هدایت شده از کانال شهدایی یاد یاران
🔷 امام خمینی (ره)، شخصیتی بود که با تأثیرگذاری در دل و جان مرتضی آوینی او را متحول و دلش را با انقلاب اسلامی همسو ساخت. او میتواند نماد و الگوی خوبی از افرادی باشد که در ابتدای انقلاب اسلامی از سخنان امام خمینی بهره برده و مسیر زندگیشان تغییر کرد و متحول شدند.
🔹انقلابی بودن افراد شاغل در پروژههای انقلابی برای شهید آوینی همواره اهمیت داشت. او بر این باور بود که اگر با یک تیم حرفهای سینمایی مستندسازی کند این امکان وجود دارد که افراد به کار صرفاً با نگاه وظیفه و شغل نگاه کنند. اما اگر با کسانی کار کند که دلشان با انقلاب است همراه پروژه خواهند بود و از جان مایه خواهند گذاشت. به همین علت همواره با افراد انقلابی همکاری میکرد و حتی برای کار در محلهها فراخوان میداد و افراد انقلابی و علاقهمند را دعوت به کار میکرد.
🔸منبع: «سیدعباس سیدابراهیمی کارگردان مستند آقا مرتضی، خبرگزاری تسنیم، ۱۴۰۲/۱/۲۰»
هدایت شده از کانال شهدایی یاد یاران
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#قسمت_دوم (۲ / ۲)
#معتادی_که_از_شهید_آوینی_پول_میگرفت!
🌷....هرچند وقت یکبار میرفت پیش آوینی. يکبار خیلی طولانی مدت پشت در اتاق جلسات نشسته بوده که آوینی از اتاق بیرون میآید تا به اتاق بغلی برود میبیند این بنده خدا هم نشسته منتظر. کلی ازش عذرخواهی میکند و میگويد «ببین دفعه بعد اومدی دیدی من تو جلسم یه یادداشت بده با (فلان) کد رمزی که من بفهمم شمایی و سریع بیام کارت رو راه بندازم. من عذر میخوام که معطل شدی.» طرف میگفت همینطور میرفتم پیش آوینی بدون اینکه ازم بخواهد که تو کی هستی و یا حتی ذرهای نصیحتم بکند، از این حرفها اصلاً نبود.
🌷حتی در این مدت اصلاً و ابداً یکبار هم با من چک نکرد که «فارسی این بنده خدا کیه میاد از من پول میگیره؟» وظیفه خودش میدانست انگار طلبکاری آمده پیشش و طلبش را میخواهد. رفیق ما میگفت آوینی با کلی عذرخواهی طلبم را یواشکی میداد و من هم میرفتم. يکبار که رفتم پولی در جیب نداشت و کلی عذرخواهی کرد. در خیابان سمیه (خیابانی که دفتر حوزه هنری، محل کار آوینی در آن واقع بود.) بانکی قرار داشت. از در سوره پایین آمدیم و رفتیم بانک. آوینی دفترچه بانکیاش را گذاشت روی پیشخوان بانک. من هم داشتم نگاه میکردم. باجهدار نگاهی کرد و به آوینی گفت:...
🌷گفت: «میخوای دفترچه رو ببندی؟» آوینی گفت: «چطور؟» – چون دوهزار تومن بیشتر توش نیست. – آره آره میخوام ببندم. حساب را بست و به من گفت: «خدارو شکر روزی امروزمون هم رسید. هزارش برای من و هزارش هم برای تو.» از در بانک که بیرون آمدم تا در خانه گریه کردم که «خاک بر سرت اگر اون آدمه، پس تو چی هستی؟» خودم خودم را سرزنش میکردم. آمدم خانه و افتادم به دست و پای مادرم. همان زمان ۳ تا بچه هم داشتم. به مادرم گفتم: «دست و پای من رو با چادرت ببند به تخت....» و برای همیشه ترک کرد. هرگز هم سراغ آوینی نرفت تا وقتی فهمید آوینی شهید شده است.
🌹خاطره اى به ياد سيد اهل قلم شهید سيد مرتضى آوینی
#راوی: آقای محمدعلی فارسی از همکاران شهید آوینی
منبع: سایت خبرآنلاین
❌️❌️ .... ما چی هستیم؟!!
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
🌷🌸🌷🌸
🌸🌷🌸
🌷🌸
🌸
🌷شهید آقا سید مرتضی آوینے:
دنیا وارونه است و دیوانه ها و قداره بندها بر آن حاکمیت دارند.
اما چه غم،
که صالحین و مستضعفین، وارث زمین خواهند بود،
و طلیعه آن از هم اکنون در انقلاب اسلامی ایران ظهور یافته است.
📚سپاه مردم، کربلا ص۱۷۸
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 برشی از مستند «آقا مرتضی» و نظر جالب ابراهیم حاتمی کیا در خصوص دوران همکاری با شهید آوینی
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"روایت فتح"
🔰برشی تماشایی از مستند «روایت فتح» ، نبرد با تانک ها!
