاهکالی
🔷️ درکوچه ی ما پیرمردی بود که اختلال حواس داشت. همیـشه صنـدلی اش را دم در می گذاشت و می نشست داخل کوچه.
◇ هر وقت حمیـد به این پیر مرد می رسید، خیلی گرم با او سـلام و علیک میکرد.اگر سوار موتور بود، توقف میکرد و بعد از سـلام و احـوال پـرسی، حـرکت میکـرد.
🔸️ یک شب رفته بودیم هیئت. موقع برگشت ساعت از نیمـه شـب گذشتـه بـود و پیـرمرد همچنـان در کوچه نشسته بود.
◇ حمید طبق عادتش خیلی گرم با او سـلام و علیـک کرد.
🔹 وقتـی دور شـدیم، گفتـم: «حمیـد جـان!
لازم نیست هر بار به ایشان سلام کنی.او بخاطر اختلال حواس اصلا متوجه نیست.»
🔻 حمید گفت: «عزیـزم! شـاید ایشـان متوجـه نشود؛ امـا من کـه متوجـه می شوم. مطمـئن بـاش یک روزی نتیـجه محبت من به این پیـرمرد را خـواهی دید.»
🌹 بعداز شهـادت حمید وقتی برای همیشه از آن کوچه میرفتیم؛ همان پیرمرد را دیدم که برای فراق حمید به پهنای صورت
اشک می ریخت.
🎙 راوی: همسر شهید
📚 کتاب: یـادت باشـد / محمد رسول ملا حسینی
#شهید_مدافع_حـرم
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
یک روز جلوی مغازه رفیقمون جمع شده بودیم،و منتظر بقیه رفقامون بودیم که بریم هیئت ....
صحبت ها زیاد بود که در میان این صحبت ها یکی از دوستان از #آقا_بهروز در خواست یک یادگاری کرد .
#آقا_بهروز دست در جیب انداخت تا چیزی به عنوان یادگاری پیدا کند،اما چیزی جز یک تکه کاغذ پیدا نکرد.....
در آن لحظه که تکه کاغذ را پیدا کرد،از رفقا درخواست خودکار کرد.
و یکی از دوستان جمع ، یک خودکار به ایشون داد که #شهید_بزرگوار روی کاغذ نوشت:
نه دنیا آنقدر زیباست نه مرگ آنقدر تلخ که
بخواهیم شرافت خویش را از دست دهیم
۱۳۹۹/۰۴/۰۹
#آقا_بهروز
#شهید_بهروز_واحدی
#رفیق_شهیدم
#شهید_مدافع_حرم
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
درکوچه ی ما پیرمردی بود که اختلال حواس داشت. همیـشه صنـدلی اش را دم در می گذاشت و می نشست داخل کوچه.
هر وقت حمیـد به این پیر مرد می رسید، خیلی گرم با او سـلام و علیک میکرد.اگر سوار موتور بود، توقف میکرد و بعد از سـلام و احـوال پـرسی، حـرکت میکـرد.
یک شب رفته بودیم هیئت. موقع برگشت ساعت از نیمـه شـب گذشتـه بـود و پیـرمرد همچنـان در کوچه نشسته بود.
حمید طبق عادتش خیلی گرم با او سـلام و علیـک کرد.
وقتـی دور شـدیم، گفتـم: «حمیـد جـان!
لازم نیست هر بار به ایشان سلام کنی.او بخاطر اختلال حواس اصلا متوجه نیست.»
حمید گفت: «عزیـزم! شـاید ایشـان متوجـه نشود؛ امـا من کـه متوجـه می شوم. مطمـئن بـاش یک روزی نتیـجه محبت من به این پیـرمرد را خـواهی دید.»
بعداز شهـادت حمید وقتی برای همیشه از آن کوچه میرفتیم؛ همان پیرمرد را دیدم که برای فراق حمید به پهنای صورت اشک می ریخت.
راوی: همسر شهید
برگرفته از کتاب: یـادت باشـد / محمد رسول ملا حسنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهید_مدافع_حـرم
#شهید_حمید_مرادی_سیاهکلی
💚باز هم شهیدمدافع حرمی که در شب عاشورا به دیدارمولایش شتافت 💚
💥با آمادگی کامل به سوریه رفت
مادر شهیدمیگوید:
زمانی که شهدای غواص را تشییع میکردند از صدا و سیما در حال تماشای مراسم بودم و گریه میکردم.
امین گفت "مادر چرا گریه میکنی؟ ببین مادران شهدای دفاع مقدس چقدر شجاع بودند، شما هم باید قوی باشید."
یکبار که باهم صحبت می کردیم از امین پرسیدم من اگر بمیرم چه کار می کنی؟ گفت: "مادر نترس می دانم که قبل از تو شهید می شوم."
امین به شهدای دفاع مقدس ارادت خاصی داشت.
بر مزار شهدا و ملاقات جانبازان میرفت.
در تشییع شهدای گمنام نیز شرکت میکرد. هر بار که با پدرش در خصوص دوران دفاع مقدس صحبت میکرد میگفت
"اگر ما بودیم جواب محکمی به تجاوزات عراقیها میدادیم."
#شهید_مدافع_حرم 🍃⭐️
#شهید_امین_کریمی🌷🕊
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
یک بار از من پرسید: چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات میمانی؟
گفتم: از همان ابتدای زمانی که حقوقم را میگیرم؛ منتظرم که موعد بعدی پرداخت حقوق کی میرسه!
آهی از سر حسرت کشید و گفت: اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا می کشند، کمی از آن را برای #امام_زمان(عج) می کشیدند ایشان تا حالا ظهور کرده بودند، امام منتظر ندارد
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمود_رادمهر
یڪ دنیا حرف است در این جملہ :
براے رسیدن به #ڪبریا باید :
نہ #ڪبر داشت
نہ #ریا داشت
#شهدا خالص و متواضع بودند
و بہ عرش #ڪبریایے پا نهادند
#شهید_مدافع_حرم
#محسن_حججی
یک بار از من پرسید: چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات میمانی؟
گفتم: از همان ابتدای زمانی که حقوقم را میگیرم؛ منتظرم که موعد بعدی پرداخت حقوق کی میرسه!
آهی از سر حسرت کشید و گفت: اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا می کشند، کمی از آن را برای #امام_زمان(عج) می کشیدند ایشان تا حالا ظهور کرده بودند، امام منتظر ندارد
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمود_رادمهر
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
✨🌷
در وصیتنامهاش نوشته بود:
سلام مرا به رهبرم برسانید و بگویید
از ایشان شرمنده ام چون یک جان بیشتر نداشتم تا در دفاع از حریم اسلام و انقلاب تقدیم نمایم
دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
#شهید_مدافع_حرم
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