💠سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی رحمت الله علیه:
بچه ها متواضعانه و بی غرور می دانند که نهایت تکامل انسان این است که وجود خود را وقف تحقق اراده الهی کنند.
🔰شما صدای گرم شهید آوینی را میشنوید.
#شهید_آوینی #روایت_فتح #طوفان_الاقصی #دفاع_مقدس
13.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 برشی از مستند «آقا مرتضی» و ماجرای آشنایی شهید آوینی با امام خمینی (ره) از طریق خواننده پاپ قبل از انقلاب فرهاد مِهراد
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
🔷 ارادت شهید سید مرتضی آوینی به مادرش حضرت زهرا (س)
🔹احتمالاً زمستان سال ۶۸ بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پُر بود از هنرمندان، فیلمسازان، نویسندگان و... در جایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه، داشت به حضرت زهرا (س) بیادبی میشد.
🔹من این را فهمیدم لابد دیگران هم همینطور، ولی همه لال شدیم و دم برنیاوردیم! با جهانبینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم. طرف هنرمند بزرگی است و حتماً منظوری دارد و انتقادی است بر فرهنگ مردم، اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند و داد زد: خدا لعنتت کند! چرا داری توهین میکنی؟!
🔹همه سرها به سویش برگشت در ردیفهای وسط آقایی بود چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی. کلاهی مشکلی بر سرش بود و اورکتی سبز برتنش. از بغل دستیام (سعید رنجبر) پرسیدم: آقا را میشناسی؟ گفت: سیدمرتضی آوینی است.
🔸منبع: کتاب «شهید فرهنگ»
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
12.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 و بالاخره حلول شب شهادت حضرت زهرا (س) و روایت صحبتهای فرزند حضرت زهرا (س)، شهید سید مرتضی آوینی در ثانیه های آخر عمر خود و متوسل شدن به بانوی دو عالم برای شهادت در سرزمین فکه
♦️این لحظات آخر زندگی یک انسان خدایی است! لحظات آخر عمر ما چگونه و با چه جملات و التماس هایی سپری می شود؟ فکرش هم خجالت آور است!
🔸خوشا به حال سید که حضرت زهرا (س) اینگونه با صلابت او را خرید. این روایت چیزی نیست جز تجلی آیه ۶۲ سوره مبارکه یونس که خداوند کریم در آن فرمود: «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ. آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مى شوند.»
🔷 ۲۸ آذر سالروز شهادت تئوریسین مبارزه با تفکر تکفیری در جهان، شهید صادق گنجی رایزن فرهنگی ایران در پاکستان گرامی باد.
🔹یادم هست یک روز من، سید مرتضی و صادق گنجی در جایی نشسته بودیم. شهید گنجی خطاب به شهید آوینی گفت: حاج مرتضی! دیگر باب شهادت هم بسته شد!
🔹آوینی در جواب گفت: نه برادر، شهادت لباس تکسایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید، هر وقت به سایز این لباس تک سایز درآمدی، پرواز میکنی، مطمئن باش!
🔹من که میان این دو نفر نشسته بودم گفتم: حاج مرتضی، پس من چی؟ من کی پرواز میکنم؟ آوینی گفت: تو در کولهات چیزهایی داری و نام چند منطقه جنگی که در آنها مستند ساخته بودم را آورد و بعد ادامه داد: در کولهات چیزهای دیگری هم هست که نمیدانم چیست، هر وقت کولهات سبک شد، پرواز خواهی کرد.
🔹مدتی پس از این گفتوگو مرتضی آوینی در فکه به شهادت رسید و به فاصله یک سال بعد نیز صادق گنجی در پاکستان توسط گروههای تروریستی به طرز وحشیانهای به شهادت رسید و چند روز بعد در زادگاهش یعنی استان بوشهر و شهر برازجان به خاک سپرده شد.
🔸منبع: «رضا برجی، سایت نوید شاهد، ۱۴۰۱/۱/۱۹»
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادتبهخونوتیروترکشنیست
آنروزکهخداراباهمهچیز
ودرهمهچیزدیدیم
شھیدشدهایم...
#شهیدحجتاللهرحیمی
🌿همسر شهید حجة الاسلام سید علی اندرزگو:
چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم.
سید علی یک ذغال گداخته را از روی قلیان برداشت و کف دستش گرفت.
من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت:
«این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت:
بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد.
دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است.
از آن روز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر (عج) باشید.»
♨️بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. 🔥
🔅همسر شهید می گوید من پرسیدم:
سیدعلی! منظورتان این است که خودتان
رئیس جمهور می شوید؟
سید پاسخ داد خیر، من آن روز نیستم.
بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قلیان گذاشت...
همسر شهید: دست از سیدعلی(رهبری) نکشید.
🎤وحید یامین پور
مصاحبه با همسر شهید